دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


فانتزی و واقعیت در ادبیات کودک


فانتزی و واقعیت در ادبیات کودک
آیا کوکان از داستان‌های فانتزی بیشتر خوش‌شان می‌آید یا واقعی؟ آیا برای کودک بین این دو تفاوتی وجود دارد؟ ابتدا بهتر است به این نکته اشاره کنیم که وقتی از آثار فانتزی یا واقع‌‌گرا در ادبیات کودک گفت‌وگو می‌کنیم، باید به این موضوع توجه داشته باشیم که هیچ اثری کاملا فانتزی و یا کاملا واقعی نیست بلکه در هر اثر فانتزی رگه‌هایی از واقعیت وجود دارد و در آثار واقع‌گرا نیز مایه‌هایی از خیال و فانتزی دیده می‌شود.
نکته دیگری که قبل از پاسخگویی به سوال بالا باید روشن شود، تعریف این دو است. فانتزی در ادبیات یعنی دوری آگاهانه از دنیای واقعی. فانتزی شامل آن نوع از آثار ادبی است که با جهان واقعی اشیا و اندیشه‌ها رابطه اندکی داشته باشد و با دنیای خیالی پری‌ها، دیوها، جن‌ها، غول‌ها، کوتولوها و دیگر پدیده‌های غیرواقعی سروکار داشته باشد، یا دنیایی رویاگونه و غیرمنطقی را نشان دهد.
ادبیات فانتزی در جهانی ناکجاآباد می‌گذرد و اغلب شخصیت‌هایی غیرواقعی و باورنکردنی دارد. در این‌گونه آثار حقایق طبیعی و فیزیکی و قوانین زمان و مکان برای جذابیت بخشی به اثر نادیده گرفته می‌شود. ادبیات فانتزی قلمرو وسیعی دارد که رمان‌های رویاگونه و وهم‌انگیز تا آثار علمی ـ تخیلی را در بر می‌گیرد.(۱) نمونه چنین آثاری «شازده کوچولو»، «آلیس در سرزمین عجایب» و در آثار نویسندگان ایرانی «امپراتوری سیب‌زمینی چهارم» اثر محمدهادی محمدی و «هلی فسقلی در سرزمین غول‌ها» از شکوه قاسم‌نیا است.
ادبیات واقع‌گرا با رئالیستی گونه‌ای از آثار است که به واقعیت وفادار است و هدف آن جست‌و‌جو و بیان کیفیت‌های هر چیز و کشف رابطه‌های علی و علمی میان پدیده‌هاست.
واقع‌گرایی که به‌عنوان یک مکتب ادبی ویژگی‌هایی دارد که اینجا جای بحث آن نیست اما می‌توان گفت که شاخه‌هایی چون واقع‌گرایی انتقادی، واقع‌گرایی اجتماعی، واقع‌گرایی جادویی و واقع‌گرایی نو را شامل می‌شود و هر کدام تعریف جداگانه‌ای دارد.
واقع‌گرایی جادویی یا رئالیسم جادویی که در آمریکای لاتین رشد چشمگیری یافت به‌دلیل بهره‌گیری فراوان از خیال و وهم به ادبیات فانتزی نزدیک می‌شود.
حال برگردیم به پرسش خودمان که این دو گونه ادبی چه منزلتی نزد کودک دارند و کدام یک از این دو، کودک را بیشتر جلب می‌کند و به نیاز‌های کودک پاسخ می‌دهد؟ کودک از نظر ویژگی‌های روان‌شناختی با دنیای خیالی راحت‌تر ارتباط برقرار می‌کند چراکه اصولا شناخت کمی از واقعیات اجتماعی و علمی دارد اما هر چه بزرگ‌تر می‌شود با دنیای پیرامون خود بیشتر آشنا می‌شود. او مناسبات اجتماعی را بیشتر درک می‌کند و روابط علی بین پدیده‌ها را بهتر کشف می‌کند و طبیعی است که به‌تدریج می‌تواند پرداخت‌های داستانی و توصیف جزئیات صحنه‌ها و شخصیت‌ها را درک می‌کند و به مرور واقعیت را از غیرواقعیت تشخیص می‌دهد.
اما نکته‌ای که معمولا در بحث داستان‌های فانتزی مغفول می‌ماند این است که گرچه داستان‌های فانتزی منطق داستان‌های واقعی را ندارد اما منطق خودش را ندارد. به‌عبارتی نویسنده داستان فانتزی نمی‌تواند به بهانه اینکه من فانتزی می‌نویسم، همه معیارهای زیباشناختی ادبیات را نادیده بگیرد. آسمان و ریسمان را به هم ببافد، به‌گونه‌ای که نه خودش بفهمد چه می‌گوید و نه مخاطبش و تنها توجه و تاکیدش به این باشد که من کار فانتزی می‌کنم.
معیارهای زیباشناختی در داستان یا تکنیک‌های داستان‌نویسی و بهره‌گیری از عناصر داستان در ساخت و پرداخت اثر، معیارهای شناخته شده و قابل‌قبولی هستند که در همه انواع ادبی با تفاوت‌های اندکی کاربرد دارند و اینها هستند که یک اثر خلاقه را از یک اثر عیر خلاقه جدا می‌کنند. خواه این اثر فانتزی باشد خواه واقعی.
محمود برآبادی
(۱)میرصادقی، جمال، میمنت، واژه‌نامه هنر داستان‌نویسی، تهران، کتاب مهناز، ۱۳۷۷.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید