شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

یادداشتی بر فیلم "موش" (شاهد احمدلو)


یادداشتی بر فیلم "موش" (شاهد احمدلو)
رویکرد روایتی و تحلیلگرانه به یک موضوع یا پدیده سیاسی، سینمای سیاسی را شکل می دهد. عمده تفاوت سینمای سیاسی با سینمای تاریخی فاصله گیری از روایت مشروح و دقیق برهه ای از تاریخ و تکیه به نگاه و لحن تحلیلی است. اگرچه فیلم سازان در پرداخت به سینمای تاریخی معمولاً بی طرف نمی مانند و داوری ها و سلایق درست و نادرست خود را در تاروپود اثر تزریق می کنند.
«شاهد احمدلو»، در سومین تجربه بلند سینمایی اش، برخلاف دو کار طنزآمیز پیشین خود، به سراغ موضوعی جدی و سیاسی رفته است.
«موش» به تصویر تعاملات پنهان ارتش ایالات متحده آمریکا در عراق با گروهک های تروریستی فعال در این کشور می پردازد.
فیلم با اشاره به ابزار بودن گروه های تروریستی در جهت توجیه اشغالگری و ادامه آن در تحلیل واقعیت امروز عراق تا اندازه ای موفق است. اما مشکل این است که ساختار اثر، از استحکام لازم برخوردار نیست و از این رو فیلم ساز از عرضه تحلیلی که می شد به روشنی و رسایی بیشتر ارائه شود، باز مانده است.
مادربزرگ و نامزد خالد، از شخصیت پردازی جامعی برخوردار نیستند. جایگاه مذهبی شخصیت اول مرد گنگ است و او یک باره تبدیل به آدمکشی نسبتاً حرفه ای می شود. همان گونه که به سرعت در نقش یک مجاهد استشهادی آشکار می گردد.
ساخت فیلم در ایران، فیلمی که همه ماجراهایش در سرزمین همسایه عربی مان می گذرد، صحنه و فضای محدود و بسته ای را در قاب دوربین جای داده است. از این رو بیننده ناخودآگاه احساس نزدیکی با حال و هوای عربی داستان برقرار نمی کند.
اگر بپذیریم که اقوام و ملت ها، هریک دارای روشی در حرکات و رفتارند، انتخاب بازیگران ایرانی برای ایفای نقش شهروندان عراقی شخصیت ها را باورپذیر نشان نمی دهد. به عبارتی بازیگران از ایفای یک شخصیت عرب عراقی به خوبی برنیامده اند.
به هر حال جسارت احمدلو و تلاش وی برای ارائه تحلیلی سیاسی در قالب محصولی سینمایی تحسین برانگیز است آن هم در فضایی که کمتر هنرمندی در ساخت سینما، سعی نموده است به موضوع های سیاسی فرامرزی و در حیطه دغدغه های جهان اسلام بپردازد.
پژمان کریمی
منبع : روزنامه کیهان