یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نقش رسانه‌ها در کنترل جامعه


نقش رسانه‌ها در کنترل جامعه
طبقات حاکم و مسلط در یک ساختار اجتماعی نابرابر و تضادآمیز، برای سازگار کردن ذهنیت مردمان با شرایط رنج‌آور عینی، یعنی پر کردن شکاف بین ذهن و عین، به ایدئولوژی و استفاده از مفاهیم ایدئولوژیک و هژمونیک متوسل می‌شوند، زیرا ناسازگاری بین ذهن و عین، برای همیشه نمی‌تواند تداوم یابد. بنابراین، ایدئولوژی ساخته و پرداخته می‌شود تا ذهن را با عین آشتی دهد و وضعیت موجود را تثبیت کند. در چنین مواقعی، زبان بیشترین نقش را در تبلیغات خدعه‌آمیز و مشروعیت‌بخش دارد. زبان مالامال از مفاهیم ارزشی همراه با نفرت و عشق است. عشق و تجزم به همه آنهایی که تسلیم سازوکار قدرت شدند و نفرت از آنهایی که در این سازوکار آمرانه و فریب‌گونه، حل و جذب نشدند (مهدی‌زاده، ۱۳۸۰، صص ۶۶ ـ ۶۵).
شمار زیادی از اندیشمندان حوزه ارتباط جمعی، سازوکارهای بازتولید ایدئولوژی را در گفتارهای رسانه‌ای، به ویژه اخبار مطالعه کرده‌اند. عده‌ای از آنان با بررسی‌های تطبیقی نشان داده‌اند که چگونه رویدادهای واحد، از رسانه‌های جوامع مختلف به شیوه‌هایی کاملاً متفاوت بازتاب یافته‌اند. برای مثال می‌توان به تحقیقات انجام شده توسط «ادوارد سعید» (۱۹۸۱، پوشش خبری اسلام در غرب)، «استیونسن» و «کول» (۱۹۸۰، اخبار خارجی در کشورهای منتخب)، «ملکوت» و «دایانه‌په» (۱۹۹۱)، جانبداری در گزارشگری: تحلیل محتوای پوشش خبری مطبوعات آمریکا از سقوط هواپیمای کره و ایران) و موارد مشابه اشاره کرد (محکی، ۱۳۸۰، صص ۱۱۱ـ۱۱۰).
● کنترل جریان بین‌المللی اخبار / کنترل در نظام جهانی
هجده دسامبر ۲۰۰۲، سایت اینترنتی بی.‌بی.‌سی خبر داد «آمریکا با پخش برنامه‌های تبلیغاتی که فرماندهان نظامی و غیرنظامی عراقی را مخاطب قرار می‌دهد، سعی دارد فشار روانی بر صدام حسین را تشدید کند». جالب این که این برنامه‌ها را به مدت پنج ساعت هواپیمای آمریکایی «کماندو سولو» که بر فراز عراق گشت می‌زد و توسط یک واحد تخصصی عملیات تجسسی آمریکا اداره می‌شد، پخش می‌کرد. از این هواپیما در آن واحد امواج کوتاه، متوسط و بلند و همچنین امواج تلویزیونی پخش می‌شد. در این برنامه‌ها از مردم عراق درخواست می‌شد حاکمیت صدام حسین را رد کنند.
در طول جنگ اخیر آمریکا با عراق نیز که پس از گذشت یک سال و اندی از حمله به افغانستان در بیستم مارس ۲۰۰۳ آغاز شد، نظامیان آمریکایی و انگلیسی بر فعالیت خبرنگاران نظارت داشتند چنان که حتی پنتاگون خبرنگار فاکس نیوز را از عراق خارج کرد. آنان دو خبرنگار شبکه‌های خبری الجزیره و العربیه را به قتل رساندند و به دفتر شبکه الجزیره در عراق حمله کردند.
در جنگ قبلی خلیج فارس (۱۹۹۱) نیز مردمی که در بغداد جنایات جنگی و کشتار غیرنظامیان را محکوم می‌کردند نوشته‌ای را با این مضمون که «نظارت بر سی.ان.ان را پایان دهید» با خود حمل می‌کردند. نوشته بودریار با عنوان جنگ خلیج [فارس] اتفاق نیفتاده است، اشاره‌ای پرمعنا به همین سکوت و کنترل رسانه‌ها و قلب واقعیات در ایام جنگ دارد (خسروی، ۱۳۷۸، ص ۷). این همان واقعیتی است که اندیشمندان با صراحت به آن پرداخته‌اند. «در دنیای ما، هر چه رسانه‌های ارتباطی بیشتر پیشرفت کرده و حجم اطلاعات بیشتر شده، معنای کمتری به دست آمده است» (احمدی، ۱۳۷۴، ص ۴۶۵).
باید گفت که اساس فناوری ماهواره‌ای بر کنترل قرار داده شده است. «در اوایل دهه ۱۹۶۰ [یعنی آغاز دستیابی بشر به فناوری ماهواره‌ای] جان.اف.کندی، رئیس جمهور وقت آمریکا، گفته بود هدف ما از دستیابی به فناوری ماهواره‌ای «کنترل» است (جعفری چمازکنی، ۱۳۷۴، ص ۱۷).
طی تحقیقاتی که بیست سال بعد (۱۹۸۱) از اظهارنظر کندی صورت گرفت شاهد بودیم که هشتاد درصد مخابره و پردازش داده‌ها در آن زمان توسط ایالات متحده آمریکا صورت می‌گرفت (مولانا، ۱۳۷۱، ص ۱۲۲). اکنون با گسترده شدن فعالیت شبکه‌های رایانه‌ای و مطرح شدن جریان داده‌های فرامرزی، مسأله به خطر افتادن حاکمیت ملی بسیاری از کشورها مطرح شده است.
نزد بسیاری از دولت‌ها و ملت‌ها واژه «بیگانه» مترادف با «خطر» شده است. این نخستین باری است که در طول تاریخ تقریباً هر کس از هر طبقه اجتماعی می‌تواند تحت تأثیر تحولات بین‌المللی قرار گیرد. در این بین ما و شما یا جزء گروهی هستیم که این تغییرات آنها را تهدید می‌کند و یا در دسته‌ای قرار داریم که از این روند منتفع خواهند شد اما، تقریباً غیرممکن است به ذهن کسی خطور کند که گروهی از گزند این تغییرات در امان باشند.
«دیوید روثکوپ» مدیر اجرایی مؤسسه کیسینجر و از سرشناسان دولت کلینتون که در دانشگاه کلمبیا نیز دارای کرسی امور بین‌الملل است با بیان آشکار در خصوص جهانی‌سازی و نقش محوری فرهنگ در آن می‌گوید: «جهانی‌سازی ریشه‌های اقتصادی و پیامدهای سیاسی دارد، با وجود این قدرت فرهنگ را در محیط جهانی، در کانون توجه قرار می‌دهد» (Rothkop, ۱۹۷۱). او سپس به اقتضای موقعیت شغلی خود با توصیه‌هایش ذهنیت دولتمردان آمریکایی را متوجه این موضوع می‌کند. «در عصر اطلاعات، برای سیاست خارجی ایالات متحده یک هدف اساسی وجود دارد و آن پیروزی در نبرد جریان‌های اطلاعاتی جهانی است، حاکمیت بر امواج همان گونه که بریتانیای کبیر بر دریاها حاکم بود» (Rothkop, ۱۹۷۱).
او بدون پرده ادامه می‌دهد: «منفعت اقتصادی و سیاسی ایالات متحده است که اطمینان یابد اگر قرار باشد جهان به سوی داشتن زبان مشترک پیش رود آن زبان انگلیسی است و اگر قرار باشد ارتباطات راه دور، دارای استانداردهای ایمنی و کیفیت مشترک باشد آن، استاندارد آمریکایی است. اگر ملت‌های جهان با تلویزیون، رادیو و موسیقی به هم پیوند می‌یابند باید از طریق برنامه‌های آمریکایی باشد و اگر ارزش‌های مشترکی ایجاد می‌شود باید به نحوی باشد که آمریکایی‌ها با آن احساس راحتی و آسایش کنند (Rothkop, ۱۹۹۷).
روثکوپ با ارایه این توصیه‌ها به یک نتیجه عجیب می‌رسد و آن «صدور مدل آمریکایی فرهنگ» است. او با به‌کارگیری جملاتی قوم‌مدارانه این گونه نتیجه‌گیری می‌کند: «ایالات متحده نباید از برتری بخشیدن به ارزش‌هایش ابا داشته باشد. آمریکایی‌ها برای آن که مؤدب یا سیاستمدار باشند نیازی ندارند این واقعیت را که از میان فرهنگ‌های تمامی ملل در طول تاریخ جهان، فرهنگ آنان متناسب‌ترین (موزون‌ترین)، تحمل‌پذیرترین، دارای بیشترین اشتیاق به ارزیابی مجدد و بهبود پیوسته و بهترین الگو برای آینده است، انکار کنند. از سوی دیگر، آمریکایی‌ها نباید در مقابل حرف کسانی همانند «لی کوان‌یو» رئیس جمهور سنگاپور و «ماهاتیر بن محمد» نخست‌وزیر مالزی تسلیم شوند که می‌گویند «راهی آسیایی» وجود دارد که غیرآسیایی‌ها نباید درباره‌ی آن قضاوت کنند، باید گذاشت تا چنین راهی بر روند وقایع مربوط به تمام کسانی که در این بخش از جهان زندگی می‌کنند حاکم باشد» (Rothkop, ۱۹۹۷).
این استاد روابط بین‌الملل و صاحب منصب دولت آمریکا، راهبردهای لازم برای رسیدن به این اهداف را چنین بیان می‌کند: «آمریکایی‌ها باید چهره خود را ارتقا دهند. استفاده از ابزارهای عصر اطلاعات برای انجام چنین کاری بی‌شک صلح‌آمیزترین و قدرتمندترین ابزار پیشرفت منافع آمریکایی‌ها است […] ایالات متحده ترافیک جهانی اطلاعات و ایده‌ها را تحت سیطره‌ خود دارد. موسیقی آمریکایی، فیلم آمریکایی‌، تلویزیون آمریکایی و نرم‌افزار آمریکایی آنقدر بارز و غالب و آنقدر عیان هستند که در هر نقطه‌ای از زمین در دسترسند […]، ما باید ماهیت و اهمیت عمیق فضای اطلاعاتی در حال ظهور و توانایی بالقوه آن را با عنوان یک پردازشگر فرهنگی سازمان‌دار، عامل تحکیم‌بخش دموکراسی، وسیله مرتبط سازنده جهانی و ارتباط‌گر نهایی بشناسیم». (Rothkop, ۱۹۹۷).
کندوکاو در وضعیت کنونی روابط بین‌الملل نشان می‌دهد استقلال رفتاری مجموعه‌های ملی تا حد زیادی کاهش یافته و در مقابل، مجموعه‌های فراملی رشد انکارناپذیری در عرصه جهانی پیدا کرده‌اند. این میدان گسترده، در عرصه فرهنگ فرایندی پیش رو دارد که به شکل‌گیری جامعه اطلاعاتی منجر شده است. در این حوزه، ماهواره‌ها، اینترنت و همچنین سازمان‌های بین‌المللی مانند اتحادیه بین‌المللی ارتباطات راه دور و یونسکو فعالیت دارند و غول‌های ارتباطی مانند چهار خبرگزاری غربی بر تصمیم‌گیری‌های بین‌المللی و ملی تأثیر می‌گذارند. بنابراین «دگرگونی فرهنگی» از مفاهیمی است که نشان‌دهنده مصونیت نداشتن فرهنگ‌های ضعیف و بدون پشتوانه فناورانه در برابر تأثیرپذیری از فرهنگ‌های جهان‌گستر است. وابستگی و برخورد فرهنگ‌ها از طریق بزرگراه‌های اطلاعاتی مشکلات فزاینده‌ای را برای واحدهای اجتماعی در سطح دولت ـ ملت، جوامع و افراد در راه حفظ هویت‌شان ایجاد کرده است. البته این نکته را باید توضیح داد که این بزرگراه‌های اطلاعاتی خود می‌توانند در مسیر آگاهی‌بخشی و بالا بردن فشار وجدان جهانی در هنگام وقوع آسیب‌های جهانی، منطقه‌ای و ملی مورد استفاده قرار گیرند اما مالکیت انحصاری این شبکه‌های فراملی، اطلاع‌رسانی واقع‌گرایانه در مورد رویدادهای بعضی از مناطق را که با صاحبان این شبکه‌ها برخورد منافع دارند دچار تحریف کرده و با دگرگون کردن واقعیت مخاطبان را گمراه می‌کند.
ساموئل هانتینگتون، استاد کرسی حکومت در دانشگاه هاروارد نیز در مقاله «رویارویی تمدن‌ها» که در سال ۱۹۹۳ در نشریه “Foreign Affairs" به چاپ رسید و در مجامع مطالعاتی و روابط بین‌الملل انعکاس گسترده‌ای یافت منبع اصلی برخورد در جهان جدید را دارای ماهیتی فرهنگی می‌داند نه اقتصادی. وی تفاوت‌های موجود بین تمدن‌ها را اساسی ذکر می‌کند و با اشاره به افزایش روند خودآگاهی تمدنی می‌گوید: «روابط بین‌المللی به گونه‌ای فزاینده به سمت غربی شدن حرکت کرده است چنان که تمدن‌های غیرغربی نقش بازیگر را بر عهده دارند و روابط بین «غرب و دیگران» محور اصلی سیاست‌های جهانی خواهد بود. او کانون درگیری را در آینده غرب و چند کشور اسلامی کنفوسیوسی می‌داند (احراری، ۱۳۸۰).
هانتینگتون با اشاره به این موارد و ذکر مثال‌های گوناگونی از رشد خودآگاهی تمدنی در نقاط مختلف و شرح سرشت تمدن‌ها، راهکارهایی را که باید سیاستمداران غرب در کوتاه مدت و بلندمدت مورد توجه قرار دهند، عرضه می‌کند، راهکارهایی که در حقیقت گوشه‌ای از تفکر حاکمان کشورهای غربی است. از دید او «منافع غرب به روشنی ایجاب می‌کند همکاری و یگانگی بیشتری در درون تمدن خود، به ویژه بین اجزای اروپایی و آمریکای شمالی آن، به وجود آورد […]، دامنه قدرت نظامی کشورهای کنفوسیوسی ـ اسلامی را محدود کند و […] اختلافات و درگیری‌های موجود بین کشورهای اسلامی و کنفوسیوسی را مورد بهره‌برداری قرار دهد؛ از گروه‌هایی که در درون تمدن‌های دیگر به ارزش‌ها و منافع غرب گرایش دارند پشتیبانی کند و آن دسته از نهادهای بین‌المللی را که منعکس‌کننده منافع و ارزش‌های غرب هستند و به آنها مشروعیت می‌بخشند تقویت و […] تشویق کند» (احراری، ۱۳۸۰).
آنچه در راهکارهای پیشنهادی هانتینتگتون، که بسیاری از آنها در حال حاضر عملی شده و یا در برنامه‌ریزی‌های استراتژیکی غرب مورد توجه قرار گرفته، قابل تأمل است، این نکته است که این برنامه‌ها از چه طریقی قابل اجرا است. آیا می‌توان در این مبارزه فرهنگی نقش رسانه‌ها را نادیده گرفت؟ غرب از چه طریق می‌تواند بر نقاط مورد اختلاف کشورهای اسلامی ـ کنفوسیوسی دست بگذارد و بر آنها اصرار ورزد؟ آیا این کار جز از طریق تضعیف اتحادیه‌های منطقه‌ای خطرناک و بی‌اثر کردن فرهنگ خلاق و نوآور دیگران امکان‌پذیر است؟
همان گونه که نظریه‌پردازان قدرت معتقدند، در نظام بین‌المللی کنونی عناصر عمده‌ای که ایجادکننده مقام و موقعیت یک کشور بزرگ است عبارتند از: «استعداد و توانایی اقتصادی» همراه با «برخورداری از ابزار فناورانه و رسانه‌ای» و ما مشاهده می‌کنیم که بهره‌گیری از این عناصر عملاً فرصتی را برای جهان غرب به ارمغان آورده که اعضای آن توانسته‌اند در سطح بین‌الملل با اکثر کشورهای جنوب برابری کرده و به معنای واقعی بر آنها تسلط یابند چنان که در حال حاضر می‌بینیم «قدرت» و «حق»، بدون هیچ اختلافی در طرفی واحد قرار گرفته‌اند (احراری، ۱۳۸۰).
برای شناخت عملکرد رسانه‌های بین‌المللی و روشن شدن موضوع‌های فوق باید سه سطح «ساخت» ، «فرایند» و «واقعه» را مورد توجه قرار داد. به عبارتی باید به شکل نظام سرمایه‌داری جهانی که رسانه‌ها را به عنوان ابزاری برای آماده‌سازی بسترهای فرهنگی و فکری مصرف‌گرایی در کشورهای پیرامون، به کار می‌گیرد تکنیک‌های تبلیغ و اطلاع‌رسانی که در این فرایند به جذب دو قشر اندیشمند و متوسط جوامع جنوب کمک می‌کند و «واقعه‌ای» که در این کشورها روی داده و به آن «از خودبیگانگی فرهنگی» نام داده می‌شود، پرداخته می‌‌شود. در این طیف «انحطاط فرهنگی» به «انحطاط سازمان اجتماعی» و به دنبال آن «زوال نظام اقتصادی» در کشورهای جنوب منجر شد و آنها را به رانده‌شدگانی در نظام جهانی تبدیل کرد که سعی دارند امروز را پیروز به فردا برسانند.
بنابراین در دنیای جهانی شده، رقابت اقتصادی مبتنی بر تولید اطلاعات یک «رقابت امنیتی» محسوب می‌شود و تمام پیشرفت‌ها بر فناوری‌های مربوط به آن متمرکز است. این تحولات اقتصادی و ارتباطی است که تأمین‌کننده امنیت است. در این میان کشورهایی که در این دو زمینه ضعیف هستند روز به روز حاشیه‌ای‌تر شده و وضعیت وخیم‌تری پیدا می‌کنند زیرا حضور «دولت‌های رسانه‌ای» در عرصه جهانی و تأثیر بر تصمیم‌گیری‌های بین‌المللی «روحیه خودگردانی» دولت‌های ضعیف و فاقد امکانات را تحت تأثیر قرار می‌دهد چنان که همه دولت‌ها سعی دارند حضور خود را در رسانه‌ها اعلام کنند و به تعبیری «حضور در رسانه‌ها به معنی وجود واقعی است».
بنابراین نظر، مدیران نظام‌های سیاسی ـ اقتصادی قدرتمند مانند آمریکا، انگلیس و فرانسه برای افزایش نفوذ و مشروعیت با به‌کارگیری امکانات ارتباطی‌ای چون چهار غول خبری آسوشیتدپرس، یونایتدپرس، رویترز و فرانس پرس و شبکه‌های رادیو ـ تلویزیونی فراملی، اوضاع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای پیرامون را آن گونه که مطابق منافع خود باشد تغییر می‌دهند.
جریان اطلاعات از طریق شبکه‌های بین‌المللی و جریان فرامرزی اطلاعات مشکلاتی را در زمینه مسائل اخلاقی نیز پدید آورده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد ۵/۸۳ درصد تصاویر مورد استفاده در اینترنت را صور قبیحه تشکیل می‌دهد. طی یک دوره یک ماهه واژه «سکس» یک میلیون‌ بار جست‌وجو شده و از هر ده واژه تایپ شده برای جست‌وجو در اینترنت، شش واژه مربوط به مطالب هرزه بوده است. (Wehrman, ۱۹۹۵, p.۱۹)
از طریق اینترنت هر نوجوان به راحتی می‌تواند به مستهجن‌ترین تصاویر و فیلم‌ها دسترسی یابد و بدون افت کیفیت برای همیشه آن را در حافظه رایانه خود حفظ و به دیگران منتقل کند. از طریق گفت‌وگوی رایانه‌ای و جست‌وجوهای بی‌شمار می‌توان در مورد روابط جنسی، چگونگی خودکشی، تحریک و ایجاد تنفرهای نژادی و … مطالب بی‌شماری به دست آورد (مولانا، ۱۳۷۴، ص ۱۹).
http://commence.blogfa.com/
پی‌نوشت‌:
۱ـ نظام سراسر بین بنتام متشکل از زندانی به شکل مدور بود که در اطراف یک برج مرکزی تشکیل شده بود. هر سلول دو پنجره داشت، یکی رو به بیرون و دیگری رو به برج،به طوری که یک مراقب در برج می‌توانست تمام سلول‌ها را در نظر بگیرد و شناسایی هر حرکتی آسان بود. در این زندان دیوارهای سلول‌ها مانع تماس زندانیان با یکدیگر می‌شد و پنجره رو به برج باعث نظارت همیشگی زندانبان بر آنها می‌شد.
منابع فارسی :
کتاب‌ها:
ـ احمدی، بابک. حقیقت و زیبایی، درس‌های فلسفه هنر، تهران: نشر مرکز (۱۳۷۴).
ـ بینگر، اتولر. ارتباطات اقناعی، ترجمه علی رستمی، مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامه‌ای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، تهران: انتشارات سروش (۱۳۷۶).
ـ بشیریه، حسین. تاریخ اندیشه‌های سیاسی در قرن بیستم (ج یکم)، تهران: نشر نی (۱۳۷۶).
ـ بدره‌ای، فریدون. واژگان نوشتاری کودکان دبستانی ایران، تهران: فرهنگستان زبان ایران (۱۳۵۲).
ـ پراتکانیس، آنتونی ـ آرنسون، الیوت. عصر تبلیغات، ترجمه دکتر کاووس سیدامامی و محمد صادق عباسی، چاپ دوم، تهران: انتشارات سروش (۱۳۸۰).
ـ پستمن، نیل. زندگی در عیش، مردن در خوشی، تهران: انتشارات روزنامه اطلاعات (۱۳۷۳).
ـ ترادگیل، پیتر. زبان‌شناسی اجتماعی؛ درآمدی بر زبان و جامعه، ترجمه محمد طباطبایی، تهران: نشر آگه (۱۳۷۶).
ـ جهانبگلو، رامین. نقد عقل مدرن؛ گفت‌وگوهایی با اندیشمندان امروز جهان، ترجمه حسین سامعی، تهران: نشر فرزان (۱۳۷۶).
ـ خسروی، فریبرز. سانسور، تهران: مؤسسه فرهنگی پژوهشی چاپ و نشر نظر (۱۳۷۸).
ـ ساروخانی، باقر. جامعه‌شناسی ارتباطات، تهران: انتشارات روزنامه اطلاعات (چاپ نهم) (۱۳۷۹).
ـ فوکو، میشل. مراقبت و تنبیه؛ تولد زندان، مترجمان: نیکو سرخوش و افشین جهاندیده، تهران: نشر نی (۱۳۷۸).
ـ کازنو، ژان. جامعه‌شناسی وسایل ارتباط جمعی، ترجمه باقر ساروخانی و منوچهر محسنی، تهران: انتشارات روزنامه اطلاعات (۱۳۶۵).
ـ کاظمی، سیدعلی اصغر. هفت ستون سیاست، تهران: نشر فرهنگ اسلامی (۱۳۷۹).
ـ کاستلز، مانوئل. عصر اصلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ؛ قدرت هویت (ج ۲)، ترجمه حسین چاوشیان، تهران: انتشارات طرح نو (۱۳۸۰).
ـ گیدنز، آنتونی. سیاست، جامعه‌شناسی و نظریه اجتماعی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی (۱۳۷۸).
ـ گوستاولوبون. روانشناسی توده‌ها، ترجمه کیومرث خواجوی‌ها، تهران: انتشارات روشنگران (۱۳۶۹).
ـ مهرداد، هرمز. مقدمه‌ای بر نظریات و مفاهیم ارتباط جمعی، تهران: نشر فاران (۱۳۸۰).
ـ مولانا، حمید. جریان‌ بین‌المللی اطلاعات؛ گزارش و تحلیل جهانی، ترجمه یونس شکرخواه، تهران: انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها (۱۳۷۱).
ـ نیومایر، فردریک. جنبه‌های سیاسی زبان‌شناسی، ترجمه اسماعیل فقیه، تهران: نشر نی (۱۳۷۸).
مقالات:
ـ احراری، ابراهیم. «جهانی شدن و تقسیم کار نابرابر»، روزنامه همشهری، ۲۲ خرداد ۱۳۸۰.
ـ احراری، ابراهیم. «جهانی شدن و حاکمیت بین‌المللی رسانه‌ها»، روزنامه همشهری، ۲۱ خرداد ۱۳۸۰.
ـ جعفری چمازکنی، احمد. «جریان آزاد اطلاعات زمینه‌ساز نظم نوین جهانی»، کیهان هوایی، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۷۴.
ـ حسینی، حسین. «انقلاب اطلاعاتی و توسعه سیاسی»، خلاصه مقاله‌های همایش علمی ایران و جامعه اطلاعاتی در سال ۱۴۰۰، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، آذر ماه ۱۳۸۱.
ـ مولانا، حمید. «بزرگراه‌های اطلاعاتی، تأثیر اجتماعی»، فصلنامه رسانه، سال ششم، زمستان ۱۳۷۴.
ـ مهدی‌زاده، سید محمد. «ایدئولوژی و اخبار»، فصلنامه پژوهش و سنجش (ویژه خبر)، پاییز ۱۳۸۰.
ـ محکی، علی‌اصغر. «ایدئولوژی و جانبداری در اخبار»، فصلنامه پژوهش و سنجش، پاییز ۱۳۸۰.
منابع لاتین
کتاب‌ها
Wehrman, B.C, The cyberporn scandal: new technology, old thechniques, Nebraska library Association Quarterly ۲۶ (Fall ۱۹۹۵).
مقالات
WWW. Mediacontrolchamsky. Com.
WWW. CulturalimperialismRothkop. Com
نویسنده: ابراهیم احراری


همچنین مشاهده کنید