یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


انتقال مهمترین درسهای زندگی به کودکان


انتقال مهمترین درسهای زندگی به کودکان
والدینی که به عطش فراوان کودکشان برای آموختن واقفند، به خوبی می دانند که خردسالان خیلی خوب همه چیز را می بینند و آنها سرا پا چشم و گوش هستند. چه والدین متوجه این موضوع بشوند و چه نشوند، ذهن کودک در حال جمع آوری اطلاعات، دسته بندی و نتیجه گیری از آنهاست و اگر والدین دقت نکنند، دیری نمی گذرد که کودک خردسالشان یاد می گیرد که چطور با نقش بازی کردن، والدین را وادار به انجام خواسته های خود کند. البته نخستین درس والدین آگاه به فرزند خود درس عشق و محبت همراه با صفای درون است.
● بمباران والدین با پرسش ها
دکتر رضا نصرآبادی روانپزشک با بیان این مطلب می افزاید: البته لازم است والدین درباره یادگیری کودکشان کمی سخت گیر باشند. به عنوان مثال بر این مسأله تأکید داشته باشند که کودک کلمه ای را درست ادا و تلفظ کند و اگر اشتباه کرد با خنده و شوخی های خود موجب تشویق او به ادامه این اشتباه نشوند. از سوی دیگر، کودکی که تازه زبان باز کرده، شما را با پرسش های خود بمباران می کند: «چرا باران می آید؟»، «من از کجا آمده ام؟»، «این چیه؟»، «چکار می کنی؟» و ...
این سؤالها بهترین ابزاری هستند که کودک را برای یادگیری هر چه بیشتر آماده و به رشد فکری وی کمک می کند، بنابراین سعی کنید به کودک پاسخهایی ساده و مختصر بدهید. مثلاً وقتی می پرسد چرا باران می آید، انتظار ندارد که یک توضیح بلند بالا در این باره بشنود. پس می توانید خیلی کوتاه جواب دهید: «ابرهایی که به وسیله آب سنگین شده اند، آبشان به زمین می بارد.» توجه داشته باشید ذهن کودک مدت زمان اندکی می تواند بر روی مسأله ای تمرکز کند. به همین دلیل پاسخهای مختصر برایش قابل درک تر خواهد شد.
● برایش کتاب بخوانید
با بزرگتر شدن نوزاد آموزش او را وسیع تر کنید، مثلاً به او خواندن را بیاموزید و برای این کار بهتر است که او را روی زانوی خود بنشانید و کتاب را جلوی او بگیرید و با صدای آرام شروع به خواندن کنید.
به این ترتیب کودک احساس امنیت و لذت می کند و مطالعه برایش به صورت یک کار و سرگرمی جالب در می آید و کتاب را هم به عنوان یک اسباب بازی تلقی می کند سپس کم کم آموزش حروف الفبا را آغاز کنید. البته این کار را به صورت یک بازی در آورید و بعد ساختن کلمات و جملات کوتاه را به او یاد دهید. سعی کنید که این آموزشها همراه با تفریح و سرگرمی باشد نه یک کار جدی و خسته کننده.
مریم حسینیان، مشاور خانواده نیز می گوید: کودکان با یکدیگر فرق دارند، هر کودکی شخصیت منحصر به فردی دارد، باید به او فرصت بدهیم که براساس توانایی ها و مواهب فطری خود رشد و پرورش یابد. اگر بخواهید به کودکی که توانایی یادگیری او پایین است، کلمات و درسهای سختی آموزش دهید، پس از مدتی کودک از یادگیری دلسرد می شود. سعی نکنید کودکتان را در قالبی جای بدهید که از پیش آماده کرده اید، اما نباید از آموزش او هم کاملاً غافل شوید، با اصلاح اشتباهها و خطاهای کودکتان به او کمک کنید تا از استعدادهای خود بهترین بهره را بگیرد.
● حس حقارت و غرور در کودکان
اگر پدر و مادر به کودکشان بگویند که برتر و یا پایین تر از دیگران است، حس خود خواهی و رقابت را در او بیدار کرده اند. اگر چه کودکان از همان سالهای اول زندگی خود نشانه هایی از خودخواهی و خود پسندی بروز می دهند، اما مفهوم عباراتی مثل برتری نژادی، طبقاتی و یا میل به زیاده خواهی را نمی دانند، بنابراین از مقایسه کردن یک کودک با کودک دیگر به شدت پرهیز کنید.
دکتر مجید مهدیزاده روانپزشک معتقد است: اگر به کودک یاد دهید که نقاط مثبت و توانایی ها و استعدادهای خود را افزایش دهد، او هیچ وقت به حال دیگران غبطه نمی خورد و نسبت به موفقیت و توانایی های افراد دیگر حسادت نمی کند و برعکس اگر به کودکتان بقبولانید که از کودک دیگر برتر و بهتر است، حس غرور را در او تقویت کرده اید و باعث شده اید که دوستانش را به چشم حقارت ببیند. پدر و مادر باید کودکشان را دوست داشته باشند و او را همان طوری که هست بپذیرند. هرگز او را با کودکان دیگر مقایسه نکنند. تنوع و گوناگونی بسیار چیز خوبی است.
● شوق آموختن را در او خاموش نکنید
فاطمه موسوی، کارشناس امور خانواده معتقد است: به مرور زمان کودک می آموزد که افکارش را بیان کند، نقاشی کند و برخی از کارهای خود را انجام دهد. کودک به تشویق و توجه شما نیاز دارد. وقتی کودک کاری انجام می دهد، مثلاً نقاشی می کشد و یا یک اسباب بازی سرهم می کند، او را تشویق کنید. با این کار کودک بسیار خوشحال می شود و علاقه اش به ادامه کار دو برابر می شود و اگر شما کودک را سرزنش کنید و عیبهایش را خیلی تند به او گوشزد کنید، او خیلی زود ناراحت و دلسرد می شود.
شما می توانید درباره کارهایش نظر بدهید و برای بهتر شدن کارش او را راهنمایی کنید، اما هیچ وقت به او نگویید که کارش کاملاً بی ارزش است. مثلاً به جای اینکه خودتان برایش نقاشی بکشید، روی کاغذ دیگر به او نشان بدهید که چطور می تواند کارش را بهتر کند. فراموش نکنید اگر به شدت آنها را مورد انتقاد قرار دهید، شوق آموختن را در آنها خاموش کرده اید، یک کودک به تشویق نیاز دارد؛ به خصوص هنگامی که اولین گامها را برای یادگیری بر می دارد. اگر کودکتان کارش را درست انجام نداد، او را تشویق کنید که کارش را دوباره انجام دهد.
● شما الگوی او هستید
در کتاب بازی کودک در اسلام نوشته محمد صادق شجاعی آمده است: کودکان در بازی هایشان از بزرگترها تقلید می کنند و ادای آنها را در می آورند. و از آن جا که کودکان از اطرافیان خود تقلید می کنند، رفتار پدر و مادر در یادگیری کودکان بسیار مهم است. کودک شما به محض تولد شروع به آموختن می کند، نه تنها از حرفهایتان بلکه از رفتارهایتان نکات بسیار زیادی یاد می گیرد. او نحوه رفتار والدین را با یکدیگر و با دیگر افراد خانواده و فامیل می بیند و به ذهن می سپارد.
درسهایی که او از رفتار و کردار شما می آموزد بسیار حیاتی تر از آموختن مهارتهایی مثل راه رفتن، حساب کردن و خواندن است. این نکات پایه اصلی شناخت و آگاهی او برای رسیدن به خوشبختی است. شما نمونه و سرمشق خوبی برای کودکتان هستید تا او بتواند در بزرگسالی به نحو شایسته رفتار کند.
اگر شما آدمی هستید که عادت کرده اید با داد و فریاد منظورتان را برسانید و در محیط خانه شما دائم جر و بحث وجود دارد، این رفتارها در کودک تأثیر بسیار بدی خواهد گذاشت و او را شخصی عصبی و پرخاشگر بار می آورد، اما اگر شما در زندگی رفتار خوبی با دیگران داشته باشید، کودک شما از رفتارتان تقلید خواهد کرد. بنابراین اگر می خواهید فرزندتان بهترین اخلاق و کردار را داشته باشد، در زندگی طوری رفتار کنید که دوست دارید او با دیگران رفتار کند.
والدین نباید در زندگی دو روش اخلاقی را دنبال کنند، روشی که به کودکشان می آموزند و اصولی که خودشان به آن عمل می کنند. چطور می توانید به کودک بگویید که دروغ نگوید، حال آنکه خودتان دایم دروغ می گویید؟ اگر پدر و مادر به یکدیگر احترام نگذارند، چطور انتظار دارند که کودکشان ادب و احترام را رعایت کند؟ و یا وقتی که پدر یا مادر نسبت به فرزندشان احساس تعهد و مسؤولیت نمی کنند، نباید از فرزند خود بخواهند که به قول و پیمان خود عمل کند.
● محبت از دل بر می خیزد نه از کیف پول!
در کتاب خانواده متعادل نوشته علی اکبر روزبهانی آمده است: وقتی پدر و مادر دایم تکرار می کنند که همیشه حق با آنهاست، کودکشان فکر می کند که رفتار پدر و مادرش به بهترین نحو است و آنها اصلاً اشتباه نمی کنند. کودکان خیلی زود عشق و محبت دیگران را درک می کنند و با دیدن کوچکترین نشانه محبت از طرف دیگران خیلی راحت به این احساسات محبت آمیز پاسخ می گویند.
والدین می توانند کودکشان را غرق در اسباب بازی کنند، اما هیچ وقت نمی توانند عشق و محبت را با پول بخرند. عشق و محبت از دل بر می خیزد نه از کیف پول. کادو و هدیه به تنهایی نمی تواند جای عشق و محبت را بگیرد. پس به جای خریدن هدیه و اسباب بازی های رنگارنگ با کودکتان وقت بگذارید و با او بازی کنید. کودکان با دریافت محبت و توجه، عشق و محبت را به دیگران هدیه می دهند. آنها را تشویق کنید که به دیگران کمک کنند و شادیهایشان را با دیگران قسمت کنند. به آنها بیاموزید که والدین، دوستان و دیگران را در خوشبختی هایشان شریک کنند.
زهرا زحمتکش
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید