چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پرواز به دنیای مرگ


پرواز به دنیای مرگ
مرگ یک دیو نیست. مرگ یک فرشته است فرشته ای که به روی ما باز می کند واقعیات و بیداری های زندگی را. مرگ یک تولد، یک نگاهست. حقیقتی است که هرگز نمی میرد. مرگ یک بیداری است. بیداری ای که تا موقعی که زنده ایم از آن غافلیم. مرگ به گفته پیامبر مکرم اسلام (ص) نیاز به همراه دارد :
«زیرک ترین انسانها کسانی اند که همیشه با مرگ اند.»
«مرگ پا یان کبوتر نیست
مرگ وارونه‌ی یک زنجیره نیست
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد.» (سپهری)
مرگ می تواند یک تولد باشد یک قیام. یک امید باشد، یک سلام. مرگ مثل شمع ناگهان می آید، مثل شعر کوله بارش ناخسته است.
و باز از نظر این این قلم :
مرگ دنیای نادیده هاست. زندگی را زیبا می پندارم
اما مرگ را زیباتر
چون دنیای نادیده هاست.
مرگ میتواند یک سفر از دنیایی به دنیای دیگر باشد مرگ می تواند سفر یک بلوغ باشد. سفر یک بلوغ از کودکی به نوجوانی و یا از نوجوانی به جوانی واز جوانی به پیری. ما با مرگ هرگز نمی‌میریم، بلکه با مرگ زندگی دیگری را آغاز خواهیم کرد. لذا به دو دلیل مرگ به معنی مردن و نیست و نابودن شدن نیست و آنچه که عموم از این مقوله برداشت می نمایند و یا در فهم واژه ای آن اعمال می شود، با آنچه که از نظر عقلای قوم (فلاسفه، عرفا، ادبا، علما و ...) به اثبات رسیده است کاملاً در تضاد است.
بدین سان که ما با مردن زندگی دیگری یا زندگی های دیگری را آغاز می نمائیم. دوم اینکه مرگ همانطور که ذکر آن رفت دنیای نادیده هاست .بدین معنا که دیدگان ما به روی دنیاهایی باز می شود که زیبایی زایدالوصفی دارند و به هیچ عنوان با دنیای مادی قابل قیاس نیست که می توان برای تفهیم افکار عمومی آیات قرآن را برشمرد آیاتی که به بهترین وجه این مهم را به تصویر می کشند. سوم اینکه معاد هم می تواند جسمانی باشد و هم روحانی.
بنابراین روح انسان همیشه جاودان است. و براساس آیات قرآن نیز جسم ان نیز قابل رؤیت و ظهور است. و چهار همان دو آیه معروف قرآن درخصوص مرگ است : کل نفس ذائقه الموت ، انا الله و انا الیه راجعون. لذا بهترین و کامل ترین جواب به اینکه مرگ به معنی مردن نیست و نابودن شدن نیست، همین آیات قرآن است. چون قرآن می فرماید هر نفسی (جانی) باید مزه مرگ را بچشد. بنابراین در این که همه ما باید یک روزی این دنیا را ترک کنیم، شکی نیست. اما نکته مهم این است که قرآن از چشیدن مزه مرگ سخن به میان می آورد. پس همین بس که ما بدانیم مرگ دارای مزه¬ی خاصی است. بطوری که نگارنده در قطعه‌ی ادبی بالا نیز به این مهم اشاره داشته است. یعنی قرآن نوع مزه را نگفته است که مثلاً مزه‌ی مرگ تلخ و یا شیرین و یا ترش و یا ملس و ... است بلکه فقط از مزه‌ی آن سخن رانده است. پس با این تعابیر می توان گفت دنیای نادیده هاست. و دیگر بازگشت همه به سوی اوست. در این جا همانطور که می دانیم واژه او به معنی خداست و بازگشت همه نیز به سوی خداست.
پس مرگ یک بازگشت حقیقی است، حقیقتی که از همان حقیقت بوده و به همان حقیقت نیز برمی گردد. اما با این همه تفسیر و تحلیل از مقوله مرگ باید گفت که پرواز به دنیای مرگ به چند شکل صورت می گیرد. نخست شامل افرادی می شود که از شناخت و آگاهی نسبت به مرگ بهره ای نبرده اند و اصلاً به مرگ فکر نمی کنند. بلکه غرق در دنیای مادی شده اند. که این افراد در موقع مردن بشدت از مرگ می ترسند و لاغیر. و دوم شامل افرادی است که به راحتی زندگی می کنند و هم تعریف درستی از زندگی دارند و هم از مرگ.
این گونه افراد هم هرگز ترس و واهمه ای از آمدن مرگ ندارند ، گروه سوم شامل افرادی است که زندگی را به مرگ ترجیح می دهند. این افراد به گروه اول نزدیکترند با این تفاوت که دنیا نیز برای آنها مرگ تلقی میشود. که باید گفت چنین برداشتی از مرگ هم درست نیست، اما باید گفت که شرایط و و ضوابط زمانه نیز تأثیر گذار است. چه اینکه در این نوع استنباط افراد میتواند موثر افتد. ولی آنچه مهم به نظر می آید: با زندگی بودن و با مرگ بودن است. یعنی هم به فکر زندگی باشیم و هم اینکه از مرگ غافل نباشیم. حسن سخن اینکه پرواز به دنیای مرگ اگر از بهر درس گرفتن و کسب تجربه و نزدیک شدن به واقعیات آن باشد، عین ثواب و صواب است و غیر از این بی نتیجه و عقیم.

عابدین پاپی
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید