دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


ارتباط فرآیندی پویا بین انسان ها


ارتباط فرآیندی پویا بین انسان ها
انسان موجودی اجتماعی است که از طریق ارتباط به تبادل احساسات، نگرش ها و هیجانات می پردازدو بدین وسیله نیازهای جسمی و روانی خود را تامین می کند. ارتباط فرآیندی پویا بین انسان هاست که جهت تاثیرگذاری، کسب حمایت متقابل و کسب آنچه جهت تندرستی، رشد و بقا ضروری است استفاده می شود و زندگی بدون ارتباط، خاموش، کشنده و مرگبار خواهد بود.
ارتباط مانند چتری تمام زندگی روزمره انسان را می پوشاند و وسیله تبادل عواطف و تامین احتیاجات حیاتی است. ارتباط فن و انتقال احساسات، عقاید، افکار و ایده ها از یک فرد به دیگری است. ارتباط فراگرد تفهیم، تفاهم و تسهیم محلی می باشد، در این فراگرد کنش، دگرگونی، مبادله و حرکت وجود دارد اگر جامعه انسانی در ارتباطی که با طبیعت پیرامونش دارد، نتواند نسبت هایش را رعایت نماید و در این نسبت شناسی، زیاده روی نماید جهان طبیعت را به نابودی خواهد کشاند. عدم شناخت بشر در رابطه با طبیعت بحران هایی را به وجود آورده است که ناشی از عملکرد ناعادلانه او می باشد. زیاده خواهی بشر و عدم رعایت عدالت در رابطه او با طبیعت، سبب مرگ و میر جانداران، از بین رفتن جنگل ها و مراتع بسیار و... گردیده است و چنانچه در این روال تغییرات جدی صورت نگیرد، نسل های بعد دچار بحران های جدی زیست محیطی خواهند گردید.
ملموس ترین ارتباط انسان در این زمینه دیده می شود. تا جایی که بسیاری از مفاهیم عدالت و عدل در حیات بشر و نوع انسان در این جایگاه دیده می شود. آنچه ما از آن به عنوان عدالت اجتماعی، عدالت سیاسی و عدالت فرهنگی یاد می کنیم، در این حوزه ارتباطی گنجانده می شود.
در حوزه این رابطه، انسان چنانچه جایگاه خود را نشناسد و به عدالت خودش را در جایگاه مناسب قرار ندهد به شرک و کفر روی خواهد آورد. انسان در این رابطه دوسویه، نه منفعل که فعال است و این فعالیت سبب می شود تا او به سمت خداوند متعال حرکت نماید. خداوند در جایگاه ربوبیتی قرار دارد و انسان که مربوب الهی است باید به سمت و سوی خدا روی آورد، در غیر این صورت اگر انسان بخواهد به جای خداوند خود یا کس دیگری را قرار دهد، در این رابطه به جور و ظلم عمل نموده است که این ظلم موجبات نابودی او را فراهم می نماید.
اگر جامعه انسانی که متشکل از انسان هایی است که دارای ارتباطات چند سویه هستند، در ارتباطشان با خداوند عدالت را رعایت کنند، می توان برای آنها امید سعادت داشت و امیدوار بود که ثبات و بقای آنها تضمین شده است.
هرکس براساس منطق خود رفتار می کند، چون هرکس دنیا را از دید خود درک می کند; بنابراین بهتر است با افراد متفاوت برخوردهای متفاوت داشته باشیم. برای برقراری ارتباط موثر با دنیا و نگرش دیگران مقابله نکنیم بلکه نخست دنیای آنها را بپذیریم، به دنیای آنها پا بگذاریم و بعد او را به دنیای خود دعوت کنیم، به تعبیر شهید باهنر «از آنجایی شروع کنیم که او دوست دارد و به آنجایی ختم کنیم که خود دوست داریم.»
ارتباط موثر رابطه ای است کلامی و غیرکلامی بین دو یا چند نفر که در طی آن، افراد می توانند عقاید، خواسته ها، نیازها و هیجانات خود را بیان نموده و به نوعی احساس رضایت دست یابند. افراد با هم تفاوت دارند; با همه افراد نمی توان به یک گونه حرف زد یا ارتباط برقرار کرد مهمترین گام، مخاطب شناسی است; یعنی شناخت ویژگی های شخصیتی دیگران و رفتار کردن متناسب با آن.
اگر بپذیریم همه انسان ها در حال تغییر و تحول اند، می بینیم برای برقراری ارتباط موثر بهتر است قصد و نیت هایمان را خیر کرده و به سویی حرکت کنیم که دو طرف برنده باشند. برای رسیدن به این هدف باید مدام از خود بپرسیم که در این ارتباط، من برای او چه فایده ای دارم. در ارتباطی که انسان با خودش دارد، باید بتواند همانگونه که در نظام فیزیکی و طبیعی اش و در روابط زیست شناسانه اش نسبت ها را رعایت می نماید، در تنظیم رابطه اش با خلقیات و نیروهای درونی نیز نسبت ها را رعایت نماید، شناخت نسبت های درونی سبب می شود که آدمی دربند حوایج نفسانی گرفتار نگردد و نیرویی برای رهایی او از بندهای نفسانی گردد. عدالت در این رابطه سبب پایداری فرد در حیات مادی و معنوی می گردد.
عموما پرحرفی و زیاد سخن گفتن نه تنها به ارتباط بهتر کمک نمی کند بلکه مانع از ارتباط هم می شود. به فرمایش امام علی علیه السلام بهترین کلام سخن کوتاه و گزیده است. برای برقراری ارتباط بهتر با دیگران متوجه نیازهای اساسی زیستی، روانی، عاطفی و اجتماعی اطرافیان خود باشیم و با برآورده کردن نیازهای آنها در حد توان خود به سوی برقراری ارتباط بهتر با آنها گام برداریم. وقتی کسی با روی خوش همراه با تبسم با فرد دیگری به صحبت می پردازد، در حقیقت او با این طرز رفتار خویش می خواهد به طرف مقابل بفماند، مایل است با او رابطه ای برقرار کند و او نیز به نوبه خود، در مقابل این تمایل جواب مساعد می دهد. تبسم همه جا نشانه آن نیست که شما از زندگی خود راضی و شاد هستید ولی هنگامی که با فردی آشنا مواجه می شوید یا می خواهید با کسی اظهار دوستی کنید، تبسم شما محیط مساعدی برای رابطه دوستانه شما با او به وجود میآورد. شما باید توجه داشته باشید که برخورد با دیگران با چهره ای که از خود در هنگام ملا قات نشان می دهید، در جلب دوستی آنها رابطه و نقش موثر دارد.
زمانی که در برخورد با دیگران رفتار شما رسمی ودور از نشانه های دوستی است، طبعا نباید انتظار داشته باشید، طرف مقابل به دوستی با شما تمایلی داشته باشد. شما می توانید با حرکات دست و چهره به فرد طرف صحبت خود نشان بدهید که برای او احترام قایلید و به دوستی او علا قمند هستید. ابرو در هم کشیدن و سر بر روی دست گذاشتن، معمولا نشانه های بی میلی نسبت به رابطه و دوستی بادیگران است. در برخورد با دیگران گشاده رو باشید و با حرکات سرد و دست وچهره خویش علا قه و تمایل خود را برای جلب دوستی آنها نشان بدهید ومطمئن باشید که دراین رابطه رفتار شما بدون پاسخ نخواهند ماند. برخورد سرد و عاری از دوستی، طرف مقابل را از شما دور می کند. با فردی که می خواهید دوست شوید رفتاری دوستانه داشته باشید. با رفتار خوب خود به طرف صحبت خویش عملا نشان بدهید که به دوستی او علا قمند هستید و برای او و برای گفته هایش اهمیت قایل می شوید. در گفتار خود با او نقش متکلم وحده را بازی نکنید، بگذارید او هم به نوبه خود درباره مطالبی که مورد بحث است، اظهار نظر کند. به این ترتیب حد صحبت را همیشه نگهدارید. آداب و سنن اجتماعی را رعایت کنید. رفتار آدمی به منزله زبان غیر کلا می او تلقی می شود.
قضاوت افراد به ظاهر رفتار دیگران است نه به باطن آنها شما هر قدر آدمی اجتماعی و علا قمند به حفظ رابطه بادیگران باشید، مادامی که نتوانید در این رابطه رفتاری مطلوب از خود نشان بدهید در مقصود خود که جلب دوستی دیگران است، موفق نخواهید شد. هنگامی که طرف مقابل شما به صحبت می پردازد، حرکت سر به نشانه قبول سخنان طرف مقابل همراه با تبسم و رفتاری دوستانه، می تواند شما را در ایجاد رابطه و دوستی با او موفق گرد اند. همچنین سعی کنید سخنان شما در وضعی خوشایند به پایان برسد وهر دو طرف از نتیجه مکالمه خود راضی باشید. نکته قابل توجه دیگر این که اغلب اشخاص ترجیج می دهند; اگر چیزی از کسی می خواهند آن را به طور مستقیم بر زبان نیاورند و پاره ای دیگر هر چه می خواهند به طور مستقیم درخواست کنند. بهتر همان است که مطالب خود را بی پرده و به طور مستقیم ابراز کنید، به این ترتیب اثر خوبی در ذهن او خواهید گذاشت که حاکی از اعتماد و یکرنگی شما با او خواهد بود. پس بهتر است با دیگران صادق باشید و رفتار آنها را حمل برحسن نیت آنها کنید، چه بسا که قضاوت شما درست باشد.
نظرات خود را پی برده بیان کنید و نظرات دیگران را به همان سادگی جویا شوید. از قضاوت هایی که مبنای درستی ندارد، احتراز کنید. توجه به این تکنیک ها که بسیار ساده می نماید، می تواند شما را در برقراری ارتباط با دیگران و کسب مهارت در مکالمه یاری دهد. شما می توانید این تکنیک ها را در زندگی خود و برحسب دلخواه خویش به کار بندید. گفت وگو کردن با افراد، عامل برقراری رابطه وارتباط انسان با محیط است. ما در رابطه با دیگران از گفت وگو با آنها چیزهای تازه فرا می گیریم. از تجارب آنها استفاده می کنیم و در تجزیه و تحلیل تجارت خود که آنها را بادیگران در میان می گذاریم به مسایل و نکات تازه برخورد می کنیم و در نتیجه افق نظرمان وسیع تر می شود و هر چه دراین راه جلوتر برویم به آگاهی های تازه تری دست می یابیم. دوستی با اشخاص، تنها از راه گفت وگو با آنها ایجاد نمی شود. بلکه رفتار ما در این مورد نقش اساسی دارد. بررسی های عملی نشان داده است، هفتاد درصد رابطه دیگران با ما نتیجه رفتارمان با آنهاست; یعنی زبان رفتار که در بسیاری موارد گویاتر و موثرتر از زبان گفتار است. زیرا احساسات وعواطف ما را به نحوی منعکس می کند و نشان می دهد، تا چه حد برای دوستی با دیگران آمادگی داریم. کسانی که نمی توانند دوستی دیگران را به خود جلب کنند از آن جهت است که در برخورد با آنها رفتاری مطلوب ندارند. مثلا در هنگام صحبت کردن، چهره آنها در هم است، به چشمان طرف نمی نگرند. خنده بر چهره آنها نقش نمی بندد. چهره شاد با نگاه مشتاقانه همراه با تبسم می تواند هر کسی را به خود جلب کند. پس موفقیت در ارتباط با دیگران در این است که در حقیقت آنها را دوست بداریم. یکی از دانشمندان بزرگ به نام آلفرد آدلر در این زمینه گفته ای دارد که بی مناسبت نیست در اینجا آورده شود. او می گوید: کسی که مردمان را دوست نمی دارد و در وجود خود علا قه ای نسبت به آنها احساس نمی کند، همیشه تنهاست و در زندگی بیش از دیگران دچار سختی و مشکلا ت می شود. مردم بیکار و وامانده کسانی هستند، که از نعمت دوست داشتن دیگران محروم مانده اند.
نویسنده : شهرام مظفریان
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید