سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

استاد مطهری: چقدر فراوانند افرادی که شعارشان شعار تشیع است‏ و اما روحشان روح تشیع نیست.


استاد مطهری: چقدر فراوانند افرادی که شعارشان شعار تشیع است‏ و اما روحشان روح تشیع نیست.
در این عصر و زمان که ما هستیم کافی است که هر کس بگوید: علی خلیفه‏ بلافصل پیغمبر است، ما او را شیعه بدانیم و چیز دیگری از او توقع‏ نداشته باشیم. او دارای هر روح و هر نوع طرز تفکری که هست باشد.
انشعاب اسلامی شیعه و سنی از اینجا به وجود آمد که یک دسته که‏ البته اکثریت بودند فقط ظاهر را می‏نگریستند. می‏گفتند عده‏ای از بزرگان‏ صحابه و پیرمردها و سابقه‏دارهای اسلام راهی را رفته‏اند و نمی‏توان گفت‏ اشتباه کرده‏اند (شخص پرستان). اما دسته دیگر که اقلیت بودند در همان هنگام می‏گفتند شخصیتها تا آن وقت پیش ما احترام دارند که به حقیقت احترام بگذارند. اما آنجا که می‏بینیم اصول اسلامی به دست همین سابقه‏دارها پایمال می‏شود، دیگر احترامی ندارند (حقیقت پرستان). ما طرفدار اصولیم نه طرفدار شخصیتها. تشیع با این‏ روح به وجود آمده است.
مردی از صحابه امیرالمؤمنین در جریان جنگ جمل سخت در تردید قرار گرفته بود. یک طرف علی را می‏دید و طرف دیگر همسر نبی اکرم عایشه را می‏دید که قرآن درباره زوجات آن حضرت می‏فرماید: &#۰۳۹;همسران او مادران امتند&#۰۳۹;، و در رکاب‏ عایشه، طلحه را می‏دید از پیشتازان در اسلام، مرد خوش سابقه و تیرانداز ماهر میدان جنگهای اسلامی و مردی که به اسلام خدمتهای ارزنده‏ای کرده است، و باز زبیر را می‏دید، خوش سابقه‏تر از طلحه، آنکه حتی در روز سقیفه از جمله متحصنین در خانه علی بود.
این مرد در حیرتی عجیب افتاده بود که یعنی چه؟! آخر علی و طلحه و زبیر از پیشتازان اسلام و فداکاران سختترین دژهای اسلامند، اکنون رو در رو قرار گرفته‏اند؟ کدامیک به حق نزدیکترند؟ در این گیرودار چه باید کرد؟! توجه داشته باشید! نباید آن مرد را در این حیرت زیاد ملامت کرد. شاید اگر ما هم در شرائطی که او قرار داشت قرار می‏گرفتیم شخصیت و سابقه‏ زبیر و طلحه چشم ما را خیره می‏کرد.
ما الان که علی را با عایشه و زبیر و طلحه‏ روبرو می‏بینیم، مردد نمی‏شویم چون خیال می‏کنیم دسته دوم مردمی جنایت‏ سیما بودند یعنی آثار جنایت و خیانت از چهره‏شان هویدا بود و با نگاه به‏ قیافه‏ها و چهره‏های آنان حدس زده می‏شد که اهل آتشند. اما اگر در آن زمان‏ می‏زیستیم و سوابق آنان را از نزدیک می‏دیدیم شاید از تردید مصون‏ نمی‏ماندیم.
امروز در اثر گذشت تاریخ و روشن شدن حقایق، ماهیت علی را از یک طرف و زبیر و طلحه و عایشه را از طرف دیگر شناخته‏ایم و در آن میان‏ توانسته‏ایم خوب قضاوت کنیم.
به هر حال این مرد محضر امیرالمؤمنین شرفیاب شد و گفت: آیا ممکن است طلحه و زبیر و عایشه‏ بر باطل اجتماع کنند؟
علی در جواب سخنی دارد که دکتر طه حسین می‏گوید سخنی محکمتر و بالاتر از این نمی‏شود. بعد از آنکه وحی خاموش گشت و ندای‏ آسمانی منقطع شد سخنی به این بزرگی شنیده نشده است.
فرمود: سرت کلاه رفته و حقیقت بر تو اشتباه شده. حق و باطل را با میزان‏ قدر و شخصیت افراد نمی‏شود شناخت. این صحیح نیست که تو اول شخصیتهائی‏ را مقیاس قرار دهی و بعد حق و باطل را با این مقیاسها بسنجی: فلان چیز حق است چون فلان و فلان با آن موافقند و فلان چیز باطل است چون فلان و فلان‏ با آن مخالف. نه، اشخاص نباید مقیاس حق و باطل قرار گیرند. این حق‏ و باطل است که باید مقیاس اشخاص و شخصیت آنان باشند.
قهرا شیعیان اولیه مردمی منتقد و بت شکن بار آمدند.
از اینجا معلوم می‏شود چقدر فراوانند افرادی که شعارشان شعار تشیع است‏ و اما روحشان روح تشیع نیست.

استاد مطهری/جاذبه و دافعه علی (ع)
کیوان داور
منبع : مطالب ارسال شده