دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

ذهن آشفته


ذهن آشفته
روزها پی هم می آیند و می روند و خواهند آمد ولی من هنوز غرق در افکار خویش ام ،به راستی چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آیا تمام انسانها چون من گرفتار تفکرات خویش اند، اگر از من بپرسید می گویم نمی دانم ، ولی می دانم تمامی انسانها از روزهای نخستین با این مسئله دست به گریبان اند.
تفکر و اندیشه و اندیشیدن : چیزی که وجه تمایز انسان و حیوان است.به راستی اگر اندیشیدن را از انسانها بگیرند دیگر می توان مرز معینی را بین انسان و حیوان تصور کرد شاید بتوان چنین در نظر گرفت که اندیشیدن نوعی مبارزه برای بقاء در زندگی است و یا هنر زیستن.
من نمی دانم چرا در مورد این موضوع با شما صحبت می کنم ، می گویند صحبت کردن در مورد چیزی که از آن سر در نمی آوری کاری عبث و بیهوده است و من در این لحظه همچون انسانی شده ام که حرف می زند ولی چیزی برای گفتن ندارد و این برای هر انسانی آزاردهنده است.
در تمام لحظه های زندگی ام به این مردم می اندیشم و فکر می کنم برای چه فکر می کنند،آیا اصلا" به( اصل و ذات اندیشیدن) فکر می کنند یا غرق در افکار خویش اند.
آری تفکر در ذات و اصل اندیشه به مثابه حرکت استادانه قلم موی استاد نقاش بر روی بوم نقاشی برای خلق یک اثر هنری می ماند.
به راستی اگردست استاد نقاش در به کارگیری قلم مو بلغزد و یا در بهره جوئی از رنگ ها برای آفرینش افکار شخصی خویش تعلل کند چه اتفاقی می افتد. در نظر من پاسخگوئی به این قبیل از سوال ها کمی دشوار است چون این گونه سوالات زاده قوه تفکر افراد است و هر یک جوابی مخصوص به خود دارند بنابراین خود فرد باید به دنبال جواب مربوطه بگردد و با زیرورو کردن افکارش به یک جواب معقول برسد افکاری که سالها بدون استفاده مانده اند و مانند آئینه ای می ماند که غباری از خاک آن را پوشانده است و اینک وقت آن رسیده که آئینه را تمیز کرده و خود را از این حصاری که مثل تارهای عنکبوت ما را در خود گرفتار کرده اند رها سازیم ،فقط یک گردگیری لازم است و خواستن توانستن است و ما باید بتوانیم افکار فاسد و تباه شده را رها کنیم و به سراغ اندیشه های تازه،نو،بدیع برویم ...........

محمد خداشناس گل افشانی
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید