دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

آگاهی جمعی؛ شرط لا‌زم بهبود امور


آگاهی جمعی؛ شرط لا‌زم بهبود امور
سال گذشته تورم امان جامعه را برید و امسال هم وضع روشن است و به قول معروف سالی که نکوست از بهارش پیداست، چرا که از ابتدای سال جهشی چشمگیر را در قیمت‌ها و حتی مسکن شاهد بوده‌ایم، به‌طوری که برخی تحلیلگران احتمال می‌دهند، تورم در سال جاری به سطح ۳۰ درصد و بیشتر هم برسد و اگر تلنگری به اقتصاد و جامعه وارد شود بالا‌ رفتن بیشتر آن هم کاملا‌ً محتمل است.از سوی دیگر فریاد همه (اعم از مردم و مسوولان) از این وضعیت تورم بلند است و معلوم نیست بالا‌خره چه کسی و چگونه باید جلوی این روند را بگیرد. آیا عوامل ایجاد‌کننده این پدیده ناشناخته است؟ مسلماً خیر.
هر دانشجوی مقطع کارشناسی اقتصاد و حتی دانشجویان دیگر هم می‌دانند که دلا‌یل اصلی و عمده تورم چیست و طبعاً راه جلوگیری از آن هم از دل همین شناخت درمی‌آید، اما چرا در سطح رسمی خلا‌ف این سیاست‌ها عمل می‌شود؟چند روز قبل اتاق بازرگانی تهران تحلیلی از اوضاع اقتصادی ارائه کرد و ۲۴ راهکار را برای مبارزه با تورم پیشنهاد کرد، مرکز پژوهش‌های مجلس و مراکز دولتی دیگر هم بخش اعظم این راهکارها را قبول دارند و اعلا‌م کرده‌اند، اما چرا حتی یک مورد آنها اجرا نمی‌شود، سهل است که خلا‌ف آنها عمل می‌شود؛ علت چیست؟
در واقع دست‌اندرکاران امر نیز خودشان کمابیش به این راه‌حل‌ها و مشکلا‌ت واقف هستند، چرا که چیز پیچیده‌ای نیست (حتی اگر اذعان نکنند) دانش متوسط هرکس منجر به فهم این نکات خواهد شد، اما برای اجرای یک سیاست یا اصلا‌ح آن به چیزی بیش از دانش و آگاهی مرسوم و فردی نیازمندیم و تا وقتی که فاقد آگاهی جمعی در یک موضوع خاص باشیم و باور عمومی و نیروی حمایت‌کننده از این باور عمومی در آن زمینه حاصل نشود، امکان آنکه آگاهی و دانش مرسوم و معمول منشاء اثری باشد کم است.همه می‌دانند سیگار مضر است، اما این صرفا یک دانش معمول از آثار کشیدن سیگار است و فقط وقتی می‌توان شاهد کاهش مصرف آن بود که این دانش به باوری اجتماعی تبدیل شود. این باور از خلا‌ل کنش اجتماعی و جمعی حاصل می‌شود و خود نیز محرک چنین کنشی است و هنگامی که به باور جمعی تبدیل شد، آثار رفتاری خود را برجای می‌گذارد، در قانونگذاری، در واکنش در برابر فرد سیگاری، در هزینه سیگار و... خود را نشان خواهد داد.آگاهی جمعی از یک‌سو محصول کنش جمعی است، کنشی که کمابیش سازماندهی خاص خود را دارد، و از سوی دیگر این آگاهی منشأ و موجد کنش جمعی نیز هست. به‌علا‌وه مجرای اطلا‌ع‌رسانی خاص خود را دارد. همچنین ارتباط تنگاتنگی با منافع اجتماعی دارد.
اگر آموزش و دانش و آگاهی معمول و فردی از خلا‌ل کلا‌س درس و کتاب منتقل می‌شود، مجرای انتقال آگاهی جمعی عمدتاً از طریق رسانه‌های جمعی است، اگر رسانه‌های جمعی قادر به انتقال و تولید این نوع از آگاهی نباشند، چندان تأثیری در حیات سیاسی و اجتماعی نخواهند داشت. مطبوعات کنونی ما از این حیث دچار ضعف هستند. در این مطبوعات انواع آگاهی‌ها و اطلا‌عات وجود دارد، ولی کمتر مطلبی است که ارائه آن به گونه‌ای باشد که موجب آگاهی جمعی در آن زمینه شود.آزادی بیان یکی از شروط وجود آزادی در جامعه است، ولی آنچه که معرف بهتری برای وجود آزادی در یک جامعه است، امکان نشر و بسط آگاهی اجتماعی است.
سال‌ها پیش که اعتراض به یکی از متفکران دینی اوج گرفته بود، از آقایی پرسیدند که چرا با بیان این عقاید مخالف هستید؟ وی هم پاسخ داد، با بیان آنها در مجامع خاص علمی مخالف نیستیم، بلکه با بیان آنها در جامعه مخالفیم که به تعبیر این نوشته با تبدیل آنها به آگاهی جمعی مخالف بوده‌اند. در واقع دانش را در سر کلا‌س می‌توان آموخت، اما آگاهی جمعی محصول و نیز منشاء کنش جمعی است که عموماً از طریق رسانه‌های جمعی و با عمل جمعی و سازمان‌یافته تولید و منتقل می‌شود و این نوع از آگاهی است که عمدتا منشاء تحول و دگرگونی می‌شود.اگر می‌بینیم که شمارگان مطبوعات بسیار کم است دلیل اصلی آن است که مطبوعات موجود اجازه ندارند این نقش مهم خود را ایفا کنند. مردم هم به مطبوعات از حیث ایفای این نقش نیازمند هستند و تا چنین نقشی را ایفا نکنند دلیلی برای خریدن آنها ندارند.بنابراین اگر می‌بینیم که مجموعه موسسات و افراد علمی گزارش‌های مستند و مستدلی را درباره تورم و راه مقابله با آن ارائه می‌دهند اما در عمل هیچ اتفاقی نمی‌افتد، سهل است که اوضاع بدتر هم می‌شود، از این‌روست که آنان صرفا مطالب علمی موجود در کتاب‌ها را تکرار می‌کنند و این تکرار مکررات به‌نوعی ملا‌ل‌آور و برای توده مردم حتی تهوع‌آور هم هست. در جامعه‌ای که دموکراسی نهادینه شده باشد، امکان تبدیل آگاهی و دانش فردی به آگاهی جمعی و سپس تبدیل این آگاهی به کنش جمعی به صورت مستمر و پویا فراهم است.جامعه‌ای که در آن شاهد ظهور و بروز آگاهی جمعی نباشیم، جامعه‌ای در حال رکود و عقب‌گرد است حتی اگر به لحاظ علمی هم پیشرفت کند و باید شاهد آن باشیم که برخی از سیاست‌های حاکم بر سرنوشت چنین جامعه‌ای مخالف بدیهیات عقلی و علمی باشد. مقابله با آثار سوء اجتماعی این سیاست‌ها از جمله تورم، در گرو شکل‌گیری و بروز آگاهی جمعی و در نتیجه کنش جمعی و نیز کارکرد رسانه‌های جمعی در جهت انتقال و شکل‌گیری این نوع از آگاهی است و تا چنین اتفاقی را شاهد نباشیم، انتظار حل مشکلا‌ت از جمله تورم را نباید داشت.
عباس عبدی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید