دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

نابرابری در بخش سلامت و زنان


نابرابری در بخش سلامت و زنان
برخورداری از سلامتی حق همه انسانها از جمله زنان است كه شامل دسترسی آسان به خدمات بهداشتی و اجتماعی و امكان حفظ تندرستی و توانمند سازی برای بهره مندی زنان از سلامتی در خور است .
فقر شدید ناشی از فزونی جمعیت و شكاف روز افزون میان فقیر وثروتمند و نابرابری مرد و زن كه نتیجه سیاست های نا درست ملی وبین المللی است تاثیر مستقیم بر امكان تامین سلامت زنان و رضایت آنان ازجنسیت خود دارد.
حق سلامتی زنان دست نیافتنی نیست .اكنون زمان آنست كه دولتها تامین حق سلامتی زنان را از وظایف مسلم خود بدانند .اگر حقوق جنسی و باروری زنان مطرح و بررسی نشود حق سالم زیستن زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان تحقق نخواهد یافت . سازمان بهداشت جهانی، سلامت را نه صرفا نبود بیماری بلكه به عنوان موقعیت رفاه كامل جسمی وذهنی واجتماعی تعریف كرده است .
كنفرانس بین المللی جمعیت و توسعه ( ۱) كه سال ۱۹۹۴ در قاهره تشكیل شد اكیدا به حكومت ها توصیه كرد كه تا سال ۲۰۱۵ از طریق مراقبت های اولیه بهداشتی سلامت همگانی را محقق سازند . با وجود این می بینم كه امكانات بهداشتی در بیشتر كشورها ی در حال توسعه در حال كاهش شدید است و شرایط بنیادی تامین كننده سلامت زنان و اراده باروری و موقعیت جنسی زنان عملا ارتقا نیافته است .عواملی چون بنیاد گرایی و دیدگاه های وا ‍پسگرایانه كه مخالف حقوق باروری و جنسی زنان هستند از طرف بعضی از حكومت ها مورد حمایت قرار می گیرند .اما دلیل اصلی انحطاط موقعیت و خدمات بهداشت در اصلاحات بخش سلامت است كه از سال ۱۹۸۰ نقش عمده ای در سیاست های ملی و بین المللی در كشور های صنعتی و هم چنین در جوامع در حال توسعه داشته است .
این اصلاحات عمدتاً نتیجه سیاست های نئولیبرالیسم بین المللی و نهادهای مالی و حكومتها است .اصلاحات بخش سلامت متمركز بر خصوصی سازی خدمات بهداشتی و درمان است كه با كاهش بودجه های بهداشت، بیشتر خدمات از سیستم مراقبت پزشكی رسمی به سیستم مراقبت غیر رسمی كه متكی به كار بدون مزد زنان است منتقل می شود هم چنین ،اقشار ثروتمندتر از خدمات بهداشتی بیشتر و با كیفیت برخوردار می شوند و به این ترتیب شكاف میان غنی و فقیر به همراه تاثیر معین بر زنان گسترش می یابد
در اصلاحات بخش سلامت زنان ، زنان فقیر مهاجر و حاشیه نشین بیشترین آسیب دیده گان هستند .خصوصی كردن بخش بهداشت سلامت عمومی را به كالایی برای خرید تبدیل كرده است و به شدت نا برابری در عرصه بهداشت را افزایش می دهد .
بخش بزرگی از جمعیت به ویژه زنانی كه به بخشهای عمومی نا مجهز و نا كار آمد وابستگی دارند از حق سلامتی محروم می شوند در حالی كه بخش خصوصی که هر چه بیشتر و گران تر در حال گسترش است فقط برای كسانی كه قادر به پرداخت هزینه ها هستند قابل دسترسی است .
زنان به دلیل كار و مسئولیت های خانگی و دشواری دستیابی به وسایل نقلیه و عوامل اجتماعی و فرهنگی كه از حركت آنها ممانعت می كند آسیب پذیرتر ند.به سبب تحدیدخدمات برای زنان فقدان خدمات پیش گیرانه افزایش می یابد .سقط جنین های نا سالم و نا ایمن سالانه بیش از هشتاد هزار زن را به كام مرگ می كشد و یا برای همیشه سلامتی خود را از دست می دهند .عدم مراجعه زنان به مراكز بهداشتی به سبب دریافت هزینه از آنان خطر ابتلا به بیماریهای واگیردار جنسی را افزایش می دهد . زنان بیشتر احتمال كار كردن در بخش های غیر رسمی را دارند كه غالبا كار فرمایان آنان را تحت پوشش بیمه قرار نمی دهند و به علاوه به دلیل باورهای غلط زنان همواره مزد كمتری نسبت به مردان دریافت میكنند كه آنها را از نظر اقتصادی در سطح پایین تری قرار می دهد از دیگر سو بی اطلاعی زنان از حقوقشان عامل دیگر عدم دستیابی آنها به مراقبت های بهداشتی است.
● دستیابی كمتر، كیفیت پایینتر.
خصوصی سازی در بخش درمان و بهداشت منجر به خدمات نا برابر تر و با كیفیت نازلتر برای زنان گردیده است. ۳/۱میلیارد نفر از مردم دنیا روزانه با كمتر از یك دلار آمریكا زندگی میكنند و ببیش از ۷۰در صد این تعدادرا زنان تشكیل می دهندو این زنان پولی برای پرداخت هزینه های درمانی خود ندارند. سقط جنین توسط اشخاص غیر متخصص گسترش وسیعی یافته است .خصوصی سازی بخش بهداشت و درمان تندرستی همگانی و به ویژه زنان را به مخاطره افكنده است بنا بر این حكومت ها بایستی مسئو لیت بهداشت زنان را بر عهده بگیرند سلامتی حق بشر است و باید توسط دولت ها تضمین گردد. حقوق جنسی و باروری زنان باید درتمام سیاست های درمان در نظر گرفته شود و زنان امكان شركت در تمامی سطوح برنامه ریزی ، اجرا و بررسی را داشته باشند . باید كیفیت نظام مراقبت ها وخدمات بهداشتی بهبود یابد و حكومتها بایستی فرایندی را در پیش بگیرند كه طی آن خدمات بهداشتی با نیاز های زنان تطابق داشته باشد.
از نظر سازمان بهداشت جهانی عدالت یكی از عمده ترین جنبه هایی است كه كار كرد نظام سلامت با آن سنجیده می شود. در زمینه مسائل بهداشتی ، عدالت یعنی در دسترس بودن خدمات بهداشتی و ایجاد فرصتهای برابر برای سالم بودن . چنانچه عوامل موثر بر سلامت بطور عادلانه توزیع شده باشند آنگاه فرصت سالم ماندن مهیا می شود كه در انجا با مباحثی نظیرتوزیع ثروت در جامعه ، فقر زدایی ، عدالت اجتماعی و اقتصادی روبرو هستیم.
● چرا زنان در برابر ایدز آسیب پذیرتر هستند
حدود سه دهه از شروع بیماری ایدز می گذرد مطالعات و تجربیات نشان داده اند كه تاثیرات سوءاین بیماری بیش از حد تصور است و می تواند بر همه جنبه ها ی اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی جامعه اثرات بسیار مخربی بر جای گذارد . تعداد مبتلایان به ایدز به نحو سرسام آوری رو به افزایش است. مطابق پیش بینی های علمی تا ۵سال آینده تعداد بیماران مبتلا به ایدز ۴۵ میلیون افزایش خواهد یافت بنا به تخمین سازمان بهداشت جهانی تا ۵سال آینده تعداد آلوده شدگان به ویروس در آسیا به حدود ۱۲ میلیون نفر خواهد رسید به راستی چه تعدا د از آنها را زنان تشكیل می دهند؟ متاسفانه زنان به علت وضعیت خاص فیزیولوژیكی نسبت به ابتلابه ویروس ایدز آسیب پذیرترند. در یك تماس جنسی احتمال آلوده شدن زن سالم بوسیله مرد آلوده به ویروس ۲.۵ برابر بیشتر است از انتقال زن آلوده به مرد سالم. در زنان به دلیل آنكه سطح مخاطی وسیعتری نسبت به مردان دارند و بیشتر در معرض خراشیدگی و خون ریزی هستند احتمال آلودگی به ویروس ایدز بشتر از مردان است.برخی از عفونت های آمیزشی در بدن انسان بخصوص زنان بدون هیچ گونه علامتی مستقر شده و در تماس های جنسی حفاظت شده انتقال می یابد.
ابزار جراحی و وسایل به كار گرفته شده در طب زنان و زایمان و مامایی در صورت آلوده بودن سبب انتقال آلودگی به افراد سالم می گردد. تماس جنسی در زمان قاعدگی یكی از عوامل عفونت زا به شمار می رود. طبق آمار یازده میلیون و هشتصد هزار نفر جوان پانزده تا بیست و چهار ساله آلوده به عفونت (H.I.V) یا مبتلا به بیماری ایدز هستند كه از این تعداد ۷.۳ میلیون نفر آنها را زنان جوان تشكیل می دهند.
بیش از یك پنجم زنان باردار در كشورهای جنوب آفریقا به ویروس (H.I.V) آلوده هستند. در ایران حدود ۲۰۰۰۰۰ معتاد تزریقی كه اكثر آنها را مردان تشكیل می دهند وجود دارد. در یك مطالعه اولیه كه در ایران انجام شده مشخص شد كه نیمی ازمعتادان تزریقی متاهل هستند و حدود یك سوم آنها روابط خارج از چهار چوب زناشویی دارند .
ایدز اولین علت مرگ زنان ۲۵-۳۴ ساله امریكایی آفریقایی تبار است .در كشورهای توسعه یافته زنان ۲۵درصد مبتلایان به ایدز و در كشورهای فقیر ۶۰ در صد مبتلایان را تشكیل می دهند .در بررسی هایی كه در گروه های پر خطر ودر معرض خطر تا پایان شهریور ۸۴ ‌انجام گرفته است، %۵/۹۲ مبتلایان ایران را مردان و %۸/۴‌ مبتلایان را زنان تشكیل می دهند. در روزنامه شرق شماره ۶۳۹ جمعه یازده آذرماه ۸۴ می خوانیم: رئیس مؤسسه ایدز ایران از شیوع پنج درصدی (H.I.V) در میان زنان ایرانی خبر داد و گفت باید منتظر افزایش میزان بروز ایدز در زنان باشیم. در همین خبر آمده است "در منطقه افریقا در ۲۲ كشور با ۵۰۰‌ میلیون نفر جمعیت، %۴۰ زنان به ویروس (H.I.V) آلوده هستند و با افزایش تدریجی به %۶۰ رسیده است." چرا در كشورهای فقیر آمار زنان مبتلا به (H.I.V) این گونه بالاست؟ چرا با وجود اینكه شركای جنسی خارج از ازدواج زنان در مقایسه با مردان بسیار كمتر است و تعداد زنان معتاد به مواد مخدر بسیار كمتر از مردان است،‌ ولی این گونه تعداد زنان مبتلا به (H.I.V) رو به افزایش است؟ به نظر می رسد دلیل عمده ی آن را باید در نابرابری های جنسی و رعایت نكردن بهداشت جنسی دانست.
متأسفانه در بسیاری از كشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه، زنان از قدرت تصمیم گیری بسیار پایینی برخوردارند. عواملی همچون ازدواج های اجباری و روابط جنسی اجباری، عدم اطلاعات و آموزش های لازم در زمینه مسائل جنسی، وجود این تفكر نادرست كه اطلاعات جنسی را برای دختران جوان و زنان ناپسند می داند، بسیاری از زنان را به مردان وابسته می سازد؛ وابستگی ای كه آنها را مطیع بی چون و چرای خواسته های مرد می سازد. اینها عواملی است كه باعث می شود هر روز شاهد رشد رو به تزاید بیماری ایدز در میان زنان باشیم. جهت حفظ سلامت جامعه لازم است رفع نابرابری های جنسیتی، پیشگیری از ازدواج های اجباری، پیشرفت و توسعه برنامه های آموزشی، آموزش مهارت های زندگی و بهداشت زنان در اولویت قرار داده شوند.
● ایدز و زنان در ایران
اغلب بیماری های مقاربتی شناخته شده در ایران درمان پذیرند، به غیر از ایدز كه بیماری لاعلاج و غیر قابل درمانی است. طبق قوانین مدنی ایران، ریاست خانواده و حق طلاق با مرد است.وجود قوانینی كه چند همسری را مجاز و حق طلاق را از آن مرد می شمارد و مسئله تمكین بی چون و چرای زن از عواملی هستند كه منجر به مبتلا شدن زنان به ایدز می شوند و این گونه است كه زنان قربانی روابط جنسی ناعادلانه و قوانین تبعیض آمیز می شوند.
وجود قانون چند همسری نیز از جمله عواملی است كه می تواند به گسترش ایدز دامن بزند. زنان صیغه ای حرفه ای كه ممكن است از مبتلا شدن خود نیز بی خبر باشند از ناقلان خطرناك بیماری ایدز به شمار می آیند. زیرا اغلب از آنان خواسته می شود كه به هر نوع رابطه جنسی تن در دهند. فقر اقتصادی زیربنای اصلی روسپی گری است. در چنین رابطه ای اجبار و عدم رضایت نهفته است. بستر شیوع پدیده روسپی گری توزیع ناعادلانه ثروت، ناكارآمدی نظام اقتصادی، وجود خلاءهای قانونی، وجود قوانین تبعیض آمیزی چون قانون چندهمسری و شرایط بحرانی و نابسامان اجتماعی است. در روسپی گری، زنان در معرض بدترین و غیر انسانی ترین رفتارها قرار می گیرند. دولت ها وظیفه دارند با اتخاذ تدابیر اقتصادی و وضع قوانین مترقی، وضعیت اجتماعی و اقتصادی زنان و دختران را بهبود بخشند.
ایجاد اشتغال، فقرزدایی، ایجاد فرصت های برابر و رفع هر گونه تبعیض جنسی و جنسیتی از وظایف دولت هاست. در ایران اغلب زنان آلوده به (H.I.V) از طریق همسرانشان مبتلا شده اند كه بیشتر آنها یا معتاد تزریقی بوده اند یا دارای شركای جنسی متعدد به صورت شرعی (صیغه) و یا غیرشرعی بوده اند. مطلب دیگری كه حائز اهمیت است تغییر جهت الگوی اشاعه ایدز در ایران از اعتیاد تزریقی به سوی روابط جنسی است و تعداد مراجعین زن به دلیل آلوده شدن به ویروس (H.I.V) در حال افزایش است. زنان قربانیان روابط جنسی ناخواسته و اجباری، روسپی گری اجباری و خشونت های جنسی هستند. ایدز در بستر فقر و نابرابری های اجتماعی، از جمله تبعیض و خشونت علیه زنان و كودكان و به حاشیه راندن گروه های اجتماعی خاص رشد می كند.
مبارزه، جدا از مبارزه با ریشه ها و زمینه های گسترش آن نیست و این امر نیاز به مشاركت گسترده بخش های مختلف دولتی، سازمان های بین المللی و نهاد های مدنی دارد. ایدز به دلیل تحمیل هزینه های سنگین به سیستم های بهداشتی و از دست رفتن نیروی كار، همه بخش های جامعه را درگیر می كند. كم هزینه ترین راه ، پیشگیری، آموزش و رفع قوانین تبعیض آمیز است. زدودن زمینه های اجتماعی ایدز، یعنی زدودن اعتیاد، فقر و بیكاری، آموزش همگانی از طریق رسانه ها، تأمین عدالت اجتماعی مواردی است كه باید به طوری جدی در دستور كار قرار گیرد.
عدم موفقیت دختران جوان در پیدا كردن شغل مناسب و گرایش آنان به سوی فحشا جهت تأمین مخارج زندگی به شیوع هر چه بیشتر بیماری ایدز دامن می زند.
در كشور ما ایران، زنان به دلیل نابرابری جنسیتی كنترل كمی در رابطه جنسی خود دارند و در هنگام داشتن رابطه جنسی دارای قدرت تصمیم گیری كمی هستند. هنوز دختران جوان بسیاری هستند كه به ازدواج های ناخواسته تن در می دهند.
رضوان مقدم
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید