دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

پرتوهای پرفروغ غدیر خم


پرتوهای پرفروغ غدیر خم
● از غار حراء تا غدیر خم
تا زد نبی به نام علی نقش رهبری نقش مخالفان همه، نقش برآب شد
بر جن و انس، رهبر و مولاو پیشوا بعد از نبی، به امر خدا، بوتراب شد
آنها كه بود در دلشان كینه علی دلهایشان زآتش حسرت كباب شد
هر بنده‏ای كه دامن مهر علی گرفت فارغ زهول و وحشت روز حساب شد
هر كس كه گشت داخل فیض ولایتش ایمن به روز حشر، ز بیم عذاب شد
نوروز شیعیان جهان، عید مرتضی است روزی كه شادمان، دل ختمی مآب شد(۱)
بعثت نبی اكرم (ص) و ظهور اسلام در جهان را می‏توان برجسته‏ترین تحول در تاریخ زندگی انسان‏ها تلقی كرد، خاتم رسولان برای نشر، گسترش، معرفی و تثبیت این آیین آسمانی بر اساس تعالیم وحی و موازین معجزه جاویدش یعنی قرآن كریم، زحمات زیادی را متحمّل گردید امّا استمرار، تكمیل و تتمیم برنامه‏های نبوت، به امامت و رهبری ائمه هدی بستگی داشت كه رویداد روشنی بخش غدیر این مهم را تحقق عینی و عملی بخشید و وقوع آن با توصیه‏ای از سوی خداوند متعال به خاتم رسولانش یعنی حضرت محمد(ص) اتفاق افتاد.
ختم كننده رسالت فرستادگان الهی در زیر باران تهمت و مخالفت و مخاصمت بنای امتی مسلمان و واحد را پی‏ریخت، نخستین افراد این جامعه موحّد یعنی حضرت خدیجه و مولا علی(ع) به حضرتش ایمان آوردند و حمایت از اندیشه، آرمان و مبانی پیامبر را وجهه همّت خویش قرار دادند. هدف بعثت رسول اكرم(ص) بنیان نهادن امتی وسط بود، خدا و رسولش بر آن بودند كه بذر ایمان در دل‏های مؤمنان موقعی به بار می‏نشیند كه مجموعه شرایطی برای بالیدن آن فراهم گردد و در غیر این صورت بوستان روح افزای رسالت، وحدت، همدلی و همراهی خود را از دست می‏دهد و تند باد حوادث آن را دچار پژمردگی و خزان زدگی می‏نماید و در این حالت گلستان معطر نبوی نمی‏تواند نتایج مطلوب و رایحه معطر خود را عالم گیر سازد. از این روی پیامبر اعلام كرد آیینی كه وی آورده است همه مردمان جهان را مورد خطاب قرار می‏دهد و بین آنان از نظر نژاد، توانایی مالی، تشخص‏های قومی و قبیله‏ای تفاوتی قائل نمی‏گردد و صرفاً پرهیزگاری و فضیلت‏های معنوی عامل برتری‏های افراد است نه چیز دیگری.
در مكّه به رغم عداوت‏ها و خصومت‏های شدید، این جامعه پی‏ریزی گردید و با هجرت پیامبر از مكه به مدینه، آن حضرت در صدد گردید تا گسترش چنین امتی را جدی‏تر و استوارتر پی‏گیرد. جامعه‏ای كه نبی اكرم(ص) در مدینه پایه‏ریزی كرد در واقع صورت عملی تعالیمی بود كه حضرتش به نشر و تبلیغ آن مبعوث گردیده بود و طبیعی است كه ایشان باید برای اداره چنین امتی و نیز سرنوشت آتی آن حسّاس باشد. فریاد فرحزای وحی از سرزمین حجاز عبور كرده و به قلمروهای دیگر در آسیا و آفریقا رسیده بود، طی بیست و سه سال مجاهدت و استقامت حضرت محمد(ص) جامعه‏ای كه تشكیل آن آرزوی دیرینه ایشان بود، شكوهمندانه شكل گرفت اما اكنون آن فرستاده الهی در آستانه گذر از جهان فانی به سوی جهانی ابدی است و باید هرچه زودتر دعوت حق را لبیك گوید و زینت بخش قدسیان در سرای دیگر گردد، آیا این نهاد نوپا را كه با مشقتی وافر پدید آورده است در این لحظات آخر رها سازد و در موقعی كه اشرافیت زخم خورده جاهلی، امپراتوری‏های ایران و روم و منافقین داخلی كمر به فروپاشی آن بسته‏اند تا پیامی را كه هر روز پرطنین‏تر می‏گردید و پوسته‏های زمان و مكان را می‏شكافت، آن را خاموش نمایند، نسبت به اداره آن تصمیمی نگیرد. بنابراین پیامبر در برابر این یورش‏های وحشیانه و توطئه‏های خطرناك می‏خواهد اقدامی جدّی بنماید.
امّا كیست كه بتواند تحمل چنین باری گران را داشته باشد، او كسی جز حضرت علی(ع) نمی‏باشد. در واقع این پیشگام راستین كه برای رهبری و امامت مورد تربیت و پرورش مستقیم شخص رسول اكرم (ص) قرار گرفت، جز او كسی نیست، هم او بود كه به مسایل و مشكلات دینی و علمی امت را پس از خاتم رسولان به صورتی بارز و چشمگیر پاسخگو بود و در هر زمان مناسب، حقایق اسلام و سنّت پیامبر را آشكار می‏ساخت. او تنها كسی بود كه در خانه خدا دیده به جهان گشود و در پرتو پرورش‏های پرمایه نبی اكرم (ص) نشو و نما نمود. برای او فرصت‏ها و زمینه‏هایی از همكاری با پیامبرو قدم جای رسولخدا(ص) نهادن پیش آمد كه برای هیچ یك از صحابه نزدیكان خاتم انبیاء و مسلمانان صدر اسلام اعم از مهاجرین و انصار پیش نیامد. شواهد و دلایل فراوانی از حیات در آمیخته پیامبر با امام امیرالمؤمنین (ع) در دست است و اثبات می‏كند كه آن رسول الهی، ایشان را به منظور رهبری جامعه پس از خود مهیا می‏ساخت آنگاه كه امام مظلومان و مؤمنان پرسش‏های خود را از پیامبر خاتمه می‏داد، خود رسول اكرم(ص) بحث‏ها را پی می‏گرفت و او را با تعالیم نورانی وحی آشنا می‏ساخت. با وی ساعات زیادی از شب و روز را خلوت می‏كرد و دیدگان امام اوّل را بر مفاهیم دین خدا، مشكلات راه و شیوه‏های عمل تا آخرین روز حیاتش باز می‏نمود. در پاسخ به این پرسش كه چگونه علی(ع) از طرف رسول خدا به مقام زعامت امّت انتخاب گردید، ابن عباس می‏گوید: زیرا علی(ع) پیش از همه ما به پیغمبر ملحق گردید و به وی ایمان آورد و پیوستگی و نزدیكی او به رسول خدا از همه ما شدیدتر و محكم‏تر بود.(۲) در جای دیگر از وی نقل شده است كه می‏گفت: نبی اكرم(ص) هفتاد وصیت به علی(ع) نمود كه به كسی غیر از او چنین وصایایی نكرد.(۳)
● ضرورت تعیین رهبری
در فرهنگ قرآنی و روایی و منابع تاریخی این واقعیت آمده است كه جامعه‏های بشری در همه شرایط رهبر و راهنما داشته‏اند و روزی بر انسان نگذشته است كه بدون مدیر زیسته باشد. حضرت رضا(ع) فرموده‏اند: هیچ امت و ملتی را نمی‏یابم كه بدون پیشوا به حیات و معیشت خود رسیده باشد. در كارنامه همه صالحان و شایستگان آمده است كه در زمان حیات خویش، هیچ‏گاه از تعیین جانشین برای خود غافل نبوده‏اند. آدم ابوالبشر وصی داشت، ابراهیم خلیل(ع) جانشین تعیین كرد، زكریای پیامبر وارث خواست، عیسی روح اللّه و موسی كلیم اللّه(ع) وصی و خلیفه داشته‏اند و رسول مكرم اسلام دوازده جانشین را با نام و نشان، كنیه و لقب معرفی نمود و این حدیث در منابع اهل سنت به عنوان روایت قطعی و متواتر آمده است در سیره سنت نبوی آمده است حضرت رسول اكرم(ص) هرگاه می‏خواست مدینه را برای هر موضوعی از جمله جبهه و جهاد، سفر عمره و حج ترك گوید جانشینی برای خود تعیین می‏نمود تا نماز جمعه و جماعت را برگزار نماید و در هیچ موردی بر خلاف این ضابطه عمل نشده است و حال چگونه برای پس از بدرود حیات خود كاری انجام ندهد. ده سال از هجرت پیامبر می‏گذرد. در خلال این مدت شالوده دین مقدس اسلام در پرتو كوشش شبانه روزی حضرت محمد(ص) و یاران باوفایش گذارده شده است. دامنه تعلیمات قرآنی به دیگر نقاط جهان رسیده است. اوضاع پریشان قبایل عرب با تدبیر خردمندانه نبی‏اكرم(ص) سامان یافته است. آتش فتنه‏ها، قتل‏هاخاموش شده و نغمه دوستی و برادری «انّماالمؤمنون اخوهٔ»، دل‏ها را به هم نزدیك ساخته و رشته استواری از اتحاد و هم بستگی پدید آورده است.
اقوام و طوایف بسیاری در پرتو دستورات سعادت بخش رسول خدا(ص) به آیین مقدّسش گرویده‏اند، دژهای مستحكم یهودیان معارض به پایمردی دلاوری رزمندگان اسلام گشوده شده است. سرداران فاتح لحظه به لحظه به دروازه‏های امپراتوری‏های ایران و روم نزدیك‏تر می‏شوند، قیام حكیمانه آخرین فرستاده الهی در برابر جاهلیت، بت پرستی و شرك، اجتماعات گوناگونی را به كیش اسلام فراخوانده است. اینك پس از عمری تلاش و كوششی ده ساله دور از موطن اصلی، پیشوای شصت و سه ساله اسلام مصمم است به منظور برگزاری مراسم حج به شهر مكّه سفر كند و برای آخرین بار در آیین عبادی سیاسی و نیز بزرگترین و مقدس‏ترین گردهم آیی مسلمین كه در ماه ذیحجه در اطراف خانه خدا تشكیل می‏گردد، حضور یابد. خبر تصمیم حضرت محمد(ص) به سفر حج و اعلام حركت آن وجود بزرگوار به سوی كعبه معظمه انبوهی از مسلمانان را همچون جویبارهایی به سوی مدینه سرازیر نمود. مردمانی كه از راههای دور و نزدیك طی طریق می‏كنند تا به حضرتش اقتدا كنند و هم سفرش باشند و افتخار برگزاری این سنّت مهم را در حضورش درك كنند.
● دریافت پیام وحی
پیامبر ضمن برگزاری مراسم حج، چگونگی انجام اعمال این عبادت دسته جمعی را به حاضران آموزش داده و در این زمینه میراثی گرانقدر را برای آیندگان برجای نهادند و بدین‏گونه برای نخستین بار مردم مناسك حج و اعمال آن را از پیامبرشان فرا گرفتند.(۴) پس از انجام اعمال حج، پیامبر پیاده همراه جمعیت به سوی مسجد خیف حركت كرد، آن حضرت از این كه توانسته بود فریضه حج را انجام دهد و به فرمان خدا عمل كند و مسلمانان را با این عبادت آشنا كند شادمان بود امّا موضوعی در ذهن مباركش نقش می‏بست كه به آن اندیشه می‏نمود، زیرا وظیفه دیگری را در نظر داشت و آن جانشینی پس از خودش بود. پیامبر همواره نگران بود كه مبادا پس از رحلتش در میان افراد جامعه اسلامی تفرقه ایجاد شود و اخوّت از میانشان رخت بربندد و دوباره تعصّب‏های قبیله‏ای زیان بار قبلی، گریبان گیر مردم شود. پیامبر به روشنی متوجه این واقعیت بود كه امت اسلامی به رهبری عادل، عالم و دلسوز و شایسته نیاز دارد كه اگر او بعد از وی زمام امور جامعه را قبول نكند تمام زحمات گرانبهایش بهدر خواهد رفت همچنین او خوب می‏دانست كسی باید این مسؤولیت خطیر را بپذیرد كه از آغاز زندگی لحظه‏ای عقاید و افكارش به شرك و ظلم آلوده نشده است.در دامن وحی بالیده و برای پیشبرد دین خدا پیشقدم بوده و در غزوات و نبرد با مشركان و منافقان سربازی شجاع و فداكار بوده است. در علم و معرفت و ایمان سرآمد مهاجر و انصار است و در قضاوت شخصی بی‏نظیر، امیال نفسانی را در تمامی عرصه‏ها مهار كرده است و بر آنها غالب آمده است. پیامبر در این فكر بود و همچنان آرام و با وقار در حال حركت و هنوز چند قدمی تا مسجد خیف باقی مانده بود كه ناگهان پیك وحی حضرت جبرئیل امین فرود آمد، رسول خدا(ص) از مردم فاصله گرفت، فرشته به سخن آمد و گفت: ای محمد خداوند به تو سلام می‏رساند و می‏فرماید: ای فرستاده‏ام زمان رحلت تو فرا رسیده است و كسی را از این كوچ ابدی گریزی نمی‏باشد. پس به عهدهای خود وفا كن، وصایا را با امت مسلمان در میان بگذار، آنچه از میراث انبیاء نزد توست همه را به وصی خود تسلیم كن كه او حجت من و ولیّ من پس از تو خواهد بود. مردم را از این امر مطلع گردان و میثاق مسلمین را با او محكم گردان و برایش بیعت بگیر.(۵) رسول اكرم(ص) در حالی كه به بیانات جبرئیل گوش فرا می‏داد، خطاب به وی فرمود: ای فرشته الهی، برای مردم و آینده آنان از منافقان واهمه دارم و خوف آن می‏رود كه پس از من امّت دچار پراكندگی و هزیمت شوند، از دین خدا خارج گشته و به دوران جاهلیت و شرك باز گردند كینه افرادی در ظاهر مسلمان را نسبت به او(حضرت علی(ع)) می‏شناسم و شدت خصومت مخالفان را احساس می‏كنم مگر این كه پروردگار، وی را از شرارت و نقشه دشمن حفظ كند و افزود ای جبرئیل از خداوند بخواه كه چنین مصونیتی را عنایت فرماید، پیامبر بعد از این مطالب به سوی جمعیت بازگشت و انبوه جمعیت همراه ایشان وارد مسجد خیف شدند تا نماز بگذارند.
رسول خدا(ص) نماز را اقامه نمود و تصمیم گرفت مكه را به قصد مدینه ترك كند، هنوز بر مركب خویش سوار نشده بود كه بار دیگر پیك وحی آمد و ندا داد: ای محمد، پروردگارت به تو درود می‏فرستد و می‏فرماید: پیام مرا به مردم برسان و به آنان بگو كه او پس از تو امام این امّت است. بگو كه هر كس رهبری او را به رسمیت بشناسد مؤمن است و كسی كه ولایت او را انكار كند كافر است. ای محمد به مردم بگو كه اطاعت از او پیروی از تو و متابعت از امر خداوند است و سرپیچی از فرمانش، نافرمانی كردگار است بگو كه مؤمنان به او اهل بهشت و كافران نسبت به او دوزخی‏اند.(۶)
پیامبر از جای خویش برمی‏خیزند، اصحاب به سوی ایشان می‏شتابند، رسول اكرم(ص) فرمودند:باید همه حركت كنیم و به سوی مدینه طی طریق می‏كنند. كاروان به مسیر خود ادامه می‏دهد تا به سرزمین «رابغ» می‏رسند كه تا منزل جحفه سه میل فاصله دارد. از این محل هم آن حج گزاران عبور می‏كنند و به توقفگاهی به نام «كراع غمیم» رسیدند در حوالی این مكان، غدیر خم قرار دارد كه كاروان به آن رسید. اینجا محل تقاطع مسیرها و راه عبور و نقطه جدا شدن مردم مصر،عراق، مدینه و نجد از یكدیگر است. پیامبر همراه جمعیت به بركه خم رسیده بودند كه جبرئیل خطاب به پیامبر(ص) این آیه را تلاوت نمود: «یا ایها الرسول بلّغ ما انزل الیك من ربّك و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته و اللّه یعصمك من النّاس انّ اللّه لایهدی القوم الكافرین؛(۷) ای فرستاده ما (ای پیامبر) آنچه را از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده است به مردم برسان. اگر چنین نكنی امر رسالت او را اذا نكرده‏ای. خداوند تو را از (شر) مردم حفظ می‏كند كه پروردگار، مردم كافر را هدایت نمی‏كند».
پیامبر با دریافت وحی با شادمانی از شتر خویش پیاده گردید و خدای را سپاس گفت و احساس نمود زمان حادثه مهمی فرا رسیده است و باید موضوع سرنوشت سازی را برای مردم آشكار سازد، از این جهت دستور داد كاروان‏ها توقف كنند و گروهی كه هنوز نیامده‏اند و عدّه‏ای كه جلو رفته‏اند به سوی غدیر خم بیایند و به آن جمع ملحق گردند. حوالی ظهر است و گرمای هیجدهم ذیحجه بیداد می‏كند. یكصد و بیست هزار نفر از مردم در آن جا جمع می‏شوند، مسلمانان در دریای افكار خود غوطه ور بودند و به این نكته می‏اندیشیدند كه چه موضوع حیاتی پیش آمده است كه باید در آن گرمای طاقت فرسا جمع شوند كه ناگهان مؤذّن فریاد زد نماز جماعت. از شدت خشونت هوای آن بیابان مردم بخشی از ردای خود را بر سر و قسمتی را بر زیر پا افكنده بودند. سلمان فارسی، ابوذرغفاری، مقداد بن اسود كندی و عمار یاسر برای پیامبر با استفاده از چوب درخت‏ها سایبانی با چادر برپا كردند. در زیر این فضای كوچك كه در آن بیابان سایه‏ای ایجاد كرده بود منبری از سنگ‏ها و رواندازهای شتران فراهم ساختند تا حضرت پیامبر اكرم(ص) وقتی بر روی آن می‏ایستد و خطابه می‏خواند بر همه مردم مشرف باشند.(۸)
حاضران برای اقامه نماز جماعت آماده شدند، طنین بانگ اللّه اكبر آنان را به سوی نماز فرا می‏خواند حضرت محمد(ص) نماز ظهر را با آن جماعت به جای آوردند. سپس در حالی كه آن انبوه جمعیت پیرامون ایشان حلقه زده بودند به سوی همان نقطه فرازینی كه قبلاً مهیا شده بود رفتند تا به آن افراد مسلّط باشند، از میان مردم همهمه‏هایی به گوش می‏رسید، همه در انتظارند تا مشاهده كنند پیامبر از پیك وحی چه پیامی برای آنان دارد، چشم‏ها به آخرین فرستاده خداوند دوخته شده است، نفس‏ها در سینه‏ها محبوس گردیده و بی‏صبرانه مشتاقند بیانات نبی اكرم(ص) را بشنوند. پیامبر بر فراز منبر مذكور قرار گرفتند و با سیمایی گشاده و بشّاش آن جمعیت چشم انتظار را از نظر گذرانیدند. از دیدگان مباركشان رحمت، محبت و عطوفت می‏بارید. وقتی سكوت معناداری بر صحرای غدیر حكم‏فرما گشت رسول خدا(ص) خطبه معروف خویش را بیان كردند.(۹)
● فرازهای فروزان
▪ پیامبر سخنان گهربار خویش را در یازده محور به شرح ذیل مطرح ساختند:
۱) حمد و ثنای الهی و ذكر صفات قدرت و رحمت حق تعالی و گواهی به بندگی خود در برابر ذات الهی.
۲) باید فرمان مهمی درباره علی بن ابی طالب ابلاغ كنم و اگر آن را نرسانم رسالت الهی را نرسانده‏ام.
۳) آن حضرت امامت دوازده امام بعد از خود تا آخرین روز دنیا را اعلام نمودند تا تمامی طمع‏ها درباره رهبری امّت قطع گردد. سپس به عمومیت ولایت ائمه بر تمامی انسان‏ها در تمامی زمان‏ها و مكان‏ها و نفوذ كلماتشان در جمیع امور اشاره كردند و نیابت تام آن ستارگان درخشان آسمان امامت را از خدا و رسولش در حلال و حرام و جمیع اختیارات اعلام كردند.
۴) برای آن كه هرگونه ابهامی از بین برود و دست منافقین و معاندین از هر جهت مسدود باشد در فراز چهارم خطبه، پیامبر اكرم(ص) با دستهای مبارك خویش بازوان امیرالمؤمنین را گرفتند و آن حضرت را از جای بلند كردند تا حدّی كه پاهای آن امام همام محاذی زانوان پیامبر قرار گرفت. در این حال فرمودند: «من كنت مولاه فهذا علیّ مولاه، اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله؛هر كس من نسبت به او از خودش صاحب اختیارترم این علی نسبت به او اختیار بیشتری دارد، خدایا دوست بدار هر كس علی را دوست دارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن می‏دارد و یاری كن هر كس او را یاری كند و خواركن هر كس او را خوار كند». سپس كمال دین و تمام نعمت را با ولایت ائمه اعلام فرمودند و بعد از آن خدا و ملائكه و مردم را بر رسانیدن این وظیفه مهم شاهد گرفتند.
۵ ) حضرت محمد(ص) با صراحت فرمودند: هر كس از ولایت ائمه سرباز زند اعمال نیكش سقوط می‏كند و در جهنم خواهد بود. بعد از آن بخشی از فضایل حضرت علی(ع) را برشمردند.
۶) حضرت جنبه غضب الهی را نمودار فرمودند و با تلاوت آیات عذاب و لعن، یادآور شدند: منظور از این آیات عده‏ای از اصحاب من هستند كه مأمور به چشم پوشی از آنان می‏باشم ولی بدانند كه خداوند ما را بر معاندین، مخالفین و خائنین و مقصرین حجّت قرار داده است و چشم پوشی از آنان در دنیا مانع از عذاب آخرت نمی‏باشد، سپس به فرمانروایان گمراهی كه مردم را به جهنّم می‏كشانند اشاره كردند.
۷) حضرت اثرات ولایت و محبّت اهل بیت را مورد توجه قرار دادند و فرمودند: اصحاب صراط مستقیم در سوره حمد پیروان اهل بیت عصمت و طهارت هستند، سپس آیاتی درباره اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنان را به شیعیان و پیروان آل محمد تفسیر كردند، همچنین آیاتی درباره اهل جهنم مطرح كردند و مصداق آنها را دشمنان ائمه دانستند.
۸ ) مطالبی درباره حضرت مهدی(عج) فرمودند و به اوصاف و شئون خاص حضرت بقیهٔ اللّه الاعظم حجهٔ بن الحسن ارواحنا فداه، اشاره كردند و آینده‏ای مشحون از عدل و داد به دست امام زمان را برای جهانیان مژده دادند.
۹) تأكید كردند پس از اتمام خطابه، شما را به بیعت با خودم و سپس بیعت با علی بن ابی طالب (ع) دعوت می‏كنم. پشتوانه این بیعت آن است كه من با خداوند بیعت نموده و علی هم با من بیعت كرده است.
۱۰) به احكام الهی توجه كردند از جمله این كه چون بیان تمامی حلال‏ها و حرام‏ها از سوی من امكان ندارد با بیعتی كه از شما درباره ائمه(ع) می‏گیرم به نوعی آن‏ها را تا روز قیامت بیان كرده‏ام. دیگر این كه بالاترین امر به معروف و نهی از منكر، تبلیغ پیام غدیر درباره امامان و امر به اطاعت از ایشان و نهی از مخالفتشان است.
۱۱) در آخرین مرحله خطابه، بیعت لسانی انجام شد. حضرت با توجه به كثرت جمعیت و شرایط غیرعادی زمانی و مكانی و عدم امكان بیعت با دست برای همه مردم فرمودند:خداوند فرمان داده است تا قبل از بیعت با دست، از زبانهایتان اقرار بگیرم. سپس مطالبی را كه می‏بایست همه مردم به آن اقرار می‏كردند، تعیین نمودند كه عصاره آن اطاعت از دوازده امام و عهد و پیمان بر عدم تغییر و تبدیل و بر رساندن پیام غدیر به نسل‏های آینده و غائبان از غدیر بود. در ضمن بیعت با دست هم محسوب می‏گردید. زیرا حضرت فرمودند، بگوئید با جان و زبان و دستمان بیعت می‏كنیم.
● بشارت ملكوتی
سخنان پیامبر به پایان رسید، هنوز اجتماع با شكوهی كه در صحرای غدیرخم شكل گرفته بود، از یكدیگر پراكنده نگردیده بود كه جبرئیل فرود آمد و به پیامبر بشارت داد و این آیه را تلاوت فرمود: «الیوم یئس الّذین كفروا من دینكم فلاتخشوهم واخشون الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتی و رضیت لكم الاسلام دیناً؛(۱۰) امروز كافران از بازگشت شما از دینتان ناامید شدند. از آنان بیمی به دل راه مدهید و از من بترسید امروز دین شما را به كمال رسانیدم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را دین شما برگزیدم.»
پس از اتمام خطابه غدیر دو خیمه برپا گردید كه در یكی رسول اكرم(ص) و در دیگری امیرالمؤمنین(ع) جلوس فرمودند. مردم دسته دسته وارد خیمه پیامبر می‏شدند و پس از بیعت و تبریك در خیمه حضرت علی(ع) حضور می‏یافتند و با آن حضرت نیز بیعت می‏كردند و مبارك باد می‏گفتند. زنان نیز با قراردادن ظرف آبی كه پرده‏ای در وسط آن بود بیعت می‏كردند، به این صورت كه امیرمؤمنان(ع) دست مبارك را در یك سوی پرده داخل آب قرار می‏دادند و در سوی دیگر زنان دست خویش را در آن ظرف می‏نمودند. در طول سه روز توقف در غدیر پس از ایراد خطابه، چند رویداد به عنوان تأكید و به نشانه اهمیت غدیر به وقوع پیوست از جمله پیامبر عمامه خود را كه «سحاب» نام داشت بعنوان افتخار بر سر مبارك امیرمؤمنان (ع) قرار دادند حسان بن ثابت با كسب اجازه از پیشگاه پیامبر، اوّلین شعر را درباره غدیر سرود. جبرئیل در شمایل انسانی ظاهر گردید و خطاب به مردم فرمود: پیامبر بر علی(ع) پیمانی گرفت كه جز كافر به خدا و رسولش كسی آن را بر هم نمی‏زند. مردی از منافقین چنین نجوا كرد: خدایا اگر آنچه محمّد می‏گوید از سوی توست سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذابی دردناك برما بفرست. در همین لحظات سنگی بر سرش فرود آمد و او را هلاك نمود و این معجزه غدیر تأیید الهی را بر همگان روشن كرد. پس از سه روز مراسم پرشور غدیر پایان یافت و آن روزها بعنوان «ایّام الولایه» در صفحات تاریخ نقش بست و خبر واقعه مذكور در همه شهرها انتشار یافت و بدین گونه خداوند حجتش را بر مردم تمام كرد.(۱۱)● حقیقتی استوار و ماندگار
حدیث غدیر از جهت سلسله راویان بسیار استوار است زیرا یكصد و ده نفر از اصحاب رسول اكرم(ص) كه در این برنامه حاضر بوده‏اند، روایت مزبور را بدون هیچ واسطه‏ای از پیامبر نقل كرده‏اند، هشتاد و چهار نفر از تابعین نیز به نقل آن اقدام نموده‏اند، دانشوران، مورخان و مفسّران از اهل تسنن نیز حدیث غدیر را با مدارك متعدد و معتبر در كتاب‏های خود آورده‏اند كه نام سیصد و پنجاه نفر از آنها را علامه عبدالحسین امینی در كتاب گران سنگ «الغدیر» آورده است بسیاری از مشاهیر علمای مسلمان در این‏باره كتابی مستقل نگاشته‏اند كه نام بیست و شش نفر از آنان با مشخصات آثارشان در كتاب الغدیر آمده است. فرهنگ نویسان نیز وقتی به واژه غدیر یا مولی رسیده‏اند، این رویداد را باز گفته‏اند بنابراین كوچكترین تردید و كمترین شكی در سند این حدیث وجود ندارد به علاوه رسول اكرم و امامان بزرگوار روز هیجدهم ذیحجه را یكی از اعیاد رسمی مسلمانان اعلام فرمودند تا مسأله غدیر هر ساله بازگو و یاد شود و به دست فراموشی سپرده نگردد. محمد عبدالغنی الحسن دانشمند اهل قاهره می‏گوید پیشآمد غدیرخم از حقایق ثابتی است كه جدل در آن راه ندارد. حدیث آن از روایاتی است كه شیعه و سنی بر آن اجماع دارد، حضرت فاطمه زهرا(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و نیز عبدالله بن جعفر بر این حدیث احتجاج كرده‏اند. حدیث مذكور از لحاظ درستی، تواتر و نیرومندی سند به درجه‏ای است كه نیازی به اثبات یا تأیید ندارد.(۱۲)
عبدالفتاح عبدالمقصود نیز نوشته است: حدیث غدیر حقیقتی است كه دستخوش باطل نمی‏گردد تابنده و روشن است. پرتوی از وحی است كه بر قلب رسول اكرم(ص) درخشیده است تا بوسیله آن حامی و دوست مخلص خود را در میان امّت و اصفیای برگزیده خود استوار كند. این حدیث حجتی نقلی است بر مقام و پایگاه امام و نیز نمایاندن حق پایمال شده‏اش. هر كس بخواهد ظالمانه و یا جاهلانه آن را به دروغ مخدوش كند باید ثابت كند كه در میان صحابه ابرار آیا می‏توان فردی را یافت كه به هنگام بر شمردن فضیلت‏ها، مزیت‏ها و ارزش‏ها، بر فرزند ابوطالب سبقت جوید.(۱۳)
سكوت حیرت‏انگیز تعدادی از مورّخان مشهور اسلام همچون طبری، ابن هشام، عزالدین ابن اثیر و... درباره واقعه غدیر خم سبب شده است كه مورخان بعد از آنان نیز غالباً یا واقعه را به سكوت بگذرانند یا در رویداد آن شك كنند البته این پندار كه سكوت تمام این مورخان مشهور از باب تقیه یا به پاس احترام افرادی یا مراعات احوال زمان بوده است با خرد و منطق، مطابقت ندارد چرا كه بسیاری از محدثین معروف خبر آن را به طرق و اسناد گوناگون نقل كرده‏اند بدون آن كه تمایل شیعی داشته باشند، نه فقط مورخی مثل یعقوبی كه از شیعیان است آن را ذكر می‏نماید بلكه بلاذری در انساب الاشراف، ابن قتیبه در المعارف و حتی احمد حنبل در مسند و مناقب خویش به نقل آن پرداخته‏اند. ابن ماجه، ترمذی و نسایی و تعداد دیگری از مورخان و محدثان معروف نیز به درج آن روی آورده‏اند.
چنانچه در اشعار بعضی شاعران این اشارت‏ها آشكار و روشن قابل مشاهده است. البته كسانی چون ابن عساكر و ابن كثیر وجود این خبر را به هیچ وجه مستندی برای شیعیان تلقی نكرده‏اند. ابن كثیر گویا می‏خواهد وانمود كند كه تعریف پیامبر در حق علی(ع) در واقعه غدیر ظاهراً بیشتر برای اسكات كسانی بوده است كه از سخت‏گیری‏های امیرمؤمنان(ع) در امر صدقات یمن ناراضی بوده‏اند امّا در پذیرش این ادّعا جای تأمّل زیادی وجود دارد زیرا بر اساس آنچه ابن هشام و دیگران گفته‏اند پیغمبر در مكّه و قبل از حركت به مدینه جواب ناراضیان مذكور را داده بود.(۱۴) ضیاءالدین مقبلی متوفی به سال ۱۱۰۸ هجری می‏گوید اگر حدیث غدیر مسلّم نباشد هیچ امر مسلّمی در اسلام وجود ندارد.(۱۵) حقایق تلخی وجود دارد كه باید نسل حاضر بداند، نبی اكرم(ص) نسبت به وصایت و ولایت علی بن ابی طالب(ع) با منتهای صراحت وصیت كرد ولی عدّه‏ای آن را پشت گوش انداختند و اگر به فرمان مؤسس بزرگ اسلام گردن نهاده بودند، سرنوشت جهان اسلام جز آن بود كه شد و مسلمین هرگز گرفتار تفرقه و اختلاف نمی‏شدند و اتحاد و یگانگی، آنان را از بلاهایی كه به ایشان رسید حفظ می‏كرد. آری جوینده حقایق باید نكاتی را بداند، احساسات را به یكسو افكند، از خطاهای گذشته پند گیرد. به راستی اگر پیشینیان برگرد غدیر حصاری نكشیده بودند و در طول اعصار راهش را نبسته بودند اكنون فَیَضان آن سراسر گیتی را گرفته و جهانیان را از چشمه پربهره خود سیراب ساخته بود غدیر واقعه‏ای نیست كه صرفاً جنبه تاریخی داشته باشد و هر انسانی مكلّف است حق را در این زمینه بشناسدو به آن معتقد باشد. مضمون و مقصود این رویداد در هر لحظه از حیات جامعه اسلامی مصداق و مورد دارد و جوهر اصلی آن تعیین شكل صحیح رهبری است و مؤمن بودن به امامت پیشوای عادل و بیعت نمودن با رهبری عادل، مؤمن و پرهیزكار. از این رو حماسه غدیر چون مشعلی جاویدان در ذهن‏ها و زمان‏ها و اعصار تابندگی دارد.
● عیدی جاویدان خجسته
فرّخا عید دلپذیر غدیر كه جوان شد ازو زمانه پیر
پیر گیتی، جوانی از سر یافت از فرّ عید دلپذیر غدیر(۱۶)
رسول اكرم(ص) فرموده‏اند: برترین عید مسلمانان، عید غدیر است و امام صادق(ع) می‏فرمایند: روز غدیر خم برترین عیدهای امت
من است و آن روزی است كه خداوند در آن روز دین را كامل كرد.(۱۷) فیّاض بن محمد بن عمر طوسی می‏گوید در روز غدیر دیدم كه امام رضا(ع) جمعی از دوستان را برای صرف غذا به حضور پذیرفته بود، در آن روز با امكانات تازه‏ای غیر از آنچه در دیگر روزها در خانه امام بكار می‏رفت، میهمانان پذیرایی شدند و امام همواره فضیلت و عظمت آن روز و سابقه دیرینش را در تاریخ اسلام شرح می‏داد.(۱۸)
از نخستین سال پیدایش غدیر، مسلمانان بر حسب توصیه رسول اكرم و ائمه هدی این روز را عید می‏گرفتند و جشن‏ها برپا كرده و با شادمانی فرا رسیدن سالروز آن را به یكدیگر تبریك می‏گفته‏اند، به دیدن علما و سادات می‏رفته‏اند. به دعا و زیارت، كارهای نیك و استمالت از مستمندان، دستگیری افراد ناتوان و اطعام بینوایان می‏پرداخته‏اند و بر خویشتن و خانواده‏شان وسعت بیشتری داده و جامه‏های نو برتن می‏كرده‏اند. در خلال زمان‏های گذشته و سپری شدن قرن‏ها و ادوار تاریخی هر سال این عید خجسته ماجرای جاویدان خود را با طراوتی افزون‏تر جلوه‏گر می‏سازد و توجه جهانیان را به واقعه‏ای بسیار مهم و سرنوشت ساز كه در خود گنجانیده است، جلب می‏كند و بدین وسیله این یادگار ارزشمند اسلام و وصیت رسول اكرم(ص) در مورد خلافت و وصایت علی بن ابی طالب(ع) از دستبرد نسیان مصون مانده و غبار گذشت زمان از سیمایش سترده می‏گردد.
این عید صرفاً به شیعیان اختصاص ندارد و شواهد تاریخی نشان می‏دهد دیگر مسلمانان در برگزاری آن اهتمام می‏ورزیده‏اند. ابوریحان بیرونی دانشور مشهور ایرانی مربوط به قرن پنجم هجری، در اثر معروف خود، غدیر را از عیدهایی بر شمرده است كه همه مسلمین برپا می‏داشته‏اند و آن را جشن گرفته‏اند.(۱۹) ابن طلحه شافعی می‏گوید: غدیر عید است و یادگاری تاریخی زیرا روزی است كه پیامبر آشكارا و صریح علی(ع) را به مقام ارجمند امامت و رهبری بعد از خود، برگزید و با آن موقعیت رفیع، او را بر دیگر مسلمانان فضیلت بخشید.(۲۰)
دانشمندان معروفی از اهل سنت در آثار خود غدیر را عید نامیده‏اند و تأیید كرده‏اند این عید به دست‏بانی عالیقدر اسلام پایه گذاری شده و اختصاص به شیعیان ندارد. در آثار ادبی و اشعار شعرای عرب نیز تشبیهات زیبایی به شب‏های جشن عید غدیر دیده می‏شود.(۲۱) محقق برجسته لبنانی و عالم اهل سنت عبد اللّه علایلی چنین گفته است: عید غدیر جزء اسلام است. هر كس آن را منكر شود، اسلام را انكار كرده است.(۲۲) سید بن طاووس در كتاب الاقبال خود نقل كرده است در این روز چون مؤمنی را ملاقات كنی مستحب است تبریك گفته و بگوئید: الحمد للّه الّذی جعلنا من المتمسكین بولایهٔ امیرالمؤمنین و الائمهٔ علیهم السلام.
غلامرضا گلی زواره
۱. كتاب غم‏ها و شادی‏ها، ص ۳۵ ـ ۳۴.
۲. این روایت را حاكم در مستدرك به سند خود از ابواسحاق نقل كرده است.
۳. حافظ ابونعیم اصفهانی متوفی به سال ۴۳۰ هجری این حدیث را در كتاب حلیهٔ الاولیاء آورده است.
۴. درباره چگونگی برگزاری این مراسم توسط رسول اكرم(ص) بنگرید به فضائل الصحابه، احمد بن شعیب نسایی، مسند احمد بن حنبل، ج ۱، ص ۱۱۸ و ۱۱۹؛ ج ۴، ص ۲۸۱ و ۳۶۸؛ ج ۵، ص ۳۷۰، سنن ابن ماجه، محمد بن یزید قزوینی، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، ج ۱، ص ۴۳ مستدرك الحاكم، حاكم نیشابوری، ج ۳، ص ۱۰۹ و ۳۷۱؛ مجمع الزوائد، نورالدین میثمی، ج ۷، ص ۱۷ ؛ ج ۶، ص ۱۰۸ ـ ۱۰۴ ؛ ج ۹، ص ۱۶۴؛ المعیار و الموازنه ابی جعفر اسكافی، تحقیق شیخ محمد باقر محمودی، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۲ المصنف، ابن ابی شیبهٔ الكوفی، تحقیق سعید محمد اللحام، ج ۷، ص ۴۹۹ و ۵۰۳.
۵. الاحتجاج، ج ۱، ص ۶۷ ؛ طبقات، ابن سعد، ج ۳، ص ۲۲۵.
۶. الاحتجاج، ج ۱، ص ۶۷ ـ ۶۶.
۷. سوره مائده(پنجمین سوره قرآن)، آیه ۶۷.
۸. تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۶ ؛ كامل ابن اثیر، ج ۲، ص ۲۱۰.
۹. متن كامل این خطبه در كتاب احتجاج طبرسی آمده است.
۳۲. سوره مائده، آیه ۳.
۱۰. نك: بحارالانوار، ج ۲۱، ح ۳۷؛ الغدیر، علامه امینی، ج ۱، عوالم العلوم، ج ۱۵ و نیز بنگرید به احتجاج طبرسی، ج ۱، ص ۷۱، المنار، رشید رضا، ج ۶، ص ۲۶۴، سیره حلبی، ج ۳، ص ۳۰۲.
۱۱. حماسه غدیر، نگارش و گردآوری، محمد رضا حكیمی، ص ۳۶۰.
۱۲. همان، ص ۳۷۳.
۱۳. سیره ابن هشام، ج ۴،ص ۲۷۵.
۱۴. الدیر، ج ۱، فصل الكلمات حول سند الحدیث .
۱۵. دیوان طرب شیرازی، ص ۲۱۳.
۱۶. حماسه غدیر، ص ۳۸
۱۷. الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۷.
۱۸. آثار الباقیه، ص ۳۹۵.
۱۹. الغدیر، ج ۱، ص ۲۶۷.
۲۰. همان، ج ۱، ص ۲۶۹.
۲۰. الشیعه و التشیع، محمد جواد مغنیه، ص ۲۸۸.
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام


همچنین مشاهده کنید