یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

رالف والدو امرسون


رالف والدو امرسون
●۱۸۰۳
«رالف والدو امرسون» شاعر برجسته آمریكایی است كه مدت ها در مقام یك كشیش موحد به موعظه پرداخت. او در زادگاه خود «كنكورد» دایره ای ادبی تاسیس كرد و به پرورش تفكرات و اندیشه های نو پرداخت و در این راه از وجود بزرگانی چون «هنری دیوید ثورو» نویسنده مقاله معروف «نافرمانی مدنی» و همچنین «ناتانیل هاوثورن» در این انجمن بهره برد. او طی مسافرت های متعددی كه به انگلستان داشت موفق به ملاقات با «وردز ورث»، «كولریج» و «توماس كارلایل»،شد كه همگی از اندیشمندان و نویسندگان بزرگ زمان خود بودند و «امرسون» به مدت ۵۰ سال با «كارلایل» مكاتبه می كرد و به شدت تحت تاثیر اعتقاد او مبنی بر اهمیت والای نمادهای تاریخی قرار گرفت كه در جمله آثار او نمایان است. او مدتی طولانی نیز در جنبش ضد برده داری فعالیت می كرد و از مدافعان سرسخت حقوق زنان به شمار می آمد.«رالف والدو امرسون» (Ralph Waldo Emerson) در ۲۲ ماه مه سال ۱۸۰۳ در بوستون به دنیا آمد. او كه اجداد پدری اش همگی از روحانیون مسیحیت بودند به مانند پدرش تحصیلات اولیه اش را در بوستون و سپس كالج هاروارد گذراند و در سال ۱۸۲۱ فارغ التحصیل شد. در خلال همان دوران «امرسون» نشریه ای راه اندازی كرد كه بعدها دستمایه بسیاری از سخنرانی ها، مقالات و كتب او شد. در سال ۱۸۲۵ «امرسون» برای تحصیل در رشته الهیات به دانشگاه هاروارد رفت و اندكی بعد با دختر ۱۷ساله ای به نام «الن لوئیزا» ازدواج كرد كه مدتی بعد در اثر ابتلا به بیماری سل جان خود را از دست داد. او پس از فراغت از تحصیل برای اولین و آخرین بار به استخدام اداره مردم كلیسای موحدان بوستون درآمد و پس از مدتی كشیش مخصوص انجام آئین ربانی كلیسا شد.
او سه سالی را در این شغل گذراند اما به تدریج علاقه به شغل خود را از دست داد و اعلام كرد كه دیگر علاقه ای به انجام آئین های دسته جمعی ندارد ولی در عین حال هنوز به موعظه و سخنرانی علاقه مند بود. عاقبت اعتقادات و احساسات متناقض او سبب شد تا از مقام كلیسایی خود استعفا دهد و هیچ گاه نتوانست به آرزوی دیرینه اش یعنی معلمی و موعظه در یك زمان تحقق بخشد و شاید این به واسطه خللی بود كه در اعتقادش به وجود خدا پدید آمده بود.
او در سال ۱۸۳۲ به اروپا سفر كرد و با «ویلیام ووردزورث»، «ساموئل تیلور كولریج» و «توماس كارلایل» ملاقات كرد و همگی آنها لب به تحسین تفكرات و اندیشه های او گشودند با این حال سال ها بعد، نویسنده ای انگلیسی به نام «آلگرنون چارلز سوئین بورن» در اظهارنظری خشمگینانه «امرسون» را اینگونه تعریف كرد: «او تنها بوزینه ای چروكیده است كه برای ارتقای خود بر شانه های بزرگی چون «كارلایل» نشست.» «امرسون» پس از دیداری كه با نویسندگان هم عصر خود در انگلستان انجام داد به ایالات متحده بازگشت و به سخنرانی در باب تاریخ طبیعت، بیولوژی و تاریخ پرداخت و در سال ۱۸۳۵ با «لیدیا جكسون» ازدواج كرد و تا آخر عمردر كنار او در روستایی به نام «كنكورد» در ایالت ماساچوست زندگی كرد. «امرسون» اولین اثر مكتوب خود را تحت عنوان «طبیعت» در سن ۳۳ سالگی خلق كرد كه مجموعه ای از مقالات او طی سال های پیشین بود. او در این كتب عقاید و اندیشه های خود را بیان كرد و به تاكید بر «فردگرایی» پرداخت و حاكمیت سنتی را رد كرد. او در «طبیعت» همگان را به احساس «لذت ارتباطی اصیل با جهان آفرینش» دعوت كرد و بر مفهوم «وجود بی نهایت یك فرد» تاكید كرد. «هر مخلوقی، مفرد است و لازم است كه در كنار هم و در هماهنگی با طبیعت به حیات خود ادامه دهند. آفرینش در كالبد همگی، جریان دارد.
پس من ذره ای از آفرینشم. من ذره ای از خدایم.» او طی مقالات جنجال برانگیزی با عناوین «دانشجوی آمریكایی» و «سخنی با دانشكده الهیات» به نقد روشنفكران هاروارد پرداخت و درباره رواج آن دسته اعتقادات بی هویت كه به مسیحیت نسبت داده می شود، هشدار داد و در مقابل سال های سال از سوی دانشگاه هاروارد طرد شد اما پیام او بسیاری از جوانان مشتاق را به خود جذب كرد و تعداد اعضای انجمن موحدان را كه زیر نظر كشیشی به نام «میج» اداره می شد، افزایش داد. «امرسون» در سال ۱۸۴۰ برای راه اندازی مكان گفت وگویی برای بیان نظریات مختلف در باب اصلاحات اجتماعی به «مارگارت فولر» كمك های شایانی كرد. او در سال ۱۸۴۱ بسیاری از سخنرانی ها و نوشته های خود را تحت مجموعه ای به نام «مقالات» به چاپ رسانید و در پی آن جلد دوم «مقالات» و «خطابه هایی در باب طبیعت» را منتشر كرد.
او در این آثار خوانندگان را به «اعتماد به نفس» دعوت می كند و به آنها توصیه می كند كه از استعدادهای ذاتی خود بهره برند و از آنها برای خودشناسی استفاده كنند و در این راه از الهامات طبیعت غافل نشوند. «امرسون» در دهه ۵۰ به سخنرانی تمام وقت بدل شد و طرفداران بسیاری یافت. «سلوك زندگی» و «جامعه و فردیت» نام آثار بعدی او است كه با موفقیت فراوان همراه شد و سرانجام «امرسون» در ۲۷ آوریل ۱۸۸۲ در زادگاه خود چشم از جهان فرو بست.
گردآوری و ترجمه: فرهاد كاوه
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید