پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

آش شور معناگرایی‌


آش شور معناگرایی‌
مجید مجیدی، فیلمسازی است که هراز گاه با حرف‌هایش در سینمای بی‌حادثه ما و اهالی‌اش واکنش‌ها و بازتاب‌های زیادی ایجاد می‌کند. نمونه‌اش حرف‌هایی بود که چند سال پیش درباره صدای پای ابتذال در سینما زد.
حالا هم اکران فیلم جدیدش «آواز گنجشک‌ها» فرصت جدیدی برای گفتن بعضی حرف‌ها پیش روی او گذاشته.
حرف‌های این کارگردان در شیراز هم که دامنه موضوعات مختلفی -‌ از فیلمش گرفته تا سیاست و واکنش به حرف‌های مشاور رئیس‌جمهور - را شامل می‌شود، از همین دسته است. او گفته سینمایی که امروز با عنوان سینمای معناگرا ارائه می‌شود، سم مهلکی است که به‌ خورد مخاطب داده می‌شود و تصویری که از سینمای معناگرا ارائه شده، تصویری غلط و خطرناک است.
مجیدی را به عنوان فیلمساز مولفی می‌شناسیم که در همه کارهایش مسیر مشخصی طی کرده و مثل همه سینماگران مولف خیلی جاها حرف‌های اصلی و اساسی‌اش را با شکل‌ها و شیوه‌های مختلف تکرار کرده. ممکن است سینمایش را دوست داشته باشید یا مثل من فکر کنید بعضی وقت‌ها عرفانش نمایشی و بیرون از قاب است. ولی نمی‌شود فراموش کرد که او از اولین فیلمسازانی است که قبل از این‌که ترکیب مبهم سینمای معناگرا اختراع بشود و به ضرب و زور آیین‌نامه و بخشنامه جا بیفتد، فیلم‌هایش همین حال و هوا را داشته است. شاید برای همین است که در ادامه حرف‌هایش تاکید کرده، راهکارهایی که برای رسیدن به این سینما به کار گرفته شده، غلط بوده، نه اصل این سینما.
واکنش او نشان می‌دهد آش سینمای معناگرا کمی بیش از آنچه باید، شور شده که یکی مثل او هم که فیلم‌های خودش جزو‌ همین تقسیم‌بندی است، نسبت به آن واکنش نشان داده. این البته پیش‌بینی دور از انتظاری نبود.
تجربه‌های مختلف مخصوصا در ۲ دهه گذشته بخوبی نشان داده سیاستگذاری‌های خلق‌الساعه بر اساس تئوری‌های پیش‌ساخته نهایتا راه به جایی نمی‌برد و تولید آیین‌نامه‌ای و بخشنامه‌ای نه دائمی است و نه خروجی ماندگار و جریان‌سازی خواهد داشت.
متاسفانه این روند همچنان ادامه دارد و ما مدام با عبارات و ترکیب‌های جدید رو‌به‌رو می‌شویم؛ آخرینش هم ترکیب سینمای ملی است که مرحله تئوری‌پردازی و تولیدش را همزمان طی می‌کند و معلوم نیست در نهایت چگونه از کار دربیاید.
نگاهی کلی به سینمای ایران و جهان و حتی مرور کلی تاریخ هنر نشان می‌دهد که پایه و ریشه همه ژانرها و گونه‌ها و موج‌ها و نوآوری‌ها و خلاصه تغییر و تحولات هر هنری، یک نیاز درونی یا جامعه‌شناسانه بوده و از طرف خود هنرمندان شروع شده، نه با یک سیستم از بالا به پایین؛ بسته به دوام آن شرایط اجتماعی هم دوران اوج و افولش را طی کرده است. موضوع دفاع مقدس در سینمای خودمان -‌ که حالا هرچه به این در و آن در می‌زنیم، جواب نمی‌دهد -‌ نمونه دم‌دستی و خوبی است. داستان سینمای معناگرا هم چیزی غیر از این نیست.
کاش قبل از پخت هر آشی، دستورالعملش را مرور کنیم تا بعد که شور درآمد، حاصل تلاشمان به سم مهلک تشبیه نشود.

جابر تواضعی‌
منبع : روزنامه جام جم