یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


آرامش شهروندی


آرامش شهروندی
ژان پیاژه روانشناس سوئیسی یکی از مهم ترین علل آرامش مردم سوئیس را شکل حکومت شورایی با مشارکت گسترده مردم می داند. او معتقد است که داشتن کانال های متعدد برای بیان مشکلات، از عوامل مهم در آرامش روحیه مردم این کشور است. بنابراین می توان گفت سوئیس کشوری است با سابقه طولانی دموکراسی و بی طرفی که در سایه فدرالیسم توانسته همزمان با حفظ ساختارهای سنتی خود پروژه دموکراسی و خودگردانی را در بالاترین سطح ممکن اجرا کند.
ارتقای شاخص های زندگی شهری نیازمند تلاش صاحب نظران، پیگیری مدیران و برپایی سمینارهای متعدد بین المللی با حضور کارشناسان فن، ارائه بهترین راهکارها و کاربردی کردن آنهاست. فعالیت های جهانی طی سالیان اخیر نشان داده است تمامی کسانی که در این راستا گام می نهند، برآنند تا به قابل اجراترین روش ها برای رسیدن به این مهم دست یابند و این موضوع نگاه ها را به سمت کاوش درباره توانمندسازی شوراها و مدیریت شهری معطوف داشته است.
اگر کشوری همچون سوئیس توانسته به شاخص های بالای توسعه دست یابد و آرامش شهروندی را در سایه مشارکت و اعمال مدیریت مشارکتی به مردم خود هدیه کند، بی گمان این نردبان را پله پله طی کرده است.
دوره سوم شوراهای اسلامی شهر تهران در نهم اردیبهشت ماه در حالی کار خود را آغاز کرد که می دانست این نهاد مدنی به رغم تجربه دو دوره شورای شهر هنوز به شاخص های یک تشکل مدنی توانمند دست نیافته است. غلتیدن در ورطه سیاست به گمان دستیابی به قدرت و توانمندی، این نهاد مدنی را از حفظ موقعیت خود از طریق جذب مشارکت مردمی دور ساخته است.
منتخبان شوراها نباید این نکته را از نظر دور بدارند که اصولاً در جهان سوم دولت ها رغبتی به شریک کردن نهادهای مدنی در قدرت ندارند و تشکل های مدنی همچون شوراها بایستی با تکیه بر مشارکت های مردمی به قدرت اجتماعی دست یابند.
نهادهای مدنی زمانی می توانند به حداکثر توانمندی خود نائل شوند که با عملکرد شفاف خود زمینه های نقد و ارزشیابی را فراهم آورند و در این تعامل دوسویه جایگاه واقعی خود را یافته و به اصلاح خویش بپردازند در غیر این صورت این نهاد مدنی نیز پس از مدتی به نهادی بدون محتوا تبدیل می شود تا جایی که جامعه انحلال آن را خوش تر می دارد.
در حوزه شوراها آنچه بیش از همه اذهان مردم را به خود معطوف می دارد خدمت رسانی شهری، وارد کردن مردم در حوزه های تصمیم گیری، حل معضلاتی چون ترافیک و آلودگی هوا و ارتقای فرهنگ شهرنشینی است. زندگی کردن در شهری توسعه یافته با ویژگی هایی همچون دور بودن از آلودگی های زیست محیطی، فارغ از هرگونه ترافیک و دارای سیستم حمل و نقل عمومی پیشرفته، سرسبز و ایمن در مقابل حوادث و بلایای طبیعی که بر پایه شیوه های جدید شهرسازی بنا شده باشد، از حقوق مسلم و اولیه همه شهروندان است؛ شهروندانی که برای دستیابی به این اهداف به پای صندوق های رای رفتند تا مگر شوراها بتوانند با تکیه بر آرای آنان از حقوق شان دفاع کرده و شهرشان را بیش از گذشته سامان ببخشند.
اگرچه میزان مشارکت مردم در سومین دوره انتخابات شوراها چندان چنگی به دل نمی زد، ولی آیا این حضور کمرنگ نشانگر چیزی جز عملکرد ضعیف شوراهای پیشین نبوده است؟
گذشته شورای شهر تهران نشان می دهد که مرزهای ظریف میان مسائل سیاسی و اجتماعی در بسیاری موارد شکسته شده و اعضای شورا رویکردی سیاسی داشته اند. امکانات مادی و جایگاه ویژه این شوراها منجر به آن شده که عده ای برای رسیدن به قدرت به آن به چشم سکوی پرتاب نگاه کنند. سکوی پرتابی که اتفاقاً می تواند شهرت و قدرت وسوسه انگیزی همراه آورد. ای کاش این افراد به جای آنکه در فکر دستیابی به قدرت های فردی و حزبی باشند با استفاده از مشارکت مردم، نهاد شوراها را تقویت کنند و با کسب قدرت اجتماعی، از طریق مدیریت مشارکتی شهر را سر و سامان داده، آرامش شهروندی را برقرار سازند.
اتخاذ روش مدیریت شهری توسعه یافته، بیش از هرگونه سیاست زدگی می تواند در توانمندسازی این نهاد مدنی موثر باشد. هر قدر آلودگی های سیاسی شوراها را از اهداف اصلی خود دور سازد، به همان میزان، میل مشارکت جویی در اداره شهر را نیز در شهروندان از بین می برد.
زهره لطفی پی
منبع : روزنامه شرق