دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


مصری ها حتی از آخر خط هم گذشتند


مصری ها حتی از آخر خط هم گذشتند
داستان بحران اخیر غذا و انرژی که سراسر جهان را فرا گرفته است در امریکا همانند یک کتاب جیبی همه جا بر سر زبان است. اما وقتی به مصر می روید می بینید در جامعه یی که بسیاری از مردمش در شرایط بد و در مرز بدبختی زندگی می کنند قیمت غذا و سوخت تا چه اندازه می تواند عامل بی ثباتی باشد. اگر این افزایش قیمت ها به همین صورت ادامه داشته باشد آنگاه می توان انتظار داشت که غذا و سوخت سیاست را در کشورهای در حال توسعه از نو بسازند. درست همان گونه که ناسیونالیسم و کمونیسم در زمان های خود چنین کاری کردند.
چند سال پیش حسنی مبارک رئیس جمهور مصر مسیر اصلاحات اقتصادی را در پیش گرفت که طی سال های گذشته برای مصر ۷ درصد رشد اقتصادی به ارمغان آورد. امروز اما تمام آن رشد ۷ درصدی اقتصاد تحت الشعاع افزایش قیمت غذا و سوخت قرار گرفته و از بین رفته است.
بگذارید داستانم را از مغازه فروش گوشت ماکیان در ناحیه «شوبرا» که طبقه زیر متوسط مصر در آن زندگی می کنند، آغاز کنم. شاید به جرات بتوان گفت این مغازه معنی تازه یی به عبارت «گوشت، مرغ تازه» داده است. در این مغازه مشتری ها می آیند و یک جوجه زنده را از میان دیگر جوجه ها انتخاب می کنند. در مغازه دستگاه ذبح کننده یی وجود دارد که جوجه را سر می برد. پس از آن پرهای جوجه در دستگاه کندن پر کنده می شود و سرانجام جوجه با تمامی ملحقات آن به مشتری تحویل داده می شود. می توان گفت اوضاع صاحب این مغازه در سال های اخیر بسیار بهتر شده چرا که مردم تونایی مالی بیشتری برای خرید گوشت یافته اند. اما در خلال ۶ ماه گذشته قیمت گوشت مرغ دو برابر شده است. صاحب مغازه این افزایش قیمت را این گونه توضیح می دهد که؛«همه چیز گران شده. بهای برق، قیمت سوخت، مزد کارگر و حتی قیمت داروهای مورد نیاز برای جوجه ها افزایش یافته است. خلاصه همه چیز گران شده است.» برای مردم فقیر مصر که تقریباً ۴۰ درصد جمعیت مصر را تشکیل می دهند، خرید موادغذایی ۶۰ درصد بودجه ماهانه شان را تشکیل می دهد. گندم گران می شود تنها به خاطر اینکه کشاورزان امریکایی به جای گندم ذرت می کارند تا از آن به عنوان سوخت بیوفسیلی استفاده شود. بنابراین مصر که به واردات گندم از امریکا کاملاً وابسته است دچار مشکل می شود و این مردم فقیر هستند که بیشترین بها را می پردازند. این گونه می شود که این روزها دزدی نان در مصر امری عادی است که هر روز شاهدش هستیم. تا آنجا که به گوشت مرغ مربوط می شود صاحب مغازه می گوید این روزها مشتری کمتر شده و مغازه اش خلوت تر است. زنی که سراپایش را با یک چادر و برقع پوشانده بود شکوه می کرد که؛«باید به بچه ها گوشت بدهم اما از این به بعد فقط یک تکه کوچک سهم شان می شود.» در کنار مغازه مردی روی یک گاری چوبی مشغول فروش سیب زمینی است. زنی که مشغول جدا کردن سیب زمینی است و شوهرش ارتشی است می گوید؛«این روزها دیگر نمی توانیم سرگرمی داشته باشیم. خیلی ها اوضاع مالی شان خراب است. بعضی حتی توان تهیه غذا را ندارند.»
در گوشه یی دیگر یک نانوایی دولتی نان یارانه یی می فروشد. جماعت کوچکی جمع شده اند تا جیره روزانه شان را دریافت کنند. آن طرف تر یک نفر یک گاری چوبی که یک الاغ حملش می کند را از تکه های بیات نان پر کرده تا آن را به عنوان غذا حیوانات اهلی بفروشد. هیچ چیزی هدر نمی شود. در همین حین مجادله یی میان فروشنده سیب زمینی و یکی از مشتری ها برای پاسخ به این سوال که چه کسی بی وجدان تر است، آغاز شد. معلم یک مدرسه دولتی که باید برای تدریس فوق العاده به او پول داد چون به گفته خودش کلاس ها ۸۰ نفر جمعیت دارند و هیچ کس چیزی یاد نمی گیرد یا دکتر یک بیمارستان دولتی که برای اینکه درمانش را درست انجام دهد باید به او رشوه داد؟ کدام بی وجدان تر هستند؟
مساله اما این نیست که آنها عوضی هستند مساله این است که آنها تحت فشارند. آنچه اتفاق افتاده این است که معادله میان رژیم مصر و مردمش به هم خورده. دولت مصر زمانی به مردم می گفت، غذای ارزان، شغل ، آموزش و خدمات بهداشتی را برای شما تضمین می کنیم در عوض شما کاری به کار سیاست نداشته باشید. امروز اما این معامله فسخ شده است. حتی با وجود رشد اقتصادی سه سال اخیر مصر، دولت مصر هنوز نمی تواند با بهره گیری از یارانه و دیگر عوامل کنترل قیمت جلوی روند افزایش قیمت غذا و سوخت را که این روزها در مصر وجود دارد، بگیرد. اما هنوز بخشی از معامله دولت مصر با مردم پابرجا مانده است و آن اینکه؛ «در سیاست دخالت نکنید.»
از «شوبرا» از مسیر جاده یی که از میان بیابان می گذرد به سمت الکساندریا حرکت کردیم. بزرگراه مملو از اتومبیل است. برایم سوال است که این همه مصری چطور می توانند برای اتومبیل هایشان سوخت تهیه کنند؟ پاسخ این است که امسال دولت مصر تقریباً ۱۱ میلیارد دلار یارانه به بنزین و گاز شهری اختصاص خواهد داد. قیمت سوخت در مصر تنها ۳۰ سنت به ازای هر لیتر است. به نظر می رسد این به نفع فقرا است. البته با این فرق که فقرا اتومبیل ندارند و یارانه سوخت یعنی پول کمتر برای حمل و نقل عمومی. می خواهم چند آمار جالب به شما بدهم. کمی درباره این آمار و ارقام بیندیشید. امسال دولت مصر ۶ میلیارد دلار در بخش آموزش و ۳ میلیارد دلار در بخش بهداشت هزینه خواهد کرد. این رقم کمی کمتر از رقم یارانه سوخت است؛ این دام وحشتناکی است که دولت مصر در آن اسیر شده است. یارانه ها زمانی باید حذف می شد که قیمت غذا و سوخت پایین تر بود. اما حالا که قیمت غذا و سوخت افزایش یافته است، عواقب حاصل از حذف یارانه ها به منزله خودکشی سیاسی برای دولت مصر است. بنابراین در عوض این بخش های بهداشت و آموزش هستند که باید تاوان بدهند. اما خبر خوش درباره مصری ها این است که امروز تعداد بیشتری از مصری ها این توانایی مالی را دارند که مانند امریکایی ها زندگی کنند و خبر بد این است که امروز اکثر مصری ها دیگر حتی نمی توانند مانند یک مصری زندگی کنند. این اصلاً خبر خوبی نیست؛ نه برای آنها و نه برای ما.
توماس فریدمن
منبع؛ نیویورک تایمز
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید