سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

من گل صحرایی خود رسته‌ام


من گل صحرایی خود رسته‌ام
سازمان جهانی بهداشت در سال ۱۹۸۱ سلا‌مت روان را چنین تعریف كرد: <سلا‌مت روان قابلیت فرد، گروه و محیط است كه در تعامل با یكدیگر موجب ارتقای آسایش ذهنی، رشد بهینه و استفاده از توانایی‌های ذهنی (شناختی، عاطفی، ارتباطی) و دستیابی به اهداف فردی و جمعی شود به‌گونه‌ای كه همساز با عدالت و كسب و حفظ مساوات بنیادین باشد.>
استفاده از این تعریف چندین مزیت خواهد داشت: ‌
▪ تاكید بر شبكه‌های پیچیده و ارتباطاتی كه سلا‌مت روان را تعیین می‌كنند و تاثیر این عوامل در سطوح چندگانه ‌
▪ نگاه به موضوع سلا‌مت روان فراتر از یك مساله بیولوژیك و فردی
▪ در نظر گرفتن نقش قاطع زمینه اجتماعی و ارتباط آن با سلا‌مت روان ‌
▪ تاكید بر اهمیت عدالت و مساوات در تعریف آسایش روان ‌
هرچند در این تعریف به موضوع جنسیت اشاره مستقیم نشده است اما جنسیت می‌تواند بر وضعیت سلا‌مت روان در هر سطح اثرگذار باشد ( سطح فردی، گروهی و محیطی) همچنین موضوع جنسیت ارتباط متقنی با عدالت و مساوات در دسترسی به خدمات متنوع سلا‌مت روان دارد. اهمیت تفاوت‌های جنسیتی در وضعیت سلا‌مت روان عمدتا از طریق تفاوت در ابتلا‌ به اختلا‌لا‌ت بحث شده است.
از آن جمله شیوع بیشتر افسردگی و اختلا‌لا‌ت اضطرابی در زنان، تفاوت در شیوع اختلا‌ل شخصیت ضداجتماعی و سوءمصرف مواد بین دو جنس و موضوعاتی از این قبیل شواهد علمی هستند كه تفاوت همه‌گیرشناسی اختلا‌لا‌ت روانشناختی بر حسب جنسیت را نشان می‌دهند. ‌ در شرایطی كه مطالعات مختلف تفاوت میزان اختلا‌ل افسردگی در زنان نسبت به مردان را بین ۶/۱ تا ۶/۲ ذكر می‌كنند ضرورت توجه به سلا‌مت روان زنان انكار ناپذیر می‌نماید. ‌
از آنجا كه در اغلب كشورها میزان افسردگی در زنان دو برابر مردان است و با عنایت به اینكه افسردگی شایع‌ترین اختلا‌ل روانشناختی است كه بار ناتوانی از آن چشمگیر است كاهش بروز افسردگی در زنان می‌تواند منجر به كاهش بار جهانی بیماری و ناتوانی ناشی از بیماری بشود. ‌
پیش‌بینی می‌شود دو عامل مهم دیگر ایجاد‌كننده بار بیماری در سال ۲۰۲۰ به ترتیب خشونت و آسیب به خود باشد. هر دو مورد ذكر شده ارتباط وثیقی با سلا‌مت روان زنان دارد. این دو مساله تهدیدكننده سلا‌مت نه تنها سطح كیفیت زندگی زنان را كاهش می‌دهد بلكه منجر به مرگ آنان نیز می‌شود. ‌ ارتقای وضعیت سلا‌مت روان زنان مثل ارتقای سلا‌مت به طوركلی وابسته به ایجاد فرآیندی است كه قدرت و كنترل برانتخاب شرایط را افزایش دهد و زنان را در وضعیتی قرار دهد كه بتوانند با دانش و آگاهی كافی وضعیت مناسب و سالم را برگزینند. ‌
هنگامی كه زنان قدرت كمتری برای تصمیم‌گیری، دسترسی مناسب به منابع و درآمد اقتصادی و سایر ضروریات زندگی داشته باشند، سلا‌مت جسم و روان آنان به مخاطره خواهد افتاد و حتی استعداد بیشتری برای ابتلا‌ به بیماری‌های واگیر نوپدید خواهند داشت. ‌
در سال ۱۹۹۸ سازمان جهانی بهداشت تاكید می‌كند <سلا‌مت زنان ارتباط جدی با وضعیت اجتماعی آنان دارد. سلا‌مت زنان در شرایط مساوات، بهبود می‌یابد و در صورت وجود تبعیض و نابرابری صدمه می‌بیند. سلا‌مت روان زنان موضوعی است كه در تمام چرخه زندگی آنان باید در نظر گرفته شود و تنها محدود به دوران باروری نمی‌شود.> ‌ در یك پرداخت متفاوت به سلا‌مت روان زنان و مردان صرفا نباید به تفاوت در شیوع و بروز برخی بیماری‌های روانشناختی در دو جنس محدود شد بلكه یك جنبه حائزاهمیت تفاوت در برخورداری از خدمات سلا‌مت‌روان در دو جنس است. موضوع تشخیص دیرهنگام اختلا‌لا‌ت در زنان، ترس از انگ بیماری روانی و تاثیر آن بر سرنوشت دختران و زنان، مراقبت از بیماران زن و مسوولیت همسران در این مورد. همچنین وجود برخی عوامل مستعدكننده از جمله حاملگی و زایمان، مسوولیت نگهداری از فرزندان، تاثیر مسوولیت‌های چندگانه مانند عهده‌دار بودن وظایف خانه‌داری و اشتغال همزمان در خارج از منزل، انجام مشاغل خانگی بدون مزد، فقر و درآمد پایین زنان سالمند از جمله موضوعاتی هستند كه در یك نظام عادلا‌نه خدمات سلا‌مت روان باید در نظر گرفته شود. ‌
به همان اندازه كه شناخت منشا اجتماعی اختلا‌لا‌ت سلا‌مت در زنان اهمیت دارد، لا‌زم است بدانیم چه باید كرد تا وضعیت سلا‌مت و آسایش زنان بهبود یابد. ‌
ایجاد و توسعه سیاست‌ها و برنامه‌های متناسب با تعریف وسیع سلا‌مت نیازمند توجه به انتظارات زنان به‌عنوان بهره‌برداران این خدمات و برنامه‌ها است. همچنین شناخت شرایط زندگی و نیازهای سلا‌مت روان آنان با تأمین مشاركت ایشان نه تنها به‌عنوان یك بهره‌بردار بلكه به عنوان شریك برنامه ممكن خواهد شد. ‌
در سال ۱۹۹۱ كنفرانس بین‌المللی سلا‌مت زنان توصیه‌های زیر را به منظور بهبود وضعیت سلا‌مت به شرح ذیل ارائه كرد:
۱) جمع‌آوری و ایجاد اطلا‌عات پایه از وضعیت سلا‌مت و آسایش زنان و اندازه‌گیری تغییرات این وضعیت
۲) ایجاد ساز و كارهایی جهت بررسی تاثیرات برنامه‌های تعدیل ساختاری بر وضعیت رفاه زنان و پیش‌بینی لا‌زم جهت كاهش عوارض این برنامه‌ها
۳) تقویت اقدامات قانونی كه موقعیت زنان را بهبود بخشد ۴- تامین نیازهای زنان برای دسترسی به فرصت‌های برابر اشتغال و بهبود وضعیت اقتصادی آنان ۵- توسعه آموزش برای زنان و دختران.
ستاره فروزان
منبع : روزنامه اعتماد ملی