یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


کلید هایی برای تربیت موفق


کلید هایی برای تربیت موفق
تربیت فرزندان باید به گونه‌ای باشد که علاوه بر احساس مسوولیت بهآن‌ها عزت نفس نیز بدهد و باعث شود که آن‌ها خودشان را دوست بدارند. وقتیفرزندان با این روش بزرگ شوند، دیگرنیازی نیست برای این که احساس قدرتمندیکنند و یا حتی برای جلب توجه و محبت، به مواد مخدر، دوست‌های ناباب وروابط نادرست روی آورند.
ده کلیدی که به آن اشارهمی کنیم می تواند به شما والدین عزیز کمک کند تا با به کارگیری اینروش‌های اثبات شده بتوانید فرزندانی سالم( از لحاظ روحی و شخصیتی) تربیتکنید.
۱) به کیفیت زمانی که با فرزندتان می‌گذرانید، توجه کنید.
پرورش عزت نفس فرزندان به این امر مهم بستگی دارد که کیفیت زمانی که با آن‌ها می‌گذرانید چگونه اس
مهم نیست چه مدت در کنار فرزندانتان هستید. کیفیت خوب و ایجاد روابط صحیح بین شما اهمیت دارد.
اغلب ما به قدری سرمان شلوغ است که به محض تمام شدن کار اول به فکرشروع کار دوم و ... هستیم. بنابراین هرگز نمی‌توانیم حواس‌مان را ۱۰۰درصدروی گفته‌های فرزندان‌مان متمرکز کنیم.
شاید تنها وانمودکنیم به آن‌ها گوش می‌دهیم ولی در اصل حواس‌مان جای دیگری است. اگر زمانیرا که با فرزندان‌مان می‌گذرانیم پرکیفیت نباشد و آن‌ها بهره ی لازم را ازبودن در کنار ما نبرند ، باید انتظار بدرفتاری از جانب آن‌ها را داشتهباشیم.
همواره به خاطرداشته باشید که حتی اگر سرسری هم بهگفته‌های فرزندتان گوش بدهید بسیار بهتر از حالتی است که به او بی‌اعتنا وبی‌توجهی نشان دهید.
بهتر است بدانید بیان احساسات هیچ‌گونهمشکلی به‌وجود نمی‌آورد. اگر کسی در مورد خاصی نظری بدهد، این تنها نظر وعقیده ی اوست، نباید با او بحث و جدل کرد تا او را مجبور به اطاعت از خودکنیم. به عنوان مثال وقتی فرزندتان به شما می‌گوید: «مامان، شما اصلا برایمن وقت نمی‌گذارید»، حتی اگر این طور هم نباشد و شما تا سر حد امکان سعیمی‌کنید برای او وقت بگذارید و حتی چند دقیقه‌ای قبل هم با او بازیکرده‌اید باید متوجه شوید که او نظرش را به شما ابراز کرده است. بنابراینبه احساسات و عقاید او احترام بگذارید و بگویید: «فکر می‌کنم مدت‌هاست کهوقت نکردیم دوتایی با هم باشیم، پس بیا فکر کنیم که از این به بعد چه کارکنیم تا تو هم راضی باشی.»
۲) با اعمالتان بر روی او تاثیر بگذارید.
آمارنشان داده است که احتمالا بیش از ۲۰۰۰ بار در روز به فرزندان‌مان «بکن ونکن» می‌گوییم پس جای تعجب نیست که آن‌ها نسبت به گفته‌های ما بی‌توجهشوند و طوری وانمود کنند که اصلا حرف‌های ما را نشینده‌اند! سعی کنید بهجای آن که مرتب سر آن‌ها داد و فریاد بزنید به خودتان بگویید: «در اینشرایط من باید چه کار کنم؟» به عنوان مثال اگر ناراحت هستید که چرافرزندتان لباس‌هایش را درمی‌آورد و به همان صورت نامرتب گوشه‌ای پرتمی‌کند و شما باید لباس‌هایش را بشویید و مرتب کنید، همواره به خاطر داشتهباشید که با اعمال خود بهتر می‌توانید بر روی آن‌ها تاثیر بگذارید.
۳) کاری کنید تا او احساس قدرت و بزرگی کند.
کاریکنید که فرزندتان احساس قدرت کند. در غیر این صورت او به هر دری می‌زند تاجبران این حالت را بکند. همواره از روش‌هایی استفاده کنید تا احساسارزشمندی در فرزندتان تقویت گردد: «مثلا نظرش را بخواهید، به او حق انتخاببدهید، به او اجازه دهید بعضی کارهای شخصی شما را انجام دهد، در پختن غذابه شما کمک کند، در خرید کردن همراه شما باشد و در صورت لزوم به شما کمککند و ... یک کودک چهار ساله قادر است ظرف‌های پلاستیکی و یا میوه‌ها رابشوید. او حتی می‌تواند سطل آشغال را هم بیرون از خانه بگذارد (البتهخانه‌های هم کف) همه ی ما سعی می‌کنیم تمام کارها را خود به شخصه انجامدهیم، زیرا فکر می‌کنیم خودمان راحت‌تر و سریع‌تر کارها را پیش می‌بریم. ولی باید بدانیم که در این صورت بچه‌ها احساس بی‌ارزشی و توخالی بودنمی‌کنند و در آینده به سختی زیر بار مسوولیت خواهند رفت.
۴) بگذارید عواقب اعمالش را ببیند.
وقتیمی‌خواهید در بعضی کارهای فرزندتان دخالت کنید. ابتدا از خود بپرسید: اگردر این کار دخالت نکنم و اجازه دهم خودش تصمیم بگیرد چه اتفاقی می‌افتد؟مطمئن باشید در مواردی که نیاز نیست در امور فرزندتان دخالت کنید و شمااین کار را انجام می‌دهید ، فرصت یادگیری را از او می‌گیرید و نمی‌گذاریدعواقب و پیامدهای اعمالش را ببیند. به عنوان مثال اگر فرزندان فراموش کردهاست ظرف غذایش را به مدرسه ببرد، نیاز نیست شما برای او این کار را انجامدهید. بگذارید خودش راه‌حلی برای این مشکل پیدا کند و به طور عملی یادبگیرد که کمتر چیزها را فراموش کند. بنابراین با این روش، بحث و اختلافبین شما نیز کاهش می‌یابد و دیگر نیازی نیست مرتب به او غر بزنید: «یادتنرود ظرف غذایت را با خودت ببری».
۵) با او به‌طور منطقی برخورد کنید.
بعضیاوقات فرزندان کاری انجام می‌دهند و شما نمی‌توانید صبر کنید تا او نتیجهی کارش را خود به عینه مشاهده کند. باید به صورت منطقی با او رفتار کنید. به عنوان مثال، اگر فرزندتان فراموش کند فیلم کارتونی که برای او اجارهکرده‌اید به موقع برگرداند، به جای این که یک هفته به او اخم کنید و باعثرنجش او شوید، بهتر است این کار را خودتان انجام دهید ولی پول اجاره ی آنرا از پول تو جیبی او کم کنید، تا او به جای بدرفتاری شما، شاهد رفتارمنطقی‌تان باشد. به تدریج او نیز همین رفتار را از شما فرا خواهد گرفت.
همیشه دوستت دارم
۱) در مواقع ناراحتی از محیط دور شوید.
اگر فرزندتان اعمالیانجام داد که باعث ناراحتی شما شد و به اصطلاح می‌خواست اعصاب شما را خردکند و یا با بی‌احترامی با شما گفت‌وگو کند، بهترین روش این است که اتاقرا ترک کنید و به او بگویید که شما در اتاق دیگری هستید و اگر پی بهاشتباهش برد می‌تواند به آن جا بیاید و بحث را با آرامش ادامه دهد. هیچ‌گاه سعی نکنید حالت عصبانی به خود بگیرید و یا برعکس کاری کنید که اواحساس کند شما شکست خورده‌اید.
۲) به او بگویید دوستش دارید حتی اگر اشتباه کند.
هیچ‌گاهبه فرزندتان نگویید چقدر تو بد هستی. شما با این کار شخصیت او را خردمی‌کنید. به او کمک کنید تا متوجه شود شما از رفتار او ناراضی هستید وهمین رفتار بد و ناشایست اوست که شما را آزرده است، نه شخص او. باید کاریکنید تا فرزندتان احساس کند که با تمام وجود عاشق او هستید و او را بی‌قیدو شرط دوست دارید، هر چند اگر مرتکب کار اشتباهی نیز شده است. برای تنبیهکردن او سعی نکنید عشق‌تان را از او دریغ کنید. هر گاه نسبت به روشتربیتی‌تان شک داشتید، از خود بپرسید: آیا فرزندم را براساس عشق و دوستیتربیت می‌کنم و یا جوی ترس‌آور ایجاد کرده‌ام که او از روی ترس و وحشت بهحرف‌های من گوش بدهد؟
۳) جدی و مهربان باشید.
تصورکنید به کودک پنج ساله‌تان می‌گویید تا این ساعت وقت داری لباس‌هایت رابپوشی در غیر این صورت باید یا در ماشین و یا در مهد کودک این کار راانجام دهی. سعی کنید سر حرف‌تان بمانید. و اگر رأس ساعت مقرر این کار راتمام نکرد، او را به ماشین ببرید. مطمئن باشید و حالت عصبی به خودنگیرید، او باید در چهره‌تان عشق و علاقه را ببیند ولی در عین حال متوجهشود که شما در گفته‌های‌تان قاطع و مصمم هستید. نیازی به غر زدن و بحثکردن با او نیست. در این شرایط حتما از خودتان بپرسید: «آیا این کار را بانرمی و عشق انجام دادم و یا محیطی ترس‌آور برای او ایجاد کردم؟»
۴) نتیجه تربیت‌تان را در درازمدت ببینید.
اغلبما والدین سعی می‌کنیم فرزندان خود را تحت کنترل بگیریم و تنها به دنبالیافتن راه حل فوری هستیم. این موضوع باعث می‌شود که آن‌ها احساس کنند تحتکنترل هستند و ما فقط به آن‌ها زور می‌گوییم. ولی اگر سعی کنیم در موقعبرخورد با فرزندمان لحظه‌ای به این موضوع فکر کنیم که این روش تربیتی منممکن است شخصیت فرزندم را در بزرگسالی تحت‌الشعاع قرار دهد، بیشتر در نحوهی بر خوردمان با او دقت می‌کنیم. به عنوان مثال، اگر هنگام عصبانیتکودک‌مان را تنبیه بدنی کنیم، باید انتظار این را هم داشته باشیم که او درآینده شخصی عصبی و پرخاشگر شود و از دیگران با زور و عصبانیت هر چهمی‌خواهد بگیرد.
۵) در تصمیم‌گیری‌های‌تان محکم و قاطع باشید.
اگربه او می‌گویید در مغازه هیچ‌گونه شیرینی، آب‌نبات و شکلاتی نمی‌خریم،بنابراین نباید در آن‌جا تسلیم گریه‌ها، خواهش‌ها و التماس‌های او بشوید. مطمئن باشید فرزندان به پدر و مادرهایی بیشتر احترام می‌گذارند که دراعمال‌شان قاطع و محکم‌تر باشند.
منبع : گیگاپارس


همچنین مشاهده کنید