شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


معنی شناسی سخن مولانا و ویژه گی‌های شرح‌نویسی بر آن


معنی شناسی سخن مولانا و ویژه گی‌های شرح‌نویسی بر آن
"مولانا جلال الدّین رومی" در آثار عرفانی خود کوشش به خرج داده است، که علاقه‌مندان آثارش را با راه و شیوه‌های گوناگون به فهمیدن مطالب و مقصد راهنمای نماید و اندر این مسیر چراغ راهنمایی بیفروزد.
معرفت بدیعی و درک و هضم معانی آثار مولانا کار آسانی نیست. تفکر مولانا ریشه‌های عمیق و شاخه‌های پربار دارد. تصوّف اسلامی در عهد مولانا نقطه اوج خود را دریافته است. در زمان او تصوّف عملی به مرتبه نظریات کامل عرفانی مشرّف گردید. هر چه در فنون عرفان و تصوّف بعد مولانا ،معاصران عرض هستی کرد، اساسا شرح و تکرار مطلب‌هایی‌ست، که در عهد مولانا و مقداری پیشتر از زمان او ارزیابی شده بودند.
شرط اصلی و اساسی وارد گشتن به جهان فکری مولانا جلال الدّین رومی مطالعه عمیق بر آثار عآرفان و دانشمندان فنون اسلامی عصرهای ۴-۷ هجری است.
امّا مولانا جلال الدّین رومی کلید اصلی را به جهان فکری خود تعین کرده است که مولوی شناسان نباید از این غفلت کنند. آن کلید اسرار انگیز اندر دل "مثنوی معنوی" و آثار دیگر مولانا پنهان و سرّ مولانا اندر آثار گرانقدر او محفوظ است. بعضی ابهاماتی، که در "مثنوی معنوی" هست، با کمک "فیه ما فیه" یا "مکتوبات" یا "مجالس سبعه" روشن خواهد شد. همچنین رمز و نمادهای غزلیات و رباعیات مولانا را با کمک "مثنوی معنوی" و تالیفات دیگر او می توان شناسایی و کشف کرد. مطلب و معنی‌های ظاهراً پیچیده در "مثنوی معنوی" وجود دارند، که خود مولانا در جای مناسب آنها را توضیح داده است. یعنی بهترین وسیله شرح معانی "مثنوی معنوی" خود این شاه اثر است.
بسیاری از لغات و تعبیرات معمول شعر فارسی در آثار مولانا جلال الدّین رومی معنی‌های رمزی و سمبولیک کسب کرده‌اند. از این نظر "مثنوی معنوی" کتابی‌ست، که بیت‌های آن را از داخل اثر بیرون آوردن و جداگانه شرح و توضیح کردن امکان پذیر می‌نماید، امّا اصلا درست نیست. راه صواب آن است، که معانی ابیات "مثنوی معنوی" با حفظ جاذبه‌های عرفانی و ابعاد رمزیی اثر و حتماً در پیوندی تنگاتنگ با روش اصلی فکر توضیح یابند.
"مثنوی معنوی" از زمان تالیف آن تا به روزگار ما پیوسته در معرض تحلیل و تفسیر و شرح و بیان قرار داشت۱. چنانکه اشاره گردید، بسیار از مشکلات آن را خود مولانا جلال الدّین رومی بازگو کرده است، امّا ده چندان دگر مشکلات باقی مانده اند و همچنان کشف آن ادامه خواهد داشت.
عامل اساسی تاویل پذیر و نیاز همیشگی به تفسیرو تاویل در شیوه اندیشه و اصول افاده آن پایبنده است. تفکر مولانا تفکّر خوشه‌ای است؛ یعنی مطالب اصلی در همه جای اثر در شکل خوشه‌های پر بار افاده یافته‌اند. اصل این نوع تفکّر و نگارش ماخوذ از "قرآن کریم" است. این کتاب مقدّس به ذات خود نظیر ندارد. آنهای، که انس به "قرآن کریم" دارند و دریچه دل به عطر معنی‌های این کتاب مبین باز کرده‌اند، اعجاز آن را مسلّم هستند. نکته محور در "قرآن کریم" انسجام چندین مطالب مهم در داخل سوره‌های آن است. در سوره‌های بزرگ "قرآن" صدها مطلب اخلاقی، فقهی، تاریخی، حکمی، آموزشی، داستانی کنار هم جاگیر شده‌اند. ظاهراً آنها ارتباطی با یکدگر ندارند،امّا در اصل یکی دیگر را تقویت و استحکام بخشیده‌اند. به استثنای سورهٌ "یوسف" تمام داستان‌های قرآن خوشه-خوشه در سوره‌های گوناگون نازل شده‌اند. "مثنوی" را با عنوان "قرآن پهلوی" نام کردن به همین ویژگی تفکّر مولانا ارتباط دارد. "مثنوی معنوی" مانند مثنوی‌های دیگر خطّ سوژه‌ای معین ندارد، قصّه ّو تمثیلات آن نیز بیشتر حال هم پراکنده هستند. جلال الدّین رومی به معنی و نکات تقویت بخش قصّه ّو داستان‌ها دقّت تمام نموده، در این راستا نیز اساساً به شیوی تمثیلی قصّه‌های قرآنی پیروی کرده است.
شرح نویسی بر "مثنوی معنوی" در اثرهای ۸-۱۴ هجری به مکتب بزرگ ادبی و فلسفی تبدیل شد. همه‌ی شارحان "مثنوی معنوی" در جست وجوی جان سخن مولانا بادیه‌های اندیشه را با همه سختی و دشواری‌های آن طی کرده‌اند. دوام هفتصد سال نزدیک به صد دانشمند شرقی و غربی در این زمینه کتاب نوشته‌اند. مؤلف این سطرها سال۱۹۹۱میلادی در کتابی با عنوان "معرفت و شرح ادبیات" از تاریخی شرح نویسی بر "مثنوی معنوی" اطّلاعاتی فراهم آورده، سی و دو عدد شرح جامع یا نسبتاً کامل آن را معرّفی کرده بود۲.
در دوام شانزده سال آخر باز چندین شرح‌های قدیم، که نسخه شناسان آثار مولانا قبلاً با آنها آشنای نداشتند، شناسایی شدند و تعدادی شرح‌های جدید نیز به زبان‌های شرقی و غربی تالیف یافته‌اند. حالا تعداد شرح‌های کامل "مثنوی معنوی" از پنجاه نامگوی بیشتر است. همچنین ده‌ها رساله دیگر در بیان مشکلات ابیات جداگانه "مثنوی معنوی" به قلم عبدالرّحمان جامی، جلال الدّین دوّانی، صفی الدّین اردبیلی، اثیری لاهیجی، محمّد خاموش نوربخشی، صدرالدّین کاشفی دزفولی، محمّد علی گیلانی و صاحب نظران دیگر نوشته شده‌اند.
عامل اساسی تاویل پذیر و نیاز همیشگی به تفسیرو تاویل در شیوه اندیشه و اصول افاده آن پایبنده است. تفکر مولانا تفکّر خوشه‌ای است؛ یعنی مطالب اصلی در همه جای اثر در شکل خوشه‌های پر بار افاده یافته‌اند. اصل این نوع تفکّر و نگارش ماخوذ از "قرآن کریم" است. این کتاب مقدّس به ذات خود نظیر ندارد.
شرح نویسی بر "مثنوی معنوی" و کشف حقایق و مشکلات آن وسعت عظیم جغرافی کسب کرد. مهم‌ترین شرح‌های "مثنوی" در آسیای صغیر، بالکن، هندوستان، آذربایجان، ماورالنّهر و خراسان، ولایت مرکزی و جنوبی ایران نوشته شده‌اند. دیرتر دامن جغرافیای شرح نویسی "مثنوی معنوی" وسعت بیشتر پیدا کرد و در ممالک عربی و اروپا شرح‌های جالبی بر این شاه اثر مولانا نوشته شدند. کتاب‌های شرح تفسیر، که بر "مثنوی معنوی" اختصاص دارند، سه مرحله مهم را پس سر کرده‌اند. مرحله اوّل مربوط به عصرهای ۷-۱۰ هجری است، که در آن عهد بیشتر مفاهیم کلیدی و بعضی ابعاد لغوی و اصطلاحات "مثنوی معنوی" مورد تحقیق و توضیح قرار گرفته‌اند. شروح نوشته شده به قلم احمد رومی (دقایق الحقایق)، کمال الدّین خوارزمی(جواهرالسرار)، محمد ابن یحیای لاهیجی(شرح مشکلات مثنوی)، داعی شیرازی(شرح مثنوی معنوی)، نورالله ششتری(شرح مثنوی) از جمله آنها هستند.
دوره دوّم شرح نگاری بر این شاه اثر مولانا جلال الدّین رومی شامل عصرهای ۱۱-۱۳ هجری است. از مهم ترین ویژگی شرح نویسی مربوط به "مثنوی معنوی" در این دوره دقّت بیشتر مبذول کردن شارحان به تصحیح نسخه های خطّی اثر ، بر مبنای نسخ اسلاح شده به قلم آوردن شرح‌های مکمّل "مثنوی معنوی" است. شایستگی کامل دارد، که در راس شارحان این دوره از "عبدالطیف ابن عبدالله عبّاسی" یاد کنیم. این دانشمند بی‌نظیر قرن یازده هجری، که حق مسلّم او بر گردن ماست، تالیفات مهمی در زمینه شناخت حقایق "مثنوی" انجام داد. اوّلین اقدام او آن بود، که متن"مثنوی معنوی" بر اساس هشتاد نسخه قلمی تهیه و تصحیح کرده است. بسیار جالب است، که این دانشمند ممتاز نسخه‌های خطّی در حوزه‌های گوناگون زبان فارسی کتابت شده را در زمانی بیشتر از بیست سال جمع آوری کرد و از روی آنها تطبیق و تصحیح خوب علمی انجام داد.‌عبداللطیف عبّاسی در سراسر متن بیت‌های الحاقی را با اشارت شرطی "زا" علامت گذاشت. در اساس این نسخه مصحّح شرحی با نام "لطایف المعنوی من حقایق المثنوی" نگاشته است، که از جمله بهترین شرح‌های این کتاب محسوب می‌شود۳. همچنین این دانشمند نکته سنج در دوامی هفده سال فرهنگی "مثنوی معنوی"را، که "لطایف اللغات" نام دارد، به نظام آورده است.
در آن دوره شرح‌های بسیار جالبی از "مثنوی معنوی" نوشته شدند، که از جمله آنها "شرح"مثنوی معنوی"است از میرزا اخوان بهلولی برکی، "شرح مثنوی معنوی" تالیف ابوالعلی بحرالعلم، "شرح مثنوی معنوی" میر نورالله احراری، "اسرارالغیوب "شرح مثنوی" عیوب لاهوری معروف به خواجه عیوب پارسا، "هلّی مثنوی" افزل الله آبادی، "کنوظ العرفان" محمّدصالیح قزوینی، "شرح مثنوی معنوی" از ملاهادی سبزواری، "مکاشفات رزوی" محمّدرضا ابن محمّداکرم مولتانی و چندین شرح‌های بزرگ و خرد دگر محصول شرح‌نگاری دوره دوّم به شاه اثر ادبیات عرفانی فارسی هستند۴. باید تذکّر داد، که جنبه فلالوژی شرح‌های نامبرشده قوی هستند و از وجود مراکز قوی نقد و سخن سنجی در منطق‌های گوناگون درک می دهند. باز آن نکته جالب به نظر می رسد، که همه‌ی شارحان نامبر شده به عنوان تفسیرگر و ناقد سخن جایگاهی رفیع داشتند، آن سخن سنجان غیر از »مثنوی معنوی» شرح‌های دلپذیری بر دیوانی حافظ، "گلستان" و "بوستان" سعدی شیرازی، "حدیقة-الحقیقة" سنائی غزنوی، "مخزن الاسرار" و "اسکندرنامه" نظامی گنجوی نوشته‌اند. جنبه قوی فلالوژی داشتن شروح این عهد باز از آن جهت مستند می‌گردد، که دانشمندان معروف فنّ فرهنگ نویسی چون (مولّف"بهار عجم"، سراج الدّین علی خوان آرزو صاحب "چراغ هدایت" و "سراج-اللغات"، محمّد غیاث الدّین رامپوری مصنّف "غیاث-اللغات" از جمله شارحان آثار ادبی هستند و جریان شرح نویسی را با آثار ارزشمند خود نیرومند ساخته‌اند.
دوره سوّم شرح نویسی بر "مثنوی معنوی" از آغاز سده بیستم تا به روزگار ماست، که از لحاظ علمی و وسعت جغرافی عمق و وسعت بیشتری در مقایسه با دو دوره دیگر دارد. ویژگی اساسی شرح نویسی این دوره از انحصار زبان‌های فارسی و عربی و ترکی بیرون آمدن و به معروف‌ترین زبان‌های اروپای نوشته شدن شرح‌ها بر کتاب مولای روم محسوب می‌شود.
شرح این دوره با جالبیت علمی نظر انتقادی با هم آمیزش یافتن چندین اصل و روش‌های تحقیق امتیاز دارند. شاید بارزترین خصوصیت این گونه شرح‌‌های جامع علمی آن باشد، که امکانات مساعدی برای جمع‌بندی تجربی تقریباً هفتصدساله فراهم گردیده بود. از این لحاظ در شروح این دوره بازیافت‌های علمی شارحان "مثنوی معنوی" استفاده شده‌اند. مثلاٌ" شرح جامع مثنوی معنوی"(۷ جلد) تالیف کریم زمانی۵ کتابی‌ست، که در نظر شارحان کتاب مولانا جلال الدّین رومی به شکل فراوان استفاده و خلاصه برداری شده است. این روش امکان می‌دهد، بهترین نکته‌های علمی در مدت صدسال‌ها به وجود آمده در لباس کتاب جامع منتشر گردد. کلّی شارحان "مثنوی معنوی" در مرحله سوّم از این سمت تحقیق استفاده کرده‌اند. امّا شرح و توضیح و نقد و تحلیل "مثنوی معنوی"، که به اهتمام رینولد نیکلسون (انگلیس)، استاد بدیع الزّمان فروزانفر(ایران)، استاد عبدالباقی گلپنارلی(ترکیه) صورت گرفتند، هر یکی به ذات خود بی‌نظیر هستند. این هر سه دانشمند شهیر عمر غزیز خود را وقف تحقیق بر "مثنوی معنوی" کرده‌اند. رینولد نیکلسون متن صحیح و معتمد مثنوی را منظور علاقه‌مندان کرد و شرح ارزشمندی در شش جلد بر این اثر نوشت.
استاد فروزانفر سرچشمه‌های فکری مولانا را با عمق تمام جست وجو و معرّفی کرد وغیر از شرح ناتمام بر "مثنوی معنوی"، که اخیرأ دکتر سید جعفر شهیدی در ده جلد آن را دوام و تکمیل کرده است، کتاب‌هایی به عنوان "احادیث مثنوی"، "ماخذ قصص و تمثیلات مولوی" به نگارش درآورد. استاد فروزانفر با نام "خلاصه مثنوی" تلخیصی از این کتاب شریف به طبع رسانید، که دارای شرح و توضیحات بسیار سودمند است.
دیگر از جاذب‌های شرح نویسی این دوره به کار گرفتن اصول‌های دقیق ادب پژوهی جدید و بر مبنای آن انجام یافتن نقد و تحلیل محسوب می‌شود. نمونه برجسته آن کتاب‌های دانشمند توانا استاد عبدالحسین زرّین کوب است. تعدادی از کتاب و رسالات دکتر شفیعی کدکنی، دکتر عبدالکریم سروش، استاد عبدالباقی گلپنارلی و پیروان آنها به همین روش علمی منسوب هستند.
از این تحلیل و بررّسی مختصر معلوم می‌گردد، که کشف مشکلات "مثنوی معنوی" و فهم و درک مطالب اصلی این کتاب پیوسته در معرض نقد و تحلیل قرار داشت. صاحب نظران در دوام بیشتر از هفتصد سال محورهای اساسی اندیشه مولانا را درست معین کرده و سمت‌های جست وجو را دقیق تشخیص داده‌اند. از تجربه سودمند آنها برمی‌آید، که ورود به جهان معنی‌های آثار عارف رومی به شناخت مسایل زیرین وابسته است و تحقیق و جست وجوی کافی در این مسئله‌ها سمت پسندیده و کلید اصلی را در اختیار ما قرار می‌دهد:
۱) تعمّق در شناخت رمزو سمبول‌های کلام مولانا و دریافت نکته‌های رهبردی و محوری در کشف آنها با تکیه بر آن حقیقت، که معمولاً زبان هنر زبانی ست رمز و سمبولی. این نحوه بیان و اندیشه شعر عرفان فارسی را ممتاز کرده است و آن را به منزل ابزار دلپذیر در بین حقیقت ازلی و جامعه بشری ارج و ارتفا بخشیده است.
۲) شناخت و کشف هدف‌های اصلی مولانا جلال الدّین رومی از استفاده حکایت و داستان‌های تمثیلی. کاربرد قصّه و داستان‌های کوتاه تمثیلی برای مولانا واسطه موثر و دلپذیر در القای مقصد اساسی بود. آن مقصد اساسی به جز بیان حقایق متعالی و هدایت شیفتگان وعلاقه‌مندان به سوی آن چیز دیگری نیست. اگر باز روشن‌تر توضیح دهیم، عارف رومی در حسرت فهم درست‌ داستان‌های تمثیلی را استفاده کرده است و با کمک آنها مطلب خویشتن را در کمال سادگی منظور ساخته. مقصد مولانا ظاهر قصّه و داستان نیست، و برای معنا و ماهیت ارزش بیشتر قایل است:
ای برادر، قصّّه چون پیمانه ایست،
معنی اندر وی به سان دانه ایست.
دانه معنی بگیرد مرد عقل،
ننگرد پیمانه را گر گشت نقل.
دوره سوّم شرح نویسی بر "مثنوی معنوی" از آغاز سده بیستم تا به روزگار ماست، که از لحاظ علمی و وسعت جغرافی عمق و وسعت بیشتری در مقایسه با دو دوره دیگر دارد. ویژگی اساسی شرح نویسی این دوره از انحصار زبان‌های فارسی و عربی و ترکی بیرون آمدن و به معروف‌ترین زبان‌های اروپای نوشته شدن شرح‌ها بر کتاب مولای روم محسوب می‌شود.
۳) توجّه بیشتر به شیوه اندیشه مولانا و تاثیر آن در طرح و جابه جاگذاری مطالب مثنوی. شیوه تفکّرو اندیشه مولّف به ساخت کامپازیسیونی "مثنوی معنوی" تاثیر عمیق گذاشته است. بیت‌های جداگانه و بخش‌های این کتاب را در الاهیدگی(؟) شرح و بیان و نقد و تحلیل کردن به ماهیت اندیشه‌های مولّف خلل وارد می‌کند. معرفت اشعار مولانا با نظرداشت محورهای اصلی اندیشه این عارف بزرگ امکانپزیر است. از این خاطر بهترین شارح و روشنگر"مثنوی معنوی" خود این کتاب است، یعنی نکته‌های مشکل این اثر با کمک خود "مثنوی معنوی" قابل فهم است. در این مورد تاثیرپزیری"مثنوی معنوی" از "قرآن کریم" با صراحت ظاهر می‌گردد. چنانکه بهترین وسیله در تفسیر کلام الاهی خود این کتاب مقدّس است، در شناخت مشکلات "مثنوی" نیز وصل و ابزار بهتر از خود این اثر پیدا نخواهد شد.
۴) آگاه از معنای لغات و ترکیبات عامیانه و ویژگی‌های صرفی و نحوی "مثنوی معنوی." زبان "مثنوی معنوی" از زبان کلّی آثار ادبی فارسی فرق دارد. مولای روم اندر کتاب خود لغات و ترکیبات عجیب و غریب عامیانه را در کنار اصطلاحات فقهی و فلسفی، کلامی و عرفانی، کلمات و عبارات قرآنی استفاده کرده است. بسیاری از لغات و ترکیبات عامیانه ویژه فارسی‌گویان آسیای مرکزی هستند، زیرا مولانا در همین حوزه تربیت یافته است. تعداد قابل ملاحظه آن لغات و ترکیبات برای فارسی‌گویان مناطق دیگر مشکل ایجاد می‌کرد. این ویژگی باعث گردید، که بعضی از شارحان دقّت بیشتری برای شرح و توصیح چنین کلمه و عبارت‌ها به ظهور رسانند. قالب‌های نحوی "مثنوی" نیز خیلی جالب است.
۵) آشنایی هر چه بیشتر با "قرآن کریم"، احادیث نبوی و قصّه‌های پیامبران از شرط‌های اساسی معرفت و شناخت اندیشه مولانا و ماهیت آثار اوست. این واقعیت مسلّم است. در این زمینه کتاب‌های سودمندی مثل "احادیث مثنوی" بدیع الزّمان فروزانفر و "آیات مثنوی" محمود درگاهی نوشته شدند. همه شارحان عصر میانگی نیز سر این نکته انگشت نهاده‌اند. تاویل‌پذیری و چندگانگی معنای "مثنوی معنوی" نیز از همین جنبه‌های قرآنی ، دینی و مذهبی آن سرچشمه گرفته است.
نکته‌های ذکرشده سمت‌های اساسی و محوری ورود به جهان مساحت‌ ناپذیر اندیشه‌های مولانا جلال الدّین رومی را تعیین می‌کند. می‌توان گفت، در جنبه این‌ها راهکارهای دیگری هم هستند، که برای فهم درست پیام مولانا کمک می‌رسانند.
دکتر عبدالمنّان نصرالدّین (استاد دانشگاه خجند- تاجیکستان)
پی‌نوشت:
۱-عبدالباقی گلپنارلی، مولوئ بعد از مولانا، ترجمه دکتر توفیق سبحانی، تهران، ۱۳۶۶، صف ۱۸۴-۱۸۹.
۲- عبدالمنّان نصرالدّین، معرفت و شرح ادبیات، دوشنبه، انتشارات "عرفان"، ۱۹۹۱، صح ۲۴-۲۵.
۳- عبداللّطیف ابن عبدالله عبّاسی، لطایف المعنوی من حقایق المثنوی نسخه خطّی انیستیتوی شرق‌شناسی آکادمی علوم جمهوری ازبکیستان، شماره ۷۰۳۵
۴- عبدالمنّان نصرالدّین، شرح‌نویسی در تاریخ ادب فارسی-تاجیکی، خجند، ۲۰۰۱، جلد۱، صح ۴۶-۵۰ .
۵- کریم زمان، شرح جامع مثنوی معنوی، در ۷ جلد، تهران، انتشارات اطلاعات۱۳۷۷-۱۳۸۱.
منبع : آتی بان


همچنین مشاهده کنید