شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
سه برداشت درباره «دیشب باباتو دیدم آیدا» و رسول صدرعاملی
● سه برداشت
▪ برداشت اول
اولین برخورد من با «رسول صدرعاملی» کار «دختری با کفشهای کتانی» بود. فیلم را گرفتم و تنهایی نشستم دیدم. آن زمان ۱۶ سالم بود. آخر فیلم احساسی که داری، شادیای است با واقعیات تلخ مخلوط. دختری که احساسات پاکش را تحت تأثیر یک پسر قرار داده و حالا ... .
اما ترانهی ۱۵ ساله چیز دیگری بود، به عنوان اوج کار صدرعاملی به دل من نچسبید... برداشت من این بود که صدرعاملی یک کارگردان سیاسی است. و برداشت من از فیلم مثبت نبود. گرچه شاید هیچ فیلمی به اندازهی ترانه برداشت مثبت در میان مردم نداشت. اما من با آن مخالف بودم. یک حس که برایم مجهول ماند تا دیشب.
سومین برخورد من با فیلمهای او در سینما قدس بود، و افتتاحیه فیلم «دیشب باباتو دیدم آیدا!» . آیدای معصوم همان دختری با کفشهای کتانی بود و همان ترانهی ۱۵ ساله. اما این بار غم دیگری در دل داشت. و باز هم دختر صدرعاملی مانند دو کار گذشتهی خود توانست مشکلش را حل کند. وقتی آیدا را دیدم، تازه فهمیدم که صدرعاملی از ترانه چه منظوری داشت. و این منظور را در آیدا بسیار بهتر بیان کرده بود.
▪ برداشت دوم
صدرعاملی را برای اولین بار در دفتر کارش دیدم و البته نمیدانستم که کارگردان ترانه همین فردی است که در مقابل ما نشسته و دارد در مورد یک کار متفاوت صحبت میکند. اتفاق، کار ما را به دفتر «میلاد فیلم» کشانده بود. میدان هفتم تیر.
کار ما سه روز طول کشید و من میدانستم که کارگردانها خیلی جدی هستند. آخرش هم با صدرعاملی دعوایم شد. همین طور با پسرش و همینطور با ...
کار صدرعاملی روی آنتن رفت و برداشتهای متفاوتی که از فیلم تبلیغاتی به جد متفاوت او صورت گرفت کار او را به معروفترین فیلم تبلیغاتی تبدیل کرد. در «شریف نیوز» مطلبی در مورد پشت صحنهی آن جلسه منتشر شد، و نتیجه این که ما یک جوجه کباب خوردیم و به جاش جلو ملت تابلو شدیم. اما هر چه بود خیر شد. بنده خدا صدرعاملی هم خیال میکرد که من اون مطلب رو زدم (به خاطر دعواهای اون روز) و این رو از صحبتهای دیشبش فهمیدم.
وقتی بهش گفتم که انشاءالله فیلم صدمت رو ببینیم. گفت من دو کار دیگه میتونم بدم. از یک ایرانی بعید است آنقدر برنامهریزی دقیقی داشته باشد که بتواند بگوید چند کار ارائه میدهد. تا یادم نرفته. پروژه «دیشب باباتو دیدم آیدا» نه سال طول کشیده بود.
▪ برداشت سوم
صدرعاملی را اولین بار از حرف محمد شنیدم. و این که در مراسم سالگرد شهید آوینی او میایستد. با احترام ...
صدرعاملی شاید اجتماعیترین کارگردان عصر ما و تنها کسی باشد که مهندسی سینما را با درک هنری خود از احساسات درونش انجام میدهد. کارگردانی است که فیلمهایش انعکاس خلاصه و بدون تغییر زندگی مردم شهرهای ایران است. وقتی میگوید بسم الله الرحمن الرحیم، احساس میکنی که در جامعه سینمای ایران نیستی. هرچند وقتی کمی با او باشی میبینی که از کنایههای سینما بینصیب نیست.
صدرعاملی عادت دارد که مرزشکن باشد. فیلمهایش واقعیت است. اگر عادت داریم از واقعیتها فرار کنیم این دیگر ایراد خودمان است. زمان جنگ، مرتضی آوینی همین کار را میکرد و نمیدانم آن زمان هم به خیلیها برمیخورد یا نه؟ «دیشب باباتو دیدم آیدا» اگر خالصانه نگاهش کنی، نمیگذارد راحت از در سینما بروی بیرون. اگر غم جامعه را داشته باشی. تا مدتها گریبانت را میگیرد و بعد مینشیند ته دلت. اگر صدرعاملی راه حلی ارائه نمیداد بدون شک کارهایش غمناکترین کارهای سینمای ایران بودند. و اگر اکنون کارهایش نفوذ زیادی در مردم دارد تنها به این دلیل است که صدر عاملی کارگردانی است مردمی.
منبع خبر شریفنیوز
حسین احتسابی
منبع : سایت خبری ـ تحلیلی سینمای ما
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران اسرائیل دولت حجاب رئیس جمهور پاکستان گشت ارشاد رئیسی دولت سیزدهم کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
سلامت کنکور عربستان سیل تهران هواشناسی سازمان سنجش فضای مجازی اصفهان شهرداری تهران پلیس زنان
تورم دلار خودرو قیمت خودرو قیمت دلار آفریقا قیمت طلا بازار خودرو سایپا بانک مرکزی ایران خودرو مسکن
خانواده تلویزیون مرگ ترانه علیدوستی فیلم سریال سینمای ایران موسیقی مهران مدیری
اینترنت کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
رژیم صهیونیستی غزه روسیه فلسطین جنگ غزه چین حماس طالبان ایالات متحده آمریکا اوکراین ترکیه طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی بارسلونا تراکتور باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران باشگاه استقلال
هوش مصنوعی سامسونگ ناسا الماس فیلترینگ ماه نخبگان
سازمان غذا و دارو مالاریا کاهش وزن سلامت روان آلزایمر زوال عقل