دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


در ستایش بطالت


در ستایش بطالت
روی یك سیستم با چه شیوه هایی می توان كار كرد تا به شكل دلخواه درآید؟ وقتی دستگاهی (مثلاً یك تلویزیون از نوعی كاملاً جدید) می خریم، می توان به جای مراجعه به كتابچه راهنما هر دكمه را به چپ و راست چرخاند و با كلیدها آن قدر بازی كرد تا صدایی از آن درآید و تصویری پدیدار شود. در این شیوه، فرد بدون نیاز به داشتن دركی نظری از سیستم قادر است به آن مسلط شود، زیرا كنترل سیستم برای فردی با هوش متوسط و اطلاعات متعارف طراحی شده است.
در مقابل، چنانچه فرد میل داشته باشد خانه بسازد، یا فرم بینی و ظاهر دندان های خود را همزمان عوض كند، برای هر یك از این كارها نیاز به طرحی كلی بر اساس دركی جامع است. كلیت یك ساختمان را نمی توان به آسانی و بدون خراب كردنش تغییر داد. در تغییر سیمای انسان نیز جراحان چنانچه بدون دركی دقیق از هندسه، آناتومی و فیزیولوژی و در برابر داشتن طرحی غایی به عنوان الگو به ایجاد تغییر در شكل بینی و ترتیب قرار گرفتن دندان های فرد بپردازند، آن جمجمه و فك شاید قابل دستكاری مجدد نباشد. برخورد نوع اول تجربی و برپایه آزمایش و خطاهایی تكرارپذیر و طرز كار دوم مبتنی بر نظریه و دارای نتایجی ماندگار است.
آیا می توان دكمه های جامعه را محض امتحان چرخاند تا تصویر ابتدا كمی تیره تر و سپس كاملاً واضح شود، یا باید پیشاپیش مشخص كرد كه دقیقاً چه نوع تصویری می خواهیم؟ ما در تلاش برای تغییر این جامعه در یكصد سال گذشته بیشتر به كدام از این دو شیوه عمل كرده ایم؟
مجله كاوه در دهه ۱۹۲۰ در برلن در «برنامه عمل برای مدرنیزاسیون» تقریباً روی هر چیز قابل تصوری در فرهنگ و جامعه ایران دست می گذارد و به تغییر آن فتوا می دهد. آن برنامه خواهان تغییر در تمام جهات و جنبه های افكار و رفتار این ملت می شود، شاید جز در زبان مادری اش، آن هم لابد به این سبب كه با بخشنامه قابل تعویض به زبان های اروپایی نیست. امروز كه به آن مانیفست و امثال آن نگاه می كنیم، انگار نه انگار كه صد سال گذشته است. آش همان و كاسه همان. بی سبب نیست كه میل به ور رفتن با تمام جهات و جنبه های جامعه و فرهنگ در همه ما تا این حد قوی مانده است.
از جمله نكاتی كه در چند سال گذشته موضوع بحث شده تعطیلات است. كسانی می گویند تقویم هیچ كشوری تا این اندازه پر از تعطیلات نیست. چنانچه چهارشنبه در ایران تعطیل باشد، طی نزدیك به دو هفته كاری، ارتباط ایران با جهان سیاست و بازرگانی به یك دوشنبه و سه شنبه محدود خواهد شد، زیرا شنبه و یكشنبه ها در سراسر غرب و شرق تعطیل است. تعداد روزهای تعطیل ایران، سوای جمعه ها، به ۲۷ روز می رسد و اگر یكی از اینها نزدیك جمعه قرار گیرد بهمنی از تعطیلات سه و چهار روزه فرو خواهد ریخت (اصطلاح «بین التعطیلین» حاصل همین تقارن فرخنده است). منتقدان می گویند باید به این وضع پایان داد و فقط چند روز تعطیلات دینی وملی و همزمان و سراسری، ترجیحاً در گرم ترین روزهای تابستان در نظر گرفت.
اما بحث كه به تجدیدنظر در روزهای تعطیل می رسد، اختلاف های خرده فرهنگ ها عیان می شود. برخی می گویند تعطیلات نوروز كه برای افرادی به بیست روز هم می كشد بیش از حد طولانی است و بین دو تا پنج روز كفایت می كند. در مقابل، كسانی نظر می دهند كه باید یا تولد معصوم را تعطیل اعلام كرد یا وفات او را، نه هر دو را.
یكی از مواردی كه بحثی كاملاً فنی خودش را نشان می دهد (یا در واقع خودش را نشان نمی دهد) در تعیین عید فطر است. از آنجا كه در ایران تقریباً هر موضوعی خودبه خود حاوی جنبه هایی سیاسی و اسرارآمیز است، این نكته بدیهی اغلب نادیده می ماند كه در نخستین روز هر ماه قمری، هلال ماه نو در نیمه شمالی ایران مدتی بسیار كوتاه تر از آن دیده می شود كه بتوان اسم آن را یك روز كامل گذاشت. همچنان كه صبح هر روز در دهلی زودتر از تهران و در تهران زودتر از پاریس شروع می شود، شروع ماه قمری در آستارا نسبت به بندرعباس تاخیر دارد.
با توجه به اینكه تقویم قمری (با ۱۱ روز اختلاف در سال) با تقویم خورشیدی هماهنگی پذیر نیست (و كسی كه بنا به تقویم قمری ۹۱ سال سن دارد عرفاً ۸۸ ساله است) برای رفع مشكل تعطیل عیدفطر و بگومگویی كه هر سال پیش می آید فقط یك راه وجود دارد: تعیین دو روز در تقویم رسمی به این مناسبت.
جامعه از تعطیلات استقبال می كند، اما نه از هر نوع تعطیلی برای هر كس. در سال ۱۳۴۲ برنامه دبیرستان ها به این صورت درآمد كه هر صبح به جای سه درس، چهار درس باشد و دو تا بعد از ظهر به فوق برنامه اختصاص یابد. در عمل، چون فوق برنامه ای وجود نداشت آن دو درس بعد از ظهر دبیرستان ها تعطیل بود و پدر و مادرها دوست ندارند بچه ها ول بگردند. مدرسه مسئول است چراغ علم و دانش را فروزان نگه دارد، اما پیش از این كار موظف است بچه ها را در گوشه كناری جمع كند تا به خودشان و به دیگران و به اموال خصوصی و عمومی آسیب نرسانند. برنامه آزمایشی در سال تحصیلی بعد رها شد. سی سال بعد وقتی برنامه ترمی- واحدی راه انداختند باز هم فكر نكردند كه بچه ها در ساعت های تعطیل بین دروس باید كجا بروند و چه بكنند.
محمد قائد
منبع : روزنامه همشهری