دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

جهانی شدن و سلامت زنان


جهانی شدن و سلامت زنان
بخش ششم سند ژوهانسبورگ (اجلاس سران برای توسعه پایدار) در آستانه قرن ۲۱ برنامه اجرایی را برای بهداشت جامعه جهانی در نظر گرفته است و اهداف توسعه پایدار را تنها در صورتی موفق می‏داند كه بیماری‏های ناتوان كننده بسیار شایع از بین برود و تحقق این امر را تاكید ویژه بر زنان و كودكان، همچنین گروههای آسیب ‏پذیر می‏داند.
از قرن هفدهم و از زمانی كه مردم (معمولا مردان) توانستند با سهولت هر چه بیشتر به اطراف مسافرت كنند، به نظر رسید كه دنیا در حال كوچكتر شدن است. از همان زمان بسیاری از كشورهایی كه با هم مشكلاتی هم داشتند با یا بدون تمایل ولی به دلائل عدیده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دور هم جمع شدند و این امر موجب شد كه دنیا درسطوح مختلف خیلی بیشتر به هم ربط پیدا كند. این روند در طی سه دهه اخیر بسیار سریعتر شده است.
هر چند جهانی شدن تعریف واحد مورد قبولی ندارد ولی پدیده‏ای است كه از طریق افزایش ادغام اقتصادی، برقراری ارتباطات، انجام مسافرتها و نفوذ فرهنگی (بخصوص فرهنگ غربی)، كشورهای مختلف، مردم و صاحبان مشاغل بیشتر باهم مرتبط و به هم متكی می‏شوند. جهانی شدن یك پدیده چند بعدی است كه قرن ۲۱ را دستخوش تحولات عدیده‏ای در عرصه‏های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تكنولوژی خواهد كرد. این پدیده بر ابعاد مختلف سلامت و برای دهها سال آینده اثر گذار خواهد بود. جهانی شدن فرصت‏های زیادی را ایجاد می‏كند ولی منافع آن به طور یكسان بین افراد و كشورها تقسیم نشده است و بییشتر تحولات صرفاً در بسترهای اقتصادی رخ داده و توجه كمتری به بسترهای اجتماعی آن نظیر حقوق بشر، فقر، محیط زیست و سلامت نیروی كار و به خصوص زنان داشته است. پیشرفت در بخش فناوری اطلاعات و مخابرات مرهون جهانی شدن است. رشد سریعتر اقتصادی، بالا رفتن معیارهای زندگی، نوآوریها وانتشار سریع تكنولوژی و مهارت‏های مدیریتی از دستاوردهای جهانی محسوب می‏شود. در زمینه سلامت، Telemedicine می‏تواند به تشخیص و درمان بیماران و از جمله در مورد ناباروری زنان كمك كند اما نظیر اغلب دستاوردهای جهانی شدن، به دلیل هزینه‏های سنگین اكثریت عظیمی از مردم و بخصوص زنان از آن منتفع نمی‏شوند.
جهانی شدن و امكانات آن موجب شده است تا شبكه‏های جنائی بیشتر به قاچاق مواد مخدر، تسلیحات، فلزات و سنگهای گران قیمت و نیز قاچاق انسان بپردازند. فرصتهای چشمگیر تجاری سبب شیوع و انتقال فرامرزی بسیاری از بیماریها و از جمله ایدز كه بیماری فقر به حساب می‏آید و نیز موجب نگرانی از شیوع سوء تغذیه، كاهش دسترسی به آب سالم و مراقبتهای بهداشتی، مسكن، آموزش و اشتغال جوانان شده است. همچنین تاثیرات صنعتی شدن بر شرایط زیست محیطی و عدم دستیابی جمعیت كثیری ازمردم كشورها به حقوق بشر، و بی بهره ماندن آنان از فناوری اطلاعات و اینترنت، تجارت الكترونیك و امثال آن موجب توسعه ناهمگون كشورها گردیده است.
به دلیل سرعت جهانی شدن، تمام راهها و امكانات حمایتی كه در گذشته حتی در جوامع فقیر وجود داشت قطع شده است. این روزها نیمی از جمعیت دنیا با كمتر از ۲ دلار در روز زندگی می‏كنند ۱/۲ میلیارد نفر در جنوب آسیا و جنوب صحرای آفریقا باكمتر از ۱ دلار در روز بسر می‏برند. این در حالی است كه ۶۰% درآمد جهان متعلق به یك میلیارد نفر ساكنین كشورهای توسعه یافته است. و لذا در مقابل افرادی كه معتقدند اقتصاد باز موجب افزایش رشد اقتصادی و سبب كاهش فقر خواهد شد عده زیادی چنین عقیده‏ای ندارند و مدعی هستند كه جهانی شدن موجب اشاعه فقر و نابرابری می‏شود، چنانچه در كشورهای صنعتی هم بر شدت اختلاف بین افراد صاحب دانش و مهارت و افرادآموزش ندیده و فاقد مهارت می‏افزاید. بررسی جدید سازمان جهانی تجارت حاكی از آنست كه جهانی شدن اقتصاد در كشورها و بخصوص در كشورهای كم درآمد موجب كاهش فقر نمی‏شود و برعكس فاصله طبقاتی را بیشتر كرده و بر تعداد فقرا و نیز بر بی عدالتی درون كشورها می‏افزاید. بررسی‏ها نشان می‏دهد كه در كشورهایی كه اطلاعات وجود دارد اعم از كشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه، زنان فقیر می‏شوند. و در بسیاری از كشورها زنان محرد وبا بیوه بیشتر در معرض خطر هستند. در داخل خانواده‏ها هم به علت وجود تبعیض، زنان فقیر ترند. در مناطقی از هند زنان مجبورند همه روزه برای جمع آوری هیزم ساعتها راه بروند و به دلیل از بین رفتن جنگلها (deforestation) مجبورند ساعتهای طولانی‏تری را طی كنند. برای بسیاری از زنان آفریقایی این امر در مورد آوردن آب صدق می‏كند، جهانی شدن این مشكلات راتشدید كرده است.
بسیاری از حدود ۲۰۰ كشور جهان فقط می‏توانند ۲۵ دلار یاكمتر برای سلامت هر نفر در سال هزینه كنند. مقایسه این رقم بامبلغ ۵۰۰۰ دلاری كه سرانه سلامت مردم آمریكا است خود گویای بسیاری ار حقایق است.
كشورهای ثروتمند سالیانه ۴ میلیارد دلار به صورت رسمی برای توسعه بخصوص سلامت به كشورهای فقیرتر كمك می‏كنند. این به معنی یك دلار در سال برای هر نفر در كشورهای در حال توسعه است. این مبلغ شامل وامهایی كه در فعالیت‏های سلامتی مورد استفاده قرار می‏گیرد نیز می‏شود، ولی شامل بعضی كمك‏ها برای آب، آموزش و دفع بهداشتی فضولات هزینه می‏شود نمی‏باشد. مبلغ ۴ میلیارد دلار مورد اشاره معادل نصف مبلغی است كه سالیانه در آمریكا صرف استفاده از لوازم آرایشی می‏شود و معادل ثلث مبلغی است كه اروپایی‏ها سالیانه صرف خوردن بستنی می‏كنند در حقیقت این كمك بسیار ناچیز از مبلغی است كه فقط برای ارائه كردن پیش پا افتاده‏ترین خدمات بهداشتی آن هم فقط برای كودكان كشورهای مزبور مورد نیاز است.
تجارب نشان داده است كه برخورداری از سطح بالای سلامت، موجب جلوگیری از فقر اقتصادی كشورها می‏شود چه انسان سالم محور توسعه پایدار است. در این راستا مردم كشورهای شرق آسیا بهترین و جنوب صحرای آفریقا بدترین وضع رادارند. یكی از دلائلی كه فقیران همچنان فقیر باقی می‏مانند عدم دسترسی به خدمات اولیه بهداشتی است. تحصیلات هم مثل سلامت تحت تأثیر تغییرات درآمد و فقر قرار می‏گیرد.
سرمایه‏های انسانی و قدرت تولید از طریق غیبت ناشی از بیماری بالغین در محل كارو بچه‏ها در مدرسه و اختلال عملكردشان حتی در صورت حضور، خدشه دار می‏شود. غیبت، خود درآمد را كم می‏كند و هزینه‏های پزشكی راافزایش می‏دهد. و اینها بر تغذیه مجموعه خانواده و به خصوص كالری و آهن دریافتی اثر می‏گذارد. حادترین شرایط درافراد كم درآمد و به خصوص زنان و در فقیرترین كشورهای است.طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت ،انسانی سالم به حساب می‏آید كه از سلامت كامل جسمی، روانی و وضعیت مناسب اجتماعی برخوردار باشد و نه اینكه فقط بیمار نباشد. منظور از سلامت باروری سلامت در تمام زمینه‏ها ی مربوط به سیستم باروری و فعالیت و فرایند آن است. طبق اطلاعیه نشست پكن، سلامت زنان هم مثل مردان تحت تاثیر بسیاری از شرایط قرار می‏گیرد. طبق گزارش UNDP و UN در هیچ جامعه‏ای در جهان زنان از حقوق مساوی با مردان برخوردار نیستند، لذا مسائل خاصی در مورد زنان وجود داردنظیر شیوع بیشتر فقر و وابستگی اقتصادی در زنان، تجربه خشونت، نگرش منفی نسبت به دختران و زنان، انواع تبعیض‏ها، قدرت محدودی كه بسیاری از زنان در ارتباط با زندگی جنسی و تولید مثل خود دارند و نیز عدم نفوذ آنان در تصمیم گیریها كه این واقعیات اجتماعی اثرات منفی بر سلامت آنان می‏گذارد. علاوه بر آثار سوء وضعیت اجتماعی زنان بر سلامت آنان ، عوامل دیگری هم بر آسیب پذیری آنان می‏افزاید كه از آن جمله است اختلافات بیولژیكی زنان ،باردار شدن، بیماریهای مقاربتی از جمله ایدز، عوارض حاملگی و زایمان، سرطان دهانه رحم، سوء استفاده جنسی، مثله كردندستگاه تناسلی یا ختنه زنان، سوء تغذیه، خشونت خانگی، تبعیض فرزند پسر و كشتن دختر بچه‏ها، مسئولیت مراقبت از افراد آسیب‏پذیر، بیمار و در حال موت و نیز دسترسی بسیار محدودتر به خدمات پیشگیری یا درمان‏های حیات بخش.
مطالعات و مستندات عدیده‏ای در زمینه سلامت زنان و نیز ارتباط ابعاد مختلف سلامت زنان با جهانی شدن گزارش شده است. بخش قابل توجهی از این نوشته‏ها مربوط به گزارشات سازمان ملل و ارگان‏های وابسته به آنست. با توجه به محدودیت زمان فقط به گوشه هایی از آثار جهانی شدن بر ابعادی از سلامت زنان اشاره می‏شود .
● اهمیت غذا و سلامت تغذیه
ورود شركت‏های چند ملیتی به صحنه كشاورزی و تولید مواد غذایی، موجب بی كار شدن زارعین جزء كه در كشورهای در حال توسعه زنان اكثریت آنان راتشكیل می‏دهد می‏شود. و زنان مجبور می‏شوند همه روزه علاوه بر انجام سایر وظایف خود، و مسافت‏های طولانی را برای تامین نیازهای خانواده بپیماید كه این امر موجب فرسایش آنان و نیز سبب سوء تغذیه انرژی - پروتیئن می‏شود.
علی رغم تلاش فراوان كشورهای در حال توسعه برای افزایش صادرات و تأمین ارز مورد نیاز برای وارد كردن مواد غذایی، به نظر می‏رسد تا سال ۲۰۲۰ بسیاری از كشورهای در حال توسعه به دلیل نداشتن ارز مورد نیاز قادر به وارد كردن مواد غذایی مورد نیاز خود نباشند. كمبود مواد غذایی طبیعتاً فقرا را بیشتر متأثر می‏كند و در درون خانواده‏ها هم بیشترین لطمه به زنان خواهد خورد كه به خصوص در دوران باردهی و شیر دهی بیشترین نیاز را به مواد غذایی دارند و معمولا هم كمترین مقدار غذا را دریافت می‏نمایند.
در كشورهای در حال توسعه به دلیل نیاز فراینده به واردات مواد غذایی و عدم برخورداری از سیستم لازم برای بررسی ایمنی مواد غذایی، ممكن است بخش اعظمی از جمعیت كشور در معرض مواد غذایی آزمایش نشده كه از نظر ژنتیكی دستكاری شده است، قرار گیرند. اطلاعات موجود در زمینه میزان خسارات احتمالی ناشی از این قبیل مواد غذایی به زنان در سنین بارداری، زمان حاملگی و شیر دهی محدود است. از مشكلات دیگر در امر تغذیه مسئله چاقی است. هر چند سنگینی وزن در بین مردها بیشتر است ولی چاقی در خانمها شایع‏تر است. این امر در كشورهایی كه به سرعت در حال تغییر هستند نظیر الجزایر، مصر، ایران، اندونزی، ازبكستان و مراكش بیشتر مشاهده می‏شود
● بیماری ایدز
هر چند بیماری ایدز در شروع بیماری مردان هم جنس باز آمریكایی بود، ولی این روزها نیمی از موارد جدید این بیماری در كشورهای درحال توسعه در بین زنان مشاهده می‏شود. زنان به طور متوسط دو برابر مردان و حتی در بعضی از مناطق دختران جوان ۶ برابر بیشتر از مردان در معرض ابتلا هستند. هم به دلیل افزایش موارد بیماری در بین زنان و هم به دلیل اینكه مراقبت از بیماران به عهده زنان است افزایش موارد این بیماری منجر به مشكلات بیشتر زنان در خانواده‏ها می‏گردد. از طرف دیگر دسترسی به داروهای ضد ویروس ایدز برای پیشگیری از انتقال مادر به شیر خوار به دلیل وجود مقرراتی كه قدرت انحصاری تولید داروها را برای شركتهای دارویی خاص حفظ می‏كند، وجود ندارد. از دهه ۱۹۸۰ فشار خیلی زیادی برای دگرگون سازی خدمات سلامت باروری در سطح جهان ایجاد شد كه شامل كاهش هزینه دولتها، خصوصی سازی و تحمل هزینه‏ها توسط مصرف كنندگان است. تجارت آزاد و كاهش تعرفه‏های مربوطه موجب محدود شدن توان مالی دولتها و تكیه آنها به كمكهای خارجی و در نتیجه تضعیف بهزیستی جامعه می‏شود. افزایش خصوصی سازی هم منجر به افول سیستم مراقبتها و اضمحلال خدمات اجتماعی و بهداشتی شده و در این راستا زنان كه جزء فقیرترین اقشار جامعه هستند بیشترین خسارت را می‏بینند، به خصوص در مناطقی كه بیماری ایدز شایع است بر حجم كارهای آنان در منزل به طور چشم‏گیری اضافه می‏شود برای دولت هم به دلیل مشكلات اقتصادی و كاهش ارزش پول كشور، امكان وارد كردن داروهای اساسی و از جمله داروهای ضد ایدز وجود ندارد.
در زمان افزایش بیكاری و بیشتر شدن اختلاف سطح درآمدها، زنان و دختران ممكن است مجبور به خود فروشی شوند كه این امر آنان را بیشتر در معرض خطر ایدز قرار می‏دهد. همچنین زنان پناهنده هم به دلیل در معرض خشونتهای جنسی قرار گرفتن و یا پرداختن به امر فحشاء بیشتر در معرض خطر ابتلاء به ایدز قرار می‏گیرند. و نیز با توجه به قاچاق سالیانه حدود یك تا دو میلیون زن و كودك، احتمال ابتلاء به بیماری ایدز در این گروه خیلی بیشتر است. سرعت افزایش تراكم جمعیت نظیر آنچه در اردوگاه آوارگان و یا سایر اشكال شهر نشینی بدون برنامه به دلیل مهاجرت به شهرها جهت كاریابی اتفاق می‏افتد، اغلب باشرایط ناسالم زندگی نظیر نبودن سرپناه مناسب و نبودن توالت بهداشتی و غیره توأم است كه این شرایط افراد را بیشتر در معرض بیماریها و از جمله بیماری ایدز و نیز سوء استفاده‏های جنسی و سوء مصرف داروها قرار می‏دهد. همچنین مشاغلی كه با مسافرتها و غیبتهای طولانی مردان توأم است، خطر بیماریهای مقاربتی و از جمله ایدز را افزایش داده و نهایتاً همسران آنان را در معرض خطر ابتلاء قرار می‏دهد.
● دخانیات:
تجارت آزاد مصرف دخانیات را افزایش می‏دهد. هرچند ظاهراً كشورهای عضو سازمان جهانی تجارت طبق مقررات بین المللی می‏توانند سیاست جامعه‏ای را در ارتباط با دخانیات و صرف نظر از اینكه چه كشوری طرف مقابل آنان باشد داشته باشند، ولی تمایلات سیاسی و توان كشورها همیشه این اجازه را نمی‏دهد كما اینكه موافقت نامه‏های دو طرفه بین آمریكا و چندین كشور آسیایی و تهدیدنمودن آن كشورها به تحریم اقتصادی در دهه ۱۹۸۰ منجر به افزایش سیگار در این كشورها و به خصوص كشورهای فقیرتر شد. سیگار كشیدن در بین زنان كشورهای در حال توسعه رو به افزایش است و به نظر می‏رسد در آینده نزدیك در صد دختران و زنان سیگاری مساوی مردان شود. این امر بدان علت است كه فرهنگ غرب و غرب زدگی قبح اجتماعی و فرهنگی سیگار كشیدن زنان را در بسیاری ازكشورهای در حال توسعه از بین برده است. در عین حال زنان بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان ریه هستند و این امر در مورد هر نوع و هر تعداد سیگار صادق است.
● بهداشت و ایمنی حرفه ‏ای
افزایش قدرت شركت‏های چند ملیتی منجر به جهانی شدن توالیدات شده است. آنها اجناس را هر جا و بهر شكلی كه بیشترین منفعت را برایشان داشته باشد تولید می‏كنند و شاید بهمین دلیل جهان شاهد افزایش بی سابقه حضور زنان به عنوان نیروی كار است. بطوریكه در حال حاضر زنان بین ۴۲ % - ۳۳ % نیروی كار جهان را تشكیل میدهند همچنین اشتغال غیر رسمی زنان بخصوص در مشاغل با مهارت كمتر متداولتر شده است و در عین حال بار كار داخل منزل آنان به دلیل اینكه خدمات اجتماعی و بهزیستی دولتی در حال تحلیل رفتن است، افزایش یافته است. تعداد رو به افزایشی از زنان چین و اروپای شرقی وارد بازار و از جمله تجارت سكس شده‏اند. مبداء حدود دو سوم قاچاق زنان برای امر فحشاء از اروپای شرقی است. بعضی از زنان پس از اینكه صاحب در آمدی شدند ممكن است ازدواجی را كه برایشان غیر قابل تحمل است رها كرده و همسر دیگری اختیار كنند و یا به تنهایی با فرزندان خود زندگی كنند. ولی معمولاً به دلیل شرایط اجتماعی زنان این تغییرات در مجموع سبب بهبود وضع سلامت بهزیستی آنان نشده است و در مجموع برای بسیاری اگر اشتغال نفعی دارد همه را عملاًباید صرف مخاطرات سلامت كنند.
افزایش فعالیت زنان در مناطق تولیدی صادرات، با سوانح فزاینده ماشین آلات و شرایط نامناسب و غیر بهداشتی (نظیر وجود بیش از حد گرد و غبار، صدا، مواد سمی شیمیایی و تهویه نامناسب)، تبعیض و خشونت همراه است. این نوع شغل بسیار استرس زا بوده و همراه بیماریهای قلبی و عروقی، اختلالات روانی، سقط، مشكلات مربوط به حاملگی و سلامت جنین است. بعضی از كمپانی‏ها كاركنان زن را به بستن لوله رحم تشویق می‏كنند. در این مرحله از جهانی شدن مهاجرت بین قاره‏ها، كشورها و بین روستاها و شهرها به شدت افزایش یافته است. تحقیقات نشان می‏دهد كه هر چند مردان و زنان هر دو مهاجرت می‏كنند اما نحوه مهاجرت آنان و ارتباط آن با سلامت شان متفاوتست. مثلا بسیاری از زنان به صورت غیر رسمی بكار گرفته شده و یا در بازار سكس استخدام‏می شوند و لذا بیشتر در معرض خطر تبعیض و خشونت قرار می‏گیرند. از طرف دیگر زنان مهاجر كه در خانه‏ها كار می‏كنند اغلب در كشور میزبان از پوشش قانونی برخوردار نبوده و به شدت به كارفرمای خود متكی هستند كه این خود به آسیب آنان درمقابل خشونت و سوء استفاده می‏افزاید.
● بهداشت روان :
بیماری روانی نتیجه بعضی عوامل اجتماعی، ژنتیكی، عفونی استرس دار و اثرات آنها بر یكدیگر است. در كشورهای در حال توسعه ۹۵ % - ۹۰% موارد افسردگی و حدود ۷% موارد اسكیزوفرنی درمان نمی‏شوند. افسردگی شدید در زنان دو برابر مردان اتفاق می‏افتد. زنان در مشاغل با مهارت كمتر آزادی و كنترل كمتری در نحوه كار، برنامه و سرعت كاری خود دارند و این امر بیشتر آنان را در معرض افسردگی و اضطراب قرار می‏دهد. در كشورهایی كه سرعت دگرگونی اقتصادی زیاد است ارتباط بسیار نزدیكی بین جنس زن، درجات بالای افسردگی، اضطراب، تحصیلات پایین و فقر مشاهده می‏شود و احتمال خود كشی افزایش می‏یابد. و آنگاه كه اعتبارات دولتی مربوط به بهداشت و سلامت كاهش می‏یابد، با عنایت به شیوع دو برابر افسردگی در بین زنان، طبیعی است كه این امر می‏تواند آثار سویی برای زنان به همراه داشته باشد.● بیماریهای عفونی :
روند فعلی جهانی شدن توأم با جابه جا شدن بی سابقه جمعیت در داخل كشورها و عبور روزانه بیش از ۲ میلیون نفر از مرزهای بین المللی است كه منجر به افزایش مهاجرتها و در نتیجه انتقال بیماریها می‏شود. تجارب فزاینده حیوانات زنده و محصولات حیوانی هم موجب افزایش شیوع بیماریها می‏گردد. و از طرفی روند كاهش اعتبارات دولتی در زمینه سلامت، آموزش و سایر برنامه‏های اجتماعی در بسیاری از كشورها بیشترین تهدید را برای گروههای آسیب‏پذیر یعنی زنان حامله، مادران جوان و كودكان زیر ۵ سال دارد. سل در كشورهای در حال توسعه در بین بزرگسالان علت اصلی مرگ‏های ناشی از یك عامل عفونی بیماریزا به حساب می‏آید و سالیانه ۱/۵ میلیون مرگ را سبب می‏شود و اولین علت مرگ زنان محسوب می‏شود. در سطح جهان نیمی از پناهندگان كه اغلب هم زنان هستند دچار سل می‏شوند. سالیانه ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون مورد مالاریا مشاهده می‏شود. در اثر ابتلاء به این بیماری یك میلیون نفر جان خود را از دست می‏دهند. مالاریا یك علت مهم مرگ مادران و نیز سقط و مرده زایی است و به ایجاد كم خونی مزمن كمك می‏كند. همچنین چون زنان مسئولیت مراقبت از افراد بیمار خانواده را به عهده می‏گیرند بیشتر در معرض ابتلاء بیماری‏های مختلف قرار دارند.
سنگینی بدهی كشورها موجب می‏شود كه دولت‏ها اعتبارات مربوط به خدمت اجتماعی و سلامت را كاهش دهند و مردم مجبور می‏شوند از جیب خود هزینه كنند. این امر موجب كاهش میزان مراقبت دولت در امر بیماریها و نیز كاهش سرمایه گذاری درامر پیشگیری و درمان می‏شود. با توجه به اینكه زنان اغلب درمان بیماریهای خودرا به تأخیر می‏اندازند. و كمتر از مردان به خدمات بهداشتی - درمانی دسترسی داشته و همچنین پروتكل‏های درمانی را كمتر از مردان تعقیب می‏كنند، لذا خیلی بیشتر در معرض خطر هستند.
● خشونت
خشونت بر علیه زنان همراه با نتایج منفی گوناگونی است كه شامل صدمات حاد، اختلالات عملی اعضاء بدن، معلولیت‏های ماندگار، اختلالات متفاوت زنانگی، اختلالات ناشی از استرس صدمات افسردگی، اضطراب، مصرف الكل، سوء مصرف مواد، بیماری‏های مقاربتی، قتل، خود كشی، مرگ مارد و مرگ شیرخوار می‏باشد. فقر و نابرابری‏ها، واسطه ارتباط پیچیده‏ای است كه بین خشونت و جهانی شدن وجود دارد. اصولا منافع جهانی شدن به طور مساوی در بین و در داخل كشورها توزیع نشده و لذا جهانی شدن در بعضی موارد به افزایش نابرابریها و بی عدالتی‏ها كمك كرده است.
پیشرفت‏های تكنولوژی، حمل و نقل ارزانتر، حذف محدودیت‏های تجاری، افزایش سود (همه از ویژگیهای فعلی جهانی شدن است) موجب شرایطی شده است كه تجارت و دسترسی به الكل، مواد اعتیاد آور و اسلحه آسانترشده و از قاچاق زنان و دختران حمایت می‏شود.
بررسی در سطح جهان نشان می‏دهد كه بین ۶۹% تا ۱۰ % زنان توسط همسر و یا مردی كه شریك جنسی آنها است مضروب می‏شوند. زنانی كه در فقر زندگی می‏كنند خیلی بیشتر در معرض این خشونت قرار دارند. همچنین مطالعه نشان می‏دهد كه حدوداً از هر ۵ زن در سطح دنیا به یك نفر تجاوز شده و یا در معرض تجاوز قرار گرفته است. بعضی مطالعات نشان می‏دهد كه در سطح جهان حدود ۴ میلیون زن و دختر برای فاحشگی اجباری، بردگی یا ازدواج اجباری خرید و فروش می‏شوند. این امر كه از دستاوردهای جهانی شدن است از پروژه‏های تجاری جنایی بین المللی است كه بیشترین رشد را داشته و برای قاچاقچیان سالیانه حدود ۷ میلیارد دلار درآمد دارد. طبق بررسی یونیسف، جهانی شدن مساله قاچاق زنان و بچه‏ها را از مرزها آسانتر كرده است. مطالعه‏ای در آمریكا نشان می‏دهد كه از هر ۵ كودكی كه منظماً وارد اینترنت می‏شود با یك نفر شان از طریق یك غریبه برای سوء استفاده جنسی ارتباط برقرار می‏شود. در سال ۱۹۹۸ یك میلیارد دلار از طریق اینترنت برای محتوای مختص بالغین هزینه شد كه ۶۹% كل فروش محتوای اینترنت بود.
در زمان بروز ناپایداری اقتصادی در كشورهایی كه در واكنش به فشارهای جهانی در آنها تغییرات اجتماعی سریع ایجاد شده است (افزایش بی كاری، سقوط ارزش پول، كاهش اعتبارات عمومی دولت،افزایش فقر) زنان به مقیاس فوق العاده زیادتری تحت تاثیر قرار می‏گیرند و خشونت نسبت به آنان افزایش می‏یابد. و عدم امنیت مالی و مهاجرت اجباری به شهر كه به دنبال این وضعیت پیش میاید ممكن است دختران و زنان را به فحشاء بكشاند و این خود خطر خشونت را افزایش می‏دهد شاید به همین دلیل هم بیشترین میزان افزایش خشونت‏ها در اروپای شرقی و آسیای مركزی مشاهده می‏شود.
دختران و زنانی كه مجبورند به تنهایی مسافت‏های طولانی را طی كنند و نیز در زمان شورش‏های داخلی و دوران پس از آن زنان بیشتر در معرض خشونت و تجاوز جنسی هستند. تغییر نقش زنان و مردان در زندگی (اشتغال زنان، تأخیر انداختن زمان ازدواج زنان و نیز بچه دار شدن، دور بودن مردان از منزل برای مدت طولانی بدلیل شغلی،بیكاری مردان) ممكن است بر روابط داخل منزل اثر گذارده و منجر به سوء رفتار با زنان و كودكان شود.
● سلامت باروری :
مشكلات سلامتی مربوط به جنسیت و تولید مثل حدود ۲۵% بار بیماریهای زنان را در جهان تشكیل می‏دهد. میزان مرگ و میر مادران (MMR) كل جهان حدود ۴۰۰ در یك صد هزار تولد زنده است. كمتر از ۱ % این مرگ و میرها در كشورهای توسعه یافته اتفاق می‏افتد، جایی كه متوسط احتمال مرگ مادران در موقع حاملگی و یا وضع حمل یك در ۲۸۰۰ است در حالی كه در قسمت زیر صحرای آفریقا، این احتمال یك در ۱۶ و در كشورهای افغانستان و سیرالئون یك در ۷ می‏باشد. در جهان سالیانه حدود ۳۴۰ میلیون مورد بیماری مراقبتی درمان‏پذیر است (سوزاك، كلامیدیا، سیفیلیس و تریكومونا) و میلیونها مورد بیماری مقاربتی ویروسی غیر قابل درمان از جمله ۵ میلیون مورد جدیدایدز اتفاق می‏افتد. سالیانه ۴۲۵۰۰۰ مورد جدید سرطان دهانه رحم عمدتاً در كشورهای در حال توسعه تشخیص داده می‏شود كه ۱۹۵ هزار نفر از این بیماری عمدتاً قابل پیشگیری می‏میرند. بخش بسیار مهم موارد سرطان دهانه رحم بوسیله یك عفونت مقاربتی یعنی ویروس پاپیومای انسانی ایجاد می‏شود روزانه ۵۵ هزار سقط غیر بهداشتی اتفاق می‏افتد كه ۹۵% آنها در كشورهای در حال توسعه است و موجب مرگ ۲۰۰ زن در روز می‏شود كه معادل حدود ۱۳ % مرگ مادران در سطح جهان است. سقط در بعضی كشورها ۶۰ % مرگ مادران را به خود اختصاص می‏دهد. تعداد زنان ختنه (مثله) شده بین ۸۵ تا ۱۱۴ میلیون نفر است و سالیانه ۲ میلیون مورد بر این عدد اضافه می‏شود. یعنی روزانه ۶۰۰۰ دختر ختنه می‏شوند.
جهانی شدن دارای اجزاء بسیار عدیده‏ای است كه یكی از اجزاء دگرگون سازی سیستم خدمات سلامتی است. یكی از اقدامات در این راستا وارد كردن بیمه‏های خصوصی به صحنه عمل است كه اغلب تبعیض‏آمیزند یعنی ممكن است هزنیه‏های مربوط به حاملگی و یا زایمان را نپردازند و یا زنان را مجبور به پرداختن حق بیمه بیشتر كنند.
مطالعات نشان می‏دهد كه این بیمه‏ها موجب افزایش نزخ سزارین و هیستر كتومی می‏شوند. مساله دیگر در ارتباط با عملكرد غیر اخلاقی شركت‏های دارویی چند ملیتی است. طبق مطالعات انجام شده آنها داروهای با كیفیت پایین را به كشورهایی كه قوانین ضعیف دارند صادر كرده و بر روی زنان این كشورها در زمینه داروها و وسائل پیشگیری از حاملگی تجربه‏های غیر اخلاقی می‏كنند.
● آب:
كاهش ذخایر آب آشامیدنی، كاهش كیفیت آبها و زیادی مصرف، دنیا را به طرف بحران آب سوق می‏دهد. جهانی شدن از طریق افزایش مهاجرت و شهر نشینی، تغییرات محیط زیست و غیره این مشكل را تشدید می‏كند. خدمات آب و سرویس‏های بهداشتی به صورت فزاینده‏ای خصوصی می‏شوند. شركت‏های بین المللی آب به صورت فزاینده‏ای،كنترل ذخایر آب و مدیریت آن را در اختیار گرفته‏اند. در حال حاضر فقط سه شركت حدود چهل در صد بازار آب تجاری را در سطح جهان در اختیار دارند و در سال ۲۰۰۱ حدود ۱۵۷ میلیارد دلار درآمد داشته‏اند. درآمد این شركتها همه ساله ۱۰% افزایش داشته‏اند. كه از درآمد بعضی از كشورها كه در آنهاكار می‏كنند بیشتر است. كمپانیهای خصوصی همچنین مالكیت سدها و آبراه‏ها و صنعت آبهای بطری و ایجاد روشهای جدید نمك زدایی از آب و خالص كردن آن و نیز وسایل انتقال از طریق سوپر تانكرها و غیره را در اختیار دارند. سیاستهای جهانی آب به طور فزاینده‏ای به وسیله مؤسسات تجاری و ملی تعیین می‏شود. مصرف آب در حال حاضر هر ۲۰ سال دو برابر می‏شود كه بیشتر از دو برابر سرعت افزایش جمعیت است و اگر مصرف آب به همین وضع ادامه یابد تا سال ۲۰۲۵ تقاضا بیشتر از آب موجود است.
دختران وزنان به عنوان تهیه كنندگان اولیه آب مسئول تامین آب از راههای دیگر هستند. آنان ممكن است مجبور باشند مسافت‏های طولانی تا حد ۱۰-۱۵ كیلومتر و یا ۸ ساعت در روز پیاده روی را برای به دست آوردن ۱۵-۲۰ لیتر آب در هر رفت و برگشت طی كنند. استمرار روشهای غیر سالم نظیر حمل آب بر روی سر آنان موجب پر خونی‏های مضر دردهای مزمن، خستگی، كوتاهی قد و از دست دادن وقت و انرژی می‏شود بیماریهای مربوط به آب كه عمدتاًقابل پیشگیری است، در بین شایع‏ترین علل بیماری و مرگ است. دختران و زنان مسئول مراقبت از این دسته از بیماران هم هستند كه هم درآمد زایی آنان را محدودتر می‏كند و هم تحصیلات آنان را و نیز به دلیل افزایش هزینه درمان افراد خانواده بدهی‏های آنها افزایش می‏یابد و فقرشان عمیق‏تر می‏گردد. زنان مجبورند برای شستشوی لباسها و سایر كارها در آبهای آلوده بایستند و زنان شهری هم ممكن است مجبور باشند ساعت‏ها برای به دست آوردن آب در صف منتظر بمانند. این اوقات هدر رفته مانع حضور فعال آنان در امر درآمد زایی، تحصیل، درگیری در مسائل فرهنگی و سیاسی و استراحت و تفریح می‏شود. عدم دسترسی به آب، مشكلات عدیده‏ای را ایجاد می‏كند از هر ۱۰ دختر یك نفر در مدت عادت ماهیانه به مدرسه نمی‏رود و یا وقتی دختران به بلوغ می‏رسند مدرسه را ترك می‏كنند كه علت آن ناكافی بودن آن و سرویس های بهداشتی است.
● سلامت مردم بومی:
از یك فرد بومی اهل سیبری پرسیده شد، جهانی شدن برای تو چه مفهومی دارد و چه چیزی را به همراه می‏آورد. او پاسخ می‏دهد:" ما مردم بومی سیبری خیلی قبل از مردم دیگر جهانی شدن را شناخته‏ایم. برای من جهانی شدن وقتی شروع شد كه مرا به مدرسه شبانه روزی بردند و مجبورم كردند كه به زبانی كه آن موقع زبان خارجی بود یعنی روسی صحبت كنم. اتفاقی كه در طی آن سالها افتاد این بود كه ما تقریباً نابود شدیم. كودكان، دیگر به زبان بومی صحبت نمی‏كنند به جای غذاهای سنتی آنها همبرگر می‏خورند و كوكاكولا می‏آشامند، لباس جین می‏پوشند و می‏خواهند یك زندگی نوع غربی داشته باشند. تمام آهنگها و سرودهای ما، سنتها و فرهنگ ما در حال ناپدید شدن است. شرح حال ما نمونه واقعی جهانی شدن است. حالا تمام آنچه برای ما اتفاق افتاد و مارا نابود كرد می‏رود كه عده بی شماری از مردم دنیا رانیز نابود كند. "
جهانی شدن در ذهن بومی‏ها، تاریخ گذشته سركوبگریها و استعمار را زنده می‏كند و اینكه چگونه در مقابل آن پدیده و آن قدرتهای فوق العاده مقاومت كردند و جان سالم به در بردند. دانشمندان و فعالان بومی می‏گویند آنچه در بطن و عمق اكثر چالشها و مشكلاتی كه جهانی شدن برای بومیان سر تا سر جهان ایجادكرده، مشاهده می‏شود تضاد ارزشها است. در یك طرف غربی گری، سرمایه داری نئو لیبرال و تأكید بر فقر گرایی قرارداد و در طرف مقابل آن جمع گرایی و انسان گرایی كه ارزشهای سنتی مردم بومی است. از یكی از شورشیهای زاپا تیستا پرسیدند چرا شما ضد جهانی شدن هستید. او گفت مبارزه ما با آینده نیست بلكه با این مطلب است كه چه كسی آینده را شكل می‏دهد و چه كسی از آن بهره برداری می‏كند.
ماهنامه سبا


همچنین مشاهده کنید