یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


جامعه اطلاعاتی، دگرگونی تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و تحول در روابط انسانی


جامعه اطلاعاتی، دگرگونی تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و تحول در روابط انسانی
کارگزار روابط عمومی - روابط انسانی از جمله مهمترین شاخصه های فرهنگی و اجتماعی جوامع هستند که بسیاری از ابعاد و جنبه های زندگی بشری را متاثر می سازد. روابط انسانی افراد در نهایت به جز تاثیرات روانی، اجتماعی و فرهنگی بر سایر بخش ها و حوزه های جوامع از قبیل سیاسی، اقتصادی و... نیز تاثیرگذار است. روابط انسانی شامل سه بعد اساسی ارتباط فرد با خود، ارتباط فرد با دیگران و ارتباط جمعی یا عمومی می شود.
بنا به گفته " دین بارنلوند" هر ارتباطی که پای انسان در آن کشیده شده است، از چشم اندازی که انسان از خود دارد، شروع می شود. بر اساس این ارتباط، هر یک از ما ابتدا با خود ارتباط برقرار می سازیم و جریان تفهیم و تفاهم را در درون خود انجام می دهیم، که این یک نوع ارتباط درونی است. ارتباط با خود دربرگیرنده مشکلات درونی یا حل تعارضات درونی فرد است. این ارتباط علاوه بر برنامه ریزی برای آینده، عملکرد عاطفی و ارزیابی خود و دیگران و روابط میان خود و دیگران را مورد توجه قرار می دهد. ارتباط با خود، خود را مورد توجه و محور اصلی بحث و گفتگو قرار می دهد؛ این ارتباط باید شناخته شود زیرا پایه و مبنایی برای ارتباطات بعدی است.نباید تصور شود که این نوع ارتباط فقط در تنهایی و انزوا انجام می گیرد، زیرا این ارتباط در تمام احوال و در میان جمع و جماعات نیز وقوع یافتنی است؛ در واقع ارتباط با خود، عملی پیوسته، مداوم و فراگیر است.
ارتباط با دیگران، فراگرد تفهیم وتفاهم و تسهیم معنی بین یک شخص و انسان های دیگر، حداقل یک نفر دیگر است. این ارتباط به دلایل گوناگون از قبیل: حل مسائل و مشکلات خود با دیگران، رفع تضادها و تعارضات، رد وبدل کردن اطلاعات،درک بهتر خود، رفع نیازهای اجتماعی همانند نیاز تعلق به گروه ؛ جمع و دوست داشتن و دوست داشته شدن، انجام می گیرد. ارتباط با دیگران به گونه ای جدی و برانگیزاننده برای هر انسانی مطرح می شود.ارتباط با دیگران در بیشتر موارد در شرایط رسمی برگزار می شود و شامل " ارتباط چهره به چهره" بوده که از طریق "کلامی" ویا "غیر کلامی" انجام شدنی است.
ارتباط جمعی یا عمومی نیز نوعی از ارتباط است که بر اساس آن فرد با تعداد کثیری از انسانهای دیگر ارتباط برقرار می کند.این ارتباط در اکثر موارد بر اساس هدف اطلاعاتی و یا اقناع و متقاعد سازی شکل می گیرد؛ ولی علاوه بر آن ممکن است هدف آن مشغول کردن ویا ایجاد وضعیت تفریحی برای دیگران باشد، یا آنکه به معرفی وخوشامد گویی ویا موارد دیگر که مرتبط با جمع زیادی از انسانهاست باشد، می پردازد. ارتباط جمعی ممکن است "بی واسطه" و یا" با واسطه" و از طریق مجراهای گوناگون و بویژه با استفاده از رسانه ها، وسایل نوین ارتباط جمعی ، چند رسانه ای ها و... انجام گیرد.
به طور کلی ارتباط فرد با خود به لحاظ بهداشت روانی،روانشناسی فردی و روانشناسی اجتماعی از اهمیت بسزایی برخوردار است و ارتباط فرد با دیگران حلقه های زنجیر ارتباط اجتماعی را به هم پیوند می زند.به واقع، بازشناسی خود نه تنها از نظر سلامت روانی اهمیت زیادی دارد، بلکه همانطور که اشاره شد در توان ارتباطی ما با دیگران نیز تاثیر بسزایی می گذارد و در واقع ارتباط فردی ،کلید ورود به سایر رده های ارتباطی است. ارتباط فرد با دیگران و ارتباط عمومی از جمله نیازهای طبیعی و به حق انسانی است، به طوری که " ابراهام مازلو"، روانشناس صاحب نام، در هرم سلسله مراتب نیازهای انسانی،نیازهای اجتماعی و قدر و منزلت را در رده دوم و سوم پس از نیازهای جسمانی و ایمنی قرار داده است. نیازهای جسمانی، هسته مرکزی دوام و بقاء جسمانی هر انسان است. هر انسان می باید بخورد و بنوشد تا زنده بماند، اگر جز این باشد با دشواری بزرگی روبرو خواهد بود.نیاز جسمانی با نیاز به امنیت و ایمنی تعقیب می شود، که به نوعی تداوم وضع موجود است.از نظر مازلو پس از این نیازها، نیازهای اجتماعی مطرح می شوند. این نیازها با پذیرش اجتماعی ( Social acceptance ) ، یعنی دوست داشتن و دوست داشته شدن و مورد توجه قرار گرفتن همراه است. نیاز اجتماعی، در واقع، با زیستن در جمع، کم و بیش ارضاء می شود؛ ما در خانواده زندگی می کنیم، با مردم کوچه و محله می آمیزیم، درمحل کار با دیگران حشر ونشر داریم و در نهایت در شهر و جامعه به این نیاز ما پاسخ داده می شود. زمانی می توانیم به خلاء آن وقوف یابیم که ما را در سلول بسته ای به دور از دیگر انسان ها قرار دهند؛ در آن صورت این نیاز کاملاً خود را نشان خواهد داد.فراتر از نیازهای اجتماعی، نیازهای قدر ومنزلت و حرمت به خود است. " پیرسون" و" نلسون" این نیاز را چنین تعریف می کنند: " نگرش و احساس ما در مورد خویشتن و تصویر از خود، و اینکه ما خود را چگونه می دانیم و تا چه حد به آن وقوف یافته ایم". هر انسانی تصویری از خود دارد و نیاز دارد که این تصویر در او به درستی شکل گیرد. او دلش می خواهد همه او را نسبت به انجام امور انسانی توانا و ذی صلاح بدانند.
به هر حال امروزه در عصری زندگی می کنیم که دگرگونی های عظیمی در دنیا به وقوع پیوسته ویا در حال وقوع است. تحولات عظیم در حوزه تکنولوژی های نوین ارتباطی و صنایع اطلاعاتی، پیامدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خاصی را در پی دارد؛ که جنبه های مثبت و منفی را توامان داراست.تکنولوژی های نوین ارتباطی با بسط و گسترش بزرگراه های اطلاعاتی و استفاده از امکانات ماهواره ای و کامپیوتری در جهان، اثرات قابل توجهی بر رفتارهای فردی و جمعی انسان ها گذاشته که این اثرات را می توان در بخشهای اجتماعی، اقتصادی،روانشناسی، اجتماعی و.. مورد بررسی قرار داد. این اثرات به قدری برجسته و پررنگ است که توجه بسیاری از متفکران و اندیشمندان را به خود معطوف ساخته است، که نظرات متنوع، متعدد و گاه متناقضی را در این راستا ارائه کرده اند. این مقاله درپی آن است که با بازشکافی و مرور بر تحولات تکنولوژیکی ارتباطی و اطلاعاتی معاصر،اثرات آن را بر فرهنگ و روابط انسانی مورد بررسی قرار دهد.
به طور کلی نظریات موجود در زمینه تاثیر تکنولوژیهای نوین ارتباطی،رسانه ها و صنایع اطلاعاتی بر فرهنگ، تمدن و روابط انسانی را می توان در سه دسته عمده به شرح ذیل گنجاند:
▪ دیگاه های منفی
▪ دیدگاه های مثبت
▪ دیدگاه های پست مدرن
● دیدگاه های منفی
این دسته از نظریات، دیدگاه های بدبینانه ای نسبت به رشد تکنولوژی های نوین ارتباطی، اطلاعاتی و نهایتاً ظهور جامعه ای جدید تحت عنوان " جامعه اطلاعاتی" دارند و معتقدند که این امر منجر به گسترش جهانی سرمایه داری و سلطه آن بردنیا می شود. نقطه شروع این گونه نظریه ها به سالهای پس از فروپاشی و اضمحلال دولت کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی، در پایان دهه ۹۰ ، پیوستن مجدد آلمان شرقی به غربی و سقوط حکومت های کمونیستی در اروپا، و طرح نظریاتی چون نظریه " پایان تاریخ" از " فرانسیس فوکویاما "، که معتقد به پیروزی حکومت لیبرال و سلطه لیبرال های آمریکا بر سراسر جهان بود؛ ونیز نظریه " برخورد تمدن ها" از" ساموئل هانتیگتون" باز می گردد.
نظریه برخورد تمدن ها معتقد است جهان پس از دهه ۹۰ قرن بیستم، به جای رقابت های نظامی، شاهد رقابت ها و نزاع های فرهنگی خواهد بود.
در بین اندیشمندان با دیدگاه های بدبینانه، دسته ای هم هستند که منکر اهمیت کلیدی اطلاعات برای جهان مدرن نیستند، بلکه معتقدند که شکل و عملکرد اطلاعات تابع قواعد و رسومی است که در طول زمان درازی تثبیت شده است. به عنوان مثال " نیل پستمن"، منتقد رسانه های گروهی، در مصاحبه با نشریه آلمانی chip)) در برابر این پرسش که آیا رسانه های چند منظوره موجب دگرگونی جهان در سال های ۹۰ خواهد شد، پاسخ می دهد؟ " من معتقدم که این امر، زندگی واقعی انسان ها و نیز فرهنگ را به اندازه بسیار ناچیزی دگرگون خواهد کرد.انسان ها، مشکلاتی در رابطه با دوستان خود اعم از زن و مرد، با والدین ویا دشواری های شغلی دارند، و رسانه های گروهی چند منظوره در آینده نیز شاید به هیچ وجه، به این گستره ها دست پیدا نکنند."
وقتی خبرنگار chip می گوید: اما تاکنون برخی چیزها را دگرگون کرده اند." نیل پستمن" می گوید: " من مطمئن نیستم که واقعاً کامپیوتر در امر دگرگونی کیفیت زندگی شهروندان معمولی سهمی داشته باشد. این امر حقیقت دارد که کامپیوتر، تحول بزرگی برای سازمان های عظیم و موسسه هایی نظیر شرکت های هواپیمایی، دفترهای مالیاتی و پنتاگون به همراه داشته، اما برای قصاب،نانوا،قفل ساز، راننده تاکسی و آموزگارچیزی عوض نشده است".
" پستمن" معتقد است به وسیله این دستگاه ها نمی توانیم از مرزهای درک حسی و تجربی بسیار فراتر رویم. او تاکید می کند:" مساله اطلاعات عمده نیست، بلکه مفهوم و مضمون مطرح است".
نیل پستمن در کتاب " تکنوپولی" اسارت فرهنگ و اخلاق و مذهب ودر یک کلام جامعه را در چنگال تکنولوژی بررسی می کند و به این نتیجه می رسد که " تکنولوژی بدون اخلاق" جامعه آمریکا را به انهدام کشانده و چنین جامعه ای، موجودیت سیاره خاکی را به خطر انداخته است.
پستمن در کتاب " زندگی در عیش، مردن در خوشی" از آثار تخریبی وسایل جدید ارتباطی پرده بر می گیرد و می گوید که : " خانواده ها با هر دیدگاه و نظام فکری- اعتقادی، مایلند فرزندانشان را طوری تربیت کنند که خود می خواهند. به تعبیر دیگر، ماهواره ها جایگزین والدین می شوند و ابتکار عمل را در پرورش همه جانبه فرزندان ما به دست می گیرند. آن گونه که اقتصاد،بازار،سود و تجارت می خواهد."
نیل پستمن که جامعه شناسی آمریکایی و استاد دانشگاه نیویورک است، از دیرباز مطالب و پژوهش های خود را بر آثار رسانه های جمعی به ویژه تلویزیون در تخریب فرهنگ، اخلاق، روابط اجتماعی و کانون خانواده و به طورکلی انهدام بشریت متمرکز کرده است و این همه را نشات گرفته از ذات تکنولوژی فوق مدرن و خصلت لجام گسیختگی و خوی سلطه طلبی بلا منازعه آن می داند. پستمن برخلاف " مارشال مک لوهان" معتقد است که تمام گناه به گردن تلویزیون است.
" هربرت شیلر"، استاد ممتاز دانشگاه کالیفرنیا در شهر سانتیاگو،نخستین پژوهشگر آمریکایی است که مطالعات انتقادی ارتباطات را به صورت زمینه ای مستقل از پژوهش های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی واقتصادی معمول در میان متفکران انتقادگرای این کشور مورد توجه قرار داده و بنیانگذار مکتب انتقادی اقتصاد- سیاسی در ارتباطات است. اوسلطه فرهنگی و ارتباطی را چه در سطح داخلی کشورها وچه در سطح بین المللی با توجه به پیامدهای سیاسی و اقتصادی نامساعد آن، مورد انتقاد قرار می دهد.شیلر در مورد سلطه فرهنگی نظرات ارزنده ای دارد و برای امپریالیسم فرهنگی تعریف و ویژگی های خاصی قائل است.از نظر او واژه امپریالیسم فرهنگی نشان دهنده نوعی نفوذ اجتماعی است که از طریق آن کشورهای سلطه جو ارزش ها، معلومات و هنجارهای رفتاری و همچنین روش زندگی خود را به کشورهای دیگر تحمیل می کنند. از نظر شیلر وسیله ارتباط جمعی بهترین نمونه بنگاه های عامل هستند که در عرصه رسوخ وتاثیرگذاری بر اذهان به کار گرفته می شود. این امر به طور گسترده از طریق تجاری شدن رادیو و تلویزیون و مطبوعات صورت می گیرد. به عقیده شیلر از سالهای پس از جنگ جهانی دوم در همان حال که آمریکا با کمک نظامی به انگلستان و فرانسه برای غلبه بر آلمان هیتلری و کسب رهبری جهانی تلاش می کند، برنامه ها و سیاست هایی نیز در جهت استیلای فرهنگی و ارتباطی بر دنیا را تدارک می بیند. در این زمینه استفاده از نظریه " جریان آزاد اطلاعات " به منظور گسترش نفوذ فرهنگی پیشبرد دیپلماسی و تسهیل سلطه جویی اقتصادی در سراسر جهان و بکار گرفتن نظریه توسعه اقتصادی و اجتماعی از طریق وسایل ارتباط جمعی برای جلوگیری از راه رشد غیرسرمایه داری در کشورهای جهان سوم و گرایش آنها به سوی سوسیالیزم اهمیت فوق العاده ای دارد، به همین سبب او این دو نظریه را پایه های اساسی ایدئولوژی های ارتباطی سلطه جهانی معرفی می کند.
شیلر در آخرین بررسی های خود در مورد دگرگونی های تکنولوژی های نوین ارتباطات و افزایش و گسترش انحصارات اقتصادی حاکم بر آنها راجع به اوضاع جدید سلطه فرهنگی و ارتباطی جهان سرمایه داری بحث کرده و به نظریه های تازه خصوصی سازی فعالیت های ارتباطی که از اوایل دهه ۱۹۸۰ برای تحکیم و تقویت هدف های نظریه معروف جریان آزاد اطلاعات و تسهیل منفعت جویی های کمپانی های بزرگ فراملی به کار گرفته شده اند، اشاره می کند.
وی معتقد است که جامعه اطلاعاتی را سرمایه داری پیشرفته شکل داده و جامعه اطلاعاتی بیشترین سود را برای سرمایه داری، محدودیت های بازار او، ساختارهای نابرابرانه او و سازمان های شرکتی او دارد. او در عین حال که اهمیت روزافزون اطلاعات را در دوران حاضر تائید و برمرکزیت آن در تحولات در دست تکوین تاکید می کند، این استدلال را نیز به میان می آورد که اطلاعات و ارتباطات، عناصر بنیادی سعی و تلاش دیرینه و آشنای سرمایه داری اند.
نقطه شروع شیلر این است که در دوران جاری سرمایه داری، اطلاعات و ارتباطات اهمیتی آشکار در تثبیت و سلامت نظام اقتصادی دارد. شیلر" صنعت فکری " را به تعبیری صنعت کلیدی قرن بیستم ارزیابی می کند. شیلر می گوید: " شکی نیست که در حال حاضر اطلاعات بیشتری نسبت به گذشته تولید می شود. همچنین شکی نیست که ماشینی که این اطلاعات را تولید، ذخیره،بازیابی و پردازش می کند و اشاعه می دهد، حاوی کیفیت و ویژگی است که هرگز در گذشته در دسترس نبود.زیرساخت کنونی تولید، ذخیره و اشاعه اطلاعات چشمگیر است".
در نوشته های هربرت شیلر حداقل بر روی سه استدلال، تاکید به خصوص می شود.نخست، توجه به ارتباط معیارهای بازاربا تحولات اطلاعاتی است. از این نظر، تمیز اینکه نوآوری اطلاعاتی و ارتباطی به طور قاطع تحت تاثیر فشارهای بازار برای خرید،فروش و تجارت به منظور سودبری است، امری ضروری است.از نظر پروفسورشیلردر مرکز اصول بازار، میل نیرومندی وجود دارد برای کالا کردن اطلاعات، یعنی اطلاعات تنها به شرطی که قابل فروش باشد هرچه بیشتر در دسترس قرار می گیرد. از این لحاظ با اطلاعات نیز مانند اکثر چیزها در جامعه سرمایه داری برخورد می شود: " امروزه با اطلاعات همچون کالا رفتار می شود.چیزی که همانند خمیردندان،غلات صبحانه و اتومبیل، به طور روزافزون مورد خرید و فروش قرار می گیرد".
دومین استدلال بر این امر پای می فشارد که نابرابری طبقاتی عامل اصلی در توزیع و دسترسی به اطلاعات و توانایی تولید آن است.رک و راست،این را که چه کسی چه اطلاعاتی به دست می آورد و چه نوع اطلاعاتی را می توان به دست آورد، طبقه اجتماعی تعیین می کند. از آن طریق، بسته به مکان شخص در سلسله مراتب طبقاتی، او می تواند در " انقلاب اطلاعات" سودبر باشد یا زیان ده.
سومین استدلال هربرت شیلر بر آن است که جامعه دستخوش چنین دگرگونی های مهمی در حیطه های اطلاعات و ارتباطات، جامعه سرمایه داری شرکتی است. یعنی سرمایه داری معاصر توسط نهادهای شرکتی، که سازمانهای متمرکزی اند که تسلط ملی و عموماً دسترسی بین المللی دارند، عمدتاً به صورت بازارهای انحصاری مسلط شده است. به هر جا که انسان دقت کند، شرکت ها با یک چند صد نفر فرمانده عالی رتبه اقتصادی بر صحنه مسلط اند.به همین دلیل، از نظر هربرت شیلر اولویت های آن هم بر این اصل قرار دارد که اطلاعات و فناوری اطلاعاتی به خاطر اهداف شخصی بیش از اهداف عمومی متحول خواهند شد.
اینها به وضوح خصوصیات دیرینه سرمایه داری اند. معیارهای بازار و نابرابری طبقاتی عناصر مهم سرمایه داری از روزهای نخست بوده اند و حتی سرمایه داری شرکتی نیز تاریخ گسترشی بیش از یک قرن دارد، اگر چه بسیاری از شکل های مشخص آن در اواخر قرن بیستم ظاهر می شوند؛اما از نظر هربرت شیلر نکته دقیقاً این است: خصوصیات تثبیت شده دیرپای نظام سرمایه داری عناصر کلیدی معماری این " جامعه اطلاعاتی" مورد ادعایند. از این چشم انداز نظریاتی که گرایشهای اطلاعاتی را دال بر گسستی نسبت به گذشته می دانند باور نکردنی اند، چرا که این را شیلر می پرسد، چگونه می توان توقع داشت همان نیروهایی که اطلاعات و فناوری اطلاعاتی را تولید می کنند، توسط مخلوق خود کنار گذاشته شوند؟
بنابراین " جامعه اطلاعاتی" ضرورتهای سرمایه داری را منعکس میکنند_ بدین معنا که مسائل شرکتی و طبقاتی و اولویتهای بازار تاثیر تعیین کننده ای را پایدار نگه می دارند و از آن پشتیبانی می کنند. شیلر، به این طریق اهمیت اطلاعات وفناوری اطلاعات را به یکباره با تعیین اینکه چگونه تاریخ تحولات سرمایه داری بر قلمرو اطلاعات تاثیر گذاشته و در همان زمان، چگونه اطلاعات به بنیادی حیاتی در این تحول تاریخی تبدیل گشته توضیح می دهد.
از نظر شیلر نقش محوری بازار درحوزه اطلاعات بدین معنی است که اطلاعات و فناوریهای اطلاعاتی برای آنهایی که قادرند تا پول آن را بپردازند تولید می شود و برای همان ها هم دسترس پذیر است. البته این بدان معنی نیست که اطلاعات و فناوری آن کاملاً انحصاری است. واضح است که تقریباً همه افراد جامعه به فراورده ها و خدمات اطلاعاتی دسترسی دارند؛ تلویزیون،رادیو و روزنامه ها مثالهایی آشکارند. درواقع ، از آن جا که بازار رو به همه مصرف کنندگان باز است، اکثر چیزهایی را که ارائه می دهد، در اصول برای همه کس دسترس پذیر است- حداقل برای هر کسی که پولی برای پرداختن دارد- اما این واقعیت که بازار مکانیزم توزیع کننده است، بدین معنا است که به جامعه ای تفکیک شده بر اساس درآمد و ثروت راغب است. به بیان دیگر، نابرابری های طبقاتی – به طور وسیع تقسیمات سلسله مراتبی جامعه – نفوذ اصلی را بر " عصر اطلاعات" دارد.
هربرت شیلر معتقد است که " انقلاب اطلاعات" در نظامی طبقاتی متولد شده است و نشان نابراربی های موجود را بر خود دارد و در واقع ممکن است آنها را وخیم تر هم بکند.بنابراین، آنچه که " شکاف طبقاتی" نامیده می شود به نفع آنهایی که از نظر اقتصادی و آموزشی برترند و قادرند با دسترسی به منابع اطلاعاتی پیچیده مانند پایگاه های داده های پیوسته و تجهیزات ارتباطات کامپیوتری پیشرفته، بهره مندی خود را گسترش دهند، می تواند عریض تر هم بشود، در حالی که آنهایی که در نظامی طبقاتی رو به پائین دارند هرچه بیشتر در باتلاق آنچه که شیلر بدان " اطلاعات آشغال" نام نهاده یعنی که سرگرم می کند، مانند تفریحات و شایعات، اما اطلاعات با ارزش کمی را ارائه می نماید فرو می روند.
در اینجا شیلر اعلام می کند که اطلاعات بیشتر، به خودی خود والزاماً زندگی مردمان را غنی نمی کند. بر عکس، وقتی عامل تعیین کننده درجه اول برای دسترسی وذخیره اطلاعات قدرت پرداخته باشد یعنی اینکه، برای اکثریت البته، آنچه که ارائه می شود اطلاعات ارزان تولید شده، سبک مایه، با جاذبیت سطحی و انبوه است.
در همین زمینه وینسنت ماسکو ( Vincent Mosco )، رئیس بخش پژوهشی ارتباطات و جامعه در دپارتمان جامعه شناسی دانشگاه کوئینز کانادا، در نقد جامعه اطلاعاتی، از واژگانی چون " سایبر کاپیتالیسم" و " سایبر مونوپولی" در آثار خود استفاده کرده و این واژه های ابداعی را به ادبیات ارتباطی جهان در حوزه جامعه اطلاعاتی افزوده است.
● دیدگاه های مثبت
این دسته از نظریات، عکس نظریات گروه قبلی است و نظریه پردازان این دسته، دیدگاه های خوشبینانه ای نسبت به ظهور جامعه اطلاعاتی و رشد تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی دارند.
امروزه مفهوم اطلاعات و جامعه اطلاعاتی بیش از پیش مطرح شده و تبدیل به دغدغه ای انکارناپذیر در همه عرصه ها گشته است.اما جامعه اطلاعاتی به راستی چیست؟ ماده خام جامعه اطلاعاتی،" اطلاع" است. هر چه افراد جامعه ای با اطلاع تر و آگاه تر باشند، کیفیت و کارایی آن جامعه در عرصه های گوناگون زندگی مادی و معنوی افزون تر است.آگاهی اعضای جامعه بنیاد آزادی است. توماس جفرسون، سومین رئیس جمهور آمریکا گفته است: " اطلاع به مثابه خبر با ارزش، بنیاد دموکراسی است."
امروزه حق اطلاع، به عنوان یکی از حقوق بنیادی به رسمیت شناخته شده در اغلب کشورهای پیشرفته محسوب می شود. آزادی خواهان پیگیر در این کشورها برآنند که استفاده آزاد از همه رسانه های همگانی از جمله اینترنت باید در چهارچوب تحقق " حق اطلاع" برای همه شهروندان تضمین شود.
" نظریه اطلاعات" از سال ۱۹۴۸ بر پایه تحقیقات سیبرنتیک دانان و ریاضی دانانی چون " نوربرت وینر" و " کلود شانون" پدید آمد. تز " جامعه اطلاعاتی" اما بسیار متاخرتر از " تئوری اطلاعات" است. نخستین بار در سال ۱۹۷۱ انستیتوی پیشرفت کاربرد کامپیوتر ژاپن در گزارشی تحت عنوان " برنامه جامعه اطلاعاتی: هدفی ملی در راستای سال ۲۰۰۰ " از این مفهوم سخن گفت. از نظر تئوریک، جامعه شناس آمریکایی، " دانیل بل " در کتابی به نام " فرا رسیدن جامعه پسا صنعتی" که در سال ۱۹۷۳ انتشار یافت، پیشگام پرداخت" جامعه اطلاعاتی " شد. او خود این مفهوم را از کتاب " فریتس مالکوپ " به نام " تولید و توزیع دانش در ایالات متحده " در سال ۱۹۶۲ اقتباس کرده بود. بنا به نظریه بل، در حالیکه پایه های جامعه صنعتی را کار و سرمایه تشکیل می دادند، در جوامع مدرن دانش در قالب " اطلاعات" روندهای تولید و سازماندهی کار را چنان دگرگون کرده است که می توان گفت جامعه پسا صنعتی بر بنیاد دانش استوار است.
نظریات دانیل بل در دهه ۸۰ بوسیله آینده نگران و روزنامه نگاران بسیاری چون " آلوین تافلر"، " یونجی ماسودا"، " پیتر دراکر" و" جان نایس بیت" تفسیر شد و در دسترس همگان قرار گرفت.آنان اما به کار تفسیر جامعه اطلاعاتی بسنده نکردند، بلکه آن را به ابتکار خود به شکل اغراق آمیزی گسترش دادند و با نظرات سیاسی محافظه کارانه و تحلیل آینده نگرانه آمیختند. " یونجی ماسودا" در سال ۱۹۸۱ در کتاب " جامعه اطلاعاتی به مثابه جامعه پسا صنعتی" و " پیتر دراکر" در سال ۱۹۹۳ در کتاب " جامعه پسا سرمایه داری " به این نتیجه رسیدند که تولید، توزیع و مصرف دانش عامل مرکزی رقابت در دنیای آینده خواهد بود. " جان نایس بیت" در کتاب " روندهای غول آسا( Mega trends ) " در سال ۱۹۸۲ از ده روند دگرگون سازی سخن گفت که پدیده تبادل اطلاعات به کمک آنها زندگی اجتماعی را دگرگون می کند و بنیادهای توزیع قدرت و ثروت را تغییر می دهد. به نظر او سرچشمه نوین قدرت نه پول در دست هایی اندک، بلکه اطلاعات در دست های بسیار است".
به طور کلی از جمع بندی گفتمان های صاحب نظران چنین برمی آید که لازمه تشکیل جامعه اطلاعاتی تحقق چهار پیش شرط است:
اطلاعات باید به طور انبوه در دسترس همگان قرار گیرد. به این معنا جامعه اطلاعاتی در عین حال جامعه " مطلع " است. آگاهی شهروندان پایه های لازم برای مشارکت آنان درتصمیم گیری های مهم یا کم اهمیت را فراهم می آورد.
کارکنان بخش علمی یا بخش اطلاعات باید در میان نیروی کار در جامعه صنعتی پیشرفته از اکثریت برخوردار شده باشند و نقش کلیدی را در تولید ارزش در مجموعه اقتصاد ایفا کنند.
پیدایش جامعه اطلاعاتی با تکوین فرهنگ اطلاعات توام است که به هماهنگی فرهنگی میان بخش های مختلف و میان کشورهای مختلف یاری می رساند. از این راه اشکال نوینی از" جامعه های فرهنگی، کاری و پژوهشی " پدید می آیند که چندان وابسته به مکان سکونت اعضای خویش نیستند.
جامعه اطلاعاتی در بستر جهانی شدن(Globalization ) روندهای ارتباطی و اطلاعاتی شکل می گیرد و از جمله به کشورهای رشد یابنده امکان می دهد که به تکنولوژی مدرن دست یابند و شکاف میان خود و کشورهای پیشرفته را کاهش بدهند.در میان آنها که درمفهوم پیدایش جامعه ای نوین مشترک اند، نظریه پسا صنعتی گرایی دانیل بل، معروفترین توصیف از ‍" جامعه اطلاعاتی" است. در واقع، این اصطلاحات اغلب به صورت قابل تعویض با هم به کار می روند: عصر اطلاعات بیانگر جامعه پسا صنعتی گرایی در شکل گسترده خود همچون " جامعه اطلاعاتی" مورد توجه قرار می گیرد. دانیل بل، اگر چه اصطلاح پسا صنعتی گرایی را در اواخر دهه ۵۰ ساخت، اما خود او در حدود سال ۱۹۸۰ واژه های " اطلاعات" و " دانش" را جایگزین پسوند " پسا صنعتی " کرد و این هنگامی بود که موج شور و شوق به آینده شناسی بر اثر علاقه به تحولاتی در حوزه فناوری های کامپیوتری و ارتباطات برآمده بود.
بل چنین بیان می کند که در حال ورود به نظامی نوین ایم، جامعه ای پسا – صنعتی که در حالی که چندین ویژگی متمایز دارد، با حضور و اهمیت فزاینده اطلاعات کاملا مشخص شده است. دانیل بل استدلال می کند که اطلاعات و دانش چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی برای جامعه پسا- صنعتی حیاتی اند. از سویی ویژگی های پسا- صنعتی گرایی به افزایش حجم مورد استفاده منجر می شود و از سوی دیگر بل اعلام می کند که در جامعه پسا- صنعتی ، انتقالی کیفی به وضوح نمایان است، به خصوص در افزایش اهمیت چیزی که او آن را " دانش نظری" می خواند. در جامعه پسا- صنعتی، به بیان دیگر تنها میزان بیشتر اطلاعات وجود ندارد، بلکه نوع متفاوتی از اطلاعات و دانش نیز در جریان است.
" اطلاعات و دگرگونی شهر" نظریه ای است از " مانوئل کاستلز" ، استاد برنامه ریزی دانشگاه برکلی کالیفرنیا، تز اصلی او چنین است که ترکیبی از سرمایه داری بازسازی شده و نوآوری هایی در فناوری، عامل اصلی دگرگونی جوامع و در نتیجه شهرها و مناطق پیرامونی آنهاست.
کاستلز بین شیوه تولید سرمایه داری و شیوه اطلاعاتی تحول تمایز می گذارد. اولی به طور مشخص اصطلاحی مارکسیستی است، یعنی شناسایی صریح نظامی از تولید که بر اصول بازار سازماندهی شده است. یعنی شیوه تولید سرمایه داری بر اساس طلب سود، مالکیت خصوصی اموال، رقابت بین شرکت کنندگان، پسند بازار به منزله عامل تعیین کننده کلیدی اینکه چه چیزی ساخته شود و در دسترس باقی بماند، و رشد ( انباشت سرمایه ) به عنوان هدف اصلی داد و ستد سرمایه داری پایه ریزی شده است.
این شیوه تحول که به عنوان ابزاری برای ایجاد سطح معینی از تولید ارائه می شود، از شیوه تولید سرمایه داری که از نظر کاستلز شیوه ای از سازماندهی نظام اجتماعی تلقی می شود، متمایز می گردد.
کاستلز قبول دارد که سرمایه داری و فعالیتهای اطلاعاتی دستخوش بعضی اختلاط ها شده اند، حتی تا آنجا پیش می رود که اظهار می کند که پردازش اطلاعات " دست پرورده" رشد تولید و مصرف در جامعه مدرن است. با این حال، این نکته از مضمون اصلی او برکنار مانده است: سازمان سرمایه داری و پارادایم فناورانه اطلاعاتی مستقل از یکدیگر تکامل یافته اند، اولی قلمرو سیاست ها، انتخاب ها و ارزش هاست، دومی قلمرو فن خالص اما بنیادی است.
توجه کاستلز به اهمیت جریان های اطلاعات و در آن میان شکل گیری شهرهای جهانی بود. ایجاد شبکه های اطلاعاتی مسلماً یکی از ویژگی های تعیین کننده آخر قرن بیستم است. به طور کلی این نظریه به راحتی به شکلی از جبرگرایی فناورانه کشیده می شود و سخت بر این عقیده است که " انقلاب اطلاعات" شیوه زندگی مارا دگرگون خواهد کرد.
● دیدگاه های پست مدرن
نظریات مربوط به پست مدرنیسم، نسبت به جامعه اطلاعاتی دیدگاه خوشبینا نه ای ندارند و اصولاً نسبت به استقلال و خودمختاری تکنولوژی های نوین ارتباطی، اطلاعاتی و رسانه ها مشکوکند. مشهورترین نظریه پرداز پست مدرن " ژان بودریار" فرانسوی است که معتقد است گسترش رسانه ها و تقویت تکنولوژی های ارتباطی، جهانی را به وجود آورده که در آن تشخیص واقعیت از آنچه واقعیت نیست غیر ممکن است، از این رو در این نوع جوامع نه با یک واقعیت که با یک " فرا واقعیت یا حاد واقعیت" مواجه است که او این نظریه را " واقعیت مجهول" می نامد و سرانجام در ارائه نظریاتش به اطلاع رسانی مجهول می پردازد. او معتقد است رسانه ها اطلاعاتی بیش از حد ارائه می کنند و این کار چنان صورت می گیرد که مخاطب را از پاسخگویی بازمی دارد. بودریار معتقد است امروزه در عصر اطلاعات، تحریف جای حقیقت را گرفته است. او تاکید می کند بسیاری از ناهنجاری ها، بی ایمانی ها و کج روی ها از نبود اطلاع رسانی نیست، بلکه از انباشت اطلاع رسانی است که او آن را " اطلاع رسانی مستهجن" می نامد، و در نهایت بودریار فرهنگ معاصر را یک پدیده زشت میداند.
ژان بودریار توجه ویژه ای به جنبه های منفی افزایش عرضه اطلاعات نشان داده است. در سال ۱۹۸۱ او بر آن بود که به علت افزایش بهمن مانند اطلاعات، دیگر شهروندان کمتر فرصتی برای ارزیابی و انتخاب آنها دارند، تا آنجا که نشانه هایی از فرسودگی و بی تفاوتی افکار عمومی مشاهده می شود. گویی که افکار عمومی دیگر نمی خواهد یا نمی تواند اهمیت اطلاعات گوناگون را درک و درجه بندی کند، با تحلیل آنها به نتیجه گیری های نوین برسد و بر مبنای این نتیجه گیری ها عمل کند. این خطر وجود دارد که در آینده اطلاعات تازه معنای ارتباطی خود را از دست بدهند.
قرار گرفتن در معرض سیلاب اطلاعات نالازم، فرار از واقعیت و گوشه گیری در دنیاهای مجازی، اعتیاد به مصرف فراورده های سرگرمی الکترونیکی، منفعل شدن فکری و کاهش خلاقیت ذهنی خطری است که شهروندان جامعه های ورا صنعتی را به شدت تهدید می کند. فلوسر ( Vilem Flusser) ، فیلسوف فرانسوی،در این باره گفته است: " در جامعه اطلاعاتی از یک سو به نظر می آید که ما به استقبال شکلی از زندگی حماقت بار، بی مسوولیت و سبعانه می رویم، از سوی دیگر چشم انداز جامعه ای هویدا می شود که در آن تله ماتیک ( اطلاع رسانی دوربرد) به مثابه تکنیک تعبیه شده است و از قبل آن هستی های انسان هایی که از نظر زمانی و مکانی از یکدیگر دورند به یکدیگر نزدیک می شوند تا به تحقق متقابل هم یاری رسانند، آینده باز است و هردوسناریو امکان پذیر ".
از جمله دیگر اندیشمندان پست مدرن می توان به " جیانی واتیمو" و نظریاتش در مورد " نقش رسانه ها در تنوع و گسترش دیدگاه های جهانی"، " مارک پوستر"و نظریه " تغییرات بوجود آمده در اشکال ارتباطی" و " فرانسوا لیوتار" در رابطه با " کالایی شدن قلمرو اطلاعات" اشاره کرد.
حال که به تشریح مبانی نظری و تئوریک جامعه اطلاعاتی پرداختیم، به بررسی وجوه گوناگون تاثیر تکنولوژی های جدید ارتباطی در جهان معاصر می پردازیم.
" اپورت.ام.راجرز" در مقاله تکنولوژی ارتباطی و رسانه های نوین در جامعه، " تاثیر تکنولوژی های جدید ارتباطی در ارتباطات انسانی" را بررسی کرده و معتقد است، سه تاثیر عمده قابل مشاهده است:
۱) تعاملی بودن ( دوسویه)
تعاملی بودن، ویژگی اصلی سیستم های جدید ارتباطی است. در حقیقت رسانه های جدید، ترکیبات دو حالت چهره به چهره و جمعی را با هم تلفیق می کنند. تعامل، در واقع صفت جدایی ناپذیر فرایندهای ارتباطی است.
۲) جمع زدایی
رسانه های جدید، همچنین خاصیت جمع زدایی نسبت به پیام خاصی که می تواند بین افراد مبادله شود را دارند و به این معنا است که آنها در این جهت، دست کم مخالف رسانه های جمعی هستند. جمع زدایی، به این معنی است که انتقال کنترل سیستم های ارتباط جمعی ، معمولا از تولید کننده پیام به مصرف کننده آن می باشد.
۳) ناهمزمانی
تکنولوژی های جدید ارتباطی، همچنین ناهمزمان هستند؛ یعنی توانایی فرستادن یا دریافت پیام در زمانی مناسب برای فرد را دارا هستند. برای نمونه، یک پیام الکترونیکی که از طریق یک شبکه کامپیوتری – تله کنفرانس به خانه یا اداره شما فرستاده می شود را ممکن است هر وقت که شما بخواهید آن را دریافت کنید. در سیستم جدید، افرادی که در ارتباط شریکند، نیاز ندارند که در یک زمان در ارتباط قرار بگیرند. رسانه های جدید غالباً توانایی غلبه بر زمان را به عنوان متغییری مؤثر بر فرایند ارتباط دارند. ناهمزمانی در واقع، بخشی از انتقال کنترل از منبع گیرنده در سیستم ارتباطی است که در آن شرایط، کنترل زمان دردست های گیرنده وجود دارد، در مقایسه با رسانه های یک جهته ، محتوای پیام تکنولوژی های جدید، بیشتر اطلاعاتی است تا سرگرمی.
علاوه بر موارد یاد شده، برخی از اندیشمندان چند اثر دیگر را هم متذکر می شوند که عبارتند از:
۴) اضافه بار( انباشت ) اطلاعاتی
اضافه بار اطلاعاتی ( Information overload ) به این معنا است که میزان داده ها و اطلاعات به حدی است که شخص یا سیستم قادر نیست از تمامی آنها استفاده کند و یا آنها را به جریان اندازد.بنابراین، منجر به ریزش کاذب اطلاعات شده و اطلاعات اضافی به سوی نابودی پیش می رود.
در خصوص تراکم اطلاعات که یکی از مشکلاتی است که اندیشمندان در عصر اطلاعات بر آن خرده می گیرند، بعضی نویسندگان تا آنجا پیش رفته اند که می گویند افراد در عصر اطلاعات نه یک " گیرنده" بلکه یک " قربانی " هستند. " ریچارد سول وورمن " درباره مساله نگرانی اطلاعاتی می گوید: مساله ای که لازم است درک کنیم با شکاف رو به گسترش میان آنچه می فهمیم و آنچه تصور می کنیم، ایجاد شده است. " اورین کلپ " ، جامعه شناس، شکاف رو به تزایدی را که میان اطلاعات و معنی روی می دهد، توصیف کرده است. از نظر وی اطلاعات، آن طور که وی استفاده می کند، اشاره به کاهش عدم اطمینانی است که می توان آن را به طور جزیی اندازه گیری کرد، حال آنکه معنی اشاره به درک و فهم اطلاعات در حد رسیدن به الگویی معنی دار است. کلپ استعاره قیفی بزرگ را که قطعات Puzzel از سوراخ آن به پایین می افتد را ارائه می کند. وی می گوید مخاطبان ارتباط جمعی مانند کسانی هستند که زیر قیف نشسته اند و تلاش می کنند قطعه های معما را کنار هم بگذارند. البته این کار بسیار مشکلی است، زیرا نه تنها قطعه ها سریع تر از آنچه ما بتوانیم با آنها کار کنیم به پایین می افتند، بلکه خیلی از آنها اصلاً به معمایی که ما در حال کار با آن هستیم تعلق ندارند.
۵) پوشیدگی ( حریم – خلوت)
وسایل ارتباطی جدی باعث شده اند تا افراد جامعه، حریم خصوصی و خلوت خود را به مقدار زیادی از دست بدهند، مساله پوشیدگی یک مشکل اجتماعی در دریافت خبر یا اطلاعات از رسانه های جمعی سنتی نیست، یعنی در وسایل ارتباط سنتی ماهیت شخص برای عموم مطرح نیست و عضو شنونده هیچ چیز را درباره خودش در استفاده از رسانه آشکار نمی کند، اما این مساله در تکنولوژی های ارتباطی جدید اجتناب ناپذیر جلوه می کند. به عنوان مثال، مشکل حق مولف است که به وسیله تکنولوژی های جدید پدیدار می شود؛ به این معنا که با گسترش ماشین های چاپ یا زیراکس، حق مولف دیگر قابل وصول نیست.
حریم و مرزهای ملی و خصوصی کشورهای دیگر معنای خود را از دست داده اند. امواجی که ماهواره ها می فرستند هیچ گونه مرزی نمی شناسند و به همه گوشه کنارهای یک کشور و حتی داخل منازل رسوخ می کنند.
۶) عدم تمرکز یا تمکز زدایی
عدم تمرکز وضعیتی است که یک نظام اجتماعی در آن می تواند به طور وسیع، اعضای خود را در قدرت و کنترل سهیم کند و تصمیمات در سطح ملی و به صورت غیر متمرکز اتخاذ شود.
● تاثیر رسانه های نوین ارتباطی بر جوامع بشری
اثرات قابل توجه تکنولوژی های نوین ارتباطی برجوامع انسانی در بخش های اجتماعی،اقتصادی،روان شناسی و حقوقی را می توان به شرح ذیل توضیح داد:
▪ اثرات اجتماعی
۱) نداشتن قدرت جایگزینی: قبل از فوق رسانه ها، اگر چنانچه افراد جامعه به یکی از وسایل ارتباط جمعی دسترسی نداشتند، می توانستند نیازهای خود را با جایگزین کردن رسانه ای دیگر برطرف کنند، ولی با رشد تکنولوژی های نوین ارتباطی و ادغام چند رسانه با هم بر روی یک خط پیوسته، دیگر نمی توان رسانه ای را جایگزین این مجموعه کرد. نداشتن قدرت جایگزینی در صورتی که " فوق رسانه " در انحصار قدرت خاصی قرار بگیرد یک فاجعه بشری خواهد بود؛ زیرا اطلاعات در شبکه ای قرار می گیرد که هیچکس را از آن گریزی نیست و هیچکس نمی تواند بدیلی در برابرش بنهد.
۲) در عصر تکنولوژی های فوق رسانه ای، برخلاف دوران شفاهی و کهکشان گوتنبرگ که ارتباط از منبع پیام ( مانند نشریات، رادیو، تلویزیون، تلفن و تلگراف ) یکسویه بود و گیرنده پیام نمی توانست بازخور (Feed back ) داشته باشد، اکنون با ایجاد سیستم های نوین مانند تلفن تصویری و تله کنفرانس، امکان ارتباط جمعی دوسویه فراهم شده است. بزرگراه های اطلاعاتی، همچنین نوعی بازگشت به ویژگی های ارتباطات فردی با واسطه را فراهم کرده اند.
۳) ضرورت ادامه حیات " دروازه بانان خبر" در سیستم " مولتی مدیا و اینترنت " جهت گزینش اطلاعات و در اختیار مشتریان قراردادن، چون صاحبان کامپیوترها نمی توانند بنشینند و از میان میلیاردها اطلاعات آنچه را که می خواهند انتخاب کنند به نظر می رسد رسالت خبرنگاران در آینده، کمک به مشتریان اینترنت باشد. از این رو، صاحبان اندیشه های ارتباطی، اهمیت می یابند و لازم است در جهان سوم به جای تربیت پزشک، به تربیت متخصصان ارتباطات بیشتر اهمیت داده شود.
▪ اثرات اقتصادی
۱) تسلط صاحبان وسایل ارتباط جمعی بر جامعه ای که انحصارات بر آن حاکم است به جای تسلط نخبگان. به قول " سی.رایت میلز" قبلاً نخبگان حاکم بودند و صاحبان وسایل ارتباط جمعی، رابط آنها با جامعه بودند. ولی اکنون برخلاف نظر میلز، صاحبان رسانه ها دیگر واسطه نیستند، که خود عین قدرتند بی هیچ واسطه و حجابی.
۲) واگذاری مالکیت رسانه ها به بخش خصوصی و ارائه تز خصوصی سازی در کشورهای درحال توسعه به منظور فروش انحصاری اطلاعات توسط صاحبان شبکه های ارتباطی انحصاری و تغییر برخی مفاهیم اقتصادی مانند: تغییر معیارهای رشد و توسعه- ثروت ملی به جای درآمد ملی – که اخیراً توسط بانک جهانی صورت گرفته.
۳) ادغام هرچه بیشتر انحصارات تبلیغاتی و افزایش سرمایه های کلان صاحبان ارتباط جمعی در دست کسانی چون" برلوسکونی در ایتالیا، بیل گیتس در" مایکروسافت"، تد ترنر در "سی.ان.ان" و رابرت مرداک در" استار تی.وی".
۴) جایگزینی خرید و فروش اطلاعات به جای خرید و فروش سهام کارخانجات و شرکت های چند ملیتی، به دلیل نیاز مدیریت ها در کشورهای در حال توسعه به اطلاعات.
۵) افزایش سرسام آور اطلاعات بشری حاصل از ماهواره های زمین شناسی، و جاسوسی
۶) سرریز شدن اطلاعات به دلیل رشد روزافزون اطلاعات و دشواری روزافزون دسته بندی اطلاعات و ارقام جهت استفاده مطلوب، به دلیل ترافیک سنگین داده ها در بزرگراه های اطلاعاتی، بسیاری از اطلاعات حاصل از تکنولوژی های نوین ارتباطی دست نخورده باقی می مانند. اگر روزی بشر، مشکل نداشتن اطلاعات را پیش رو داشت، حالا از مشکل عدم توانایی جهت استفاده از سیل بی امان اطلاعات رنج می برد.
▪ اثرات سیاسی
۱) تحولات سیاسی ناشی از گسترش وسایل ارتباط جمعی با گسترش حیطه عمل رسانه های جمعی، امکان دخالت در جهت دهی رویدادهای سیاسی توسط صاحبان رسانه ها بیشتر شده است. به عنوان نمونه، رویدادهای چین و تظاهرات سیاسی دانشجویان در میدان " تیان یان مین " و نحوه پوشش خبری " جنگ خلیج فارس" توسط رسانه های غرب و یا پوشش خبری تظاهرات سیاهپوستان در ماه اکتبر ۱۹۹۵ در برابر کاخ سفید را می توان نام برد که در هر یک از این رویدادهای بزرگ سیاسی جهان، شبکه های تلویزیونی ماهواره ای همچون شبکه سی.ان.ان افکار عمومی جهان را در شناخت این رویدادها به نفع کاخ سفید ساماندهی کردند.
۲) کاهش اقتدار چهره های سیاسی و دولت ها، زایل شدن اسطوره مردان قدرتمند، به دلیل اطلاع مردم از زوایای مختلف زندگی معمولی آنها، اندیشه های سیاسی شان، شکست ها و خلاصه عادی شدن رفتارهای آنان توسط دوربین های خبری و وسایل ارتباط جمعی. اگر روزی مردان سیاسی در پشت اتاق های دربسته تصمیمات سیاسی را اخذ و یا دور از چشم مردم عادی زد و بند داشتند، اکنون به دلیل افزایش آگاهی عمومی، دست آنها رو شده است و دیگر آن حالت اسطوره ای را ندارند. دیگر هاله ای از اوهام پیرامون شخصیت آنها نیست. حتی در کشورهای جهان سوم نیز حجاب پیشین، که واسطه ای میان مردم عادی و صاحبان قدرت بود از میان رفته است.
▪ اثرات حقوقی
در هم ریختن قواعد حقوقی و پدیدار شدن آسیب های جدید اجتماعی؛ ازنظرحقوقی نیز به دلیل عدم تسلط دولت ها بر بزرگراه های اطلاعاتی و احتمال سرقت، دزدی، قتل و موارد دیگر جرایم فردی، نیاز به فصل تازه ای در حقوق بین المللی دارد که کار تدوین آن با توجه به ضعف مفرط سازمان های بین المللی کنونی بسیار دشوار به نظر می رسد. به عنوان مثال، نشریه " ال پائیس" خبر داد که : یک نوجوان توانسته است با استفاده از اطلاعات کسب شده از شبکه اینترنت، بمب ناپالم بسازد.
همچنین بازار تولید نرم افزارهای تقلبی رو به افزایش نهاده است، به نحوی که در حال حاضر ۹۶ درصد نرم افزارهای خاورمیانه تقلبی و غیرمجاز است.و این موضوع ضرورت تصویب برخی میثاق ها و معاهدات را میان دولت ها در آینده ایجاب می کند.
▪ اثرات روانی
۱) تنهایی انسان در جهان اطلاعات و ادامه فردگرایی شدید. به دلیل امکانی که تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی در خصوص کار در خانه ( Home working ) برای انسانها پدید می آورند دیگر نیازی نیست که فرد از خانه خارج شود و در محیط اجتماعی ضمن انجام کارهای روزمره از ارتباطات چهره به چهره و اجتماعی استفاده کند و نیازهای اجتماعی و قدر و منزلتی که مازلو بدان اشاره کرده برآورده شوند، در نتیجه افراد به دلیل خصلت انسانی و اجتماعی خود در دراز مدت و در صورت تداوم دائمی چنین شرایطی به تدریج دچار افسردگی های روحی و روانی شده ، احساس خلا و... میکنند، که نهایتاً این امر می تواند سلامت روحی و جسمی افراد جامعه را به مخاطره اندازد که تبعات آن نه تنها فردی بلکه اجتماعی خواهد بود. ( به عنوان مثال افراد می تواند قبوض خود را از طریق رایانه پرداخت نمایند و یا نویسندگان می توانند از درون منزل، مطالب خود را به تحریریه بفرستند، تحریریه ای که دیگر وجود ندارد، چرا که حتی صفحه روزنامه نیز روی شبکه های ارتباطی بسته می شود، اصلاً روزنامه ای منتشر نمی شود، ولی روزنامه خرید و فروش می شود، البته نه در بازار بلکه در منازل و از طریق رایانه های خانگی)
۲) صنعتی شدن هنر: بیم آن می رود که خلاقیت های هنری انسانی جایش را به طرح های پیچیده کامپیوتری بدهد. اکنون طرح های کامپیوتری با قابلیت های بالا، جایگزین نقاشی سنتی می شود که فاقد احساسات صادقانه نقاشان سنتی است." میلان کوندرا" در مقاله تحلیلی " رمان و اروپا" می نویسد: " این ایده ها که در کامپیوترها نوشته می شوند که تمامی اندیشه اصیل و فردی را در هم کوبد و بدین ترتیب، رشد جوهر فرهنگ اروپایی عصر جدید را مانع شود.
۳) سرگشتگی انسان به دلیل حجم انبوه و تراکم اطلاعات
● پایان سخن
همانطور که در ابتدای این مقاله آمد، ما درعصری زندگی می کنیم که انفجار اطلاعات در آن اجتناب ناپذیر است و وقوع " جامعه اطلاعاتی"، گسترش تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی، با تمامی پیامدهای مثبت و منفی اش در حال تکوین است.
افزایش کنترل استفاده کنندگان ( افراد) که با فناوری های جدید پدید می آید، می تواند این اثر مفید را داشته باشد که در امر انفجار اطلاعات اختیارات بیشتری به استفاده کننده بدهد. این اختیارات به استفاده کنندگان کمک می کند با تراکم اطلاعات یا تاخیر معنی (Meaning lag ) مقابله کنند. استفاده کنندگان با گزینشگری بیشتر می توانند کنترل بیشتری بر جریان اطلاعات داشته باشند. هر کس می تواند اطلاعات مورد نیاز را گزینش کرده و بقیه را حذف کند. شخص می تواند به جای اینکه زیر سیل قطعات معماهایی که بسیاری از آنها نادرست هستند غرق شود، قطعه ای را درخواست کند که به آن نیاز دارد.
فناوری جدید ممکن است مستلزم ایجاد مشاغل جدید نیز باشد؛ یعنی راهنمایانی که در مسیر بیابانی الکترونیک به ما کمک می کنند. این افراد به استفاده کنندگان کمک می کنند تا اطلاعات را دسته بندی و جدا کرده و از تراکم آن جلوگیری کنند. بعضی از این صاحبان مشاغل جدید ممکن است نوع توسعه یافته کتابداران سنتی باشند، یعنی کارشناسانی که به افراد کمک می کنند، اطلاعات را پیدا کنند ولی این کار را از طریق سیستم های الکترونیکی اطلاعات انجام می دهند. دیگران ممکن است نوع جدیدی از ادغام کننده و ترکیب کننده اطلاعات باشند، یعنی کسانی که تکه های کوچک اطلاعات را به شیوه ای معنادار کنار هم می گذارند.
همچنین می توانیم انتظار داشته باشیم که بعضی از این کمک ها در پردازش اطلاعات، از خود رایانه به دست آید. روزی در آینده هنگامی که ما در حال استفاده از رایانه برای به دست آوردن اطلاعات هستیم، ممکن است با عاملی به کنش و واکنش بپردازیم که دستور ما را انجام دهد. عامل می تواند در حالی که ما خفته ایم کار ما را انجام دهد. مثلاً می تواند صدها بانک اطلاعاتی را در طول شب برای ما جستجو کند و روز بعد روزنامه ای شخصی را نشان دهد که فقط برای ما درست شده است. احتمال دارد عاملی در شبکه نیمه هوشمند ظاهر شود، به طوری که بتوانیم با او صحبت کنیم. یک هدف عمده عامل این خواهد بود که بازیافت رایانه ای اطلاعات را برای استفاده کننده هر چه بیشتر دوستانه سازد. اما شکل عامل چیزی نخواهد بود که بازیافت رایانه ای اطلاعات را برای استفاده کننده هر چه بیشتر دوستانه سازد. اما شکل عامل چیزی نخواهد بود که تصور کنیم خیلی هوشمند است؛ زیرا عامل اشتباه می کند.
بدیهی است اطمینانی وجود ندارد که این فناوری های جدید ارتباطی در دسترس همه قرار گیرد تا همه به طور برابر از آنها استفاده کنند. یک نگرانی این است که فناوری جدید، به علت گران بودن و این احتمال که افراد دارای تحصیلات بیشتر از آن استفاده کنند، به نوعی گسترش شکاف میان " داراهای اطلاعاتی" و "ندارهای اطلاعاتی" کمک می کند که نتیجه می تواند نوعی" شکاف آگاهی" باشد.
دیگر نتیجه فرعی نامطلوب گزینشگری عرضه شده با فناوری جدید این است که این فناوری افراد مخاطب را به جایی خواهد برد که خود را از اطلاعاتی که ممکن است به نظرشان ناخوشایند یا مخل آسایش بیاید، دور نمایند. شاید فرایندهای مواجهه گزینشی و درک گزینشی با فناوری جدید ارتباطی بیشتر شود. این امر می تواند نوعی از بحث آزاد را که یک جامعه آزاد نیاز به انجام آن دارد، به شدت کاهش دهد.
اما برای مقابله با نتایج منفی عصر اطلاعات، باید با آموزش و تربیت شهروندان آنان را به شکل و شیوه درست استفاده از رسانه های همگانی از رادیو و کامپیوتر تا تلویزیون و اینترنت آشنا کرد. به قول مک لوهان " تربیت عبارت از حفاظت شهروندان در برابر باران رادیواکتیو رسانه هاست". یکی از راه های مقابله با این خطر آن است که شنوندگان و بینندگان رسانه های همگانی خود در تولید یا انتخاب برنامه های این رسانه ها شرکت کنند.
در خصوص اخلال در روابط انسانی نیز آموزش این امر ضروریست که روابط الکترونیکی هرگز نمی تواند جایگزین روابط انسانی و چهره به چهره باشد، چرا که این ارتباط فاقد ابعاد انسانی، احساسی، عاطفی و... است؛ بنابراین اتکا بیش از حد به اینگونه ارتباط بدون رعایت حد اعتدال، هیچ سودی جز افسردگی و اختلال های روحی و روانی را برای اشخاص به همراه نخواهد داشت.
Home working، به معنای کار در انزوا، از راه کاهش تماس های اجتماعی واقعی به افزایش شیوع افسردگی، دلهره و فرسودگی های روانی کمک خواهد کرد. برخی پژوهشگران معتقدند که برای جبران این کمبود باید تماس های مجازی میان انسان ها را از راه کامپیوتر و تلویزیون گسترش داد؛ اما این روابط به طور قطع نمی توانند جایگزین ارتباطات زنده شوند. بنابراین تقویت روابط اجتماعی و برقراری ارتباطات انسانی از نوع چهره به چهره می تواند از بروز آسیب های روحی و روانی عصر اطلاعات به میزان قابل توجهی بکاهد.
در مورد مقابله با انباشت اطلاعاتی نیز، آموزشهای اصولی و تقویت سواد سایبرنتیکی که توانایی انسان در جستجو و دریافت اطلاعات و تشخیص سره از ناسره را تقویت می کند، می تواند راه حل مطمئنی باشد.
پروانه پیشنمازی
منابع:
نظریه های ارتباطات، ورنر سورین و جیمز تانکارد، ترجمه: دکتر علیرضا دهقان، تهران ،انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۸۲.
رسانه های همگانی و دوران اطلاعات، دکتر عباس طاهری، تهران: انتشارات پویند، ۱۳۷۹.
ارتباطات انسانی( جلد اول)، دکتر علی اکبر فرهنگی، تهران:موسسه خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۹.
اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی ( جلد یکم)، دکتر کاظم معتمد نژاد، انتشارات مرکز پژوهشهای ارتباطات، ۱۳۸۲.
" کسب اطلاعات تا حد مرگ"، مصاحبه با نیل پستمن، ترجمه آرش برومند، تهران تابستان ۱۳۷۳، کتاب توسعه، شماره ۷.
زندگی در عیش، مردن در خوشی، نیل پستمن،تهران ۱۳۷۳، انتشارات سروش.
" رویارویی تمدن ها، ساموئل هانتیگتون، ترجمه مجتبی امیری، مجله اطلاعات اقتصادی – سیاسی، شماره های ۶۹-۷۰، خرداد و تیر ۱۳۷۲.
" رویارویی تمدن ها، هانتیگتون و منتقدانش"، ترجمه مجتبی امیری، مجله اطلاعات اقتصادی – سیاسی، شماره های ۷۳-۷۴.
کنترل فرهنگ، ادوارد برمن، ترجمه دکتر حمید الیاسی، تهران ، نشر نی، ۱۳۷۳.
" پایان تاریخ"، فرانسیس فوکویاما، اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره های ۴۹-۵۰.
" تکنولوژی های ارتباطی و رسانه های نوین در جامعه"، اپورت.ام.راجرز، ترجمه سیما و احمد جعفری چمازکتی، روزنامه قدس، مشهد. ۲۵ آذر ۱۳۷۲، شماره ۱۷۳۱، ص ۵ و روزنامه اطلاعات ۳۰ اردیبهشت ۱۳۷۴.
" تکنولوژی های نوین ارتباطی و انسان معاصر". مجله سنجش، شماره ۶، سال دوم، ۱۳۷۴.
هنر رمان، میلان کوندرا، ترجمه پرویز همایون پور، تهران، نشر گفتار، ۱۳۶۸.
" انقلاب اطلاعاتی؛ پیامدهای پیدا و پنهان"، دونالد چتفیلد، ترجمه فرزین قریشی ، روزنامه همشهری، ۱۰ تیر ۱۳۷۴.
نظریه های جامعه اطلاعاتی، مارک وبستر، ترجمه اسماعیل قدیمی، تهران، انتشارات قصیده سرا، ۱۳۸۰.
عصر اطلاعات ( جلد دوم)، مانوئل کاستلز، ترجمه احمد علیقلیان و افشین خاکباز، تهران انتشارات: طرح نو.۱۳۸۰.
" جامعه اطلاعاتی؛ چند دیدگاه بنیادی"، دکتر یونس شکرخواه، فصلنامه رسانه، شماره ۶۲، تابستان ۱۳۸۴.
" چیستی جامعه اطلاعاتی"، یونجی ماسودا، ترجمه دکتر سید محمد مهدی زاده، فصلنامه رسانه، شماره ۶۲، تابستان ۱۳۸۴.
" رسانه های جدید و جامعه اطلاعاتی، نیک استیونسن، ترجمه پیروز ایزدی. فصلنامه رسانه، شماره ۶۲، تابستان ۱۳۸۴.
" تکنولوژی های نوین؛ توسعه یا انحطاط"، دکتر امید مسعودی، فصلنامه رسانه، شماره ۴، زمستان
منبع : بنیاد آینده نگر ایران


همچنین مشاهده کنید