شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


زنان و سیاست در ترکیه


زنان و سیاست در ترکیه
فهم دقیق جایگاه سیاسی زنان و مشارکت آنها در جامعه ترکیه ، عمیقا در تضاد میان سکولاریسم و تعصب دینی ریشه دارد. این تضاد به طور ناقصی دارای تداخل با دیگر شکاف های سیاسی است و آنها را تقویت می کند، مانند شکاف های شهری و روستایی و تفاوتهای طبقاتی. اگرچه ۹۸ درصد از مردم ترکیه مسلمان هستند، ترکیه از سال ۱۹۲۴ دارای هیچ حکومت مذهبی نبوده است . یکی از اصول حکومت سکولار برابری میان دو جنس بود، در نتیجه ترکیه شکلی از فمینیسم دولتی خاص خود را داشته و از حمایت دولتی برای تقویت برابری میان زنان و مردان برخوردار بوده است.
زمانیکه امپراطوری بعد از جنگ جهانی اول تجزیه شد و جمهوری ترکیه پس از جنگهای استقلال بر اساس مدل دموکراسی پارلمانی در ۲۹ اکتبر ۱۹۲۳ پایه گذاری شد، آتاتورک که رهبر جنگهای استقلال بود به عنوان اولین رئیس جمهور ترکیه آغاز به کار کرد. او با مجموعه ای از اصلاحات رادیکال به مدرنیزه کردن جامعه پرداخت. به غیر از یک گروه از زنان تحصیل کرده با نفوذ در استانبول ، زنان ترکیه به شکل ملی برای اعتراض در زمینه حقوق سیاسی خود سازماندهی نداشتند،و دلیل هم این بود که آتاتورک برای ایجاد جامعه ای مدرن به زنان حقوق سیاسی اعطا کرده بود.
زنان ترکیه حقوق سیاسی خود را بسیار زودتر از زنان همتای خود در کشورهای اروپایی بدست آوردند. آنها در سال ۱۹۳۰ حق رای دادن و انتخاب شدن را کسب کردند ، ولی این زنان در فضای مردسالار جامعه وارد حوزه سیاسی می شدند. بنیانگذاران جمهوری در سطح کلان به زنان حقوق سیاسی اعطا میکردند ، البته اگر این زنان در سطح خرد یعنی در خانواده های خود به مشارکت سیاسی و اجتماعی تشویق می شدند. بنابراین معمولا زنان با محدودیتهایی مواجه بودند، حتی هنوز هم احزاب نسبت به زنان و ورود آنها علاقه زیادی نشان نمی دهند.
چهار نیروی عمده موقعیت کنونی زنان ترکیه را تحت تاثیر قرار داده است: ساختار جامعه عثمانی در دوره قبل از اصلاحات ، فرایند غربی شدن که با اصلاحات آغاز شد و تا آخر جنگ جهانی اول طول کشید، بنیان گذاری جمهوری و رژیم تک حزبی و در آخر دوره تغییرات اجتماعی سریع از سال ۱۹۵۰.
جامعه عثمانی پیش از اصلاحات بیشتر بوسیله مذهب و وابستگی اخلاقی و جنسی تقسیم می شد تا طبقه. یهودی ، ارمنی، یونانی، عرب و برخی گروهها و فرقه های مستقل که هر یک از این گروهها بوسیله جنس تقسیم می شدند.
با تغییر قرن و غربی شدن تغییرات عمیقی در وضعیت زنان ترکیه بوجود آمد. از جمله تاسیس مدارس دخترانه، دانشکده تربیت معلم برای زنان و مراکز آموزشی مامایی، چاپ نشریات زنان. در اواخر فرایند غربی شدن و خصوصا در طول انقلاب ۱۹۰۸ انجمن های زنانه برای اولین بار آغاز به کار کردند.
زنان متعاقب فروپاشی امپراطوری عثمانی وارد سیاست شدند ، آنها گردهمایی های عمومی ترتیب داده و توده ها را مورد خطاب قرار دادند و به صورت فعالانه در جنگ های استقلال این کشورها شرکت کردند. پس از پایه گذاری جمهوری در سال ۱۹۲۳، چیزی اتفاق افتاد که تاکنون برای زنان در جوامع مسلمان رخ نداده بود. لغو ازدواج مذهبی و جایگزین کردن ازدواج های مدنی، منسوخ کردن چند همسری و اعطای حقوق برابر به زنان و مردان در حق طلاق، ارث و حضانت. حق پوشش آزادانه ( اگرچه زنان هیچ گاه از پوشیدن حجاب منع نشدند).
آغاز دهه ۱۹۳۰ زنان نخبه جدیدی ، که تعداد این زنان متخصص و شاغل در حال رشد بود، نسبت به تضاد در جایگاه سیاسی خود اگاه شدند و در نتیجه نسبت به ارتقا و تکمیل اصلاحات آتاتورک در مورد زنان احساس تعهد کردند. موانع ایدئولوژیکی و ساختاری بی شماری مانع ادغام کامل میراث کمالیست و پذیرش ایده های فمینیستی می شد. موانع ساختاری شامل توسعه نیافتگی، وابستگی شدید زنان به ساختار خانواده مردسالار و فرصتهای تحصیلاتی اندک برای زنان بود .
فمینیسم و ایدئولوژی جنبشهای رهایی بخش زنان در دهه ۱۹۷۰ به ترکیه رسید و پس از ۱۹۸۰ مفید واقع شد. یعنی درست زمانی که فعالیتهای سیاسی و احزاب تحت قانون جنگی ممنوع الفعالیت شدند. در این برهه پرداختن به مساله زنان، ضد رژیم و خرابکارانه تلقی نمی شد، بنابراین انها قادر به برگزاری نشستهای غیر رسمی ، گزارش های خبری و چاپ مجلات و ایجاد گروههای غیر رسمی شدند.
از همان آغاز سه دسته از زنان فعال قابل تشخیص بودند: گروه سکولاری های اصلاح طلب، گروههای ارتقای آگاهی مطلقاً فمینیستی و گروه سوسیالیست فمینیستها. گروه اول بیشتر شامل زنان تحصیلکرده شهر نشین میانسال و زنان خانه دار بود، در حالیکه گروه ارتقای آگاهی و سوسیالیست فمینیستها از زنان تحصیلکرده و متخصص جوان و اغلب مجرد عضو گیری می کردند. این دو گروه بیشتر در آنکارا و استانبول فعالیت داشتند. اما گروه اول در سرتاسر ترکیه دارای ارتباطهایی بودند. معمولا فمینیستها در زمینه تغییرات رادیکال قانونی پیشگام بودند . آنها فعالیتی را برای مبارزه با آزار جنسی انجام دادند ، بدین گونه که میخهای بزرگ رنگ آمیزی شده ای را به عنوان سلاح دفاع شخصی به فروش گذاشتند که در مکانهای عمومی مانند لنج های مسافر بری استفاده شود. در زمینه همسر آزاری که از جانب مردان صورت می گرفت نیز گروهی از زنان حقوقدان در استانبول به تلاش برای ایجاد خانه امن دست زندند.
در نیم قرن گذشته ، بر اساس اصلاحات انجام گرفته در زمینه تشویق رهایی و برابری زنان به خصوص در دستگاه اداری موفق عمل کرده اند. آنها ۴/۲۹ درصد از کارمندان را تشکیل می دهند. در واقع خدمات دولتی برای روابط برابری خواهانه مدرن در نیروی کار است. در جاییکه تعداد مردان کارمند بین سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۷۶ ، ۶ برابر شد، تعداد زنان کارمند ۱۹ برابر در همان دوره رشد کرد.
اکثر زنانی که در ادارت دولتی استخدام شده اند در حوزه های تحت تسلط زنان یعنی آموزش، بهداشت و توریسم مشغول به کار هستند. علی رغم امکان بازنشسته شدن پس از ۲۰ یا ۱۵ سال کار ، زنان عموما تا ۵۵ سالگی یعنی سن بازنشستگی زنان در نیروی کار باقی می مانند. در حوزه هایی که به طور سنتی زنانه نیستند مانند ادراه پست ، کنترل ترافیک و کار در اداره پلیس. تبعیض مثبت ترویج شده موجب جذب بیشتر زنان در این حوزه شد. زنان اکنون برای نیروهای پلیس عضو گیری می شوند ، چرا که برخی وظایف جدید که مناسب زنان به نظر می رسد ، افزایش یافته است. مانند کنترل جرایم جوانان و کنترل زنان مسافر در فرودگاهها.
زنان در دهه ۱۹۵۰ در نیروی ارتش پذیرفته شدند و به مقام کلنلی هم رسیده اند. آنها در سالهای اخیر در ارتش برای کارهای تخصصی نظیر پزشکی ، پرستاری و کتابداری پذیرفته شده اند. زنان همچنین مناصب بالایی را در سیستم قضایی از ان خود کرده اند. زنان قاضی بسیاری در این سیستم فعالیت داشته اند. اما در حوزه دیپلماسی تنها یک سفیر زن به عنوان سخنگوی وزارت امور خارجه منصوب شده است.
زنان شاغل در ادارات دولتی ترکیه همچنان ارزشهای مردسالارانه این کشور را مورد حمایت قرار می دهند. در تضاد میان کار و خانه آنها ترجیح می دهند به زندگی خانوادگی خود بپردازند. برخی گروههای زنان شاغل متخصص در شهرهای کوچک و حتی بزرگ به زندگی خانوادگی خود تقدم می دهند.
ترجمه : سونیا غفاری
منبع:
Social Change in a Pluralist Democracy" in women and politics worldwide. Edited by Barbara Nelson, Najma chowdhury, Yale university press, ۱۹۹۴.
منبع : کانون زنان ایرانی


همچنین مشاهده کنید