دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


جهانی شدن یا جهانی سازی


جهانی شدن یا جهانی سازی
مدیریت امروز جامعه ما بتدریج پدیده ای به نام «جهانی شدن» را تجربه می کند و در برابر آن به انحاء گوناگون واکنش نشان می دهد.
برخی مدیران می کوشند تا این پدیده نوظهور را ناچیز فرض کرده و آن را نادیده بگیرند و به شیــوه های معمول و روشهای مأنوس خود همچنان ادامه دهند؛ گروهی دیگر تلاش می کنند تــــا با نفی جهانی شدن در برابرش بایستند و نگذارند وارد جریان آرام حیات سازمانی آنان گردد، و سرانجام عده ای سعی دارند تا با شناخت واقعی این پدیده و بهره برداری از مزیت های آن بر تهدیدات آن فائق آمده و به یاری آن در تحقق اهداف خود کارآمدتر و موثرتر عمل کنند.
اصولاً رویکردهای مختلف به جهانی شدن تابع دیدگاهها و تعاریفی است که از جهانی شدن به عمل آمده است. این پدیده را به گونه های مختلف توصیف کرده اند و از زوایای متفاوتی به آن نگریسته اند که بررسی اجمالی آن برای روشن شدن مطلب ضروری است.
در یک دسته از تعاریف جهانی شدن را مترادف غربی شدن (WESTERNIZATION) دانسته اند و این باور را ترویج کرده اند که کشورهای باختر زمین اهتمام می کنند تا دیگر کشورها را به شکل خود درآورند، فرهنگ و خصوصیات اجتماعی و ارزشی آنها را ازبین ببرند و فرهنگ و شیوه زندگی غربی را به آنان تحمیل نمایند. اگر این تفکر و تعریف را درمورد جهانی شدن بپذیریم، کشورها برای حفظ ارزشها و هویت خود باید در مقابل این سلطه و استیلا ایستادگی نموده و اجازه ندهند جهانی شدن فــرهنگ و ارزشهای آنها را ببلعد. جهانی شدن را به این تعبیر جهانی سازی یا جهانی کردن نامیده اند و بر این نکته پای فشرده اند که کشورهای راقیه و قدرتمند به کمک این ابزار درپی آنند که کشورهای ضعیف را به رنگ خود درآورده و هویت آنها را از بین ببرند. جهانی شدن در این تعریف منجر به ایجاد تبعیض و تاراج منابع جهان سوم و از میان رفتن کشورهای فقیر و صنایع و کشاورزی آنها می گردد. در جهانی شدن غرب زده کشورهای در حال توسعه از گردونه توسعه خارج شده، منابع و ثروتهای آنان چپاول می شود و در یک رقابت ناعادلانه فنا و نیستی نصیب آنهــــــا می گردد. موضع تمامی مخالفان جهانی شدن براساس این تعریف شکل می گیرد.
در دسته دوم تعـــــاریف جهانی شدن، این پدیده به نیرویی توسعه دهنده، رفاه بخش، پیام آور صلح و دوستی و ارتقاء دهنده دانش و فناوری و ایجادکننده دموکراسی و آزادمنشی تعبیر شده است. در جهانی شدن هر کشوری در یک جامعه جهانی (WORLD SOCIETY) از مــزیت ها و امکانات گسترده تر خدمات علمی و فنی و بهداشتی و امنیتی و زیست محیطی برخوردار می شود و همکاری و نزدیکی ملتها و کشورها با هم به کاهش منازعــــات و بهره وری بیشتر از منابع&&، و مبارزه جدی تر و همه جانبه تر با عوارض مخرب دنیای امروز منجر می گردد.
امروزه مسائلی در زمینه های امنیتی، بهداشتی، زیست محیطی و سیاسی در جهان بوجود آمده است که راه حل آنها فراتر از حوزه اقتدار و اختیارات یک دولت یا یک کشور خاص است و غلبه بر آنها مستلزم یک عزم جهانی و اراده جمعی همه کشورها و ملتهاست تا به کمک هم در رفع و مقابله با آنها اقدام نمایند. در چنین شرایطی پیوستن به جرگه جهانی ها و در صف آنان قرار گرفتن یک ضرورت و الزام و یک فرصت و امکان برای غلبه بر مشکلات است. امروزه برای مبارزه با مواد مخدر تلاش درون کشوری به تنهایی کارساز نیست و جز اتلاف منابع نتیجه عمده ای دربرندارد. در امر مبارزه با گسترش موادمخدر کشورها با یک شبکه جهانی و قوی روبرو هستند که برخورد با آن نیاز به قدرت و امکاناتی وسیع و چندجانبه دارد. شبکه قاچاق درحال حاضر یک شبکه گسترده و پیچیده جهانی است که یک سر آن در جنگلهای کلمبیا، یک سر آن در خیابانهای مسکو و هنگ کنگ و بخش دیگر آن درسان سالوادور قرار دارد. درمورد مسائل بهداشتی و سلامتی نیز وضع به همین منوال است و برای حل مشکلات بهداشتی و پیشگیری از گسترش بیماریها، مساعی مشترک همه کشورها در یک جامعه جهانی ضرورت دارد تا در پناه این حرکت جمعی و تشکل جهانی، مصلحت و منفعت تک تک کشورها حفظ شود. درمورد مسائل زیست محیطی مانند جلوگیری از تخریب لایه اوزون، جلوگیری از نابودی جنگلهای آمازون به عنوان ریه کره زمین، و حفظ حیات وحش کشورها، نیز جهانی شدن وجهانی اندیشیدن ضرورت شده است. ازنظر روابط اقتصادی و ارتباطات بازرگانی، نیز فعالیتها در قلمروی جهانی معنی پیدا کرده اند و صادرات و واردات به عنـــــوان اولیه شکل جهانی شدن، امروزه از حالت درون مرزی خارج گردیده و تابع روابط و رویه های برون مرزی و جهانی قرار گرفته است، به طوری که می توان ادعا کرد، نفع اقتصادی تنها از طریق یک شبکه جهانی و در یک بازار جهانی قابل دستیابی است.
در تعریف دوم جهانی شدن حرکتی است که از مدتها قبل در روند روبه رشد ارتباطات میان کشورها آغاز شده است و حاصل اراده یک یا چند کشور به شمار نمی آید. مدیران و کسانی که این تعریف از جهانی شدن را پذیرا می شوند، تلاش دارند تا در جهان پیچیده امروز در مقابل پدیده جهانی شدن با توانمندسازی خود به طور فعال و اثرگذار عمل کنند و جهانی شدن را به صورت یک فرصت، و نه تهدید در حیات سازمانی خود تجسم نمایند.
در فضای جهانی شدن باتوجه به دیدگاههای موافقان و مخالفان، مدیران و دولتها زمانی می توانند توفیق پیدا کنند که از حالت انفعالی در مقابل این پدیده خارج شده و به صورت فعال با آن روبرو شوند. در یک حالت تعاملی اثرگذاری و اثرپذیری به طور توأمان رخ می دهد و مدیران اگر به مزیتهای رقابتی سازمانهای خود آگاه باشند از روابط متقابل با مجموعه کشورها حداکثر بهره برداری را به عمل خواهند آورد. کسانی که جهانی شدن را به صورت تهدید تعریف می کنند پیش فرض ناگفته شان ایــن است که ما هیچ نقطه قوتی نداریم که بتـــوانیم در یک عرصه جهانی مطرح سازیم و این اندیشه ای ناصواب و تفکری نادرست است. مدیران ما می توانند با اتکاء به دانش و قدرت خلاق جامعه جوان کشور و امکانات وسیع نیروی انسانی ومنابع زیرزمینی و شرایط متنوع جغرافیایی در صحنه جهانی اثرگذار باشند و از این فرصت برای معرفی و شناسایی کشور و توانمندیها و قدرتهای بالقوه آن استفاده کنند. ایرانیان در عرصه های جهانی همواره حضوری شاخص و درخشان داشته انـــد و در عرصه جهانی شدن نیز اگر سنجیده گام بردارند مسلماً توفیق نصیبشان خواهدبود. خط مشی گوشه گیری و انزوا، و زندگی جزیره ای، توسعه و گسترش را درپی نخواهد داشت، باید مجدانه پا به قلمروهای جهانی بگذاریم و از شکستها و ناکامیهای احتمالی نهراسیم و با امید به آینده های روشن تلاش کنیم و بدانیم با سعی و اهتمام به آرمانهای خود دست خواهیم یافت.
منبع : سایت تحلیلی MLM


همچنین مشاهده کنید