دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

خط حمله تیم ملی می لنگد


خط حمله تیم ملی می لنگد
اگر معتقد باشیم که خط دفاعی تیم ملی شکل گرفته و خط میانی با آمدن نکونام و تیموریان به بیلان لازم می رسد، نمی توان نگران خط حمله این تیم در شروع مرحله نهایی انتخابی جام جهانی فوتبال ۲۰۱۰ در قاره آسیا نشد. علی دایی در سال جاری با دوری جستن از عناصر سابق این خط و عدم دعوت از علی کریمی بهترین عنصر تهاجمی سال های اخیر فوتبال مان و همچنین مهدوی کیا سعی در تغییر دادن بافت تهاجمی تیم ملی داشته اما توفیق لازم را کسب نکرده است، حتی رویکرد مجدد به وحید هاشمیان و دعوت از مهاجم باشگاه بوخوم آلمان نیز نوعی قبول امر فوق و رویکرد به مهره ای از سیستم قبلی است و با این که اطمینانی در مورد فیکس بازی کردن مهاجم سابق هانوفر در تیم ملی وجود ندارد اما حتی دعوت صرف او توسط مربی ای که در ماه های اخیر به هر راه ممکنی برای تغییر چرخه های تهاجمی تیم ملی روی آورده، نشانگر این است که حتی سرمربی تیم ملی فوتبال ایران نیز از نتایج امتحان ها و گزینش هایش در خط حمله راضی نیست و مجبور است در ته ذهنش استفاده از گوشه ای از سیستم تهاجمی سابق را به عنوان یک احتمال و گزینه جای دهد.
فردی که از کنکاش های وسیع دایی برای تغییر مولفه های پیشین تهاجمی تیم ملی بیشترین بهره را برده و مهره فیکس تیم ملی شده، همانا غلامرضا رضایی است.مهاجم صباباتری در هیات مردی که امسال نخستین دیدارهای ملی خود را در چنین سطحی و با حساسیت های بالا تجربه کرده، بد به نظر نرسیده است اما میزان کارایی اش بسیار کمتر از میزان توجه و میدانی بوده که مربیان تیم ملی به وی داده اند.
● بی نیاز؟
دایی مدعی است که دیگر نیازی به مهدوی کیا ندارد، زیرا سیستم های تهاجمی مورد نظر او دیگر بازیکنی مثل بال راست اینتراخت فرانکفورت را نمی طلبد و او کسانی را دارد که در آن ناحیه بسیار بهتر عمل می کنند و توانسته اند کارهای تعیین شده توسط وی را انجام بدهند. اما از یک سو هرچه در دیدارهای ملی بیشتر دقیق می شویم، کمتر نشانی از تاکتیک های فوق می یابیم و ازجانب دیگر دعوت مجدد از هاشمیان به این معنا است که حتی خود دایی نیز در خصوص جواب دادن سیستم های تهاجمی اش تردید دارد. میلاد میداودی، جلال رافخایی، رسول خطیبی و مهرزاد معدنچی ( اگر او را یک عنصر صد درصد تهاجمی بدانیم) دیگر گزینه هایی هستند که سرمربی تیم ملی در ماه های اخیر برای ایجاد و اجرای روش های تازه تهاجمی در تیمش مدنظر داشته، ولی اگر جرقه کا رهای فردی علیرضا نیکبخت واحدی یکی از عناصر قبلی تهاجمی تیم ملی در کار نبود و چنانچه هافبک ها پیوسته جور مهاجمان را نمی کشیدند، تیم ملی از مرحله نخست انتخابی جام جهانی بالا نمی آمد و کارکردها و روش بازی تیم ملی به هنگام حمله طی ماه های اخیر توام با نوعی گنگی و ابهام بوده که طبعا از عدم اشراف و تسلط سرمربی تیم ملی بر طرح هایش و ایرادات آن طرح ها سخن می گوید. اگر دیدارهای دوستانه مان در خاک چک و حتی یکی دو دیدارمان در مسابقات غرب آسیا و بازی دوستانه اخیر با آذربایجان را مبنا بگذاریم، تیم ملی طوری به کار حمله پرداخته که انگار خودش نیز در این خصوص ابهام و سرگشتگی دارد.
● حداقل
حجم این مشکلات و نگرانی های مربوطه حالا که دور پایانی انتخابی جام جهانی در قاره آسیا شروع شده فزونی گرفته و عامل اطمینان را در خط حمله تیم ملی به حداقل رسانده است. مصدومیت طولانی مدت محسن خلیلی نیز درست در شرایطی که تصور می شد او پاسخگوی برخی سوال ها است و عدم رویکرد دایی به بعضی مهاجمان دیگر، راه ها و وسایل تهاجمی تیم ملی را به حداقل رسانده و با این که رضایی شایسته است و رافخایی نیز جوان سزاواری است و تجربه و فن خطیبی و پای چپ علی حاج صفی به کار می آیند و میداودی نیز ماجراجو است، اما اگر تمام دار و ندار تهاجمی ما همین نفرات و تدابیر باشند باید نگران برخی بازی های بعدی خود باشیم.
عنصر سرعت انتقال و زدن دقیق ضربه های آخر نزد این نفرات به حد بالایی نمی رسد و بدون این که بخواهیم ارزش های فنی این نفرات را نادیده بگیریم، باید متذکر شویم که به نظر می رسد آنها مرد برخی روزهای سخت نباشند و نتوانند همان کاری را انجام بدهند که کریمی و هاشمیان و مهدوی کیا در سال های قبلی می کردند. دایی حتی اسباب دلگرمی رضا عنایتی، مردی که در سال های فیکس بازی کردن وی مدت ها پشت خط ماند، را فراهم نیاورده و در ۳۳ سالگی آینده ای در سطح ملی برای او متصور نیست و در جمع دیگر گزینه های داخلی نیز همین وضع برقرار است و از فریدون فضلی در ۳۷ سالگی چه چیزی را می توان طلب کرد؟
● ادوات ناکافی
همه آن چه گفتیم، حتما بیش از هر کسی نظر خود دایی را جلب کرده و وی لابد پیش از دیگران متوجه این نقصان شده زیرا وی به عنوان برترین مهاجم هدف ۲۰ سال اخیر فوتبال کشورمان نیک می داند که به کدامین جوهره ها و فاکتورها برای فتح دروازه ها در این سطح نیاز است. این که او به رغم این آگاهی همچنان از ادوات ناکافی ماه های اخیر استفاده و بر ادامه سیستم های قبلی اش پافشاری می کند، فرآیندی نامشخص برای ما است اما بد نبود دایی تا زمان بدل شدن حاج صفی ها به ناصر محمدخانی ها بیش از اینها از مهارت و تجربه امثال کریمی، عنایتی و هاشمیان سود می جست و هر چند آخری جزو دعوت شده های تیم ملی است، اما اطمینانی در دست نیست که او در ساختار جدید تهاجمی تیم ملی همان قدر موفق باشد که در روند قبلی بود.
منبع : روزنامه جوان