شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا


محک زمستان


محک زمستان
بازگشت چله بزرگ، شاید نشانه‌ای از قدرت اساطیر باشد. اینکه آنها ناشی از اوهام گذشتگان نبوده‌اند. اساطیر برگرفته از واقعیت زندگی مردمان و چگونگی دست و پنجه نرم‌کردن با قوای طبیعت و برداشت انسان از نوع روبه‌روشدن و چالش با زیر و زبر زندگی بوده است. آخرین برداشت از این خاطره واقعی نقل آن بوده است که خود خاطره‌انگیز شب‌های دراز زمستان و از سویی فرهنگ فولکلور این سرزمین بوده است.
امسال بر خاک نرم کویر لوت برف نشست، اما همان اندازه که برف غریبه برای روستاهای کرمان تاثیری از شعف و تازگی داشت، برای مناطق کوهستانی و غرب کشور و یا بخش ناهموار نوار شمالی کشور خاطره چندان خویشاوندی نداشت. زمستان تنها روی واقعی خود را از سرما و برف نشان داده است، چیزی که البته با نوسان‌های سالیانه همراه است، اما اگر غافلگیر شدیم، چه در خانه و چه در زیر سقف بزرگتری به پهنه جغرافیای شمال و جنوب کشور، سرما ‌آزمونی برای سنجش و همچنین پیش‌بینی آمادگی نیروی انسانی در روبه‌روشدن با یکی از طبیعی‌ترین رخدادهای فیزیکی است.
بیش از دو سال پیش، در پی رشته‌طوفان‌هایی که از اقیانوس آتلا‌نتیک شمالی به جلو می‌آیند و اغلب نیز به نام زنان مانند کاترینا، ... نام‌گذاری می‌شوند، طوفان مهیبی ساحل نیواورلئان در آمریکای شمالی را در خود پیچید. سقفی نماند و اگر هم ماند، انسان‌ها تمام شرایط مسکونی و زندگی عادی خود را از دست دادند. بار دیگر طبیعت در گوشه دیگری از کره زمین به جدال با انسان‌ها رفته بود.
بسیار مهیب بود. ساکنان رنگین‌پوست این ایالت هنوز که هنوز است، به شرایط زندگی نخستین خود بازنگشته‌اند، اما آنچه از طوفان کاترینا در نیواورلئان بعدها تفسیر شد، به نکته جالب توجهی می‌پرداخت. طبیعت از سیمای محروم یک ایالت سیاه‌پوست پرده برداشته بود. این نکته‌ای بود که در دیگر نقاط آمریکای شمالی بدان اشاره می‌شد. آنها نیواورلئان را برای بار دیگر می‌شناختند. طوفان شاید به نجات نیواورلئان آمده بود.
بدین ترتیب شرایط جغرافیایی و نوسان‌های خفیف یا شدیدتر آن می‌تواند محکی برای اجتماع انسانی ساکن باشد. گستره چنین محکی از عادت‌های شخصی و خوگرفته زندگی، اقتصاد شهروندان، تکنولوژی، صنعت، مدیریت نیروی انسانی، پیش‌بینی و آمادگی، چگونگی بهره‌برداری از ذخایر طبیعی و... را در برمی‌گیرد. حتی می‌تواند بسیاری از نکات فراموش‌شده را یادآوری کند. در پهنه جغرافیایی نیز می‌تواند به بزرگنمایی شرایط کلا‌ن‌های کوچکتری بپردازد که سال‌ها با همان شرایط سخت زندگی می‌کرده‌اند و امروز این شرایط در نقاط دیگر نیز به واسطه تغییر آب و هوا عمومیت پیدا کرده است.
زمستانی که این روزها شاهد آن هستیم نیز در حقیقت چیز فوق‌العاده‌ای نیست. در حقیقت ما یک زمستان واقعی را به نسبت موقعیت جغرافیایی خود تجربه می‌کنیم.
زمستانی که خاطره ناخوشایند هوای آلوده آذرماه و دی‌ماه سال‌های پیش را از یاد برد. لباس‌های گرم و پشمی را رو کرد. ارزش سوخت و به‌ویژه گاز را واقعی کرد. نام شهرهای کوچک و دورافتاده بسیاری را به گوش ما آشنا کرد. اما چگونه؟ شاید مناسب‌تر باشد از بخش نخست ماجرا آغاز کنیم.
● قدر انرژی
زمستان امسال موجب اعتراف بسیاری از ما شد. از جمله کسانی که گفتند در زمستان سال‌های پیش در فضای داخلی خانه‌های خود تنها یک تی‌شرت تابستانه می‌پوشیدند، برخی از آنها گاهی نیز لا‌ی در برخی پنجره‌ها را باز می‌گذاشته‌اند تا هوای تازه به داخل بیاید.
تقریبا به چنین چیزی نمی‌توان زمستان گفت و البته از زمستان اگر میهمان یک خارجی حتی نه در اروپا، بلکه در یکی از همسایه‌های شمالی کشور بوده باشید، آنها در خانه ژاکت و چکمه می‌پوشند. البته این درست آن سوی قضیه است، ولی حتی ما در میانه نیز نبوده‌ایم. بنا به آمارهای ارائه‌شده، مصرف گاز در ایران سه برابر مصرف گاز در اتحادیه اروپا تخمین زده می‌شود. سوخت در ایران یک ثروت است، اما به همان اندازه بی‌ارزش است. بدین ترتیب الگوی مصرف نخستین محک سرمای امسال بود. الگوی مصرف در حوزه شخصی زندگی شهروندان موارد مشابهی را پیش می‌کشد. زمستان امسال محکی برای سنجش نوع عایق‌بندی ساختمان‌ها نیز بود. در حقیقت در کنار دیگر موارد غیرایمنی ساختمان‌سازی در ایران، پیش‌بینی‌های گرمایشی و سرمایشی نیز کمترین چیزی است که در ساخت ساختمان‌ها رعایت می‌شود.
این در حالی است که معماری فاخر ایرانی مانند آنچه در خانه‌های اعیانی مانند آثار بازمانده و کارشان دیده می‌شود. معماری به‌تنهایی مشکل گرما و سرما را تا حد بسیاری حل می‌کرده است. حتی شیوه‌های ساده تر در روستاها نیز نوعی عایق‌بندی حرارتی در سقف و دیوارها را لحاظ می‌کرده است. این مساله حتی در امور جزیی‌تر مانند شکاف‌ها و درزهای در و پنجره خانه‌ها امسال به خوبی خود را نشان داد. مبادی جزیی که به‌راحتی مقدار زیادی از انرژی را اتلا‌ف می‌کنند. زمستان امسال در حقیقت از روی بسیاری از این مسائل سر برداشت. شاید این نکات ساده به‌نظر برسد، ولی الگوی مصرف انرژی سر در اقتصاد یک مملکت دارد. در حقیقت برخلا‌ف تصور رایج، زیاد مصرف کردن یا زیادداشتن به معنای مرفه‌بودن نیست. الگوی مصرف در کشورهای پیشرفته گذشته از سوخت، حتی در مصرف جزیی‌ترین و ساده‌ترین کالا‌های مورد نیاز به دقت حساب شده و به اندازه است و در عوض رفاه ناظر به بخش کیفی و فراگیر جامعه است. سوخت ارزان نیست، اما در عوض سرویس‌های اجتماعی، خدماتی، بهداشتی و عمومی پیشرفته است.
● از ذخیره تا تولید
ذخایر طبیعی کشور ما اعم از نفت یا گاز از دیرباز نه‌تنها جزو افتخارات ملی و اقتصادی بوده است، بلکه از سویی نوعی فراغت و آسایش فکری نیز به‌وجود آورده است. کاهش دمای هوا و تجربه یک فصل سردتر واقعیت‌های عمیق‌تر و پیچیده‌تری را در حوزه ذخایر طبیعی و صنایع مربوطه آشکار می‌کند. مسائلی که حتی اگر متخصصان امر از آن تا به حال آگاه بودند، ولی هیچگاه در حد مخاطره‌آمیز و جدی در همان حوزه مطرح نشده است. مهندس عمران وحدتی کارشناس مسائل انرژی در این مورد می‌گوید: <واقعیت موجود نشان می‌دهد اگرچه ایران دارای ذخایر غنی گاز است، اما در حوزه تولید گاز همچنان نیازمند گسترش تکنولوژی‌های بهره‌برداری، توزیع و صنایع مربوطه است. از سویی بایستی بین تولید و مصرف، صادرات و ذخیره گاز، به یک تراز مثبت رسید. اگرچه برای حل بحران کنونی راه‌حل‌های مختلفی اتخاذ شد؛ مردم بر صرفه‌جویی دعوت شدند، سعی شد تا با کم‌کردن از بار مصرف برق در برخی مراکز از حجم مصرف سوخت کاسته شود، ولی در نهایت چنین روندی پاسخگوی نیاز مصرفی و صنعتی کشور نیست. بسیاری از نیروگاه‌های برق و همچنین صنایع پرمصرفی مانند ذوب آهن و فولا‌د اصفهان متکی بر گاز هستند. اگرچه بخش بزرگی از بحران کنونی نیز ناشی از قهر اقتصادی یکی از کشورهای همسایه بود، اما به چنین عاملی بیشتر باید به چشم یک عامل کوتاه‌مدت و مقطعی در تشدید مشکلا‌ت داخلی گاز نگاه کرد. تکنولوژی و صنایع تولید گاز به‌ویژه در چشم‌انداز سال‌های آینده نیازمند بررسی و توسعه همه‌جانبه است.>
توزیع شبکه گازرسانی در کشور رشد چشمگیری داشته است، به شکلی که این شبکه تا روستا و مناطق دورافتاده نیز تا حد امکان گسترده یافته، اما در حقیقت این گسترش شبکه نیازمند پشتیبانی بخش تولید و فنی این صنعت است.
طبیعت در چگونگی تنظیم داده‌های خود به‌شدت هوشمندی به خرج داده است. بدین ترتیب که اگر انواع رخدادهای طبیعی وجود دارد و گاهی از حد پیش‌بینی فراتر می‌رود و انسان بادامنه گسترده‌ای از نوسانات طبیعی روبه‌روست، در برابر طبیعت به شکل بالقوه به کمک آمده و انواع ذخایر طبیعی را ارائه کرده است.
با این حال همچنان که گذشتگان به نسبت امکانات موجود به تنظیم هوشمندانه شرایط زندگی با طبیعت پرداخته بودند، شیوه‌های مرسوم گرمایشی و سرمایشی خود را داشتند.
زمانی کرسی‌های ذغالی گرمابخش زمستان ایرانی‌ها بود و یخچال‌های طبیعی و یا ساختگی اطراف شهر خنکای شربت تابستانه آنها بود. اکنون نیز به همان نسبت که زندگی پیچیده‌تر شده، امکانات بالقوه بیشتری کشف شده است و از سویی بایستی قدرت ابتکار و انطباق بشر بالا‌ رفته باشد. صنعت، اقتصاد و ارتباطات جهانی الگوهای پیشرفته‌تری را به وجود آورده است و زمستان یا خشکسالی، زلزله یا سیل همگی محک‌های طبیعی هستند که قدرت برنامه‌ریزی انسان‌ها را به چالش می‌گیرند. همچنان که می‌توانیم این تغییرات را به فال نیک بگیریم، از آنجا که الگوها و عادات اشتباه و غیراقتصادی نیز آشکار می‌شوند. اینکه انرژی گرانبهاست، اگر در بخش مدیریت اقتصادی و صنعتی جامعه نیازمند گسترش و تعمق بیشتری روی آن هستیم، در بخش خصوصی نیز شهروندان باید تغییر در الگوهای مصرف را بیاموزند، چه‌بسا که الگوی رایج مصرف نیازمند نوعی فرهنگ‌سازی همگانی نیز هست. اگرچه مهمترین عامل اقتصادی این قضیه ارزان‌بودن سوخت در کشور است که چنین بی‌بها در جایی به هرز می‌رود و در جایی با کمبود روبه‌رو می‌شود.
در این میان مسائل دیگری نیز روشن‌تر می‌شوند. شهرهای کوچک یا نقاط کوهستانی که سال‌هاست نیازمند تعمیر راه و یا ساخت جاده‌ها و راه‌های ارتباطی جدید است. آنها که سال‌هاست پیش از ما زمستان را با یخبندان تجربه کرده‌اند.
مهری حقانی
منبع : روزنامه اعتماد ملی