چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


بندزدن طرح شکست خورده


بندزدن طرح شکست خورده
کمتر از دو هفته قبل وزیر کار و امور اجتماعی در جمع خبرنگاران ضمن اشاره به موارد مرتبط با حوزه فعالیت خود از پیگیری طرح انتقال پایتخت در شورای مسکن خبر داد و در وصف آثار طراحی و اجرای این طرح بر اقتصاد کشور، فضای کسب و کار و اوضاع مسکن نکته راند تا بار دیگر خاطره یکی از وعده های محوری محمود احمدی نژاد در فضای انتخابات نهم ریاست جمهوری که بر تمرکززدایی فعالیت ها و امکانات اقتصادی از پایتخت تاکید داشت، زنده شود. سابقه تلاش برای انتقال پایتخت اما به زمانی بسیار دورتر از آغاز فعالیت دولت نهم باز می گردد. سال ۱۳۶۴ مصادف با دویستمین سال پایتختی تهران همزمان با سیل مهاجرت و افزایش مسائل و معضلات شهری سودای انتقال پایتخت به عنوان ساده ترین گزینه پیش رو در اندیشه تصمیم سازان کلان کشور افتاد و مطالعات مقدماتی در دستور کار قرار گرفت. با پایان جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۸ این امر به طور جدی از سوی مراجع مسوول پیگیری شد اما در نهایت این عده «ساماندهی تهران» را عملی تر تشخیص داده و از اجرای آن منصرف شدند. در آن زمان براساس مطالعات انجام شده از سوی مهندسین مشاور کمترین زمان لازم برای انتقال، ۲۵ سال برآورد شده که این زمان با توجه به چهار گزینه مورد نظر متغیر می نمود. پروژه ساماندهی تهران با حضور غلامحسین کرباسچی در مسند شهردار پیگیری شد اما به رغم اجرای طرح های متعدد عمرانی ناشی از فروش تراکم و شعار اداره تهران بدون پول نفت، بسیاری از مسائل شهری همچنان حل نشده باقی مانده است.
دیگر بار در اواخر دهه ۷۰ بود که گروهی از مدیران با طرح مسائلی چون تمرکززدایی، حفاظت از ارکان حکومت و امنیت ملی در برابر آسیب های وسیع ناشی از زلزله و سایر خطرات احتمالی سخن راندند تا در غیاب کرباسچی به عنوان مخالف اصلی طرح که بیش از هفت سال از طرح آن در فضای تصمیم گیری های کلان کشور جلوگیری کرده بود، انتقال پایتخت را در جریان مباحثات و تحقیقات مجدد اندازند. این در حالی بود که در تمام این سال ها همزمان مطالعات دومین طرح جامع تهران ادامه داشت و در سال ۱۳۸۱ طرح مجموعه شهر تهران نیز مورد توجه قرار گرفت که هدف اصلی آن ساماندهی، امکان و استقرار جمعیت و فعالیت ها در قلمرو و منطقه کلانشهری تهران عنوان شد. پیگیری پراکنده و عدم هماهنگی در پیشبرد هر یک از طرح های مذکور اما هیچ گرهی از کار پایتخت نگشود و تهران همچنان به سنت مدیریت شهری در دوران فعالیت کرباسچی به حیات خود ادامه داد. زمستان سال ۱۳۸۲ ، ۹ روز پس از آنکه زلزله بم تبعات فاجعه بار خود را در نتیجه نبود نظارت در ساخت و ساز شهری روبه روی دیدگان مسوولان قرار داد، این اظهارات حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی بود که ضرورت انتقال پایتخت را با توجه به آسیب پذیری تهران در مواجهه با زلزله به طور جدی مرتبط با مسائل امنیتی دانست تا جایی که وی از پیگیری جدی طرح های میان مدت و بلندمدت خبر داد. همزمان مجلس نیز آمادگی خود را برای دریافت لایحه مربوط و تصویب سه فوریتی آن اعلام کرد.باری دیری نپایید که سخنگوی وقت دولت در مصاحبه با رسانه ها طرح بحث جدیدی درباره انتقال پایتخت را تکذیب و عنوان کرد متخصصان از سال ۶۸ تاکنون به نتیجه جدیدی در این رابطه نرسیده اند.
چندی بعد محمود احمدی نژاد شهردار وقت تهران در حاشیه نشست شناسایی و بررسی گسل های تهران با اعضای ستاد بحران شهر تهران ضمن مخالفت با طرح گفت؛ « انتقال سازمان های دولتی از تهران خوب است اما با این انتقال تنها مدیران ساکن در تهران به جایی امن منتقل می شوند.»
در این زمان بار دیگر نهاد شهرداری در برابر نظر دولت همزمان با تصویب طرح جامع سوم تهران با ارائه طرح هایی چون معافیت از عوارض مقاوم سازی انتقال پایتخت را به حاشیه راند و شهردار رفع خطر لرزه پذیری تهران را اینگونه پیشنهاد داد؛«هرگاه احتمال خطر بالا بدهیم این قابلیت را داریم که مردم را مطلع کنیم و از آنان بخواهیم که یک شب را بیرون از منزل سپری کنند.» با این همه سالی نینجامید تا شهردار تهران در مسند وعده های انتخاباتی خود نگاهی دیگر به مساله انداخت و خروج دولت از پایتخت و در نهایت تغییر آن را با توجه به اثرات مثبت آن در اشتغال و اقتصاد از اولویت های کاری خود پس از انتخاب برشمارد؛ شعاری که اینک از سوی وزیر کار طرح شده و پرونده انتقال پایتخت را این بار نه از رویکرد شهرساختی یا امنیتی بلکه به عنوان داروی اشتغال و مسکن برشمرده است. در این میان فارغ از زمان، منابع مورد نیاز و امکان اجرای این طرح با توجه به عدم موفقیت انتقال مراکز دولتی از تهران طی دو سال گذشته، آنچه بیش از همه کارشناسان از آن می پرسند این است که طرح مجدد مساله یی که بیش از دو دهه ذهن بازیگران عرصه مدیریت شهری و مدیران ارشد کشور را به خود جلب کرده و بارها در مرحله تحقیقات شکست خورده و غیر عملی جلوه کرده است از چه رو دوباره طرح می شود؟ این عده معتقدند که مشکلات شهر تهران چه در حوزه استانداردهای ساخت وساز که تنها در ۱۵ درصد ساختمان ها اجرا شده است و چه در رابطه با مسائل شهری چون گرانی مسکن، ترافیک و آلودگی هوا در صورت انتقال پایتخت همچنان باقی خواهد ماند و با توجه به تجربه کشورهایی چون ترکیه، برزیل و پاکستان که با انتقال پایتخت خود تنها شهری با همان معضلات قبلی ایجاد کردند، این طرح از قبل شکست خورده است و همچنان که در گذشته شاهد آن بوده ایم تنها به رشد قیمت زمین و مسکن در شهرهایی چون اصفهان، شیراز، تبریز و ... که با معضلاتی کمتر از تهران روبه رو نیستند، منجر می شود. این در حالی است که در تمامی مطالعات هزینه حل مسائل شهری تهران بسیار کمتر از هزینه ایجاد شهری جدید با کارکردهای مربوط به پایتخت برآورد شده است. اما به نظر می رسد بررسی تحقیقات انجام شده در این رابطه از سوی مسوولان پیگیر این طرح در برابر حل معضل مسکن آنچنان که وزیر کار به آن امید بسته است، اهمیت چندانی نداشته باشد.
سعید امیرزاده
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید