یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


از خط لوله صلح تا کمیته عالی هماهنگی تولیدکنندگان گاز


از خط لوله صلح تا کمیته عالی هماهنگی تولیدکنندگان گاز
بدون شک دستیابی به انرژی کمیاب یکی از عمده‌ترین دلایل رقابت‌ها و جنگ‌ها در عرصه یبن‌المللی بوده است. یکی از معیارهای تقسیم‌بندی تمدن‌های بشر، تحول در نوع انرژی مورد استفاده بشر است. انسان زمانی تنها از نیروی بازوی خود استفاده می‌کرد، پس از آن نیروی حیوانات و برخی منابع طبیعی مانند آب را مورد استفاده قرار داد. پیدایش قدرت بخار توسط جیمزوات انگلیسی، باعث آغاز انقلاب صنعتی شد، با نفت تمام معادلات بین‌المللی به‌هم خورد و انگلیسی‌ها که سوخت کشتی‌های خود را از ذغال‌سنگ به نفت تغییر دادند، توانستند مدت‌ها قدرت بی‌رقیب در کره‌زمین باشند. نیروی اتم نیز بشریت را وارد مرحله دیگری کرد، اگرچه امروزه از انرژی‌هائی مانند باد و نور خورشید و اتم استفاده می‌شود، اما در واقع این منبع برای تأمین انرژی بشر دارای هزینه‌ها و معایبی هستند.
به‌نظر می‌رسد که گاز با توجه به مزیت‌های نسبی که دارد در آینده نه تنها با نفت رقابت خواهد کرد، بلکه از آن نیز سبقت خواهد گرفت.
گاز طبیعی به سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از منابع انرژی جهان است. موضوع تولید و مصرف گاز دیگر مانند گذشته یک مسئله بومی و ملی نیست، بلکه از نظر بین‌المللی به یک تجارت تبدیل شده است.
در حالی که گاز در دهه ۱۹۷۰ تنها ۱۸ درصد از مصرف انرژی جهان را تشکیل می‌داد، پیش‌بینی می‌شود که این رقم در سال‌های آینده به حدود ۳۰ درصد افزایش خواهد یافت. براساس ارزیابی آژانس بین‌المللی انرژی تقاضا برای گاز در فاصله زمانی ۲۰۳۰-۲۰۰۰ دو برابر خواهد شد. در صورتی‌که تکنولوژی‌های جدید انتقال و تبدیل گاز را تسهیل کنند، باید انتظار داشت که گاز باز هم جایگاه مهمتری را در میان سایر منابع انرژی به خود اختصاص دهید.
براساس آمارها، روسیه با ۸/۴۷ میلیارد مترمکعب، ایران با ۷/۲۶ میلیارد مترمکعب و قطر با ۷/۲۳ میلیارد مترمکعب، سه کشور نخست دنیا از نظر میزان ذخایر گاز هستند. البته میزان تولید گاز در دنیا متفاوت است. زیرا روسیه ۶/۲۱ درصد، الجزایر ۲/۳ درصد، ایران ۱/۳ درصد، اندونزی ۸/۲ درصد و مالزی ۲/۲ درصد از گاز دنیا را تولید می‌کنند.
ایران سال‌ها است تلاش می‌کند که منابع درآمد خود را متنوع کند. از این رو به دنبال فروش گاز به کشورهای آسیائی نظیر هند، چین و ... است. هند و چین که پرجمعیت‌ترین کشورهای جهان هستند، با رشد اقتصادی بالا، به شدت نیازمند کار هستند.
از سال ۱۹۹۴، مذاکراتی برای انتقال گاز ایران به هند از طریق پاکستان آغاز شده است. اگر چه بارها نمایندگان سه کشور برای احداث این خط لوله - که آن را خطوط صلح نامیده‌اند - با یکدیگر مذاکره کرده‌اند، اما عملاً تاکنون این طرح به نتیجه نرسیده است. دو عامل عمده در مقابل تحقق ایده صدور گاز به هند و جود دارد. نخست، مخالفت آمریکا است، اگرچه مقامات واشنگتن بارها اعلام کرده‌اند که ایران دارای منابع عظیم نفت و گاز است و نیازی به انرژی هسته‌ای ندارد، اما با صدور گاز ایران به هند و پاکستان مخالفت کرده‌اند. واشنگتن برای آنکه ایران نتواند از این گزینه استراتژیک خود استفاده کند، حتی قرارداد هسته‌ای با دهیل نو امضاء کرد و به تمامی تعهدات پیش خود پشت پا زد.
بسیاری از تحلیلگران آمریکائی با این قرارداد مخالفت کرده و معتقد هستند که هند به‌راحتی به آرزوی سه دهه‌ای خود در مورد عضویت در کلوب هسته‌ای جهانی دست یافت و آمریکا در مقابل دریافت هیچ امتیاز خاصی این قرارداد را امضاء کرد. مقامات آمریکا بارها مخالفت خود را با انتقال گاز ایران به هند اعلام کرده‌اند و به‌نظر می‌رسد که هندی‌ها نیز هر روز بهانه جدیدی مطرح می‌کنند تا این طرح را کنار بگذارند. دومین عامل به اختلافات هند و پاکستان مربوط می‌شود. شاید اصرار پاکستانی‌ها برای انتقال گاز به هند بیش از طرف ایرانی باشد. مقامات اسلام آباد می‌کوشند با عبور خط لوله گاز از خاک آنها، گلوگاه ایران و هند را در دست خود بگیرند و از هر بهانه‌ای برای اعمال فشار علیه تهران و دهلی نو با قطع گاز استفاده کنند. بدون شک یکی از دلایل تعلل هندی‌ها نیز همین موضوع است.
شاید با توجه به موانع این خط لوله است - که قرار بود تا چین نیز ادامه یابد - که موضوع اوپک گازی مطرح می‌شود. این موضوع در خلال نشست سران شانگ‌ها توسط محمود احمدی‌نژاد مطرح شد و بعدها مقام معظم رهبری هنگام سفر ایگور ایوانف دبیر شورای امنیت ملی روسیه به تهران با تأکید بر اینکه گسترش همکاری‌های جمهوری اسلامی و روسیه نتایج مفیدی خواهد داشت، افزودند: ۲ کشور می‌توانند ۲ شریک مکمل در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، منطقه‌ای و بین‌المللی باشند. ایشان با اشاره به وجود نیمی از ذخایر گاز جهان در ایران و روسیه افزودند: ”۲ کشور با کمک یکدیگر می‌توانند بنای یک سازمان مربوط به همکاری‌های گازی را همچون اوپک پایه‌گذاری کنند“.
مقامات روسیه نیز پیشتر درباره تشکیل اوپک گازی، اظهارنظرهائی کرده بودند. الکساندر مددوف معاون شرکت گاز پروم در می ۲۰۰۶ گفته بود که اگر روسیه نتواند در زمینه انرژی به قرارداد مناسبی با اروپائی‌ها دست یابد، ائتلافی از صادرکنندگان گاز را که قدرتمندتر از اوپک خواهد بود، تشکیل خواهد داد. برخی مطبوعات روسیه نیز در آن مقطع تحلیل‌های متفاوتی در تأیید از این اظهارنظر نوشتند.
برای نمونه روزنامه نزاویسما گازته نوشت: بیش از ۷۰ درصد از ذخایر دنیا در سه کشور ایران، روسیه و قطر وجود دارد. در صورتی که یک کارتل میان این سه کشور تشکیل شود، مدیریت آن نسبت به کارتل نفت راحت‌تر خواهد بود و یک انحصار واقعی در زمینه گاز ایجاد می‌شود.
ولادیمیر پوتین نیز هنگام سفر به‌نظر اعلام کرد که تشکیل اوپک گازی، پیشنهاد مناسبی بوده و قابل بررسی است. در رابطه با تشکیل اوپک گای، باید به موارد زیر توجه کرد:
- یکی از مشکلات فنی تشکیل اوپک گازی، ماهیت قراردادهای آن است. آنگونه که آسیا تایمز در تحلیلی که در این رابطه تحت عنوان ”چه کسی از اوپک گازی سود می‌برد؟“
می‌نویسد: قراردادهای گازی حداقل برای یک دوره پنج ساله منعقد می‌شوند و به همین دلیل نمی‌توان درباره قیمت آن، میان صادرکنندگان همانی ایجاد کرد. این در حالی است که قراردادهای فروش نفت به‌صورت روزانه است و از این رو صادرکنندگان دارای قدرت مانور زیادی هستند. البته باید ویژگی‌های فنی تجهیزات صادرات گاز را نیز به ماهیت قراردادهای آن اضافه کرد. محدودیت در انتخاب این امکانات صادراتی و ساخت آن طی مدت زمان طولانی و هزینه بالا، امکان مانور را از صادرکنندگان می‌گیرد.
- تشکیل یک سازمان متشکل از کشورهای تولید و صادرکننده گاز در سال‌های گذشته نیز مطرح بوده است، به‌گونه‌ای که در ماه می ۲۰۰۱ مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) ایجاد و در سطح وزرا در تهران تشکیل شد. هدف از این نشست، هماهنگی و همکاری در میان تولیدکنندگان گاز بود. شرکت‌کنندگان در نشست تهران عبارت بودند از: الجزایر، برونتی، یاران، اندونزی، مالزی، نیجریه، عمان، قطر، روسیه، نروژ و ترکمنستان، دومین نشست GECF با حضور ۱۳ کشور در الجزایر برگزار شد.
نشست سوم این نهاد سال ۲۰۰۳ با حضور ۱۴ کشور در قطر برگزار شد. چون این GECF یک تشکل غیررسمی است، از قدرت چندانی برخوردار نیست. آخرین نشست مجمع مذکور، هفته گذشته در قطر برگزار شد.
یک تشکل دیگر که در زمینه گاز فعالیت می‌کند، جامعه مکاری اوراسیا است که اکتبر سال ۲۰۰۰ با حضور رؤسای جمهور بالاروس، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه و تاجیکستان تشکیل شد. این تشکل نیز تاکنون چندین نشست. برگزار کرده، اما چون همه اعضاء دارای ذخایر غنی گاز نیستند، نمی‌تواند در بازار نفت مؤثر واقع شود.
در واقع پیش از آنکه ایران به دنبال تشکیل اوپک گازی باشد، روس‌ها در این زمینه -البته به‌صورت اعلام نشده - فعالیت می‌کنند. با توجه به اهمیت منابع انرژی به‌ویژه گاز در عرصه سیاست و اقتصاد بین‌الملل، روسیه به دنبال خنثی کردن ”استراتژی چنی“ است. دیک چنی در اوایل دهه ۱۹۹۰ طرحی مبنی بر تأمین و کنترل منابع انرژی دنیا توسط آمریکا را مطرح کرد و به نظر برخی، هدف از جنگ عراق و نیز طرح خاورمیانه بزرگ، کنترل آمریکا به منابع انرژی است که در آینده از آن به‌عنوان ابزاری استراتژیک علیه رقبا استفاده کنند.
روسیه به‌درستی به اهمیت گاز پی برده است. توماس فریدمن نویسنده معروف نیویورک تایمز در یکی از تحلیل‌های خود نوشت: قدرت گاز روسیه از موشک‌های بالستیک هسته‌ای آن بیشتر است. زیرا از این موشک‌ها نمی‌تواند استفاده کند. اما از ابزار گاز می‌تواند به‌راحتی استفاده کند. ولادیمیر پوتین در واکنش به زیاده‌روی غرب در اوکراین و گرجستان، صادرات گاز را به اروپا متوقف کرد و به همین دلیل در گزارش محرمانه مشاوران ناتو، به این مسئله به‌عنوان یک تهدید بزرگ برای آینده غرب اشاره شد.
اگرچه دمیتری پسکوف سخنگوی کاخ کرملین در واکنش به گزارش مذکور که توسط روزنامه فایننشال تایمز فاش شد، گفت: ”باج‌گیری روسیه با گاز از اروپائی‌ها نوعی دیوانگی است“ اما سفر ولادیمیر پوتین در مارس ۲۰۰۶ به الجزایر و بخش بدهی‌های ۷/۴ میلیارد دلاری و مذاکرات غول انرژی روسیه (گاز پروم) با لیبی و قطر، برداشتن گام‌های عملی بری تشکیل اوپک گازی است.
طرح ایده تشکیل اوپک گازی در آستانه نشست کشورهای صادرکننده گاز در قطر به شدت مورد توجه رسانه‌های جهان گرفت و تحلیل‌های مختلفی در این رابطه منتشر شد. با توجه به اینکه کشورهای شرکت‌کننده در نشست دوحه بر بیش از ۷۳ درصد ذخایر گاز دنیا کنترل دارند و ۴۲ درصد صادرات این محصول را در دنیا دارا هستند نیز موضع‌گیری‌های اخیر ولادیمیر پوتین علیه غرب، این نشست از حساسیت زیادی برخوردار بود.
اظهارنظر مقامات شرکت‌کننده در این نشست، حاکی از درک حساسیت‌های مذکور است. عبدالله العطیه وزیر انرژی قطر که بسیاری کشور او را از حامیان تشکیل اوپک گازی می‌دانستند، گفت: ما به مذاکره اعتقاد داریم و باید روابط عمیقی با مشتریان خود برقرار کنیم و در اینجا اعلام می‌کنیم که مجمع صادرکنندگان گاز، علیه مشتریان اقدام نمی‌کند. ما باید یک پیام بسیار مثبت به مشتریان خود بفرستیم که ”ما با شما هستیم، نه علیه شما“ و به همه اطمینان داد که قطر هیچ طرحی برای امضائ توافقنامه با یادداشت تفاهم همکاری با کشورهای صادرکننده گاز در نشست دوحه ندارد.
ویکتور خوپستنکو وزیر انری روسیه نیز اعلام کرد که یک بازار جهانی گازی طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده شکل نخواهد گرفت و سازمان گازی مانند اوپک نیز تا ان زمان تشکیل نخواهد شد.
وزیر نفت ایران در این مورد گفت که ما از وزیران شرکت‌کننده در نشست شنیده‌ایم که حرکت در این جهت مطلوب است، اما هنوز نمی‌دانیم که این کار چه مدت طول می‌کشد. او خطاب به کشورهای اروپائی گفت که آنها نباید همکاری فشرده کشورهای صادرکننده گاز را به‌مثابه تهدیدی علیه خود تلقی کنند.
حسین کاظم‌پور اردبیلی مشاور وزیر نفت ایران قبل از شرکت در نشست دوحه اظهار داشت: در حال حاضر هرگونه تبلیغات در زمینه اوپک گازی باعث دامن زدن به واکنش‌های بعضی از کشورهای مصرف‌کننده گاز مبنی بر تشکیل کارتل گازی می‌شود.
در بیانیه‌ای که پس از نشست درجه منتشر شد، پیشنهاد شده است که کمیته بلندپایه‌ای با هدایت روسیه - میزبان دور بعدی مجمع کشورهای صادرکننده گاز - ایجاد شود تا ضمن ارزیابی نتایج فعالیت‌های مجمع یاد شده در شش سال گذشته در عرصه‌های ایجاد نهاد و مدیریت مجمع و برنامه همه‌جانبه‌ای برای تقویت توانائی نهاد مجمع برای توسعه این سازمان در آینده را تنظیم کند.
سایت اینترنتی عرب نیوز در این رابطه به نقل از وزیر انرژی روسیه نوشت کشورهای صادرکننده گاز در نظر دارند تا کمیته بلند پایه‌ای در خصوص قیمتگذاری گاز تشکیل دهند. وی افزود مسکو آمده است در خصوص مشکلات مربوط به قیمتگذاری گاز تحقیقاتی انجام دهد.
با توجه به واکنش‌های بین‌المللی و نتایج نشست درجه می‌توان گفت که در شرایط کنونی بستر لازم برای تشکیل اوپک گازی فراهم نشده است، اما احتمال تشکیل این نهاد در آینده وجود دارد. مفاد بیانیه پایانی نشست قطر مؤید این ظر است و برخی اظهارات دوپهلو را باید به حساب شرایط کنونی گذاشت.
ناصر پورحسن
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید