یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


آلیس در سرزمین عجایب و آنسوی آینه در دیگر عرصه های هنری


آلیس در سرزمین عجایب و آنسوی آینه در دیگر عرصه های هنری
نگارنده مقالات سه گانه ای در باب آلیس در سرزمین عجایب و آنسوی آیینه دارد.
مقاله اول: «سرزمین عجایب»، کتاب ماه ادبیات شماره ۱۳، اردیبهشت ۸۷، به بررسی زندگی نویسنده و قهرمان داستان، تاریخچه نشر آلیس و ترجمه های آن در ایران می پردازد.
مقاله دوم: «لویس کارول در سرزمین عجایب»، کتاب ماه کودک و نوجوان شماره ۱۲۴-۱۲۵، بهمن و اسفند ۸۶، ساختار ادبی داستان را بررسی میکند.
و مقاله سوم: « مظاهر آلیس در سرزمین عجایب و آنسوی آینه در دیگر عرصه های هنری»، روشنان، دفتر هفتم، بهار ۱۳۸۷، اقتباس های صورت گرفته از داستان را در عرصه های متفاوت هنر بیان میدارد.
«آلیس در سرزمین عجایب» (۱۸۶۵) و «آنسوی آیینه» (۱۸۷۲) دو اثر جاویدان «چارلز لاتویج داجسون» (تصویر ۱)، ریاضیدان، کشیش، عکاس و نویسنده انگلیسی دوره ویکتوریا هستند. استاد ریاضیات کالج «کریست چرچ» در دانشگاه «آکسفورد» که آثار ادبی خود را با نام مستعار «لویس کارول» Lewis Carroll به چاپ رسانیده است و شاید بتوان گفت این دو کتاب از مهمترین آثار او هستند که با فرهنگ و تمدن بشری عجین گشته اند.
هر دو کتاب، سفر آلیس، قهرمان دخت داستان را شرح می دهند. دو داستان که در فاصله هفت سال از یکدیگر با حضور قهرمانی واحد («آلیس لیدل» دختر رییس دانشگاه آکسفورد که چارلز به او علاقه داشت.) نوشته شدند و تفاوت فضای حاکم بر آنها حاصل تغییر در رابطه نویسنده و قهرمان داستان۱ (تصویر ۲ و ۳) بود. داستان های آلیس تجارب روحی نویسنده را در سایه ژانر فانتزی بیان می کنند. خاطرات کاری، خصوصی و اجتماعی چارلز که زیر ساخت آثار او را تشکیل داده و لحظات مهم زندگی او را در قالب استعاره و تمثیل بیان می کند.
آلیس در سرزمین عجایب و آنسوی آیینه سیر تحول ذهنی قهرمان داستان را به تصویر می کشند. دو داستان دوازده فصلی که در پایان شخصیت آلیس را (مانند گذر دوازده ماه سال و یک سال عاقل تر شدن او) محکم تر و قابل قبول تر از آنچه که در ابتدا بود می سازد. تحولی که در سرزمینی خارج از دنیای حقیقی اتفاق می افتد و دیدگاه نویسنده را نسبت به حقیقت مطرح می کند. روندی که مانند بازی «مار و پله» اوج و فرودی ممتد دارد و چگونگی پیشامد حوادث و مقابله با آنها را نشان می دهد. چارلز در تمام داستان هایش مشکلات زندگی را در قالب شخصیت های افسانه ای نظیر «بوجوم ها»، «اِسنارک» و «جَبِرواک» بیان می کند. موجودات مغرور (هامپی دامپی)، مستبد (ملکه قلب ها)، نادان (هتر) و خلاصه تمثیل کسانی که در بطن جامعه حضور دارند. موجوداتی که نماد صفات خوب و بد موجود در جوامع انسانی هستند.
چارلز به واسطه جهان بینی مذهبی خود اگرچه به طور مستقیم در آثارش از معنویات سخن نمی راند اما شرایطی را فراهم می آورد که نور ایمان و امید را در دل مخاطب روشن سازد. آثار او با بسیاری از سبک های ادبی جهان دارای وجوه مشترکی است که احتمالا به دلیل مطالعات بسیار او در زمینه ادبیات و نقاشی به وجود آمده و خود دلیلی است بر طیف وسیع مخاطبان آثارش.
امروزه داستان های آلیس در لیست آثار کلاسیک۲ انگلستان قرار دارند چرا که پند آموز و اخلاقی و در طی سال ها هنوز الهام بخش هنرمندان هستند. آثار چارلز احساس گرا است و تخیلی عمیق در آن موج می زند. سفر به سرزمین های خیالی که از طریق به خواب فرو رفتن آلیس آغاز می شود و در عین حال با شخصیت پردازی دقیق و حقیقت گرایی در روابط ناهنجار اجتماعی، به ثبت تجارب و آزمایش های زندگی که به صورت نمادین بیان می شوند می پردازد. خلق فضاها و شخصیت های ذهنی و فرا واقعی برای وقوع حوادث، بخشی از آثار اوست که در فرانسه قرن بیستم هنرمندان مکتب سورئال را تحت تاثیر قرار داد و حتی موجب گشت «سالوادور دالی» (تصویر ۴)، هنرمند معروف اسپانیایی و یکی از بزرگترین نقاشان فراواقع‌گرای جهان، آلیس در سرزمین عجایب را به تصویر بکشد.
دالی در ۱۹۶۹ از مضمون سورئال آلیس برای خلق دوازده اثر الهام گرفت و فلسفه کارول را آمیخته با دیدگاه خود شکل داد. وی برای وجود حقیقی آلیس شخصیتی ثابت در نظر گرفت (تصویر ۵)، دختری با دامن بلند که فارغ از مصائب روزگار مشغول طناب بازی است و به صورت سیاه و سفید و خطی در تمام آثار او تجلی می یابد (تصاویر ۶ و ۷). او دنیایی را که از طریق خواب بین آلیس و اسرار درونش راه می گشاید به تصویر می کشد. دنیایی که کاراکتر ثابت آلیس در تحول آن بارها متلاشی می گردد (تصاویر ۸ تا ۱۰) و به موازات آن عناصری مانند کرم و پروانه (نمادی از رشد و تحول) در فریم های مختلف تکرار می شوند (تصاویر ۱۱ تا ۱۳).
فضای آثار دالی بیش از شخصیت پردازی و خلق کاراکترهای واضح برای هتر، خرگوش سفید و ملکه قلب ها از عناصر مبهم و لرزان تشکیل شده است که توسط حل شدن رنگ در آب و شره کردن آن به اطراف به وجود می آید و به جز موارد اندک فاقد سایه و حضور مادی هستند شاید به دلیل آنکه دنیای معنوی و تخیلات آلیس را بیان می دارند.
چارلز شخصیتی خلاق و سرگرم کننده داشت. او به تئاتر، شعبده بازی، فال ورق، شطرنج، جدول کلمات متقاطع و طرح و حل معما بسیار علاقمند بود. آثار او پر است از کلماتی که به صورت ظاهری و باطنی معانی را آشکار می سازد و به این ترتیب فلسفه خاص نویسنده را در طرح معما بیان می دارد. آلیس، در سرزمین عجایب هویت خویش را
می جوید و می خواهد شخصیت خود را آنچنان که می خواهد بسازد. او در آنسوی آینه به جستجوی کمال مطلوب خویش می رود و در پایان با تاثیر گذاری بر محیط اطراف می خواهد آن را به بهترین وجهی که در تصور دارد تبدیل کند. طراحی به نام امریکن مک گی مسیری را که چارلز از طریق تخیل عمیق داستان و به خواب فرو رفتن آلیس طی کرده ادامه می دهد و آن را در قالب یک بازی کامپیوتری طرح ریزی می کند.۳ بازی کامپیوتری «امریکن مک گیز آلیس» American McGee&#۰۳۹;s Alice محصول سال ۲۰۰۰ است و نیمه تاریک داستان را که سال ها پس از سفر به سرزمین عجایب و آنسوی آیینه اتفاق می افتد به تصویر می کشد. کمی پس از آنسوی آیینه والدین آلیس در آتش سوزی کشته می شوند و آلیس که تنها بازمانده این حادثه است به لحاظ روحی آسیب جدی می بیند. او در مورد مرگ پدر و مادرش احساس گناه می کند، از اینکه چرا نتوانسته آنها را نجات دهد. آلیس با احساس عذاب وجدان و بدگمانی نسبت به درستی‌ و نیکوکاری‌ بشر رشد می یابد و به دلیل جنون و تمایل به خودکشی به آسایشگاه روانی منتقل می گردد (تصویر ۱۴). سال ها بعد خرگوش سفید به آسایشگاه می آید و آلیس را برای نجات سرزمین عجایب که در اثر سلطنت مستبدانه ملکه قلب ها به ویرانه ای بدل گشته فرا می خواند. امریکن مک گی بازی را بر اساس کتاب اول و دوم آلیس بنا نهاده و حتی موجودات سمبولیک دیگر آثار چارلز را به آن وارد کرده است. نمود عقاید چارلز در این بازی بسیار پررنگ است حال چه از لحاظ ساختار بازی گونه ای که مطرح می گردد و چه از لحاظ مواجهه با مشکلات که مخاطب شخصا درگیر ماجرا می شود و حتی در چگونگی شکل گرفتن سرنوشت آلیس موثر می افتد.
افسانه های جن و پری از اولین نمونه های ادبیات فانتزی است که از زمان های دور و از زبان پدربزرگ ها و مادربزرگ ها به انتقال درس های زندگی از نسلی به نسل دیگر می پرداخت. علاوه بر آن ادبیات فانتزی را «معادل غیر مذهبی اسطوره های بزرگ مذهبی»۴ می دانند که آنها نیز به بیان مسائل زندگی به صورت داستان های خیر و شر می پردازند. امریکن مک گی این وجه ادبیات فانتزی را در داستان کارول تقویت کرده است. در داستان او موجودات در دو دسته خیر و شر قرار دارند و در کنار هم هفت مرحله بازی را می سازند. در طول بازی آلیس متوجه می شود که سرزمین عجایب، سرزمین رویاهای اوست که توسط خشم و احساس گناهش نابود گشته و این جنگی است میان نیروهای خیر و شر موجود در ذهن او. آلیس هفت خوان را می پیماید تا دشمن درون خود را مغلوب سازد و در این راه بسیاری از یاران خود را از دست می دهد.
گربه چشایر یکی از همراهان همیشگی آلیس در طول بازی است که همچنان پوزخند بر لب (تصویر ۱۵) بی هیچ محدودیتی ناگهان ظاهر شده و سپس ناپدید می گردد. او معماهایی را طرح می کند که پاسخ آنها بازیکن را در طول مسیر یاری می دهد. چشایر نزدیک به اواخر بازی توسط ملکه قلب ها کشته می شود اما در پایان بازی هنگامی که سرزمین عجایب نجات می یابد همراه باقی دوستان آلیس به زندگی باز می گردد.
دیگر همراه آلیس خرگوش سفید است که جلیقه بر تن، با عجله و ساعتی در دست پیشاپیش آلیس می دود و آلیس طبق معمول در تعقیب او است. خرگوش سفید در طول بازی توسط هتر به قتل می رسد.
مارمولک بیل و لاک پشت آبی آلیس را برای شکست دوشس یاری می کنند. لاک پشت در ازای بازستاندن لاک خود که در دست دوشس است به آلیس عصایی جادویی می دهد و پس از کشته شدن دوشس راه جنگل اسرار آمیز را به آلیس نشان می دهد. کرم صد پا موجود اندیشمند سرزمین عجایب و ساکن جنگل اسرار آمیز است که آلیس را پند
می دهد. او می گوید در صورتی که آلیس نیرومند تر از آنچه که هست باشد می تواند این مکان ناخوشایند را به سرزمین شاد سابق تبدیل کند. کرم صدپا تنها راه نجات سرزمین عجایب را مبارزه آلیس با ملکه قلب ها و شکست او می داند و معتقد است این مهم حاصل نخواهد شد مگر آنکه آلیس بر احساس گناه خود غلبه کند و بر ترس خود فائق آید.
هامپی دامپی نیز برای مدت کوتاهی در جنگل اسرار آمیز ظاهر می گردد (واقعه ای که در آنسوی آیینه رخ می دهد). این موجود مغرور از عرش فرو می افتد و همانجا نا امید و شکسته در پای دیوار می نشیند. غرور او جریحه دار شده و برای فرار از حقیقت به دود پناه برده و معتاد گشته است. او به این ترتیب خود را به ورطه نابودی کامل کشانده اما با وجود این راهی مخفی به آلیس نشان می دهد تا او را برای رسیدن به هدفش یاری کرده باشد.
در داستان کارول سرزمین عجایب تحت سلطه ملکه قلب ها و در آنسوی آیینه سرزمین آیینه با قانون شطرنج اداره می شود. امریکن مک گی این دو سرزمین را با یکدیگر تلفیق کرده است. در داستان کارول مهره های سفید بی کفایت و ساده معرفی می گردند و ملکه ی سرخ مهره مقتدری است که راهنمایی آلیس را بر عهده دارد. در امریکن مک گیز ملکه ی سرخ شطرنج و ملکه قلب ها در اصل یکی هستند و مهره های سفید و سرخ شطرنج در یک بازی بی پایان گرفتار گشته اند. هنگامی که آلیس به سرزمین آنها می رسد مهره های سفید مغلوب گشته اند و ملکه آنها توسط ارتش سرخ اسیر گشته و قرار است با گیوتین اعدام شود. پادشاه سفید از آلیس برای نجات ملکه کمک می خواهد (تصویر ۱۶) و یک پیاده سفید در اختیار او می گذارد اما ملکه پیش از رسیدن آلیس اعدام می شود (تصویر ۱۷). آلیس با مهره های سرخ می جنگد، پادشاه سرخ کیش و مات می شود و آلیس در خانه هشتم از قابلیت پیاده همراهش برای بازگرداندن ملکه استفاده می کند.۵
مارچ هیر و موش زمستان خواب، دوستان صمیمی هتر در میهمانی جنون آسای چای، حالا که ملکه قلب ها فرمانروای مطلق سرزمین عجایب است سوژه آزمایش های هتر واقع شده اند (تصویر ۱۸). آنها و به خصوص موش زمستان خواب از رابطه هتر با ملکه خبر دارند، به داروهای مخدر معتاد گشته و همیشه خواب آلوده و خمار هستند.
گریفین دوست آلیس و لاک پشت توسط هتر زندانی گشته است. آلیس او را آزاد می کند اما گریفین بر اثر جراحاتی که به هنگام جنگ با اژدهایی به نام جَبرواک متحمل می شود می میرد.
دسته دوم ساکنان سرزمین عجایب دشمنان اصلی آلیس هستند کسانی که فرمانروایی هفت خوان بازی را بر عهده دارند. دوشس اولین دشمن آلیس، یک غول تنفرانگیز و آدمخوار است که عاشق سوپ لاک پشت می باشد. او که نتوانسته لاک پشت آبی را به چنگ آورد تنها لاک او را تسخیر کرده و آن را بر دیوار اتاق بی تجمل خود آویخته است. لاک پشت از آلیس می خواهد که لاک او را نجات دهد و بنابراین اولین خوان بازی با جنگ آلیس و دوشس شکل
می گیرد (تصویر ۱۹ و ۲۰). اینجا نیز مانند داستان کارول دوشس از فلفل استفاده می کند. فلفل سیاه مرگبار وسیله استتار و حمله ی دوشس به آلیس است. هنگامی که قدرت او تحلیل می رود به شدت شروع به عطسه می کند و
عطسه هایش تا آنجا ادامه می یابد که سرش منفجر می شود.
آلیس در طول بازی دوستان و دشمنانی دارد که در داستان های کارول حضور ندارند. هزارپای گرسنه، فرمانروای ارتش مورچه ها که لباس افسران قرن نوزدهم (دوره ویکتوریا) را بر تن دارد یکی از آنها است (تصویر ۲۱). او رویین تن است و لاروهای کوچکی به سوی آلیس پرتاب می کند که به پشت آلیس چسبیده خون زندگی را از درون او می نوشند. هزار پا دومین فرمانروای مخوف بازی است که آلیس می بایست قارچ سمی زندگی را از او برباید تا به اندازه واقعی خود در آید.
سومین دشمن آلیس مهره پادشاه سرخ است که در سایه ملکه اش زندگی می کند و ارتشی از مهره های سرخ تحت فرمان او خدمت می کنند.
توییدلدی و توییدلدوم دو دوست و همراه هتر چهارمین دشمن آلیس در سرزمین عجایب هستند که بچه های بی عقل را برای قرارگیری در ساختار برج ساعت جمع آوری و آماده می کنند. آنها به شدت چاق هستند و نادانی و حماقتشان خارج از تصور است (تصویر ۲۲).
پنجمین دشمن آلیس، هتر، از دست نشاندگان ملکه قلب ها است. هتر نابغه ای دیوانه است که دیگر علاقه ای به ادامه میهمانی چای ابدی خود به همراه دوستانش ندارد (تصویر ۲۳). او یک دیوانه عقده ای و کسی است که مشغول ساختن آدم ماشینی های خودکار از بچه های بی عقل است. او توسط کلاه مکانیزه خود قوری های چای را به سوی آلیس پرتاب می کند و توییدلدی و توییدلدوم، سوگلی های هتر، به او در انجام آزمایش های خبیثش کمک
می کنند. هتر آزمایش های مخوف و وحشت انگیزی بر روی دوستان سابق خود مارچ هیر و موش زمستان خواب اداره می کند و کتابی بی نام در مورد تکنولوژی شگفت انگیز و دیگر طرح هایش نوشته است که بخشی کوچک و مبهم از آن را در داستان می توان دید (بخش مربوط به طرح اجرا شده روی موش زمستان خواب، تصویر ۱۸، که بخشی از طرح هتر و برگی از کتاب اوست). آلیس غضب خود را با دزدیدن بخشی از کتاب او که مربوط به ساختار چشم اژدهایی به نام جَبرواک (قاتل گریفین) است بیان می دارد و سرانجام هتر که یک نیمه روبوت است همراه با جرقه های بسیار متلاشی می گردد. او در پایان بازی به زندگی باز می گردد اما این بار به شکل طبیعی خود باز گشته است.
ششمین دشمن آلیس، جَبرواک، نگهبان ملکه قلب ها و صورت خارجی احساس گناه در آلیس است. فرمانروایی که دو مرتبه با آلیس پیکار می کند. جبرواک از شعر «جَبرواکی» کارول الهام گرفته شده و شیطانی است که از احساس زجر و ناراحتی دیگران لذت می برد (تصویر ۲۴). نفس او آتش است و آلیس به دلیل مرگ پدر و مادرش از جبرواک که مسبب حادثه است متنفر می باشد. اولین نبرد آنها در خانه سوخته آلیس اتفاق می افتد و هنگامی به پایان می رسد که آلیس به کمک گریفین چشمان جبرواک را به دست می آورد. دومین جنگ آنها بیرون از قصر ملکه قلب ها اتفاق می افتد که جبرواک پیش از پایان جنگ و کشته شدن توسط آلیس، گریفین را به شدت مجروح می کند و گریفین پس از پایان جنگ بر اثر شدت جراحات می میرد. نفس جبرواک زبانه های وسیع آتش است. او پس از مغلوب شدن در شعر جبرواکی کارول، توسط هتر بازسازی شده و ششمین دشمن آلیس در سرزمین عجایب است.
آخرین و اصلی ترین دشمن آلیس، ملکه قلب ها، فرمانروا و گرداننده سرزمین عجایب می باشد. او دیکتاتوری قاتل و دیوانه است که با مشتی آهنین، بی هیچ رحم و بخششی حکومت می کند. ملکه قلب ها برترین تجسم خارجی احساس گناه در آلیس است و بجز آلیس و یاغیان همه از او می ترسند. او عصبانی، پست و تجسم کلیه احساسات منفی بشری است. کسی که می خواهد مانع از پیشرفت همه چیز شود.
هنگامی که آلیس برای اولین بار با او روبرو می شود ملکه در بیشترین حالت از فیگور انسان گونه خود قرار دارد. پاها و موهای او شاخک است و از آنجایی که صورت ندارد آن را با ماسک پوشانده است (تصویر ۲۵). اگرچه ملکه قلب ها و ملکه سرخ در واقع یک شخصیت واحد هستند اما او بیشتر به ملکه قلب ها شبیه است و ارتشی از کارت های پاسور تحت فرمان او خدمت می کنند (تصویر ۲۶).
در پایان اولین جنگ بخشی از ملکه که تنها یک عروسک خیمه شب بازی است نمایان می گردد. سپس صورت واقعی او، پیکری عظیم و صورتی، شاخک دار و تنفر انگیز که اهریمنی شیطان صفت است ظاهر می گردد. او کسی است که هتر، نابغه دیوانه، را رهبری می کند و برای آنکه آنچه را که در درونش است و او را هدایت می کند به آلیس نشان دهد دهان خود را می گشاید و آلیس باقی مانده وجود خود را در او می یابد.
ملکه با ادا کردن کلمات توسط آلیس سعی می کند احساس گناه را در او تشدید کند چرا که ملکه احساس گناه آلیس و در واقع بخشی از وجود اوست. او می خواهد آلیس را تضعیف روحیه و مغلوب گرداند و به واسطه آن او را از زندگی وا رهاند. آلیس تصمیم می گیرد به جای عقب نشینی با ملکه نبرد کند چرا که متوجه می شود تنها با نابودی او می تواند سلامت عقل و آرامش درون خود را به دست آورد. او تمام آنچه را که در طول سلطنت ملکه (که در واقع نا امیدی خود او بود) نابود گشته به زندگی باز می گرداند و سرزمین عجایب به آرامش می رسد.
گل های رزها نیز در بازی حضور دارند. گل هایی غول آسا که می خواهند آلیس را با تیغ های خود نابود کنند. آنها تظاهر می کنند کوچک و بی آزار هستند اما هنگامی که آلیس به آنها نزدیک می شود صورت حقیقی خود را نشان می دهند. رزها ذاتی پوچ و شکننده دارند اما با این حال می توانند به راحتی آلیس را نابود سازند.
امریکن مک گی شخصیت بوجوم ها و اسنارک را نیز از شعر «در جستجوی اسنارک» کارول به بازی وارد کرده است. بوجوم ها روح های سرگردان و فاقد فکری هستند که توانایی ایراد صدمات فیزیکی به آلیس را دارند و اسنارک موجودی رنج آور و ماهی مانند است که در برکه اشک ها زندگی می کند و اگر کسی در آب فرو افتد به بدن او فرو رفته در استخوان های او رسوخ می کند. هنگامی که آلیس به جنگل اسرار آمیز قدم می گذارد اسنارک ها به طرف او اسید می پاشند و با پاهای شاخک مانند خود سعی در فرو کشیدن آلیس به درون برکه اشک ها می کنند. او در قلمرو ملکه قلب ها با انواع بزرگتری از اسنارک (اسنارک آتشین) روبرو می شود که در استخری از گدازه زندگی می کنند.
مسائلی که بیان شد نکات ظریفی از فلسفه کارول هستند که امریکن مک گی به زبان تازه در عصر حاضر دنبال
می کند. او معضلات اجتماعی و راه های خطای جوانان را در قالب بازی کامپیوتری شکل می دهد و موجودات خوب و بدی را می آفریند که سمبل نیروهای درونی آلیس هستند.
هامپی دامپی سمبل غرور آلیس برای فرار از شکست خود معتاد می شود. مارچ هیر و موش زمستان خواب با اعتماد کورکورانه خود به هتر نابود می شوند و خود آلیس با فراموش کردن خوبی ها و زیبایی ها، سرزمین عجایب را که تجسم رویاهای کودکی اش هستند به نابودی می کشد چنانکه چارلز در آخرین جملات سرزمین عجایب از دید خواهر آلیس این گونه می نویسد:
«او چشمانش را بست تا گفته های آلیس را تصور کند. در نهایت با خود فکر کرد که چگونه خواهر کوچک او در آینده، هنگامی که به یک خانم کامل تبدیل شود خواهد توانست قلب ساده و مهربان کودکی اش را حفظ کند. چگونه بچه های کوچک را دور خود جمع خواهد کرد و آنها را با شرح سرگذشت شگفت انگیزی که سال ها پیش در سرزمین عجایب تجربه کرده است حیرت زده خواهد کرد. چگونه خواهد توانست از میان تمامی غم های بی اهمیت با یافتن لذت های ساده، احساس رضایت را به ارمغان آورد و کودکی اش را به همراه روزهای شادی بخش تابستان به خاطر بسپارد.»
تخیل موجود در داستان های کارول منشا آثار و اقتباسات بسیاری در عرصه های مختلف هنر اعم از موسقی، فیلم، باله (تصاویر ۲۷ و ۲۸)، انیمیشن، عکاسی، نقاشی و به خصوص تصویرسازی کتاب گشته است. ایده سرود دسته جمعی گل ها در آنسوی آیینه الهام بخش بسیاری از ارکستر سمفونی های جهان گردیده و حداقل سیصد هنرمند عرصه تصویر آثار خود را در رابطه با آلیس ارائه کرده اند. هنرمندانی چون «کارول دوپره» و «ایو مارکز» (تصاویر ۲۹ و ۳۰) که دید شخصی خود را با ارائه سلف پرتره آلیس بیان کرده اند و یا هنرمند عکاسی چون «مگی تیلور» که با تلفیق عکاسی و تصویرسازی دیجیتال آثاری خیال انگیز و رمانتیک از آلیس خلق کرده و فضای مه آلود و ژست
سوژه های او عکس های قرن نوزدهم و پرتره های چارلز را تداعی می کند (تصاویر ۳۱ تا ۳۶).
یکی از مهمترین اقتباس هایی که از آلیس در سرزمین عجایب و آنسوی آیینه صورت گرفته انیمیشن سینمایی کمپانی «والت دیزنی» است. «والتر الیاس دیزنی» (۱۹۰۱- ۱۹۶۶) اولین بار کاراکتر آلیس را در میانه سال های ۱۹۲۳ تا ۱۹۲۷ در «کمدی های آلیس» Alice Comedies به کار گرفت (تصویر ۳۷).۶ او گروه توانایی از تصویر پردازان را به دور خود جمع کرد و «سرزمین عجایب آلیس» Alice&#۰۳۹;s Wonderland را ساخت. یک سریال کارتونی صامت در ۵۶ قسمت که در آن دختر بچه ای حقیقی نقش آلیس را ایفا می کرد و به عنوان قهرمان فیلم می توانست با شخصیت های کارتونی بازی کند. در طی چند سالی که سرزمین عجایب آلیس ساخته شد چهار کودک نقش آلیس کوچولوی پر سر و صدا را ایفا کردند و تمام شخصیت ها بجز آلیس انیمیشن بودند که روی فیلم در کنار او نقاشی
می شدند. داستان از این قرار بود که آلیس به یک استودیوی تولید انیمیشن قدم می گذارد و در آنجا با مراحل تولید انیمیشن آشنا می شود. ناگهان طراحی ها زنده شده در اطراف او شروع به بازی می کنند. آلیس شگفت زده می گردد و به همین علت شب هنگام که به تخت می رود خواب سرزمین تصاویر متحرک را می بیند. تمام موجودات خلق شده از آلیس استقبال می کنند و او را برای بازی به همراه خود این سو و آن سو می برند. در همین حین گروهی شیر که از قفس رها شده اند آلیس را دنبال می کنند و قسمت اول به پایان می رسد.
سرزمین عجایب آلیس یک حلقه ده دقیقه ای بود که در استودیوی «لفوگرام» در «کانزاس سیتی» ساخته شده بود. این ماجرای کوتاه گامی بود برای خلق یک رویای طنزگونه و شاخص های آن اما استودیو پس از اتمام قسمت اول ورشکست شد و کار ناتمام رها گشت. تابستان همان سال والت دیزنی که ۲۱ سال داشت تصمیم گرفت برای زندگی، به کالیفرنیا نزد دایی و برادرش «روی» Roy نقل مکان کند. او شروع به عکاسی کرد و به محض پس انداز پول، یک بلیط یکسره قطار به مقصد «لس آنجلس» تهیه کرد. والت سرزمین عجایب آلیس را بعنوان نمونه کار همراه داشت و همان طرح را ادامه داد. او با کمک برادرش استودیویی در لس آنجلس مهیا کرد و شانزدهم اکتبر ۱۹۲۳ اولین قرارداد تحویل کمدی های آلیس را با «مارگارت وینکلر» و «چارلز مینتز» (همسر او) صاحبین «وینکلر پیکچرز» با مبلغ یک هزار و پانصد دلار برای تولید هر حلقه فیلم امضا کرد. هر پنجاه و شش قسمت کمدی آلیس در هالیوود ساخته شد تا آنکه والت از تلفیق کاراکتر حقیقی با انیمیشن خسته شد و به ساخت سری صامت جدیدی به نام «اسوالد، خرگوش خوش شانس» روی آورد. پس از ۱۹۲۸ که اولین شخصیت مشهور و بین المللی دیزنی، «میکی ماوس»، خلق شد و ۱۹۳۷ که اولین انیمیشن سینمایی بلند جهان، «سفیدبرفی و هفت کوتوله»، ساخته شد والت به ساخت انیمیشن سینمایی آلیس که از ۱۹۳۳ در ذهن او بود (اما با ظهور جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹- ۱۹۴۵) تا ۱۹۵۱ به تاخیر افتاده بود) در استودیوی جدید و مجهز خود (۱۹۳۹) جامه عمل پوشاند. آلیس توسط گروه انیماتورهای دیزنی معروف به «نه مرد پیر» انیمیت شد و با صدای «کاتـرین بومونت» هنرپیشه جوانی که نقش مدل آلیس را بر عهده داشت (تصاویر ۳۸ تا ۴۰) بر پرده سینما ظاهر گشت.
یکی از بزرگترین مشکلات والت با این پروژه ملاحظات کلاسیک آن بود. آنچه که برای کتاب مناسب و شگفت انگیز بود اما به هنگام متحرک سازی کار را با مشکل روبرو می ساخت. او به منظور ایجاد بهترین نماها برخی کاراکترهای آنسوی آیینه را به سرزمین عجایب وارد کرد و داستان با فضاهای خیال انگیز و رنگ گذاری تصویرگری های طراحی به نام «مری بلر» شکل گرفت (تصویر ۴۱ و ۴۵).
بر اساس آلیس در سرزمین عجایب و آنسوی آیینه آثاری تولید شدند که امید و آرزو را در عصر مدرنتیه و زندگی ماشینی دنبال می کردند. فیلم «آلیس» یکی از این آثار است که بر اساس بازی امریکن مک گی، با کارگردانی «مارکوس نیسپل» و هنرمندی «سارا میشل گلر» در نقش آلیس (تصویر ۴۶)، ساخته شده است و در سال ۲۰۰۸ اکران خواهد شد. دیگری «آلیس در جهان زیرین» Alice in underworld است که با الهام از «آلیس در اعماق زمین» (نام اولین نسخه خطی آلیس که چارلز به آلیس لیدل هدیه کرد.) نامگذاری شده و موضوع امریکن مک گی را در قالبی علمی تخیلی و مربوط به جهان آینده دنبال می کند. در این داستان شخصیت هایی مشابه با امریکن مک گی خلق
شده اند و تنها کمی تفاوت بین آنها وجود دارد. کرم صدپا یک آشپز است، هتر جراحی است که لامپی را بر روی سر موش زمستان خواب تعبیه کرده و توییدلدی و توییدلدوم انسان هایی نیمه روبوت هستند. داستانی که توسط «کریس اپلهانز» در سال ۲۰۰۳ به تصویر در آمده است (تصاویر ۴۷-۵۰).
یکی دیگر از مجموعه های ارزشمند خلق شده بر اساس آلیس در سرزمین عجایب مجموعه عکسی متعلق به «ابلاردو مورل» استاد کالج هنر دانشگاه ماسوچوست است. او فلسفه خود را به هنگام عکاسی مجموعه عکسی معروف به «کتاب کتاب ها» (تصویر ۵۱-۵۳) شکل داد.
«در ۱۹۹۳ به کتاب آثار ال گرگو نگاه می کردم. در حین ورق زدن کتاب، انعکاس جالبی که بر روی صفحات نمایان شد نظر من را به خود جلب کرد. به عنوان یک هنرمند فکر کردم می توانم این جلوه های زیبا را توسط عکاسی نمایش دهم... همیشه آرزو داشتم برای کشف کردن و قیچی کردن شگفتی ها با کلمات رابطه فیزیکی ایجاد کنم. هر صفحه سادگی خود را داشت، یک نقش ساده کوچک برای آموزش نقاشی یا خیاطی که می توانست در صفحه بعد به یک سوراخ کوچک تبدیل شود و این ایده عالی بود...»۷
او برای یافتن زیبایی در کتاب ها از کتابی نانوشته و لک شده در روزی روشن تا همجواری درخشان دو کتاب طالع بینی و از «طلوع تارک دنیا»ی «رافائل» تا خود زیستنامه بسته «همینگوی»، «وداع با اسلحه»، شروع به عکاسی کرد. او در رویای خود می بیند که با بریده تصویرگری های آلیس اثر جان تنیل، دومین تصویرگر آلیس بعد از کارول، عکسی تهیه کرده است و این رویا به همراه تخیلاتی که به هنگام عکاسی مجموعه کتاب کتاب ها شکل گرفته بود منجر به تهیه مجموعه جدیدی درباره آلیس می گردد. او پروژه سرزمین عجایب را یک هفته بعد آغاز
می کند و تخیلات خود را درباره کتاب کتاب ها صریح تر به کار می گیرد (تصویر ۵۴).
«دوستی داشتم که یک هفته بعد با مته اش به منزل من آمد. ما یک سوراخ خیلی بزرگ در میان کتاب ساختیم (تصویر ۵۵). این برداشت شخصی من از آلیس در سرزمین عجایب بود. به عقیده من کتاب خود یک تخیل است و این سوراخی است که آلیس به آن وارد می گردد،... یک کتاب.»۸
او با نورپردازی و عکاسی از چیدمان کتاب و بریده آثار تنیل تصاویری مملو از فلسفه ارزشمند خود خلق کرد (تصویر ۵۶) که همچون دیگر نمونه هایی که معرفی شد فلسفه لویس کارول را که از صافی ذهن هنرمند عبور کرده بود بیان می کرد.
ارغوان صمدیان
چاپ شده در نشریه تخصصی روشنان، دفتر هفتم، بهار ۱۳۸۷
پی نوشت:
۱ ـ بر اساس شواهد* به دست آمده اینا (خواهر بزرگ آلیس) به چارلز و چارلز به آلیس علاقمند بوده است. این مسئله موجب شد رابطه خانواده لیدل و داجسون قطع گردد.
(*: «اینا در سرزمین عجایب»، کارولین لیچ، ضمیمه ادبی روزنامه تایمز، سوم می ۱۹۹۶)
۲ ـ کلاسیک نه به معنای مکتب کلاسیک، به معنای اثر جاودان و فارغ از زمان و مکان**
(**: «مکاتب ادبی» رضا سید حسینی، تهران ۱۳۶۶: انتشارات نیل/ نگاه)
۳ ـ سایت امریکن مک گی
۴ ـ «فانتزی های ویکتوریایی»، رزمری جکسن، مترجم غلامرضا صراف، کتاب ماه کودک و نوجوان، شماره ۹۹، دیماه ۱۳۸۴.
۵ ـ مهره پیاده در خانه هشتم و زمین دشمن می تواند هر مهره ای را که از دور بازی خارج شده به زمین بازگرداند.
۶ ـ آرشیو دیزنی
۷ ـ مصاحبه پل سولمن با ابلاردو مورل، ۳۰ دسامبر ۲۰۰۲.
۸ ـ همان


همچنین مشاهده کنید