مقاله دختر سیرافی برای شهداء

« بسم الرب شهداء و الصدیقین »
ای دریغارفته اند از کوی ما □□□ دوستان عـاشق وحق جوی ما
دوستانم رفـتـه تنها مــانده ام □□□ در کــویر مانـدگی ها مانده ام
ای شهیدان گـاه یاد از ماکنید □□□ جان مـولایک نظر بر ما کنید
بهر آزادی مـــا وامانــــدگان □□□ یـک دعــــــا از عالم بالاکنید
سلام بر شهداء ، سلام بر شهدایی که خون پاکشان را به وطن هدیه کرده اند، سلام بر قامت رعنایشان که مقدم سبزشانجان را در کالبد شهر ما زنده کرده وسلام بر عطر وجودشانکه در دل خاک از خودنشانی گذاشته اند.سلام بر شهید وسلام بر افلاکیان خاکی که تا عرش پیش رفته ودر کربلای شلمجه با آب فرات وضوء گرفتند و رو بروی بارگاه ملکوتی امام حسین (ع) به سجده افتاده اند.آمدید،خوش آمدید به شهر شهید پرورما،به شهری که سالیان سال منتظر شما عزیزان است.افتخاری است برای ما که وجودتان را در شهر خود احساس می کنیم آری آمدن شما، مارا به یاد صدای دلنشین لبیک یا حسین آنهایی که در کربلا گوش را نوازش ودل رابه شمیم وجودشان آشنا می ساخت می نوازد.قدمها جلو می روند ودر مقابل قدمهای آشنا با برگ سبز که تحفه ای از بارگاه دوست است به دستمان می دهد و مارا به دنبال خود به حرکت می خواند. آری آرامش چنان قلبهایمان را گرفته که از وجودشان غافل نمی شویم .در این هنگام این استخوانها به ما می گویند ما را بشناسید و در اندرون ما به تماشا بنشینید وبا رفتارهای خود مرهم زخم دل ما باشید.ای یوسف فاطمه به استخوانهای پاک این شهیدان بیا، بیا ودر هنگام دفن وکفن شهداء قرآن رابا صوت دلنشین قرائت نما.
چه خوش است صوت قرآن زتو دل ربا شنیدن
به رخت نظاره کردن وسخن خدا شنیدن
چه خــوش است من بمیرم تو بیایی برمزارم
ســری از که بـر آرام که تو آمدی نگارم

ناصر کنگانی

منبع : http://siraf۲۰۰۸.blogfa.com

منبع : مطالب ارسال شده