چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

همه ما مستعدیم


همه ما مستعدیم
● هرچه موفق تر باشیم كمتر بهانه می گیریم
هرچه فرد موفق تر باشد، كمتر به دنبال بهانه جویی می رود و اصولا تفاوت بین كسانی كه با وضعیت بسیار رخوت انگیز به كار و شغل فعلی خود چسبیده اند و دایم و در اضطراب از دست دادن آن هستند و افراد در میزان حاشیه روی و بهانه جویی های آنهاست. برای درك صحت این مطالب یك انسان موفق را در نظر بگیرید.
او تمام بهانه هایی را كه یك انسان ناموفق به كار می برد، می توانسته به كار ببرد اما این كار را نكرده اما برعكس آنهایی كه در زندگی به جایی نرسیده اند و برنامه ای هم برای رسیدن به جایی ندارند، یك دایره المعارف كامل از توجیهات روزمره برای كارهایشان دارند و اغلب نیز حاضر جواب و خود رای هستند.
رایج ترین شكل بهانه جویی نداشتن سلامتی است كه با كلماتی مثل «حالم خوش نیست» و یا «فلان بیماری را دارم» همراه است. اما همه می دانیم كه بسیاری بوده و هستند كه با وجود معلولیت های بسیار عمیق و جدی، به مراحل بالایی از سطح علم و فناوری دست یافته اند. ناخوشی با صدها شكل مختلف برای توجیه به كار می رود و عاملی برای نپذیرفتن مسوولیت و یا عدم كسب درآمد بیشتر و امثال آنهاست. حال برای درمان چه باید كرد؟ درباره بیماری خود صحبت نكنید: تكرار این كه بیمار هستید حالتان را بدتر می كند. شاید با تكرار این كه بیمار هستید نگاه های دلسوزانه را به خود جلب كنید اما هرگز احترام و صمیمیت افراد را نمی توان به دست آورد.
نگران نباشید درباره بیماری فكر هم نكنید زیرا دچار وسواس فكری خواهید شد. همین اندازه سلامتی مكفی است. در حكایتی از ابوسعید قصه مردی آمده است كه از بی كفشی خود می نالید اما هنگامی كه نگاهش به شخصی بدون پا افتاد به حال خود امیدوار شد. از همین مقدار تندرستی خوشحال باشید تا دچار مشكل نشوید.
زندگی به اندازه كافی سخت است پس آن را با خوابیدن در بستر بیماری هدر ندهید.
برخیزید و تصمیم خود را برای حركت عملی كنید.
هوش یكی از بدترین و شایع ترین انواع بهانه است. زیرا كه مبتلایان به این نوع نگرش از این ضعف خود دم نمی زنند تا غرور خود را حفظ كنند و به نوعی این یك توجیه داخلی و شخصی است. نشانه این نگرش كلماتی مثل اینهاست، برای این كار ساخته نشده ام، استعداد این كارها را ندارم و ازكارهای پیچیده متنفرم.
اغلب مردم یا درباره ذكاوت دیگران اغراق می كنند و یا بهره هوشی خود را دست كم می گیرند. اما مساله این است كه نمی دانند نوع نگرش مهمتر از بهره هوشی است. یك فرد با بهره هوشی حدود ۱۰۰ و دید مثبت بیشتر از یك نابغه با بهره هوشی ۱۴۰ و دید منفی، كاربرد و احتمال موفقیت دارد، هرگز فكر نكنید كه نمی توانید استعدادی را در خود پرورش دهید كه در خانواده شما كسی آن را نداشته.
برای بیرون رفتن از این مشكل، راهكارهای زیر را به كار ببندید:دیگران نابغه و شما كودن نیستید. خودتان را دست كم نگیرید زیرا كه تاثیری روی احوال و وضع شما ندارد. به دنبال كشف استعدادهای خود و پرورش آنها باشید به دنبال راهی برای تنظیم افكار خود باشید.
تكرار كنید نگرش های من مهمتر از هوش من است. در كارهای روزمره دلایل پیروزی را نیز در نظر داشته باشید. این نگرش را كه دارم برنده می شوم همواره به كار ببندید.
فكر كردن بهتر از انبار كردن است. با استفاده از ذهنیت خود به خلاقیت و آفرینش دست بزنید، مهم نیست چه كاری است و به چه اندازه اهمیت دارد. این آفرینش یا خلاقیت می تواند خلق یك اثر هنری، یك تكنیك مهندسی در كار و یا حتی تغییر دكوراسیون منزل و یا شاید جابه جا كردن كتاب ها و وسایل شخصی خودتان باشد.
راه های جدید را انتخاب كنید. بهانه فقدان سن كه در بسیاری از موارد شاهد آن هستیم به دو صورت دیده می شود یعنی یا می گویند كه برای این كارها پیر شده ایم و یا می گوید برای این كارها هنوز جوانیم. البته تعداد كسانی كه با سن خود سازگار نیستند كم نیست. ایشان خود را با یك توجیه ساده مربوط به سن و سال راحت كرده و از زیر بار مسوولیت فرار می كنند.
در بیشتر اوقات كسانی كه در ادارات مختلف می خواهند جلوی كار جوانان را بگیرند این بهانه را به شكلی دیگر مطرح می كنند، یعنی می گویند شما برای این كار زیادی جوان هستید، اما این بیشتر به دلیل عدم استحكام موقعیت ایشان است نه جوانی شما زیرا سن و سال را شرایط روحی مشخص می كند نه چیز دیگر. برای جلوگیری از این مورد نیز راهكارهایی وجود دارد.
دكترابوطالب هشترودی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید