دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

... و چه زیباست لحظه اندیشیدن !


... و چه زیباست لحظه اندیشیدن !
یکی از جمله مسائلی که تولیدات فرهنگی مان را با معضل مواجه کرده است ، همانا " تکرار گرایی " آثار است . تکراری که پیش می رود تا ذهن و روح و روان آدمی را پریشان کند و جز ملولیت و انجماد فکری چیزی به بار نیاورد . اگر این مقوله را بپذیریم که یگانه اصل ترقی و پیشرفت هر جامعه ای ، ایجاد پرسشگری در تولیدات محصولات فرهنگی آن جامعه است ، به یقین مخاطبان هم این اصل بنیادین را گرته برداری کرده و در بلندای فهم انسانی شان از آن بهره برداری می کنند .
اگر تولیدگران محصولات فرهنگی ، خود از دانش و بینش وافری برخوردار باشند و با جریان روز جامعه جهانی پیش بروند و در این راستا اهداف و طرح های مسئله ساز فرهنگی جامعه شان را بشناسند و " تولید فکر " را در جریان سازی تولیدات شان قرار دهند ، به یقین مخاطب هم به اندیشیدن واداشته می شود . البته لازم به یادآوری است که اندیشیدن ، باید در یک پروسه زمانی و با برنامه ریزی کارشناسانه تحقق یابد . در این صورت است که به یقین ، دریچه ای بس مهم و ارزشمند در ذهن و فکر مخاطب به جریان می افتد . اما تا زمانی که مخاطب مان با تکرارگرایی محصولات فرهنگی روبه روست و شکل و محتوا در او ایجاد تاثیر و تاثر نمی کند و چه بسا دستاوردهای فرهنگی ، پاسخگوی نیاز فکری - اجتماعی - انسانی - فلسفی و فرهنگی او نیست ، قطعا از فکر کردن فاصله می گیرد و نهایت به "تنبلی فکری "در مخاطب منتهی می شود .
این وظیفه خطیر تولیدگران جامعه فرهنگی مان است که در پس آفرینشگری شان ، نکته هایی کنکاش گرانه و جستجوگرانه را بگنجانند و مخاطبان را با "فلسفه پرسش " آشتی دهند . ( چیزی که سال ها مخاطب ایرانی از آن روی برگردانده است ) .
در این صورت است که مخاطب می آموزد که باید از خود ، هنرمند ، اثر ، جامعه و شرایط های فرهنگی اش پرسش کند .
قطعا ایجاد این آشتی و پیوند مخاطب با تولیدات فرهنگی جامعه مان ، سبب می شود که او هم بخش عظیمی از پیکره فکری جامعه مان قرار گیرد و به آفرینشگران در چگونگی تولید یاری برساند و این نخستین قدم است برای دست یابی به توسعه فرهنگی .
اگر شخصیت های فرهنگی گمان دارند که چند گامی فراتر از جامعه خویش اند ، بایستنی است که نیازها و ضرورت های پیرامونی خود را بشناسند و با تجزیه و تحلیل منطقی ، چشم اندازی را برای اندیشیدن مخاطب بگشایند . اما به راستی ما چقدر همت می کنیم که مخاطب مان به سئوال واداشته شود ؟!
...آری چه زیباست لحظه اندیشیدن !

سعید گودرزی
منتقد و روزنامه نگار
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید