دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

تا کی مشکلات را باید شنید؟


تا کی مشکلات را باید شنید؟
هفته گذشته معاون اجرایی رئیس جمهور اعلام کرد که از این پس هر هفته، دولت جلساتی عمومی با مردم تهران برگزار خواهد کرد. این در حالی است که در آغازین جلسه، حدود ۶۰ نفر از مردم تهران توانستند مشکلات خود را با مقامات عالی دولتی در میان بگذارند. با این حساب به نظر می رسد که در طول یک ماه دولت می تواند با حدود ۲۴۰ نفر دیدار داشته باشد و سالانه مشکلات کمتر از ۳۰۰۰ نفر را بررسی کند.
در همین حال باید توجه داشت که این جلسات استمرار همان جلساتی است که دولتمردان از مدتها پیش در سفرهای استانی خود پیگیری کرده اند و هم اکنون دومین دوره خود را سپری می کند.
اکنون پرسشهای اساسی که از سوی برخی صاحب نظران و کارشناسان مطرح شده این است که آیا این روند می تواند نقطه پایانی بر دفتر یادداشت های مشکلات متعدد مردم عزیزمان بگذارد؟ و آیا در سومین سال فعالیت دولت، این صرف هزینه و زمان برای شناخت مشکلات مردم حاصلی دارد؟
در اینجا دو نکته قابل بررسی است; اول اینکه باید این مساله روشن شود که آیا واقعا رئیس جمهور و تیم هدایت کننده دولت از مشکلات مردم بی اطلاع هستند و اکنون پس از ۳ سال باید تک تک از مردم بپرسند که چه مشکلاتی دارند؟
باور این مساله بسیار مشکل است که حتی یک مدیر میانی در داخل کشوراز مشکلات مردم بی اطلاع باشد در حالی که مشکلات جامعه ما آنقدر مشخص و مشهود است که اغلب کارشناسان جهانی نیز امروز می دانند که تورم، اشتغال و مسکن از مهمترین مشکلاتی هستند که جامعه ما با آن روبه رو است.
امروز اگر از نماینده مجلس، کارشناس، روزنامه نگار و... بخواهیم چند نمونه از مشکلات عمده مردم راعنوان کند به مسائل معیشتی و اقتصادی ایرانیان اشاره خواهند کرد; در این میان توقع جامعه این است که ارائه راهکاری برای حل مشکلات مشخص و مشهود مانند بیکاری جوانان ارائه شود تا مشکلات در سطح وسیع تری حل شود، نه اینکه در پی راهکاری برای حل مشکلات تعداد معدودی از شهروندان باشد.
آنچه که امروز جامعه ما بیشتربه آن نیاز دارد برنامه ریزی، تعیین اولویت ها و اجرای راهکاری با توجه به اولویت های تعیین شده است.
توجه دولتمردان به تطبیق برنامه ها با نظرات کارشناسی و صرف هزینه و زمان برای اجرای راهکارها بیشتر می تواند به دولت کمک کند تا تصویری از خود ارائه دهد که ازمشکلات آگاه است. در حالی که راهکار دیدار چهره به چهره با تعداد محدودی از مردم این تصویر را القا می کند که گویی دولت از مشکلاتی که همگان با خبرند، بی خبر است.
لذا اینکه پس از ۳ سال و اندی تیم دولت را همچنان در حال شنیدن مشکلات ببینیم تقویت کننده این فرضیه است که دولت از ماهیت مشکلات بی خبر است و در پی آن است که دل مردم را به دست آورد. بنابراین بی ارتباط نیست اگر این اقدامات بیشتر شبیه اقدامات تبلیغاتی تلقی شود که برای کوتاه مدت دل های دردمندان را تسکین دهد.
علم سیاست باید بتواند راهکاری عملیاتی برای حل مشکلات داشته باشد تا پس از اجرا در مقاطع تعیین شده یک دوره دولت بتوان در انتظار حل مشکلات مردم و بهره گیری از حاصل راهکارهای ارائه شده باشیم. اما از آنجائی که سیاست ما به جای ارائه راهکار، بیان مشکلات است، نمی توان در آینده نزدیک منتظر حل مشکلات بود.
اما نکته دومی که باید مورد توجه قرار گیرد، پاسخ به این پرسش است که اساسا اولویت دولت برای شنیدن مشکلات چه حاصلی دارد؟ در حالی که تنها یک سال به پایان دوره دولت مانده است آیا زمانی برای حل دردهای شنیده شده وجود دارد؟
نویسنده : داریوش قنبرید
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید