شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

کم تحمل در برابر نقد


کم تحمل در برابر نقد
حد اقل یک قرن است که ملت ایران برای دستیابی به آزادیهای مشروع و ضابطه مند در تلاش است و نخبگان و فعالان سیاسی هزینه های بسیاری را پرداختهاند تا دولتمردان را وادار کنند تحمل شنیدن نقد منتقدان را داشته باشند .
این در حالی است که همواره مقاومت هایی جدی از سوی برخی دولتمردان در مقابل این تلاشها صورت گرفته و البته هر کدام از این مقاومت ها در برابر " پاسخگو کردن " دولتمردان با ادبیات و توجیهات مختلف صورت گرفته است. از این رو است که می بینیم یکی از شعارهای اساسی ملت ایران در جریان انقلاب اسلامی سال ۵۷ "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی " بوده است .
این شعار بدین معناست که ملت ایران اهمیت والایی برای آزادی قائل است و قانون اساسی نوشته شده توسط نخبگان منتخب ملت ایران نیز تصریح می کند هیچ کس تحت هیچ عنوانی حتی "استقلال" نمی تواند آزادی های قانونی مردم را از آنان سلب کند.
تجربه دوران پس از انقلاب و عملکرد بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز موید این امر است که آزادی از مطالبات اساسی ملت ایران بوده است. در شماره های گذشته نمونه ای از برخورد صبورانه و نقد پذیری حضرت امام (ره) را درباره روزنامه رسالت و مرحوم آیت الله آذری قمی شرح دادیم.
واقعیت نیز این است که نقد، به مفهوم براندازی نیست و بر عکس اگر مورد توجه قرار گیرد قطعا به دوام و ثبات یک حاکمیت کمک بسیاری می کند. اما از سوی دیگر باید به این نکته نیز توجه کرد که منتقدان یک رفتار و گفتار نباید نقد را با عصبانیت و براندازی اشتباه بگیرند. این همان نکته ای است که مقام معظم رهبری در طول چند ماه گذشته به صورت مکرر بر آن تاکید کرده اند .
متاسفانه مشکل نقد در کشور ما این است که هر دو سوی این ماجرا یعنی منتقدان و نقد شوندگان هر دو درباره این مفهوم بی مانند، دچار اشتباهات فاحش شده اند. از یک سو ممکن است افرادی نقد را ابزاری قرار دهند برای براندازی یک گروه یا یک فرد و از سوی دیگر نقد شوندگان نیز همه منتقدان خود را به چشم برانداز و کودتاچی نگاه می کنند. باید دقت کرد که نه براندازی و نه نگاه براندازانه داشتن به منتقدان هیچ کدام به توسعه و آبادانی کشور کمک نمی کند. آنچه باعث توسعه یک کشور می شود این است که همه طرف های ماجرا به هویت واقعی یک واژه نگاهی درست و غیر ابزاری داشته باشند .
امروز نیز اگر کسانی به دولت نهم نقد دارند، باید بسیار دقت کنند که نقدشان عالمانه، دلسوزانه و در جهت پیشرفت کشور باشد. سیاه نمایی و تندروی با نقد سازنده تفاوت ماهوی دارد. نقد سازنده یعنی اینکه هدف منتقد از طرح یک نقد اصلاح یک روش توسط قدرتمندان باشد تا مصالح عالیه ملت رعایت شود.
اما واقعیت مهم دیگر این است که بی توجهی دولت ها به نقد منتقدان و کم تحملی آنان در برابر نقادان زمینه ساز خروج نقد از دایر ه انصاف می شود. در واقع اگر برخی مسوولان دولت نهم مدعی خروج منتقدان از دایره انصاف هستند باید بدانند، عامل این خروج ادعایی، خودشان هستند .
وقتی نقد منتقدان را به باج خواهی تعبیر می کنند و احزاب و گروه های سیاسی را "باج خواه" معرفی می کنند چه انتظاری است از منتقدان ؟
به نظر می رسد هرچه از عمر دولت نهم بیش تر می گذرد آستانه تحمل برخی اعضای کابینه، سیر نزولی به خود می گیرد. نمونه اخیر آن هم در سخنان چند روز پیش رئیس جمهور در جمع روسای دانشگاه ها و اعضای انجمن اسلامی دانشجویان به شکل بارزی قابل رویت است.
هرچند اقدامات خارج از عرف سیاسی رئیس جمهور همگی به استقلال رای و شجاعت و تدبیر ایشان تعبیر شده اما واکنش های غیرمعمول گاه وبیگاه شخص ایشان که سابقه اش نه به دو سال عمر ریاست جمهوری که دست کم به دوران صدارت ایشان بر شهرداری تهران می رسد - این روزها بیش از گذشته اوج گرفته است و در هیچ چارچوبی قابل توجیه و ارزیابی نیست.
آقای احمدی نژاد البته سه ماه مانده به رئیس جمهور شدن، نخستین واکنش تند و غیرمتعارف خود را - آن هم به سخنان رئیس جمهور وقت - ابراز داشت. شاید یادآوری آن خاطره به عنوان شاهدی بر این مدعا که برخی واکنش های رئیس جمهور فراتر از حد معمول است، مفید باشد. سید محمد خاتمی که برای دریافت دکترای افتخاری به دانشگاه تهران دعوت شده بود، گرفتار ترافیک سنگین پایتخت شد و با تاخیر به مراسم رسید. او ضمن شکوه از وضعیت ترافیک تهران، از سوی تمام کسانی که اینگونه شهر را اداره می کنند از مردم عذرخواهی کرد.
اما واکنش شهردار وقت تهران و رئیس جمهور فعلی به آن سخنان به قدری تند بود که تعجب همگان را برانگیخت.
گذشته از این مورد، در دو سال گذشته از عمر دولت نهم شاهد اظهارنظرهای تند اعضای کابینه و واکنش هایی نسبت به انتقادها یا حتی سخنان سایر مسوولان کشور بوده ایم، تاجایی که به جرات می توان ادعا کرد به محض ابراز کوچک ترین انتقادی به مجموعه دولت، بلافاصله و با تندترین لحن ممکن اعضای هیات دولت یا رسانه های طرفدار رییس جمهور، پاسخ منتقد را -حتی اگر از مقامات مهم کشور بوده باشد- داده اند.
نمونه بارز اخیر آن واکنش های منفی و موضع گیری های جنجالی دولتیان به اظهارات آیت الله هاشمی شاهرودی است.
رئیس دستگاه قضایی کشور در سخنانی زبان به انتقاد از کند بودن روند خصوصی سازی گشود و از نحوه برخورد با برخی مدیران و تغییر مکرر مدیر و وزیر گلایه کرد. این سخنان - که با توجه به حقی که قانون به دستگاه قضا داده و وظیفه نظارتی ای که برای این قوه متصور شده، قابل توجیه و اتفاقا بسیار به جا نیز بود - خشم دولتیان را برانگیخت و هریک از اعضای کابینه به سهم خود پاسخی به آن دادند. تا جایی که روابط عمومی این قوه در جهت تعدیل این فشارها اقداماتی هم صورت داد.
واضح است که دولت این حق را دارد که در مقام پاسخ گویی به منتقدانش برآید. اما نکته مهم نحوه این تعامل است. اهمیت برخورد دولت با دیدگاه های مختلف آن گاه مهم تر جلوه می کند که به سخنان رهبر انقلاب در جمع اعضای کابینه به مناسبت هفته دولت نگاهی عمیق تر بیندازیم. مقام معظم رهبری در این دیدار ضمن تجلیل از دستاوردهای مختلف دولت، صریحا دولت را به انتقادپذیری و استقبال از نقد - حتی نقدهای غیرمشفقانه - سفارش کردند. نکته ای که البته با توجه به شواهد موجود از آن عدول شده است.
شاهد آن هم اظهارنظرهای اخیر آقای احمدی نژاد در جمع روسای دانشگاه هاست که همان سخنان با اندکی دخل و تصرف روز بعد در در کنگره سراسری اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان بیان شد. رئیس جمهور در این دو اجتماع در سخنانی از افرادی در داخل کشور سخن گفت که در جهت منافع دشمنان عمل می کنند. وی حتی از این هم فراتر رفت و اعلام کرد: "اگر بخواهم نام این افراد را که در برخی جلسات صحبت از ضرورت سازش با برشمردن عناصر قدرت دشمن و ایجاد جنگ تمام عیار می کردند، نام ببرم، کسی باور نمی کند."
و البته کاملا طبیعی است که شنونده از خود بپرسد به واقع چه کسی است که این چنین جایگاهی در نظام دارد که درباره مسائل کلانی هم چون انرژی هسته ای مورد مشورت قرار می گیرد و اگر رئیس جمهور نامش را ذکر کند، کسی باور نمی کند؟!
اما رئیس جمهور روز بعد و در ادامه سخنان اخیر خود، از عناصر ترسویی نام برد که در مسئله هسته ای به هدف سازش با دشمنان بر دولت فشار می آوردند. وی با اشاره به خیانت برخی داخلی ها در موضع هسته ای گفت: "برخی افراد از گروه های مدعی که فکر می کنند فقط خودشان می توانند کشور را اداره کنند و کار روزنامه هایشان هر روز فقط فحاشی است; ما سند داریم که تلاش و سازماندهی می کردند تا علیه ایران قطعنامه صادر شود و حتی آخرین اخبار و اطلاعات را نیز انتقال می دادند و به غربی ها می گفتند که هر چه بیشتر فشار بیاورید این افراد یک یا دو نفر نبودند بلکه حداقل ۸ تا ۱۰ نفر بودند الان چنین افرادی هستند که به کشورهای حاشیه خلیج فارس می روند و پیام می دهند که با دولت ایران همکاری نکنید."
اظهارات اخیر احمدی نژاد در راستای سیاست معمول وی قابل ارزیابی است. چه هرگاه یکی از مسوولان نظام لب به انتقاد از دولت گشوده، ایشان یا دستیاران ایشان با تندترین لحن ممکن در مقام پاسخ گویی برآمده اند و ضمن مرحمتی همیشگی که شامل حال رسانه های منتقد می کنند به زعم خود جواب سختی نیز به منتقد خود می دهند.
همزمانی این اظهارت با سخنان اخیر آیت الله هاشمی رفسنجانی این ظن را تقویت می کند که ممکن است اشاره رئیس جمهور به سخنان اخیر آیت الله هاشمی رفسنجانی باشد. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اخیرا در جمع دانشجویان مشهدی درباره سند چشم انداز - که مورد تاکید موکد مقام معظم رهبری نیز می باشد. اظهار کرده بود که چشم انداز باید هر سال ما را یک گام به جلو ببرد تا از ۲۸ کشوری که خواستیم در پایان دوره ۲۰ ساله در بین آن ها اول باشیم، در همه شاخص ها جلو بیفتیم; که فعلا این گونه نیست.
به هر روی در شرایط کنونی و در سالی که به سفارش رهبر معظم انقلاب سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نام گرفته و قرار است اتحاد و انسجام سرلوحه برنامه های کلی مسوولین باشد، سخنانی از این دست آسیبی جدی به اتحاد و انسجام نیروهای داخلی می رساند. اتفاقی که بیش از همه مایه خشنودی دشمنان را فراهم می آورد.
البته این انتقاد تنها محدود به آیت الله هاشمی رفسنجانی نبوده است، بلکه بسیاری از عناصر حکومتی موسوم به اصولگرا نیز چنین دیدگاهی درباره کردار اقتصادی دولت نهم دارند. محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که بسیار پیگیر اجرای سند چشم انداز بیست ساله و تحقق اصل ۴۴ قانون اساسی است، نیز چنین دیدگاهی دارد .
دکتر محمد خوش چهره نماینده اقتصادی رئیس جمهور در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، هم به صراحت اعلام کرده است که حتی اقدامات انجام شده توسط دولت تناسبی با شعارهای انتخاباتی وی نیز ندارد. دکتر حسن سبحانی اقتصاددان جناح موسوم به اصولگرا، دکتر احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهش های مجلس هفتم و حامی همیشگی رئیس جمهور و... جملگی از منتقدان امروز کردار اقتصادی دولت نهم هستند. متاسفانه با همه آنها هم چنین برخوردهای تندی صورت گرفته است .
اگر فرض را بر این بگذاریم که از دید دولت اصولگرای احمدی نژاد، اصلاح طلبان حق نقد ندارند، چرا به اصولگرایان چنین حقی داده نمی شود؟ آیا جز این است که اساسا برخی دولتمردان با نقد مشکل دارند؟
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید