دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

فلسطین، بازنده اصلی جنگ‌های اعراب و اسرائیل


فلسطین، بازنده اصلی جنگ‌های اعراب و اسرائیل
”چهل سال از جنگ شش روزه اسرائیل و اعراب گذشت. به‌رغم آن‌که این جنگ در ژوئن سال ۱۹۶۷ انجام گرفت و با عقب‌نشینی و شکست اعراب و به اشغال درآمدن بسیاری از اراضی این کشورها از جمله فلسطین پایان یافت، اما تا به امروز اسرار نهفته و ناگفته در این جنگ وجود دارد اسراری که متعلق به زوایای مختلفی از این جنگ از جمله موضع‌گیری پشت پرده برخی از ابرقدرت‌های آن زمان است.“
روزنامه دارالخلیج با ارزیابی جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل یعنی جنگ سال ۱۹۶۷ در یک تحلیل با تیتری تحت عنوان ”فلسطین بازنده اصلی جنگ‌های اعراب و اسرائیل است“ می‌نویسند: ”تا به امروز در ارزیابی این جنگ و نتایج و پیامدهای آن صدها نشست و کنفرانس برگزار شده و هر بار نتیجه جدیدی از پایان این نشست‌ها به‌دست آمده است.
یک‌بار ضعف ارتش‌های عربی عامل اصلی این شکست عنوان شده است، بار دیگر ناکارآمدی فرماندهان این ارتش‌ها و بالاخره ضعف رهبران عربی و در رأس آن‌ها جمال عبدالناصر رئیس‌جمهور وقت مصر نیز از جمله عوامل شکست اعراب در این جنگ عنوان شده است. مدارک و اسناد موثق به‌دست‌ آمده و نیز اعترافات صریح بسیاری از رهبران نظامی و سیاسی اسرائیل، واقعیت این جنگ را به‌گونه‌ای دیگر نشان می‌دهد.
در تمامی این مدارک و اسناد سری که بسیاری از آن‌ها در آمریکا و برخی در کشورهای دیگر کشف، ضبط و منتشر شده‌اند به روشنی مشخص شده است که چهره کریه استعمار بی‌تردید در آغاز این جنگ و نتایج به‌دست آمده از آن نقش داشته است.“
در ادامه این تحلیل آمده است: ”مهم‌ترین دستاوردی که از این مدارک و اسناد سری کشف شده به‌دست آمده است آن بود که حداقل ماهیت عوامل اصلی آغاز این جنگ مشخص شد. قصد اصلی این تحلیل ریشه‌یابی این مسئله یعنی عوامل اصلی آغاز این جنگ و شکست آن نیست، بلکه هدف اصلی این مقاله رسیدن به جمع‌بندی از نتایج به‌دست آمده این جنگ و تأثیرگذاری این نتایج بر قضیه فلسطین است.
به‌رغم اعترافات صریح رهبران اسرائیلی به انجام برنامه‌ریزی‌ها و سازماندهی‌های گسترده برای انجام این جنگ، کشورهای غربی تلاش‌های گسترده‌ای را انجام داده‌اند که در طول این چهل ‌سال نشان دهند جنگ ۱۹۶۷ جنگ تحمیل شده علیه تل‌آویو بود و اسرائیل تنها در دفاع از خود وارد جنگ با کشورهای عربی شد.
مناخیم بگین نخست‌وزیر اسبق اسرائیل در آگوست ۱۹۸۲ طی مصاحبه‌ای با روزنامه نیویورک تایمز درباره مشارکت تل‌آویو در این جنگ می‌گوید: ”در ژوئن ۱۹۶۷ استقرار نظامی ارتش جمال عبدالناصر در سینا به‌گونه‌ای نبود که نشان دهد مصر درصدد حمله به اسرائیل است، باید کمی صادق باشیم و به خودمان دروغ نگوئیم، اسرائیل خود تصمیم گرفت وارد این جنگ شود و حمله را آغاز کند.“
اسحاق رابین نخست‌وزیر اسبق اسرائیل در فوریه ۱۹۸۶ طی گفت‌وگوئی با روزنامه لوموند فرانسه طی اعتراف صریحی در زمینه این جنگ می‌گوید: ”فکر نمی‌کنم که جمال عبدالناصر درصدد وارد شدن به چنین جنگی با اسرائیل بود و از سوی دیگر عبدالناصر در ۱۳ می ۱۹۶۷ تنها دو گردان از نیروهای خود را در سینا مستقر کرد، بنابراین هم مصری‌ها و هم اسرائیلی‌ها به‌خوبی می‌دانستند که دولت وقت مصر درصدد انجام جنگی علیه اسرائیل نیست.“ ژنرال حییم بارلیف رئیس ستاد مشترک اسرائیل در جنگ ۱۹۶۷ در گفت‌وگو با روزنامه معاریو در سال ۱۹۷۲ می‌گوید: ”اسرائیل به هیچ‌وجه پیش از آغاز جنگ شش روزه خود با کشورهای عربی و رأس آن‌ها مصر، با خطر و تهدیدی تحت عنوان کشتار و پاکسازی یهود در اسرائیل مواجه نبود و تل‌آویو نیز به هیچ‌وجه چنین احتمالی را از سوی مصر با کشورهای عربی وارد نمی‌دانست.“ مردخای هود فرمانده نیروهای هوائی جنگ ۱۹۶۷ اسرائیل با اعراب طی گفت‌وگوئی در سال ۱۹۷۸ با روزنامه هاآرتص می‌گوید: ”جنگ شش‌روزه اسرائیل با اعراب نتیجه ۱۶ سال برنامه‌ریزی و سازماندهی است. در طول این سال‌ها ما در حالی می‌خوابیدیم و بیدار می‌شدیم که به چارچوب اصلی و برنامه‌های تدارک‌دیده این جنگ فکر می‌کردیم، به‌عبارتی تمام خورد و خوراک ما پیش از آغاز این جنگ در طول این سال‌ها همین موضوع یعنی انجام جنگ سال ۱۹۶۷ و کسب موفقیت و پیروزی در آن بود.“
این روزنامه اماراتی در پایان این تحلیل خود می‌نویسد: ”دیدیم که تراژدی جنگ سال ۱۹۶۷ دقیقاً شبیه به تراژدی جنگ اخیر اسرائیل علیه لبنان است. این جنگ به بهانه دستگیری دو اسیر اسرائیلی از سوی حزب‌الله آغاز شد، اما در پایان و طی انتشار گزارش وینوگراد مشخص شد که پیش از این به مدت یک‌سال برای این جنگ برنامه‌ریزی شده بود و اهداف پشت پرده این جنگ هیچ ارتباطی با قضیه به اسارت گرفتن دو سرباز اسرائیلی از سوی حزب‌الله ندارد. بنابراین، این موضوع باید کاملاً روشن شود که جنگ‌های دوره‌ای و سابق اسرائیلی در منطقه، جزئی از طرح استعماری غرب و در رأس آن آمریکا برای گسترش و توسعه فعالیت صهیونیست‌ها در این منطقه بوده است.
نباید فراموش کرد که در پایان این جنگ‌ها به‌خصوص جنگ ۱۹۶۷، اسرائیل توانست بیت‌المقدس شرقی، کرانه باختری و غزه را به‌صورت کامل به اشغال خود درآورد و در پایان گرچه بسیاری از این مناطق اشغال‌شده اعراب چون سینا به صاحبان اصلی خود بازگردانده شد، اما بزرگ‌ترین ضربه اصلی را فلسطینی‌ها تحمل کردند.
امروز فلسطینی‌ها در بدترین شرایط سیاسی و اقتصادی موجود زندگی می‌کنند در حالی‌که حملات و تجاوزات مداوم اسرائیل علیه این مردم ادامه دارد تا به امروز اراضی به اشغال رفته فلسطین و در رأس آن بیت‌المقدس شرقی که در آن زمان تحت اداره اردن رهبری می‌شد به این مردم بازنگشته است.
تا به امروز قضیه آوارگان فلسطینی حل و فصل نشده است و صدها آواره فلسطینی که به دنبال جنگ ۱۹۶۷ از زمین‌های خود اخراج شدند و تا به امروز در اردوگاه‌های آوارگان فلسطینی خارج از فلسطین چون لبنان یا اردن به‌سر می‌برند با این خطر مواجهند که هرگز به وطن خود بازنگردند و آوارگی برای همیشه بازندگی آن‌ها عجین شود. اگر رهبران عربی از همان آغاز به قضیه ملی خود معتقد عمل می‌کردند امروز ما شاهد این شکست ننگین و پیامدهای خطرناک آن بر منطقه نبودیم.“
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید