دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


داستان یک سرخوشی ناشناخته


داستان یک سرخوشی ناشناخته
تی اس الیوت زمانی نوشت: «یك كلمه تنها به واسطه كلمات دیگر است كه میتواند شناخته شود.»
امروز شاید زمان آن فرا رسیده باشد تا به ارزیابی این جمله الیوت بپردازیم و در این ارزیابی به نتیجه‌ای برسیم كه نویسندگان ژانر نیوایج (Newage) به آن رسیده‌اند؛ این كه كلمات ممكن است امروز بیش از هر زمان دیگری شنیدنی به نظر آیند، اما چطور؟
اگر رمان ریچارد باخ «جاناتان مرغ دریایی» را خوانده باشید، در آن اضطراب بشر از آزمایش الهی را به خوبی احساس میكنید. درمییابید كه «مسخ» انسانها چقدر غم‌انگیز است. این رمان، داستان پرونده‌ای است به اسم جاناتان كه این جرئت و جسارت را می‌یابد تا قراردادهای هم‌نوعان خودش را بشكند و به سمت كمال مطلق حركت كند. در این رمان است كه جاناتان میگوید: «شما آزاد هستید كه خودتان باشید. خود حقیقی شما این جاست، مربوط به اكنون است. در حقیقت هر یك از ما ایده نامحدودی از آزادی هستیم. تمام جسم شما، چیزی جز افكار شما نیست... زنجیر افكارتان را پاره كنید و زنجیر جسمتان را هم...» شاید موقع خواندن چنین داستانی احساس كنید اثری را میخوانید كه قبلاً نخوانده‌اید. احساستان البته درست است. چون شما با یكی از نمونه‌های قابل تأمل داستان نیوایج روبه‌رو هستید. ژانر نیو‌ایج قلمروهای مختلفی را دربرمی‌گیرد و وضعیتهای مختلف هستی را بازنمایی میكند. در‌ آن شاهد تداوم فضا/ زمان، موجودیتهای روحانی و خودآگاهی برتر انسانها خواهید بود. آنچه در این ژانر مشهود است، میل به كشف استعدادهای برتر انسانی است. در این جا كلمات نقاب واقعیت را كنار میزنند و هسته آن سرخوشی ناشناخته و ادارك نشده را لمس میكنند. اما داستان نیو‌ایج چیست و چه پیشینه‌ای دارد؟
عبارت نیو‌ایج (New Age) اولین بار در سال ۱۹۷۱ میلادی وضع شد. داستان نیو ایج در حقیقت نقطه تلاقی داستان علمی ـ تخیلی و رئالیسم جادویی است كه به گفته رمان‌نویس هندی نامیتا گوخال «اعتقادی را بیان میكند كه بر طبق آن تكامل روحی انسان غیر از طریق مذهب، نه تنها ممكن كه شدنی است.»داستان نیو ایج طیف وسیعی از نویسندگان را دربرمیگیرد، از جمله ریچارد باخ، جیمز ردفیلد، هرما هسه، تام رابینز، داگلاس آدامز، جبران خلیل جبران و پائولو كوئیلو. این نویسندگان البته در بین خوانندگان ایرانی چهره‌های شناخته شده‌ای هستند. نویسندگان دیگری هم جزء داستان‌نویسان ژانر نیو ایج شناخته میشوند كه در ایران كمتر شناخته شده‌اند؛ مثل سوفی بارنهام، انیتا دزای، فردریك لنس، مارلوپ مورگان، كامرون سیلكو و ...
اما آیا داستان نیو ایج تماماً نگاهی به یك واقعیت یا وجود برتر است؟ باخ خود انكار میكند كه خطی را بین واقعیت و وهم ترسیم كند. او در وب سایت شخصی خودش نوشته است: «كدام بخش از كتابها واقعی هستند و كدام بخش‌شان تصنعی و غیرواقعی است؟ آیا حس كردن واقعیت همان است كه شما موقع تابستان شب‌هنگام به پشت روی علفها دراز كشیده‌اید و ستارگان را تماشا كرده‌اید؟ آیا آن رویایی كه شما را دربرمی‌گیرد و اوقات زندگی‌تان را تغییر میدهد، واقعی است؟» نویسندگان دیگر نیو ایج هر یك به شكل دیگری این واقعیت یا وجود برتر را تفسیر كرده‌اند. جیمز ردفیلد در آثار خود سراسر بر جهان‌بینی خوش‌بینانه‌ای تمركز دارد. در كتاب او The Celestin prophecy به یك دست نوشته قدیمی پرویی برمیخوریم كه معنای زندگی را در خود دارد. به هر روی، به نظر میرسد ژانر داستانی نیوایج احتمالات و مفاهیم تازه‌ای را كشف میكند. اگر باخ شما را به سرخوشی تازه‌ای دعوت میكند، هسه مجبورتان میكند تا از پرسپكتیو جدیدی به جهان بنگرید. اگر كتابهای آدامز حاوی نگاه سرخوشانه‌ای به زندگی است، كوئیلو شور و آشوب درونی یك جست‌وجوگر را در سفرهایش برای شما به تصویر میكشد. نویسندگان نیوایج در طیف وسیعی خود جهان‌بینی تازه‌ای را در جهان امروز به تصویر میكشند. شاید مشخصه جالب مشترك در بین تمام این نویسندگان، احساس خوشبینی بی‌پایانی باشد كه نسبت به جهان دارند. در داستان نیو ایج، همه چیز در مسرت و شادمانی خلاصه میشود؛ مسرت و شادمانی‌ای كه البته با شناخت و خودآگاهی همراه است.

نقد:پرویز براتی
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر


همچنین مشاهده کنید