چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

دیوانه وار در بن بست


دیوانه وار در بن بست
● تكامل یوز
یوزپلنگ Cheetah هم از نظر ویژگی های ریختی و هم رفتاری یكی از تخصص یافته ترین گربه ها است. یوز تنها گونه ای است كه به روش تعقیب طولانی و با سرعت بالا شكار می كند و هیچ گربه سان منقرض نشده دیگری مجموعه سازش هایی كه این سرعت فوق العاده را امكان پذیر می سازند، نشان نمی دهد. دیدن یوز در اوج سرعت، خانواده گربه سانان را در موفق ترین شكل خویش تداعی می كند اما در واقع تكامل تنها در چند مورد، گربه هایی دونده آفریده است. گربه های تعقیب كننده كه در درخت خانوادگی گربه سانان نسبتا تازه وارد هستند مدتی كوتاه از پراكنشی جهانی برخوردار شدند. امروزه همه آنها به غیر از یوز مدرن منقرض شده اند.
همه گربه ها گوشتخوارند Carnivore كه معنی آن البته این است كه همگی گوشت می خورند. در واقع بیشتر گربه ها جز پوست، مو، استخوان و وعده های استفراغ آور علف چیز دیگری غیر از گوشت نمی خورند. در نتیجه تمام گربه ها سازش هایی در جهت فوق گوشتخواری، یعنی رژیمی غذایی متشكل از فقط یا تقریبا فقط گوشت، نشان می دهند.
پیش از آنكه درباره این سازش ها بحث كنیم اجازه دهید اصطلاح «گوشتخوار» را توضیح دهیم. گربه ها اعضای راسته گوشتخواران یعنی گروهی از پستانداران خویشاوند هستند كه كفتارها، سگ ها، خرس ها، خدنگ ها، زبادها، راكون ها و راسوها را دربر می گیرد. فك ها و شیرهای دریایی نیز به راسته گوشتخواران تعلق دارند هرچند گاهی در راسته جداگانه ای مختص خود قرار داده می شوند. با احتساب فك ها در راسته گوشتخواران ۲۶۴گونه منقرض نشده وجود دارد كه همگی نسبی مشترك دارند و در رژیم غذایی شان گوشت غالب است. این گونه ها به طور غیررسمی گوشتخوار نامیده می شوند اما بعضی گونه ها همچون خرس ها و راكون ها عملا همه چیزخوارند و تعدادی فقط از گیاهان تغذیه می كنند. برای مثال پاندای بزرگ عمدتا خیزران می خورد. به همین ترتیب هرگونه ای كه گوشت می خورد از جمله انسان را می توان گوشتخوار به حساب آورد اما این ویژگی گونه مورد نظر را عضوی از راسته گوشتخواران نمی سازد. چنانكه در مباحث زیست شناختی به كار می رود گوشتخواران گونه هایی هستند كه به راسته Carnivora تعلق دارد.
● منشاء گوشتخواران
قدیمی ترین اعضای راسته گوشتخواران نخستین بار حدود ۶۰ میلیون سال پیش ظاهر شدند. در مقایسه با گونه های چشمگیری كه بعدها در این راسته تكامل یافتند این نخستین گونه ها چندان تعریفی نداشتند. این گوشتخواران نیاكانی كه میاسیدهاMiacid نامیده می شوند درخت نشینانی ریزجثه بودند كه از نظر ظاهر به زبادهای genet امروزی شباهت داشتند و به احتمال قوی رفتارشان نیز شبیه آنها بود. میاسیدها، كوچك و چالاك با ستون فقراتی كشیده و انعطاف پذیر و دمی بلند در جنگل های انبوهی كه بر دنیایشان سایه انداخته بود، كسب و كار پررونقی داشتند. مغزشان كوچك بود و همچون زبادهای امروزی احتمالا پس از بلوغ عمدتا تك زی بودند و كل وظایف والدینی برعهده ماده ها گذاشته می شد. چنگال هایشان جمع شدنی بود و در شكار روی درخت به كارشان می آمد. هرچند همچون زبادهای امروزی احتمالا روی زمین نیز به دنبال خوراك می گشتند. میاسیدها شكارچیانی غیرتخصصی بودند یعنی از طعمه های كوچك همچون بی مهرگان، مارمولك ها، پرندگان و پستانداران كوچك تغذیه می كردند اما می توانستند با تخم، میوه، شهد و انواع دانه ها نیز گرسنگی شان را برطرف كنند.
میاسیدها نیاكان تمام گوشتخواران امروزی اند. شكافی عمیق در میان میاسیدها در اوایل تكامل شان انشعابی را پدید آورد كه به شكل دو زیرراسته بزرگ در گوشتخواران امروزی تجلی یافته است: گربه شكلان متشكل از خانواده های گربه مانند و سگ شكلان متشكل از خانواده های سگ مانند. زیرگروهی از میاسیدها به نام Vulpavine یا «اشكال روباه مانند» گروه نیاكانی گوشتخواران سگ شكل بود كه عبارتند از: سگ ها، خرس ها، فك ها، راكون ها و راسوها. خانواده دیگری به نام سگ خرس ها یا نیم سگ ها Amphicyonidae كه اكنون منقرض شده نیز در این انشعاب جای می گیرد. سگ خرس ها همانطور كه از نامشان برمی آید شبیه سگ هایی بزرگ و سنگین وزن با دست هایی قوی و خرس مانند بودند كه ران هایی ظریف تر و سگ مانند و دمی بلند داشتند. بزرگترین گونه در این خانواده به اندازه یك خرس گریزلی امروزی بود. سگ خرس ها تا حدود ۶ میلیون سال پیش زندگی می كردند.
زیرگروه دیگر میاسیدها یعنی Viverravine خانواده های گربه شكل را پدید آوردند كه عبارتند از: گربه ها، كفتارها، جنت ها و خدنگ ها. گربه شكلان نیز همچون سگ شكلان در پستوی تكاملی خود خانواده ای منقرض شده دارند. اعضای این خانواده كه Nimravidae نام دارند و دیرین گربه سانان یا گربه های «نیمراوید» نیز خوانده می شوند فوق العاده گربه مانند بودند به طوری كه اگر یكی از آنها امروزه وجود داشت فقط متخصصی در گوشتخواران سنگواره می توانست آن را چیزی به جز یك گربه تشخیص دهد. در واقع نیمراویدها قبلا در خانواده گربه سانان رده بندی می شدند. اما از زمان كشف آنها تاكنون به قدری تفاوت بین شان پیدا شده كه دانشمندان ترجیح می دهند آنها را در خانواده ای جداگانه قرار دهند.
نیمراویدها پیش از گربه های حقیقی پدید آمدند و قبل از آنكه آخرین نمایندگان این خانواده در اواخر دوره میوسن یعنی حدود ۷ میلیون سال پیش منقرض شوند نزدیك به ۲۵ میلیون سال در كنار گربه ها زندگی می كردند.
در میان نیمراویدها اشكالی به جثه یك گربه خانگی تا گونه ای به بزرگی یك خرس قهوه ای امروزی پیدا می شد. آنها نیز همچون گربه ها گوشتخوار مطلق بودند. در واقع گرچه عموما خانواده گربه ها به افزایش افراطی طول دندان های نیش آرواره بالا به شكل «خنجر» مشهورند، نیمراویدها بودند كه تخصص دندان خنجری را به اوج تكاملی اش رساندند. دندان های خنجری در گروهی از نیمراویدها از گونه ای به اندازه یك گربه خانگی با خنجرهایی به طول ۵ سانتی متر گرفته تا Barbourofelis، گونه ای به جثه شیر كه دندان های نیش عظیم اش هنگام بسته شدن دهان روی لبه استخوانی غلاف مانندی در آرواره پایین قرار می گرفت، ظاهر شدند.
جالب آنكه نیمراویدها شاید نخستین گروهی نیز بوده اند كه گونه ای دونده و یوزمانند را تجربه كردند.
در كنار اعضای دندان خنجری بسیار این خانواده دودمان دومی نیز از نیمراویدها تكامل یافت كه از چندگونه با دندان های نیشی تقریبا مخروطی شكل و عادی كه در گربه های حقیقی امروزی دیده می شود تشكیل می شد. در این انشعاب حدود ۳۰ میلیون سال پیش گونه ای به نام Dinaelurus ظاهر شد. چیز قابل توجهی از دینالوروس در آثار سنگواره ای باقی نمانده است. در واقع تنها چیزی كه از این گونه به جا مانده یك جمجمه است كه شباهت خیره كننده ای با جمجمه یوز دارد كاملا گنبدی با صورتی كه بخش پیشین آن كوتاه شده، حفره های گشاد بینی و دندان های نیش كوچك.
دینالوروس برخلاف نیمراویدهای دیگر كه عمدتا شكارچیان سنگین وزنی كمین گیر بودند احتمالا نوعی یوز اولیه بوده كه برای شكار طعمه هایش به سرعت بالا اتكا داشت. اینها فرضیاتی است كه اگر سنگواره های بیشتری پیدا نشود هرگز از درستی شان مطمئن نخواهیم شد گذشته از اینها به یاد داشتن یك نكته مهم است و آن اینكه دینالوروس یك نیمراوید بود نه یك گربه. دینالوروس نیای یوز یا هیچ گربه دیگری نبود و میلیون ها سال پیش از برتری یافتن گربه های حقیقی منقرض شد. پس از آن ۲۰ میلیون سال طول كشید تا نخستین یوز واقعی تكامل یابد.
لوك هانتر
ترجمه: كاوه فیض اللهی وطاهره رنجبر
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید