پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

غدیر، اسلام را از آفتهای فکری مصون داشت


غدیر، اسلام را از آفتهای فکری مصون داشت
«غدیر» سرفصل نوینی در حیات اسلام است. در این رخداد رهبری جهان اسلام بعد از رحلت پیامبر(ص) مشخص شد.
بدیهی است، امکان هدایت اسلام پس از پیامبر(ص) باید توسط فردی به دست گرفته شود که با تمام وجود اسلام را درک کرده باشد و امام علی بن ابیطالب، بهترین جانشین برای پیامبر خداست، کسی که از ابتدای رسالت پیامبر(ص) ایشان را همراهی کرده است.
برای روشن شدن برخی پرسشها در رابطه با مسأله غدیر، به سراغ حجة الاسلام سیدابوالقاسم حسینی (ژرفا) می رویم تا در مورد این روز تاریخی بیشتر بدانیم. استاد حسینی (ژرفا) شش سال است به امر ترجمه اثر معروف و برجسته مرحوم علامه امینی، «الکافی» مشغول است.
این گفتگو را بخوانید.
▪ جناب آقای حسینی، همان طور که می دانید «غدیر» در دیدگاه مذهبی شیعیان جایگاه ویژه ای دارد. به عقیده شما، جریان فکری پس از واقعه غدیر چطور تا امروز ادامه پیدا کرده است؟
ـ آنچه ما در زمان رسول خدا(ص) و ۲۳ سال رسالت ایشان از اسلام می بینیم، هنوز شکل واقعی خودش را پیدا نکرده و علت آن هم این است که آداب و رسوم و باورها چه در بخش آداب و رسوم زندگی مردم و چه در بخش زیربنایی و نهادی، هنوز تحت سیطره دوران جاهلیت است و اسلام در این دوره فقط موفق می شود بخشی از آن باورهای نادرست را اصلاح کند و بخشی از پایه های یک زندگی و باور جدید را بنیاد بگذارد. بنابراین، آنچه در پدیده ای به نام امامت می شناسیم، در حقیقت قوام دادن آن پایه ای است که پیامبر(ص) استوار کرده است. این مسأله در همه حرکتهای بزرگ تاریخ همین طور است که ما یک دوره شکل دهی نخستین داریم و بعد یک دوره قوام و استواری.
متأسفانه در بسیاری از نهضتها چه در زمان انبیای الهی و چه حرکت آزادیخواهان این آفت دیده شده که آن دوره استوارسازی به خوبی شکل می گیرد، به دلیل اینکه هنوز آغاز راه است و صاحب نهضت مستقیم میان مردم هست، ولی بعد از او تفرقه ها شکل می گیرد و دنیا خواهی ها دیده می شود و نقش دشمنان بیرونی هم دست به دست هم می دهد و سبب می شود که آن مسیری که بنا بوده ادامه پیدا کند، به بیراهه کشیده شود.
در دوره معاویه امپراتوری گری وارد حکومت اسلامی می شود و در حقیقت گویی که قیصرها بر سر کار آمده بودند و نوع زندگی، عادتها و آداب مردم توسط اکثر اندیشمندان یهود تغییر کرد.اسرائیلیات و خرافه های یهودی را به دین اسلام وارد کردند که متأسفانه در روایات و تفسیرهای قرآن ما هم این آثار دیده می شود.
این مسائل موجب شد آن مسیری که اسلام در پیش رو داشت، تداوم پیدا نکند.
در این میان غدیر در حقیقت نقطه عطف است که مردم را به این خطرها آگاه می کند تا در روزگاران بعد، از این آفتها مصون بمانند و اگر غدیر نبود آن حرکت بالنده امامت و ولایت نمی توانست در طول تاریخ شکل بگیرد و همین مقدار که اسلام حفظ شده، حفظ نمی شد، برای همین هم در سوره مائده این آیه نازل شده که «الیوم اکملت لکم دینکم...» (من امروز دین شما را کامل کردم).
▪ چه آسیبها و تحریفهایی وارد غدیر شده است؟
ـ از جمله آسیبهایی که دیده می شود، دو نکته است: اول اتفاق بیرونی و دیگری اتفاق درونی. آسیب بیرونی و ظاهری که اتفاق افتاده این است که حتی ما شیعیان هم متأسفانه فکر می کنیم در روز غدیر پیامبر(ص) دست حضرت علی(ع) را بالا برد و فرمود: «من کنت مولاه و هذا علی مولاه» و بعد هم یک آیه نازل شد و تمام. در حالی که به این شکل نیست و ماجرای غدیر یک ماجرای طولانی است و خطبه غدیر، خطبه مفصلی است که در این خطبه پیامبر(ص) شروع می کند به توضیح سیر نهضت خودش و از مردم گواهی می گیرد که آیا من رسالتم را درست انجام داده ام؟ که مردم می گویند آری. بعد نسبت به آینده، مردم را هشدار می دهد و مردم قبول می کنند.
بعد می پرسد که آیا من بر شما بیش از خودتان ولایت ندارم؟ که می گویند آری و... این ماجرا یک صحنه کاملاً دراماتیک است که آغاز، وسط و پایان دارد. متأسفانه یکی از آفتهای ماجرای غدیر این است که خیلی از شیعیان هم فکر می کنند که این ماجرا در حد چند جمله کوتاه و از هم گسیخته است، اما نکته دوم که از آفتهای درونی غدیر است، این است که «ولایت» و «مولا بودن» را به معنای ولایت از جنس دوستی و یک رابطه عاطفی و احساسی گرفته اند. اما قرینه های بسیار زیادی هم به صورت درونی در خود ماجرای غدیر و هم به صورت بیرونی در کارها، رفتارها و گفتار دیگران دیده می شود که ماجرای غدیر ربطی به ولایت به معنای دوستی ندارد، بلکه هر چه هست مفهوم صاحب اختیار بودن و سرپرستی و اداره امور مردم است.
در طول تاریخ هم چه حضرت علی(ع) چه حضرت فاطمه(س) و چه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و بسیاری از صحابه به موضوع غدیر احتجاج و سوگند خواهی کرده اند و مردم را متوجه مسأله رهبری جامعه کرده اند و اگر محور آن واقعه بزرگ یک رابطه دوستی و عاطفی بود، این احتجاجها به وجود نمی آمد.
▪ در ماجرای غدیر به دو نکته مهم و اساسی تأکید شده: یکی ثبات وقوع این ماجرا و نقل جزئیات آن از طریق اسناد گوناگون و دیگری استفاده از محتوای غدیر در اثبات ولایت. در مورد این نکات توضیحی بفرمایید.
ـ البته اینکه این واقعه به صورت تاریخی اتفاق افتاده، محل مناقشه و جدل نیست. مرحوم علامه امینی در «الغدیر» از ۱۱۰ نفر از صحابه، ۸۴ نفر از تابعین و ۳۶۰ نفر از علمای بسیار برجسته اسلام که اهل سنت هستند، نام می برد که همگی اسناد ماجرای غدیر را به طرق گوناگون آورده اند و جز چند تن معدود در تاریخ، کسی نسبت به سند این ماجرا و تحقق وقوع آن شکی ندارد.
▪ یکی از برجستگیهای غدیر، نحوه اداره جامعه است، نحوه اداره جامعه آن روز را در مقایسه با جامعه پس از واقعه غدیر چطور ارزیابی می کنید؟
ـ هشدارهایی که پیامبر(ص) در ماجرای غدیر به مردم داد، متأسفانه تحقق پیدا کرد و وقایعی که ایشان به مردم گوشزد کرد، اتفاق افتاد و حکومت دینی از یک حکومت حقیقی و معرفتی دور شد.
متأسفانه پس از رحلت پیامبر(ص) بتدریج این حرکت به انحراف گرایید، به طوری که در حدود ۵۰ سال پس از ماجرای غدیر، امام حسین(ع) در واقعه عاشورا به شهادت رسید که گویی اصلاً اسلامی وجود نداشته و آن شعر یزید مصداق پیدا کرد که «نه وحی بوده نه خبری و نه رسالتی» و این مسأله واقعیت داشت، زیرا همه افکار و اندیشه ها عوض شد و حاکمان توانستند با مردم کاری کنند که نشانی از دین به معنای حقیقی باقی نماند. بنابراین، این سخن بعضی از استادان بزرگ کاملاً درست است که ما سه واقعه بزرگ در تاریخ اسلام داریم؛ اول هجرت پیامبر(ص)، دوم غدیر و سوم عاشورا. در حقیقت، عاشورا یک یادآوری خیلی استوار در ماجرای غدیر است و پس از این روز خونین، شاهد یک زایش دوباره در امر رهبری جامعه اسلامی هستیم.
▪ اما از بحث واقعه غدیر، در خصوص مسأله وحدت و انسجام ملی چطور می توانیم بهره بگیریم؟
ـ سؤال خوبی است. در توضیح آن باید بگویم طرح مسأله «غدیر » بهترین زمینه است برای وحدت امت اسلامی، برخلاف تصور عده ای که فکر می کنند اگر کسی به سراغ این مباحث می آید قاعدتاً باید یک شیعه سنتی متعصب باشد. اما در عین حال فکر می کنم که اگر وحدت بر مبنای شعار، کنگره، سمینار و... باشد، بیشتر به تفرقه منجر می شود. به عقیده من، راه درست وحدت این است که ما بپذیریم برادریم و بپذیریم که خواهران و برادران دینی هستیم، چه سنی و چه شیعه و همه ما امت اسلامی را تشکیل می دهیم. و تا این دید درون ما به یک باور تبدیل نشود، راه به جایی نخواهیم برد. مسأله دیگر اینکه غدیر یک اتفاق بسیار بزرگ است که اگر حقیقت آن را شیعه و سنی درک کنند، موجب نزدیکی خواهد بود، نه به این معنا که سنی ها شیعه شوند و یا ما شیعیان تابع اهل سنت شویم، بلکه وقتی خوب هم را شناختیم، رابطه خوبی هم می توانیم با هم داشته باشیم.
اگر ما (شیعه و سنی) به ارزشهای هم وقوف پیدا کنیم و درک متقابل داشته باشیم، همه می شویم امت واحد و هماهنگ که با هم زندگی می کنیم. غدیر مرکز ثقل طرح این حقایق است که ما را به هم نزدیک می کند.
▪ در طول تاریخ از چه کسانی به عنوان مهمترین مفسران غدیر یاد شده است؟
ـ در طول ۵ الی ۶ قرن اول که از ماجرای غدیر می گذرد، آثار خوبی در مورد غدیر نوشته شده که تقریباً مهمترین آنها در میان اهل سنت نوشته شده. در کتاب محمدبن جریر طبری در قرن سوم به نام «کتاب الولایه» که در منابع دیگر ذکر شده از هفتاد طریق به اثبات حدیث غدیر پرداخته است. کتاب دیگری که شمس الدین جرزی شافعی آن را نوشته و از ۸۰ طریق تاریخ حدیث غدیر را اثبات می کند. و در میان دانشمندان شیعه در این اواخر، مرحوم «سیدعبدالعزیز طباطبایی» کتابی نوشتند به نام «الغدیر فی التراث الاسلامی» که در حقیقت دایرة المعارف بسیار ارزشمندی است و ایشان مجموعه ای از کتابها، تاریخ نامه ها و آثاری در خصوص حدیث غدیر را به قلم سنی و شیعه در این کتاب جمع کرده است که برای اهل تحقیق کتاب بسیار مفیدی است.
▪ و نکته پایانی...
ـ از دوستان و علاقه مندان به مباحث دینی تقاضا دارم در خصوص مسأله غدیر تحقیق و مطالعه داشته باشند و در این روال شتاب آلود حاکم بر جامعه را که عمدتاً مسائل را شعاری و همراه با هیاهو مطرح می کند؛ تجدیدنظر کنیم. به عمق دین بپردازیم تا به درک حقایق اسلام و شیعه بیشتر برسیم. چه خوب است به لحاظ درونی و ذاتی رشد کنیم نه به لحاظ کمی. غدیر فرصت خوبی است که علمای ما به سنت ۱۰۰ سال پیش برگردند. در آن دوره، علمای ما وقتی مجالسی را در خصوص غدیر برپا می کردند مجالس اندیشه بود و شاعران اشعار بسیار محکمی در این خصوص می سرودند، اما در حال حاضر به نظر می رسد که این مسأله بزرگ کمرنگ شده، این واقعه بزرگ را دریابیم تا به عمق بیشتری در زندگی و دین برسیم.
ملیحه پژمان
منبع : روزنامه قدس