دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


اندیشه جهانی شدن


اندیشه جهانی شدن
«جهانی شدن» پدیده‌‌ای است که بر تمامی حوزه های فعالیت بشری، تاثیر گذاشته است و موجب تغییر در شیوه تفکر و تلقی انسان ها از روابط اجتماعی شده است‏، امروزه بحث در مورد «جهانی شدن» از ضروریات کاری مطبوعات به شمار می‌آید که باید مطبوعات روی این پدیده نقد و بررسی موشکافانه و کارشناسی داشته باشند. نکته دیگر که باید به آن اشاره شود این است که با اینکه پدیده «جهانی شدن» تاثیرات گسترده در تمام حوزه‌های فعالیت‌ افراد جامعه داشته است اما اگر از همین افراد جامعه در مورد «جهانی شدن» سئوال شود‏، اکثرآنها نمی‌توانند پاسخ روشن و قاطعی ارائه نمایند. و بیشتر افراد نیز واژه «جهانی شدن» را به اشتباه به مفهوم «بین المللی شدن»، «چند ملیتی شدن» و یا «جهانگرایی» تعریف خواهند کرد. لذا لازم است که در این نوشتار ابتدا تعریفی از «جهانی شدن» ارائه نماییم و در ادامه به علل و ابعاد مختلف جهانی شدن بپردازیم، تا ما نیز به سهم خود به این پدیده پرداخته باشیم.
● تعریف جهانی شدن
«جهانی شدن» در حالت کلی یعنی ابعاد جهانی پیدا کردن یا دادن ابعاد جهانی به پدیده هاست. برای درک این مفهوم باید به تعاریفی که از «جهانی شدن» ارائه می‌شود پرداخت و سپس در مورد آنها به قضاوت پرداخت. تعریف اول از «جهانی شدن» دیدگاهی است که «جهانی شدن» را معادل «بین المللی شدن» می‌پندارد. جهانی شدن از این دیدگاه حاکی از افزایش تعامل و وابستگی متقابل میان مردم کشورهای گوناگون دنیا است. در واقع در دهه های اخیر افزایش قابل ملاحظه ای در مبادلات برون مرزی رخ داده است، بنابراین منطقی است که بسیاری از مردم، اصطلاح «جهانی شدن» را به معنای «بین المللی شدن» می‌گیرند. با اندکی تامل در معنای «بین المللی شدن» می‌توان دریافت که جهانی شدن ‏ بین المللی شدن نیست‏، چرا که بین المللی شدن به طور کلی به مجموعه جریان تبادلات مواد خام، کالاها، خدمات، پول، اندیشه ها و افراد بین دو یا چند کشور اشاره دارد.
از دیدگاه عده‌ای دیگر بویژه نولیبرال ها، «جهانی شدن» به معنای «آزاد سازی» تلقی می‌شود که شاید علت این دیدگاه، آن باشد که در چند سال اخیر ما شاهد کاهش‌های زیادی در محدودیت‌های قانونی برای جابجایی کالاها، خدمات، و ابزارهای پولی و مالی میان کشورها بوده‌ایم. لذا ممکن است مردم جهانی سازی را با آزادسازی مربوط بدانند. اما با کمی دقت در این مفهوم نیز، تعریفی از «جهانی شدن» ارائه نمی‌شود.
سومین دیدگاهی که از «جهانی شدن» ارائه می‌گردد، دیدگاه «چند ملیتی شدن» است، که این دیدگاه نیز نمی‌تواند تعریفی برای «جهانی شدن» ارائه نماید. چرا که «چند ملیتی شدن» عبارت است از انتقال عوامل تولید‏، به ویژه سرمایه، تکنولوژی و در سطح محدودتر نیروی کار، از یک اقتصاد ملی به یک اقتصاد ملی دیگر . بعبارت دیگر سرمایه‌گذاری و تولید کالا توسط شرکتهای چند ملیتی که به یک کشور تعلق دارند و به کشور یا کشورهای دیگر انتقال داده می‌شوند، در قالب مفهوم چند ملیتی شدن قرار می‌‌گیرد. بنابراین این دیدگاه نیز نمی‌تواند تعریفی صحیح از «جهانی شدن» ارائه نماید.
دیدگاه چهارم در مورد «جهانی شدن»، دیدگاه «جهانگرایی» یا «جهانگستری» است. اما با کمی دقت در این مفهوم می‌‌ توان دریافت که جهانگرایی ایدئولوژی است که نولیبرال‌ها برای تسلط بر بازار جهانی ارائه کرده‌اند، لذا این دیدگاه نیز نمی‌تواند تعریفی از جهانی شدن، ارائه نماید.
دیدگاه دیگر در تعریف مفهوم «جهانی شدن»، دیدگاه «غربی سازی» است. از این دیدگاه، جهانی شدن به فرآیند همگن سازی اشاره دارد که در آن همه دنیا به شکل غربی، مدرن، و بویژه آمریکایی در می‌آید. اما این تعریف نیز درست نیست.
دیدگاه دیگری که در تعریف مفهوم «جهانی شدن» ارایه می‌شود، دیدگاهی است متمایز از دیدگاه‌های پیشین، که می‌‌تواند تعریفی از جهانی شدن ارایه نماید. این دیدگاه جهانی شدن را به عنوان ظهور «فوق قلمرو گرایی» تعریف می‌کند در این دیدگاه همچنان که در ابتدای بحث نیز اشاره شد، جهانی شدن به معنای ابعاد جهانی پیدا کردن یا دادن ابعاد جهانی به پدیده‌ها است.
● علل جهانی شدن
چهار عامل مهم در ظهور و گسترش بعدی جهانی شدن نقش داشته اند که در این مبحث به آن پرداخته می شود.
۱) عقل گرایی:
اولین عامل در شکل گیری تفکر جهانی شدن و سرعت بخشیدن به روند گسترش آن، عامل عقل‌گرایی بود. عامل عقل گرایی که از آن به عنوان یکی از عوامل جهانی شدن نام می بریم، دارای چهار ویژگی متمایز است که باعث می‌شود تفکر جهانی شدن شکل گیرد و گسترش یابد؛ ویژگی نخست اینکه عقل گرایی جنبه سکولار دارد؛ یعنی واقعیت را کاملاَ بر حسب دنیای فیزیکی تعریف می کند. در واقع، عقل‌گرایی نوعی اعتقاد سکولار است. ویژگی سکولار عقل‌گرایی مردم را بر آن داشته است تا «کلیت» وجود خود را بر حسب سیاره‌ای که در آن زندگی می کنیم درک کنند. از دیدگاه سکولار، حقیقت از دل قوانین دنیوی- و در واقع جهانی‏، بیرون می آید، همان قوانینی که از ویژگی‌های مکانی می گریزند و بر هر گونه فاصله های ارضی و مرزها غلبه دارند. عقل گرایان معتقدند که علم امکان کشف حقایق عینی، قطعی و منفرد درباره پدیده ها را برای انسان فراهم می‌کند. بنابراین انسان‌ها می‌توانند این دانش را برای مهار کردن نیروهای طبیعی و اجتماعی و در جهت ترقی بشر به کار ببرند. ویژگی دوم عقل‌گرایی‏، این است که عقل‌‌‌‌گرایی جنبه انسان مدارانه دارد؛ یعنی واقعیت را عمدتاً بر حسب علایق و فعالیت‌های انسان قرار می دهد. تفکر عقل گرایی بر اساس جنبه انسان مداری ما را به سوی فضایی سوق می‌دهد که جهان مادی آن را اشغال کرده است، این تفکر به کره زمین به عنوان یک قلمرو برای یک قبیله خاص اشاره نمی‌کند بلکه جهان را بعنوان مکانی واحد متمرکز می‌کند. ویژگی سوم که عقل گرایی داراست، این است که عقل گرایی مشخصه یک «دانشمند» را دارد؛ یعنی معتقد است که پدیده ها را می توان بر حسب واقعیات مسلم قابل کشف به وسیله کاربرد دقیق روش‌های پژوهشی عینی درک کرد. ویژگی چهارم، این است که عقل گرایی جنبه ابزاری دارد؛ یعنی بیشترین ارزش را برای بینش‌هایی قایل است که به مردم امکان می دهند تا مشکلات بلافاصل را حل کنند. این نوع جهت‌گیری انتظاراتی را برآورده می کند که برخی محصولات، قوانین و مقررات، تکنولوژی‌ها، شکل‌هایی از هنر و غیره را می‌توان به طور همزمان در سراسر دنیا به کار برد.
۲) سرمایه داری:
کارل مارکس در کتاب گروندریسه می‌‌نویسد:« سرمایه به خاطر ماهیت خود همه موانع مکانی را در‌ می‌نوردد و کل دنیا را برای بدست آوردن بازار تسخیر می‌کند» (صص ۵۲۴و ۵۳۹). سرمایه داران سعی می‌کنند در جهت تحقق نیازهای حیاتی خود منابع هر چه بیشتری را گردآوری کنند. و این در حالی است که سرمایه داری با اقتصاد معیشتی (که در آن هیچ مازادی بدست نمی‌آید) در تضاد است. در سرمایه‌داری مازداها صرف تولید بیشتر می‌‌شود‏، که هدف آن بدست آوردن مازاد هر چه بیشتر است، که برای تولید زیادتر و با امید به دست آوردن مازاد بیشتر دوباره سرمایه گذاری می شود، و از آنجا که در این گونه نظام سرمایه‌داری همه گروه‌ها کمابیش درصدد «دستیابی به انباشت» هستند، این شیوه تولید مستلزم رقابت‌های دایمی و گسترده بر سر توزیع مازاد است. بنابراین در این نظام سرمایه داری بسیاری از شرکت‌های تحت فشار بر حسب منطق سرمایه‌داری در جست و جوی بازارهای جهانی به عنوان وسیله‌‌ای برای افزایش حجم فروش خود برآمده‌اند. و بدین ترتیب موسسات بازرگانی سرمایه‌دار انگیزه‌های مهمی برای ایجاد شبکه‌های توزیع و فروش جهانی و زیرساخت ارتباطی جهانی به منظور حمایت از آن‌ها دارند. ویژگی دیگر سرمایه‌داری که در امر جهانی شدن دخیل است عامل «حسابداری جهانی» است که این امکان را به سرمایه‌داران می‌دهد که سودها را در نقاطی از فضای فراجهانی که مالیات کمتری دارد متمرکز کنند. و بدین ترتیب سرمایه‌داران می توانند در سراسر جهان به شیوه‌ای هماهنگ سود کلی شرکت را به حداکثر برسانند. ویژگی دیگر سرمایه داری که در امر جهانی شدن دخیل است «منبع یابی جهانی» است که شیوه ای جدید و مهم در جهت تقویت انباشت‌هاست. یعنی وقتی شرکتها می‌توانند آشکارا تسهیلات تولید خود را در هر جایی که بهترین منافع و کمترین هزینه‌ها را دارد به کار اندازند‏، و بیشترین سود را کسب کنند چرا این کار را انجام ندهند. ویژگی دیگر سرمایه‌داری که روند جهانی شدن را تسریع می کند «اطلاعات و ارتباطات جهانی» و «جریانات مالی جهانی» است که باعث می‌‌‌‌‌شود فرصت‌های عمده‌ای برای انباشت مازاد شرکتها فراهم شود.
۳) نوآوری های تکنولوژیکی:
سومین عامل که در روند جهانی شدن نقش دارد و نقش آن به آسانی قابل رویت و مشاهده است، عامل نوآوری های تکنولوژیکی بوده است. برای بررسی این عامل باید تاثیر نوآوری های تکنولوژیکی را از چند جهت به بحث بنشینیم.
▪ جهت اول حمل و نقل هوایی و صنعتی شدن:
سرعت و ظرفیت هواپیماها با ظهور جت های تجاری در اواخر دهه ۱۹۵۰، هواپیماهای بزرگ در ۱۹۶۹،و هواپیماهای مافوق صوت در اوایل دهه ۱۹۷۰ افزایش یافت. ماهواره های مداری در سال ۱۹۵۸ پرتاب شدند، و سپس در سال ۱۹۶۳ ماهواره های ثابت وارد میدان شدند. موشک های قاره پیما نیز در سال ۱۹۵۷ پا به عرصه گذاشتند. که همه این عوامل باعث به وجود آوردن ابزارهای ضروری برای ارتباطات جهانی، معاملات مالی جهانی، هماهنگی تولید و بازاریابی جهانی، و سایر فعالیت های جهانی شده است. صنعتی شدن عامل دیگری بود که روند جهانی شدن را سرعت می بخشید. بعنوان مثال، ابداع سیستم بطری پرکنی اتوماتیک و فرآیندهای کنسروسازی و منجمدسازی موجب شد تا کالاهای مصرفی خاصی به فرآورده‌های جهانی اولیه تبدیل شوند.
▪ جهت دوم ارتباطات الکترونیکی و داده پردازی دیجیتالی:
در دنیای کنونی معاملات مالی جهانی، و اداره کردن جهانی معاملات بستگی به مدیریت ارتباطات الکترونیکی دارد. ساخت میکروچیپس‌های سیلیکونی تجاری در سال ۱۹۷۱، کامپیوترهای شخصی (PC) در سال ۱۹۸۱، کمی پس از آن کامپیوترهای دستی یا قابل حمل، از جمله ابزارهای الکترونیکی بودند که نقش بسزایی در تسریع روند جهانی شدن ایفا نمودند. اختراع تلگراف در سال ۱۸۳۷، تلفن در سال ۱۸۷۶، بی سیم در سال ۱۸۹۵، تلویزیون در سال ۱۹۲۶، کامپیوتر دیجیتالی در سال ۱۹۴۶همه رویدادهای مهمی در دوره آغازین جهانی شدن بوده اند. ظاهر شدن تلفن همراه ماهواره‌ای، رادیوهای دیجیتالی و گسترش تکنولوژی تلفن شامل ویدئوفون و ویدئوکنفرانس، پست صوتی، دستگاه‌های نمابر پیشرفته، پست الکترونیکی ، شبکه دیجیتالی خدمات یکپارچه (ISDN) و شیوه انتقال ناهمزمان (ATM)، از جمله نوآوری‌های الکترونیکی و دیجیتالی بودند که به روند جهانی شدن شتاب بخشیدند. بعنوان مثال رادیوهای دیجیتالی که از طریق ماهواره‌ها امواج را دریافت می کنند، امکانات جدیدی برای پخش برنامه های برون مرزی کم هزینه و با ظرفیت بالا فراهم کرده است. یا تکنولوژی میکروسلولی برای تلفن‌های همراه امکان افزایش تعداد مشترکان و گسترش ظرفیت‌های تجهیزات را فراهم ساخته، و حتی تعدادی از تلفن‌های جیبی توانایی ارسال نمابر و پست الکترونیکی و همچنین پیام‌های صوتی را نیز دارند. و یا پیشرفت آتی در کابل فیبر نوری امکان میلیون‌ها مکالمه تلفنی از طریق یک رشته نازک را فراهم کرده است.
۴) قوانین و مقررات:
چهارمین عامل جهانی شدن، قوانین و مقرراتی است که از طرف دولت‌ها وضع شده اند. و این عامل به خوبی نشان می داد که بر خلاف فرضیات بسیاری از صاحب نظران، جهانی شدن و دولت ناسازگار نیستند. برای اینکه با نقش عامل قوانین و مقررات در روند جهانی بیشتر آشنا شویم، این عامل را از چند جهت بررسی می کنیم.
▪ جهت اول استاندارد کردن روش های اجرایی و فنی:
دولت ها از طریق استاندارد کردن، سبب ارتقا گسترش روابط جهانی شده اند. برای توضیح مطلب چند مثال می آوریم. اتحادیه اروپا فرم های گمرکی مشترکی را به بازرگانان و دولت های کشورهای عضو ارائه داده است. توافقنامه ورشو در سال ۱۹۲۹ یک الگوی جهانی واحد برای بلیت های هواپیمایی توصیه کرده است. کمیته بین المللی استاندارهای حسابداری (IASC)، و اتحادیه بین المللی حسابداران (IFAC)، از دهه ۱۹۷۰ برای حسابداری و حسابرسی شرکتی رهنمودهای جهانی ارائه داده اند. و یا سازمان بین المللی کمیسیون های اوراق بهادار (IOSCO) موضوع استانداردهای فراجهانی بازارهای سهام و اوراق قرضه را مورد بحث قرار داده، یا انجمن بین المللی مدیران بیمه (IAIS) همین کار را برای تجارت بیمه انجام داده است.
▪ جهت دوم آزادسازی جابه جایی‌های پولی، سرمایه‌گذاری‌ها و تجارت برون مرزی:
دولت‌ها در بخش سرمایه گذاری‌های برون مرزی و جابه جایی پول آزادسازی قابل توجهی انجام داده‌اند که در نتیجه شتاب بیشتری به جهانی شدن مالی بخشیده است. برای مثال، در سال ۱۹۹۸ در مجموع ۱۴۷ کشور ماده ۸ صندوق بین المللی پول را پذیرفته اند، که بر اساس آن دولت‌ها مجبورند هیچ گونه محدودیتی برای پرداخت‌های مربوط به تجارت برون مرزی کالاها و خدمات را اعمال نکنند. یا در سال ۱۹۷۴ در ایالات متحده آمریکا و در سال ۱۹۷۹ در انگلستان و سپس در ده‌ها کشور دیگر محدودیت‌های جابه جایی اموال غیر منقول و سرمایه اوراق بهادار در داخل و خارج از قلمرو اختیارات آن‌ها برداشته شد. و یا پیشنهاداتی در دهه ۱۹۹۰ برای اصلاح مواد توافقنامه صندوق بین المللی پول مطرح شد تا کشورهای عضو را واردارند که کنترل های اعمال شده بر گردش سرمایه برون مرزی را لغو کنند.
▪ جهت سوم تضمین حقوق مالکیت برای سرمایه جهانی:
دولت ها در جهت حمایت از حقوق مالکیت سرمایه جهانی در حوزه اختیارات خود قوانینی تصویب کرده اند. بعلاوه، امکانات فوق قلمروی برای تضمین ادعاهای مربوط به مالکیت معنوی، از جمله حق اختراع، علایم تجاری، حق انحصاری اثر یا مالکیت معنوی، طرح‌های صنعتی و غیر گنجانده شده است.
▪ جهت چهارم قانونی شدن سازمان ها و فعالیت های جهانی:
قوانین و مقررات با قانونی کردن سازمان‌های فراجهانی توانایی بیشتری به جهانی شدن بخشیده است. بعلاوه، دولت‌ها به شرکتهای جهانی اجازه داده‌اند تا در حوزه اختیارات ملی آنان سرمایه گذاری کنند و به انجمن های مدنی جهانی نیز این امکان را داده اند تا در حوزه آن کشورها به فعالیت بپردازند.
● ابعاد جهانی شدن
در این مبحث ما به چند بعد از ابعاد جهانی شدن پرداخته و سعی در موشکافی و تاثیر جهانی شدن در این ابعاد داریم.
۱) جهانی شدن اقتصاد:
جهانی شدن اقتصاد یعنی اینکه فرآیند توزیع و تولید کالا و خدمات در سطح جهانی و بدون توجه ویژه به مرزهای جغرافیایی- سیاسی انجام می‌گیرد. به طور کلی می‌توان خصوصیات جهانی شدن اقتصاد را به شرح زیر برشمرد.
▪ جهانی شدن بازارهای مالی‏‏، کالایی شدن گسترده و مصرف گرایی
▪ جهانی شدن استراتژی شرکتها در درون یک بازار رقابتی و ایجاد امکانات برون مرزی سودآور
▪ انتشار تکنولوژی همراه با فرآیند تحقیق و توسعه در سطح جهان و ظهور سرمایه اطلاعاتی و ارتباطی
▪ شکل گیری الگوهای مصرف جهانی همراه با بازارهای مصرفی
▪ جایگزین شدن توان نظم بخشیدن به اقتصاد ملی توسط اقتصاد سیاسی جهانی
▪ کاهش نقش دولت- ملت در طراحی قوانین تدبیر جهانی
▪ افزایش شکافهای طبقاتی در درون جوامع- اعم از توسعه یافته یا در حال توسعه
▪ حاشیه‌ای تر شدن جوامع کمتر توسعه یافته و ظهور انحصارهای چندقطبی جهانی
▪ برتری سرمایه نسبت به نیروی کار و در نتیجه‏، تضعیف، یا به طور دقیق تر قدرت زدایی از تشکلات صنفی و کسانی که فاقد سرمایه هستند یا به طریقی در نوک پیکان تحولات سرمایه داری قرار نگرفتهCاند.
۲) جهانی شدن سیاست و حکومت:
منظور از جهانی شدن سیاست این است که مسایل و مباحثی که قبلاَ به حوزه داخلی و حیطه حاکمیت دولتها تعلق داشتند، با گذشت زمان ابعاد جهانی بیشتری پیدا می کنند. اما قبل از اینکه به بعد جهانی شدن حکومت بپردازیم باید به این نکته اشاره کنیم که یکی از علل جهانی شدن که نقش عمده ای را در این امر بازی می‌کند، دولت است، بنابراین‏ می بایست همه فرضیاتی را که معتقدند جهانی شدن و دولت به طور ذاتی متضاد یکدیگر هستند، را کنار بگذاریم. حال به بحث جهانی شدن و حکومت می‌پردازیم.
جهانی شدن موجب دگرگونی های گوناگون در ویژگی‌های اصلی حکومت‌ها شده است، که به آنها اشاره می‌کنیم.
۱-۲) از دست دادن حق حاکمیت: قبل از توضیح مطلب بهتر است مفهوم حق حاکمیت را شرح دهیم‎؛ منظور از حق حاکمیت این است که دولت در زمینه قلمرو خود و روابط برون مرزی با سایر کشورها حرف آخر را می‌زند‏، و در واقع دولت، حکومت برتر‏، جامع، بی قید و شرط و انحصاری بر قلمرو تحت اختیار خود دارد. اما با گسترش روند جهانی شدن دیگر دولت‌‌ نمی‌تواند چنین حق حاکمیتی را اعمال کند چرا که اولاَ ارتباطاتی که در عصر جهانی از طریق کامپیوتر‏، برنامه رادیویی، تلویزیونی و یا ماهواره‌ای صورت می‌پذیرد با چنان سرعتی انجام می‌شود که نظارت دولتی به منظور شناسایی پیشاپیش آن‌ها دشوار است. و همچنین حجم این ارتباطات چنان گسترده است که دولت حتی با افزایش امکانات خود نمی‌تواند آن‌ها را به طور کامل ردیابی کند. و این می‌رساند که رسانه‌های گروهی الکترونیکی از حوزه حاکمیت دولت‌ها بر ساختار زبان و آموزش و پرورش کاسته‌اند. و هیچ دولتی ‌‌نمی‌تواند بر انجمن‌های فرامرزی یا شرکت‌های جهانی نفوذ کامل داشته باشد.
۲-۲) چرخش به سوی مولفه‌های فوق قلمروی: در گذشته دولت‌های مستقل معمولاَ نماینده منافع «داخلی» یا «ملی» بودند، و در واقع به دنبال منافع شهروندان در دنیای گسترده‌تر و دفاع از آن‌ها در برابر تجاوز «بیرونی» یا «خارجی» بودند، اما با گسترش روند جهانی شدن می‌بینیم که دولت‌ها دیگر نمی‌توانند همواره به طور آشکار از منافع «داخلی» در برابر «خارجیان» دفاع کنند.
۳-۲) عقب نشینی از رفاه‌گرایی دولتی: یکی از اهداف همه دولتها فراهم آوردن نیازهای رفاهی برای شهروندان خود می‌باشد که این دولتها برای اجرای این اهداف به منابع مالی کشور نیاز مبرم دارند. اما با گسترش جهانی شدن می‌بینیم که سرمایه‌داری جهانی باعث می‌شود که منابع مالی بسیاری از این دولتها تحت فشار قرار می‌گیرند‏، این فشار فزاینده به نوبه خود موجب ترغیب برخی از این کشورها برای قطع تسهیلات رفاهی و اجتماعی به شهروندان خود شده که از آن تحت عنوان «رقابت جهانی» نام برده می‌شود. یعنی تسیهلات و امکانات رفاهی شهروندان کاسته می‌شود تا مجموعه‌ای از اقدامات «اصلاحی» در کشورها برای سرمایه داری جهانی صورت پذیرد.
۴-۲) تغییر در الگوهای جنگ و چند جانبه گرایی: با اندکی تامل می‌توان دریافت که جهانی شدن باعث می‌شود که شیوه‌های ‌آرایش نیروهای نظامی از سوی دولت‌ها تغییر کند‏؛ به عنوان مثال دولتها سعی دارند به جای اینکه از کشور محافظت کنند‏، در فکر تامین امنیت شرکتهای جهانی باشند. و یا در مواردی دیگر دولت‌ها نیروی نظامی را به منظور سرکوب کردن جنبش‌های قومی یا تجدید حیات دینی که مخالف جهانی شدن و شرکتهای جهانی هستند به کار خواهند گرفت. اما تاثیر دیگری که جهانی شدن بر روی دولت‌ها داشته است این است که دولت‌ها گرایش بیشتری برای پیوستن به برنامه‌های حکومت‌ چند جانبه دارند؛ یعنی در شرایط جهانی شدن دولت‌ها گرایش کمتری برای ابتکارهای یکجانبه در امور جهانی داشته‏, و برعکس از طرح‌های حکومت‌های چند جانبه حمایت می‌کند.
۳) جهانی شدن فرهنگ:
قبل از شروع بحث بهتر است که تعریفی از فرهنگ ارایه کنیم؛ فرهنگ عبارت است از مجموعه ای از ارزشها، هنجارها و سبکهای زندگی که به مردم اجازه می‌دهد بین زشت و زیبا، خوب و بد و رفتار صحیح (مورد قبول) و نادرست تمایز قایل شوند. تاثیر جهانی شدن بر فرهنگ به این صورت است که؛ جهانی شدن باعث یک واگرایی فرهنگ در سطح ملی و یک همگرایی فرهنگ در سطح کلان و جهانی خواهد شد. برای درک این موضوع به این مطلب توجه کنید؛ رابرتسون جهانی شدن را «احساس یکی شدن» تعریف می‌کند. این مطلب می‌رساند که جامعه بشری در عصر جهانی شدن در حال هویت سازی نوین است و اگر این هویت سازی نوین صورت بگیرد به اجبار فرهنگهای پیشین مورد تهدید قرار می‌گیرند و رفته رفته این فرهنگهای پیشین کارکرد خود را از دست داده و احساس یکی شدن یا هویت سازی جهانی‏، فرهنگ را در سطح ملی به سوی واگرایی پیش خواهد برد و برعکس در سطح جهانی و کلان این فرهنگ در جهت همگرایی و شکل‌گیری خواهد بود.
۴) جهانی شدن و جامعه:
جهانی شدن در جامعه معاصر باعث سست شدن برخی از پیوندهای میان ملت‌ها و دولت‌ها و نیز باعث گسترش روابط فراجناحی و تقویت ظهور برخی پیوندهای جهان وطنی شده است. به طور کلی می‌توان تاثیر جهانی شدن بر جامعه را از چند جهت بررسی کرد که به آنها اشاره می‌کنیم: جهت نخست اینکه جهانی شدن تا حدود زیادی موجب تجدید جهت‌گیری سرمایه‌داری و فعالیت‌های دولت‌ها شده‏، و در نتیجه این روند موجب تقویت برخی دگرگونی‌ها در شکل ملت‌ها شده است. بویژه جهانی شدن باعث رشد فضاهای فراجهانی گرایش به تضعیف پیوندهای سنتی میان دولت و ملت ، شده است. بنابراین می توان چنین استنباط کرد که درعصر جهانی شدن، دنیای معاصر علاوه بر دولت ملی از مجموعه گسترده‌ای از قوم- ملت‌ها، ملت‌های منطقه‌ای و ملت های فراجهانی تشکیل شده است. و در واقع به طور خلاصه جهت اول تاثیر جهانی شدن بر جامعه را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد و آن این است که جهانی‌شدن باعث گسترش ملت‌ها شده است. جهت دوم این است که جهانی شدن باعث تقویت رشد برخی از همبستگی‌های بی قلمرو می‌شود که این پیوندها ممکن است در زمینه‌هایی مثل سن، طبقه اجتماعی، جنسیت، نژاد، مذهب و غیره گسترش پیدا کنند. مثال می‌زنیم؛ جهانی شدن باعث همبستگی‌های نژادی بویژه میان رنگین‌پوستان شده است. و یا باعث همبستگی‌های مذهبی، بویژه در جنبش‌های تجدید حیات شده است. جهت سوم جهانی شدن و جامعه این است که جهانی شدن باعث تقویت نسبی جهان وطن‌گرایی همگانی می‌شود برای توضیح مطلب به موارد زیر اشاره می‌کنیم؛ جهانی شدن باعث فعالیت‌‌های می‌شود که مربوط به کمک‌های انسان دوستانه برای دیگر جوامع می‌باشد‏، یا تلاشهای مربوط به همکاری برای توسعه، یا رشد و ارتقای حقوق بشر، و یا ظهور جنبش‌‌‌ جهانی حفاظت از محیط زیست، و برانگیخته شدن ادواری فعالیت‌‌‌‌های صلح طلبانه از جمله تاثیرات جهانی‌شدن بر جامعه است. جهت چهارم اینکه جهانی شدن و تماس‌های گسترده میان فرهنگی در متن جهانی شدن باعث شکل گرفتن هویت دو رگه‌ای در میان مردم جوامع می‌شود، یعنی در این صورت اشخاص هویت‌های دو رگه‌ای دارند و مایل به حفظ هویت خود نیستند.
۵) جهانی شدن و دانش:
به طور کلی می‌توان تاثیر جهانی شدن بر دانش را در چهار مقوله معرفت شناسی، هستی شناسی، روش شناسی و زیباشناسی بررسی کرد. حال به بررسی هر کدام از این مقوله‌‌ها می‌پردازیم:
▪ مقوله اول معرفت شناسی:
در این مقوله جهانی شدن اولاَ باعث عقل گرایی پایدار شده است یعنی عقل‌گرایی به عنوان بانفوذترین معرفت شناسی در روابط اجتماعی نوین تلقی شده است. ثانیاَ جهانی شدن و ظهور روابط فوق قلمروگرایی باعث تقویت واکنش‌های ضد عقل‌گرایی مثل محیط زیست و پسامدرنیسم شده است. برای درک بهتر کلام باید مفهوم محیط زیست گرایی و پسامدرنیسم را توضیح دهیم؛ منظور از محیط زیست‌گرایی نوعی واکنش قابل توجه در تاریخ معاصر در برابر معرفت شناسی عقل‌گرای حاکم است که هواداران محیط زیست در درجه اول مخالف انسان محوری و انگیزه ناشی از آن به منظور کنترل طبیعت برای هدف‌های انسانی هستند، و در واقع انسان اندیشه‌ورز تابع طبیعت است و تمایلات انسان نیز به نفع سلامت زیست محیطی کنار گذاشته می‌شود. و منظور از پسامدرنیسم این است که این دیدگاه نوع معرفت شناسی کل دانش را وابسته به زمان و مکان و همچنین اشخاص خاصی می‌داند که آن را می‌سازند. و در واقع پسامدرن‌ها با ادعاهای علمی درباره واقعیت‌های عینی و همچنین دیدگاه‌های ابزارگرایی مبنی بر این که هدف اصلی دانش مشکل‌گشایی تکنیکی است‏، مخالف هستند. و از نظر آنها برداشت‌های عقل گرایانه درباره عینیت علمی- همانند هر نوع ادعای مربوط به دانش- نوعی اسطوره است که هیچ گونه حقیقت مطلق درباره آن‌ها وجود ندارد. اما تاثیر سومی که جهانی شدن بر دانش در مقوله معرفت شناسی داشته است این است که جهانی شدن موجب تقویت گسترش عقل‌گرایی بازتابی شده است. اما عقل‌گرایی بازتابی چیست؟ ما سعی ‌می‌کنیم عقل‌گرایی بازتابی را در چند جمله توضیح دهیم؛ تعدادی از جامعه شناسان اصطلاح بازتابی بودن را برای توصیف اندیشه عقل‌گرا که بشدت خودآگاه‎، خود پیگرد و خود انتقادی است، به کار برده اند (بک، ۱۹۹۴؛ گیدنز، ۱۹۹۴). عقل‌گرایان بازتابی «پیش از آن کاری را بدون تفکر انجام دهند، درباره آن تامل می‌کنند» (اسمارت، ۱۹۹۳: ص۳۳). در واقع عقل‌گرایی بازتابی به ادعاهای دانش عقل‌گرا اعتماد کمتری دارد و موجب کاهش اعتقاد به طرح‌های پژوهشی نوین برای پیشرفت مداوم از طریق کاربرد خرد انسان شده است.
▪ مقوله دوم هستی شناسی:
مقوله دومی که به تاثیر جهانی شدن بر دانش اشاره دارد، مقوله هستی شناسی است. جهانی شدن در این مقوله باعث تغییراتی در مورد تصورات مربوط به زمان و فضا شده است؛ جامعه شناسی به نام رولاند رابرتسون جهانی شدن را گسترش «حوزه و عمق آگاهی درباره دنیا به عنوان مکانی واحد» تعریف کرده است. در عصر جهانی شدن افراد گرایش کمتری به تفکر درباره زمان با مراجعه با فاصله دارند. و در واقع جهانی شدن گرایش به دگرگون کردن هستی شناسی زمان از پیوند میان زمان و فاصله به پیوند میان زمان با سرعت را داشته است. برای درک بهتر مطلب مثال می زنیم؛مثلاً مسافران هوایی معمولاً درباره سرعت پرواز خود به تفکر می پردازند تا درباره فاصله ای که طی خواهند کرد. یا در ارسال نمابر و پست الکترونیکی ما بیشتر روی سرعت ارتباطات توجه داریم تا فاصله ارسال اطلاعات. به طور کلی می توان چنین گفت که جهانی شدن باعث شتاب بخشیدن به زندگی شده است و تجربه پر بودن زمان (فرصت نداشتن) را تشدید کرده است، که این امر باعث «فشار روحی» در عصر جهانی شدن می شود.
▪ مقوله سوم روش شناسی:
روش شناسی به شیوه هایی اطلاق می شود که دانش را می سازیم؛ یعینی اصول و شیوه های تحقیق. در این مقوله جهانی شدن باعث شده است که بسیاری از ابزارها و برنامه های آموزشی انتشار فراجهانی پیدا کنند، زبان انگلیسی به وسیله ای فرامرزی برای ارتباطات تبدیل شود. علاوه بر این تغییرات و دگرگونی‌ ها جهانی شدن باعث شده که دانش آموزان و دانشجویان بخشی از آموخته های خود را از کتاب های درسی فراجهانی بدست آورند و یا تصمیم به تحصیل در خارج از کشور بگیرند. در واقع جهانی شدن ماهیت سواد را به طوربنیادی گسترش داده است به عنوان مثال در عصر جهانی شدن توانایی کارکردن با کامپیوتر به اندازه توانایی خواندن و نوشتن با مداد و کاغذ اهمیت دارد.
▪ مقوله چهارم زیبایی شناسی:
در این مقوله جهانی شدن
ـ اولاً انتشار شکل های خاصی از هنر را در دنیا تسهیل کرده است، بعنوان مثال برخی از انواع موسیقی، رقص، فیلم ، لباس و… به نقطه اوج مد در همه قاره ها تبدیل شده و از سوی بیشتر محافل سراسر جهان مورد تحسین قرار گرفته است.
ـ ثانیاً: جهانی شدن به تقویت تلفیق در هنر منجر شده است؛ بعنوان مثال دو موسیقی دان از دو کشور متفاوت سعی دارند با همکاری یکدیگر سبکی جدیدی در هنر موسیقی بوجود آورند. یا در یک کشور برنامه تلویزیونی برای دیگر کشورها اجرا می شود.
ـ ثالثاً: جهانی شدن باعث ایجاد مقوله های جدید در هنر و سرعت بخشیدن به هنر شده است. برای مثال، می توان تصاویر طراحی شدن به وسیله کامپیوتر و نشانه تجاری جهانی را نام برد. و یا اغلب افراد تمایل بیشتری به ضرب آهنگ موسیقی الکترونیکی و تب و تاب فیلم های هیجان انگیز دارند.
۶) جهانی شدن و امنیت:
یکی از ابعاد دیگر جهانی شدن مسئله جهانی شدن و امنیت است. باید توجه داشت که جهانی شدن باعث پیامدهای مهمی در ابعاد گوناگون امنیت از جمله امنیت نظامی، بوم شناختی، اقتصادی، فرهنگی ، و روان شناختی انسان شده است، که این پیامدهها گاه مثبت بوده و گاه منفی. حال به ذکر این پیامدها می پردازیم.
اولین پیامدی که در بحث جهانی شدن و امنیت مطرح می شود، پیامد «صلح» است؛ یعنی اینکه جهانی شدن و وابستگی های متقابل جهانی باعث صلح بین کشورها شده است و این کشورها تمایل چندانی به جنگ با یکدیگر ندارند. و همچنین حکومت های جهانی، امکان کنترل تسلیحات و حل و فصل تعارض ها را افزایش داده است. بعنوان مثال هیچ کشوری نمی تواند بدون کسب اجازه از جوامع بین المللی اقدام به بهره برداری از انرژی سوخت هسته ای و یا موارد دیگر آن بکند. اما در کنار مسئله صلح، تکنولوژی های جهانی باعث شده که توانایی تخریبی جنگ افزایش یابد، به عنوان مثال در عصر جهانی شدن، کشورها به چنان امکانات و تسلیحات نظامی دست یافته اند که به راحتی می توانند مردم یک شهر را در یک لحظه قتل عام کنند.
پیامدی دیگری که در بحث جهانی شدن و امنیت از آن نام برده می شود پیامد «انسجام بوم شناختی» است. جهانی شدن موجب ترویج بیشتر آگاهی بوم شناختی شده است و فن آوری های جهانی شدن امکانات بهتری برای نظارت بر تغییرات زیست محیطی فراهم کرده اند، که این امکانات حفاظت از محیط زیست را تقویت کرده اند. اما در کنار این پیامد بسیاری از فعالیتهای جهانی بشدت آلوده کننده اند. و تغییرات بوم شناختی جهانی موجب عدم اطمینان و ترس شده اند.
از پیامدهای دیگر جهانی شدن که در بحث جهانی شدن و امنیت جا می گیرد، این است که سرمایه داری جهانی نقش مهمی در رشد سریع «رفاه» در کشورهای تازه صنعتی داشته است. اما پیامدهای منفی نیز در این مقوله چشمگیر بوده است از جمله اینکه تعداد کمی از کشورها به جایگاه کشورهای تازه صنعتی شده دست یافته اند، بازسازی اقتصادی در مواجهه با جهانی شدن اغلب فقر را افزایش داده است و یا شیوه‌های تجارت جهانی تاثیرات زیان بخشی را برکشورهای فقیر گذاشته است. ‏
از دیگر پیامدهای مثبت جهانی شدن ، ایجاد «ثبات مالی» برای سرمایه‌گذاری است اما این مقوله نیز پیامدهای منفی داشته است از جمله اینکه ناپایداری بازارهای مالی جهانی احساس عدم امنیت اقتصادی را به میزان چشمگیری افزایش داده است و یا بحران‌های تامین مالی جهانی هم بر اقشار‌ آسیب‌پذیر و هم بر سرمایه‌گذاران تاثیر منفی گذاشته است.
پیامد بعدی جهانی شدن در بعد جهانی شدن و امنیت، به وجود آوردن «اشتغال» و «فرصت‌های شغلی» است. بدین گونه که شرکت ها و صنایع جهانی میلیون‌ها شغل جدید بوجود آورده‌اند. اما این مقوله نیز پیامدهای منفی داشته است که از آن جمله می‌توان به بیکاری ها و نگرانی هایی که در مورد امنیت شغلی در اثر جابه جایی شرکت های جهانی‏ بوجود آمده، افزایش بیکاری در اثر بازسازی اقتصادی در مواجهه با جهانی شدن و رویگردانی سرمایه‌گذاری از اقتصاد «واقعی» که در اثر سرمایه‌داری مالی جهانی بوجود می‌‌‌‌‌آید‏، اشاره کرد.
دیگر پیامد جهانی شدن در بعد جهانی شدن و امنیت، شکل گیری یک «انسجام اجتماعی» است. این پیامد بدین گونه شکل می‌گیرد که جهانی شدن امکان گسترش همبستگی‌های فراجهانی گوناگونی را فراهم می‌کند و همچنین سازمان‌‌های غیردولتی فرامرزی اغلب خدمات اجتماعی مهمی را عرضه می‌کنند. اما پیامد منفی نیز در این مقوله وجود دارد و آن این است که روابط فوق قلمروی گاهی موجب تضعیف انسجام محلی و دولت- ملت‌ها شده است. و یا اینکه روابط فوق قلمروی گاهی جوامعی را بوجود آورده که فاقد قلمرو بوده است که این جوامع بدون قلمرو اغلب طرد کننده می باشند.
● جمعبندی مطالب:
آنچه را که در این نوشتار مورد بحث و موشکافی قرار دادیم می‌توان به صورت زیر جمعبندی کرد.
فرآیند جهانی شدن به معنای ابعاد جهانی پیدا کردن و یا دادن ابعاد جهانی به پدیده ها است و عواملی از جمله عقل‌گرایی‏، سرمایه‌داری‏، نوآوریهای تکنولوژیکی و قوانین و مقررات در پدید آمدن آن موثر بوده اند. جهانی شدن ابعاد زیادی دارد که به چند مورد از آنها اشاره می کنیم. در بعد جهانی شدن اقتصاد گفتیم که جهانی شدن اقتصاد باعث مصرف گرایی جهانی، ایجاد شکافهای طبقاتی و برتری سرمایه بر نیروی کار شده است. در بعد جهانی شدن سیاست و حکومت نیز به این نکته اشاره کردیم که جهانی شدن باعث تغییرات و دگرگونی‌هایی در سیاست و حکومت دولت‌ها شده است که از آن جمله می‌توان به از دست دادن حق حاکمیت و عقب‌ نشینی از رفاه گرایی دولتی اشاره کرد. در بعد جهانی شدن فرهنگ نیز گفتیم که جهانی شدن باعث واگرایی فرهنگ در سطح ملی و همگرایی فرهنگ در سطح جهانی و کلان شده است. در بعد جهانی شدن و جامعه نیز به این نتیجه رسیدیم که جهانی شدن باعث تقویت رشد برخی همبستگی‌های بی‌قلمرو‏ و شکل‌گیری هویت دورگه‌ای‏ شده است. آنچه که در بعد جهانی شدن و دانش نیز حاصل شد این بود که جهانی شدن تاثیر بسزایی در تغییرات و دگرگونی‌های دانش داشته است که از آن جمله می‌توان به پدیدار شدن واکنش‌های ضد عقل‌گرایی مثل محیط زیست و پسامدرنیسم ، عقل‌گرایی بازتابی، تغییر در تصورات مربوط به فضا و زمان، انتشار ابزارها و برنامه‌های آموزشی در سطح فراجهانی‏، تلفیق در هنر، و… اشاره کرد. اما در بعد جهانی شدن و امنیت نیز به این نکته اشاره کردیم که جهانی شدن باعث بوجود آمدن پیامدهای مثبت زیادی از جمله «صلح», «انسجام بوم شناختی»، «ثبات مالی»، «اشتغال» و «انسجام اجتماعی» شده است. اما در مقابل نیز گفتیم که برای هر کدام از این مقوله‌ها، جهانی شدن پیامدهای منفی نیز داشته‌ است که از جمله پیامدهای منفی آن می‌توان به افزایش قدرت تخریب تسلیحات نظامی، عدم اطمینان و ترس در اثر تغییرات بوم شناختی جهانی، افزایش فقر در بازسازی اقتصادی در مواجهه با جهانی شدن، احساس عدم امنیت اقتصادی در ناپایداری بازارهای مالی جهانی، فشار بر اقشار آسیب پذیر و سرمایه‌گذاران در بحران‌های مالی جهانی، بیکاری و نگرانی‌های مربوط به امنیت شغلی در جابه‌جایی شرکتهای جهانی، رویگردانی سرمایه‌گذاری از اقتصاد «واقعی» در اثر سرمایه‌داری مالی جهانی، تضعیف انسجام محلی و دولت- ملت‌ها در اثر روابط فوق قلمروی و… اشاره کرد.
نویسنده: علیرضا تاجریان
منابع:
۱- نگاهی موشکافانه بر پدیده جهانی شدن، یان آرت شولت، مترجم: مسعود کرباسیان، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، بهار ۱۳۸۲
۲- جهانی شدن و سیاست خارجی، داریوش اخوان زنجانی، تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت خارجه، چاپ اول، ۱۳۸۰
منبع : باشگاه تحلیل‌گران جوان آریا


همچنین مشاهده کنید