دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

دوگانگی در اجرا


دوگانگی در اجرا
اما نقد ساحل‌نشینان از منظر نقص تحقیق آن، ضمن داشتن همان ایرادهایی که درباره نقد کار کلانتری گفتم، دارای اشتباهات دیگری هم هست. از نظر من ساحل‌نشینان از آثار برجسته بهرامی‌نژاد نیست، اما از منظری که ناقد محترم به مسئله مشاهده‌گرایی و پژوهش‌ فیلم برخورد کرده، نقد از حقانیت زیادی برخوردار نیست. مشکل منتقد آن است که می‌خواهد با طرح شماتیک چارچوب مفهومی روند پژوهشی در رویکردهای مدعی عینی‌گرایی که تازه خود این ادعا، داعیه‌ای کهنه است،‌ کار و بار مستندساز و مراحل آن را داوری نماید. پیشداوری‌های متکی بر ضرورت پیروی مستندساز از این کلیشه‌هایی که دانشجویان در کلاس‌های درس اصول تحقیق و گذراندن دو واحد، می‌آموزند، اصلا حائز ارزش جدی نیست و کاملا اشتباه است، در جهان صدها اثر و شاهکار مستند قرار دارد که اگر بخواهیم از منظر مراحل پژوهش مکتبی یعنی: مشاهده دقیق، چرایی پدیده مواد مشاهده، تحلیل یافته‌ها و نتیجه‌گیری، آنها را داوری کنیم حتما خام و فاقد مراحل مقرر ارزیابی خواهند شد.
نویسنده می‌گوید: مشکل فیلم‌ حاضر- ساحل‌نشینان- اساسا موضوع اصلی گذار از مرحله اول به دوم است، یعنی در اثر مذکور مشاهده در حد مشاهده صرف باقی مانده و دوربین/ ذهنیت فیلمساز به شکار و ثبت امپرسیون‌ها بسنده کرده و چندان خود را مقید به نفوذ و رسوخ به فرآیند پیچیده و جریان حقیقی سوژه مورد نظر حتی برای نیل به درک و تصوری بیش و کم روشن، نمی‌داند و «به نظر می‌رسد مسئله اصلی در این فیلم بر بیان ساده، باقی ماندن و درجا زدن اثر در سطح اولیه و البته خام مشاهده عینی سوژه مورد نظر است» اولا آیا مشاهده صرف در سینمای مستند، نشان خامی است؟ مشاهده صرف در یک متن پژوهش‌ علمی مسلما به معنی نقصان کامل و شکست اثر است، اما مشاهده صرف نوعی مستند بلاواسطه است که هرگز به معنی خامی نیست Obserrationd poe… شناخته شده‌تر از آن است که اهمیتش نیاز به اثبات حتی برای شاگردان کلاس مقدماتی مستندسازی داشته باشد. اگر فیلمی دارای مشاهده خام‌دستانه است، این به معنای خامی اثر مستند مشاهده‌گرا به صرف مشاهده بدون موضع‌گیری نیست.
اتفاقا حاشیه‌نشینان مشاهده‌ای نیست که در مشاهده عینی سوژه درجا زده باشد. اساسا این نکته‌گیری ناقد محترم، از اساس غلط است، سوبژکتیویته جزئی از ساختار نمایشی ساحل‌نشینان است که به صورت ارائه تصاویر ذهنی بروز می‌یابد که با امر مشاهده عینی ربطی ندارد. این اثر ترکیبی مشکلاتش نه در طی مراحل پژوهش که اصلا لزومی ندارد بلکه اتفاقا در پایبند بودن به همین مشاهده بی‌طرفانه است هرچند تقابل عینیت و ذهنیت، اصل ساختاری چشم‌پوشی‌ناپذیر فیلم بهرامی‌نژاد است و در این صورت به هیچ وجه حتی از این نظر هم نمی‌شود فیلمش را نقد کرد بلکه باید در مورد موفقیت یا عدم موفقیت این دوگانگی در اجرا حرف زد. از آنجا که فیلم و قرارداد بارز آن تقابل ذهنیت/ عینیت است، هر اهل سینمای مستندی و منتقد درست‌اندیشی می‌داند که حق ندارد، به کارگردان بگوید چرا در راستای تبیین، تحلیل و حتی شناخت دقیق‌تر واقعیت عینی حرکت نکرده» است. زیرا «تحلیل عینی» اگر هم واقعیت داشته باشد، که به نظرم دست‌کم در علوم انسانی اصلا ندارد، ربطی به فیلمی ندارد که از تقابل ذهنیت فیلمساز و واقعیتی که مورد مشاهده‌ قرار می‌دهد، شکل گرفته است. توقع درونی من به عنوان یک فرد واقعی از ساحل دریا و تصویر ذهنی من و شکست آن در برخورد واقعی، چه ربطی به «تنش ازلی- ابدی رشد صنعتی و شهرنشینی»‌ دارد؟ تازه اصلا این نقد، درست نیست. اگر چنین باشد باید در کشورهای پیشرفته صنعتی و سواحل‌ نیس و تفرجگاه‌های مشهور جهان غرب، سواحل از سواحل ما هم کثیف‌تر و مغشوش‌تر باشند!!
شاید ایجاد کشمکش و وجود نگاه متضاد به فیلم ساحل‌نشینان کمک می‌کرد اما خود شاهدید که این تمهید هیچ ربطی به آن درک صلب از مراحل پژوهش و آن اعتقاد و موضوع مشاهده خام ندارد. از آنجا که من فیلم تهران انار ندارد را، اثری مستند نمی‌دانم- و البته یک اثر غیرمستند می‌تواند شاهکار یا اثری ابتدایی باشد- در نتیجه اصلا بحث پژوهش مستند را در این مورد بی‌وجه ارزیابی می‌کنم.
بدین‌سان اتهام امتناع از اندیشه و تفکر و ساده‌انگاری در مورد تهران (من نمی‌دانم ساحل‌نشینان چه ربطی به تهران دارد که در جمع‌بندی مسئله نادرستی نمایش تهران به مثابه امری حاد، بحرانی و خاص... مطرح شده است) در آثار بررسی شده اتهامی بی‌وجه است. من معتقدم تفکری دگم که حاصل درکی کهنه یا عدم فهم ویژگی پژوهش مستند به ویژه تاثیر انقلاب دیجیتالی بر پژوهش مستند است، مانع رفع آسیب‌های موجود در سینمای مستند ماست که البته در حوزه پژوهش هم این آسیب‌ها وجود دارد. من در این‌باره و معنای این کاستی قبلا صحبت کردم و باز سخن خواهم گفت اما بنا به دلایلی که گفته‌ام با منظر بیگانه و مسلما سطحی دوست جوانم هیچ موافق نیستم.

احمد میراحسان
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید