سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ترس از تکنولوژی


ترس از تکنولوژی
تكنولوژی امروزه جزو لاینفك زندگی روزمره و حرفه‌ای بشر شده است و نمی‌توان به معنی واقعی كسی را پیدا كرد كه به معنی واقعی ترس تـكنـولـوژیكی داشته باشد. آنچه امروزه از آن بیش‌تر تحت عنوان ترس تـكنولوژیكی یاد می‌شود بیش‌تر مربوط به تكنولوژی كامپیوتری و فن‌آوری اطلاعات و شبكهء اینترنت اسـت. ایـن پـدیـده بـا افزایش به كارگیری تكنولوژی كامپیوتری در بـیـش‌تـر بخش‌های زندگی افراد بیش‌تر مورد توجه قرار گرفته است و در ایـن حوزه از آن تحت عنوان اضـطـراب كـامپیوتری ( Computer anxiety ) _یاد می‌شود.
● هراس تكنولوژیكی چیست؟
در پاسخ به‌این سوال باید از نظر لاتین آن اصطلاح را ریشه‌یابی كرد. ترس یا هراس تكنولوژیكی ترجمه ( Technophobia ) به معنای ترس بدون دلیل از تكنولوژی و ابزارها و تجهیزات تكنولوژیكی است و از دو اصـطــلاح techno بــه مـعنـای تكنولوژی و phobia به معنای هراس یا ترس گرفته شده است و دقیقا در مقابل Technophilia) ) به معنای دوست‌دار تكنولوژی مورد استفاده قرار می‌گیرد. همان‌گونه كه در اوایـــل شـكــل‌گـیــری دانــش سازمان‌یافته به كسانی كه دوست‌دار دانش بودند و حرف‌های نو می‌زدند فیلوسوفیا به معنی دوست‌دار دانش گـفتـه مـی‌شـد. در عصـر صنعتی علاقه‌مندی و كار با تكنولوژی به معنای دوست‌داری تكنولوژی است. اگر بگوییم دوست‌داری تكنولوژی در بدو شروع آن به اندازهء فیلوسوفیا كـه همـان فیلسـوف گذشته باشد نـظرات مخالف و موافق نداشته، كم‌تر از آن نبوده است. واضح است كـــه تـكـنـــولــوژی مـحــدود بــه تكنولوژی‌های كامپیوتری و آنچه امـروزه فـن‌آوری اطلاعات نامیده می‌شود نیست بلكه هرگونه ابزار و روشی را شامل می‌شود كه در نتیجه فرآیندهای علمی ‌به كمك بشر آمده اسـت ولیكن هراس از تكنولوژی بـیـش‌تـر بـه جنبـهء سخت‌افزار و تجهیزات اشاره دارد.
به طور كلی وقتی بحث از تربیت نیروی انسانی چه در مقطع پیش از دانـشگاه و چه مقطع دانشگاه و آموزش‌های ضمن خدمت كاركنان ادارات و ســازمـان‌هـای مختلـف می‌شود، سه حوزهء اصلی هدف تغییر است و از آن‌ها تحت عنوان دانش، مهارت و عواطف یاد می‌شود و به ۳H معروف است. این مفهوم به معنای شناخت و دانش نظری و نحوهء انجام اعمال كه در سر ( Head) است، عمل و مهارت كه نماد آن در دست ( Hand )است و مغفول‌ترین و مهم‌ترین حوزهء عشق و انگیزه به كارگیری یا یادگیری موضوع خاص كه نماد آن دل یا قلب (Heart) است یاد می‌شود. در آموزش و یادگیری و حتی به كارگیری تكنولوژی توسط نـیـروی انسانی توجه به انگیزه و نگرش‌ها و علایق، در قلب تمام فعالیت‌ها قرار دارد. وجود ترس عاطفی در كارمندان در به كارگیری تكنولوژی خواه آن كارمند معلم باشد كه از تكنولوژی آموزشی استفاده مـی‌كنـد یـا كـارگر خط تولید یك كارخانه باشد و از تكنولوژی تولیدی خاصی استفاده می‌كند از پدیده‌های معمول است و گاهی اوقات می‌تواند ریشه فرهنگی و اجتماعی نیز داشته باشد.
ترس بدون علت از تكنولوژی در نیروی انسانی به مرور زمان باعث كاهش بكارگیری تكنولوژی و گاه اجـتنــاب از بـه كـارگیـری آن در مـحیـط‌هـای كاری و خارج از آن می‌شود. در محیط‌های آموزشی و كارآموزی این اضطراب باعث ضعف در تـوسعـه علمـی‌ نیروی انسانی می‌شود و در محیط‌های كاری سطح تولید و خلاقیت را كاهش می‌دهد. وجـود این پدیده در میان مدیران سـطـح بـالا خـود بـه خـود بـاعث سـیاستگذاری‌هایی می‌شود كه یا مغایر با به كارگیری تكنولوژی است یا آن را نادیده می‌گیرد كه به مرور زمان صدمات زیادی بر پیكره سازمان وارد می‌آورد. در میان نیروی انسانی سطوح میانی و پایین و نه تنها شانس پیشرفت فرد با این اضطراب كاهش می‌یابد بلكه در بسیاری از مواقع باعث به مخاطره افتادن امنیت شغلی او نیز می‌شود.
در مـحیـط‌هـای كاری مشاهده مـی‌شـود كه كامپیوتر‌ها تبدیل به ماشینی شده‌اند كه هر روز صبح آغاز به كار می‌كنند (استارت‌زده) و درجا فعالیت می‌كنند بدون این‌كه كارمند را به جایی برسانند در پایان وقت اداری خاموش می‌شوند و حتی از نرم‌افزارهای ویژه نیز برای سهولت كـار خـود استفـاده نمـی‌كنند. در صورتی كه بیش‌تر نیروها كارنامهء آمـوزش ضمـن خـدمت این بستهء جادویی را در كارنامهء خود دارند و از مزایای اقتصادی آن بهره می‌برند ولیكن دریغ از استفاده كاربردی از آن در مـحیــط كـار. در محیـط‌هـای آموزشی نیز بسیاری از معلمان و استادان و حتی دانشجویان با سنین بالاتر بیش‌تر ترجیح می‌دهند كه از كتاب و جزوه و... استفاده كنند تا از تـكنـولوژی‌های نوین مدیریت و یادگیری. در صورتی كه همگی به قابلیت‌های تكنولوژی‌ها در تسهیل فعالیت‌های‌شان واقف‌اند یا شاید بهتر بتوان گفت كسی جرات كتمان این پدیده واضح را ندارد. قطعا این بی‌انگیزگی در یادگیری، ریشه در عواطف و نگرش‌های افراد دارد تا در ضـعف دانش و مهارت; از طرفی ضعف دانش و مهارت نیز تا حد زیـادی معلـول عـوامـل عاطفی و انگیزشی است.
از منظر طبقه‌بندی با توجه به مـیـزان اضطـراب در بـه‌كـارگیری تـكنـولـوژی مـی‌توان سه گروه را شناسایی كرد:
۱) كاربران ناراحت
۲) كاربران با ترس شناختی
۳) كاربران با ترس مرضی تكنولوژیكی كه همان تكنوفوبیاست.
كاربران ناراحت تكنولوژی آن دسـته افرادی هستند كه ترسشان كم‌تر آشكار است و اغلب دچار ترس درونی هستند، این حالت با بیانات منفی در مورد به كارگیری تكنولوژی همراه است. این گروه بیش از آن‌كه نیاز به مداخله و مسایل مشاوره‌ای و ... داشته باشند نیاز دارند تا در مورد ارزش و فواید به كارگیری تكنولوژی تجربیات بیش‌تری كسب كنند.
دستهء دوم آشكارا و واضح از كار با تكنولوژی ناراضی هستند. ترس آن‌ها باعث افزایش اشتباه و گاه باعث صدمه دیدن سخت‌افزارها می‌شود. از دیگر ویژگی‌های این كاربران این است كه كم‌تر از دیگر دوستان خود در مورد مسایل و مشكلات‌شان سوال مـی‌كننـد و بیـش‌تـر مسـاله را به تـكنولوژی و مشكلات آن نسبت می‌دهند تا خودشان.
افراد دارای تكنوفوبیا یا ترس مـرضـی نیـز كـه شدیدترین سطح اضطراب كامپیوتری است با یكی یا برخی از علایم زیر در به كارگیری تكنولوژی مواجهند:
لرزش دست‌ها و اندام، ضربان قلب نامنظم و شدید، عرق بیش از حد، سردرد و سایر علایم فیزیكی ناراحت كننده. این گروه كم‌ترین استفاده را از كامپیوتر می‌برند.
دو سوال اصلی را باید در مورد اضطراب كامپیوتری پاسخ داد این‌كه: چگونه می‌توان فهمید شخصی از تكنولوژی می‌ترسد؟ و برای اصلاح و بـهبـود آن در مراكز آموزشی و محیط‌های كاری چه اقداماتی باید انجام داد؟
در پاسخ به سوال اول بیش‌تر با تـاكیـد بـر تكنـولوژی كامپیوتری پـرسشنـامـه‌هـای متعددی ساخته شده‌اند مانند مقیاس درجه‌بندی اضطراب كامپیوتری۱۱) كه توسط هـیـن‌سـن۲۲) و همكارانشان در سال۱۹۸۷۷) طراحی شده است و با پاسخ به سوالات پرسشنامه سطح اضطراب شخص محاسبه می‌شود. از دیـگـر ابزارها می‌توان به مقیاس نـگـرش‌سنـج كامپیوتر كاس۳۳) ( CAS) نیز اشاره كرد. این پرسشنامه بـرای نخستیـن بار توسط لوید و گرسارد۴۴)( ۱۹۸۴۴) ساخته و به كار رفته است. این مقیاس علاوه بر این‌كه سطح اضطراب كامپیوتری افراد را مـی‌سنجـد قـابلیت سنجش سطح اطــمـیـنــان كـامپیـوتـری و سطـح علاقه‌مندی كامپیوتری افراد را نیز محاسبه می‌كند. این مقیاس توسط سعید مشتاقی سال ۱۳۸۵ در ایران اعتباریابی شده و در پژوهشی نیز به كار رفته است.
از جمله مواردی كه در ابزار‌های فوق به كار رفته است و بسیار جالب نیز است پاسخ به‌این سوال بوده است كـه دختـران بیـش‌تـر از كامپیوتر می‌ترسند یا پسران؟ یا به عبارت دیگر از میان دو جنس كدام یك نسبت به تكنولوژی نگرش مثبت دارند و كدام یك در برابر این پدیده مقاوم‌تر هستند؟ به طور كلی نتایج در مورد این پدیده متفاوت و حتی مـتنــاقـض بـوده اسـت بـرخـی از پژوهش‌ها به‌این نتیجه رسیده‌اند كه اضطراب كامپیوتری دختران بیش‌تر از پسران بوده و برخی دیگر نیز به ‌ایـن نتیجـه رسیـده‌اند كه پسران بیش‌تر از دختران از كامپیوتر هراس دارنـد. قسمـت قـابـل تـوجهی از پژوهش‌ها نیز به عدم وجود تفاوت تـاكیـد كـرده‌انـد. بـه عنوان مثال پژوهشی كه در یكی از ایالت‌های آمــریـكــا روی ۳۳۱ دانـشجـو و دانش‌آموخته رشته اقتصاد انجام شده روشــن ســاخـتــه اســت كـه بیـن دانشجویان اقتصاد زن و مرد تفاوتی وجـود نـدارد. میـانگین اضطراب كامپیوتری در مردان ۱۷۴و در بین زنان ۱۴۶ بوده است هرچند میانگین اضطراب مردان بیش‌تر بوده و تحلیل استنباطی عدم تفاوت معنادار بین زن و مرد را نشان داده است.
در ایـران نیـز سعید مشتاقی با مقیاس نگرش‌سنجی كامپیوتر اقدام به بررسی تفاوت بین دو جنس در نگرش كامپیوتری كرده است و طی آن ۶۰۰ دانشجو را در تهران مورد بررسی قرار داده است كه پژوهش او نــیـز نشـان داده اسـت نمـرهء كـل دانـشجویان دختر در فرم فارسی مقیاس CAS ( با میانگین ۹۲۱/۱۱۱ ) بـیش‌تر از دانشجویان پسر (با مـیـانگین ۲۴۵/۱۰۸) است و به عبارتی دانشجویان دختر در مقایسه با دانشجویان پسر نگرش بهتری نسبت به كامپیوتر دارند.
به طور كلی باید دید اهمیت بررسی و سنجش میزان نگرش یا اضطراب و احساسات افراد نسبت به كامپیوتر به چه دلیل است. از آن‌جا كه بیش‌تر فـعـالیـت‌های حرفه‌ای كارمندان و مـتخصصـان بـه وسیلـهء تكنـولوژی صورت می‌گیرد اضطراب كامپیوتری و نـگرش منفی یكی از عوامل اصلی مقاومت در به كارگیری آن است كه وجود و تداوم این احساسات به طور كلی در میزان اثربخشی سازمانی نیروی انسانی تاثیر منفی دارد و مقاومت در برابر تكنولوژی تا حد زیادی با مقاومت در برابر تغییر و نوآوری مرتبط است. مـجمـوع عـوامـل; تاثیر و تاثرها و همبستگی‌ها شناخت این پدیده و بـرخـورد نظام‌مند با آن را ضروری می‌كند.
برخورد سیستماتیك برای حل ایـن مساله ضروری است. بر این اساس شناخت مساله، میزان حدت و شدت، اهمیت و فراوانی آن، در میان نیروی انسانی خواه معلم باشند خواه كـارمنـد و... اولیـن گـام بـرخورد سیستماتیك با مساله است كه برونداد ایـن گـام بـاعـث بـه وجـود آمـدن طبقه‌های مختلفی براساس میزان اضطراب می‌شود.
در مـرحلهء بعد مسوولان امر و كسانی كه می‌خواهند برای حل این مشكل سرمایه‌گذاری كنند باید به‌این سوال اساسی پاسخ دهند كه تداوم مـشكـــل و مـســـالــهء اضـطــراب تكنولوژیكی هزینهء بیش‌تری دارد یا حـل آن؟ اگـر حـل مشكل هزینهء بیش‌تری از تداوم آن داشته باشد اقدام به حل آن از نظر اقتصادی توجیهی ندارد لیكن از نظر اخلاقی تداوم این مساله در محیط‌های كاری و حتی آموزشی كاملا غیراخلاقی است.
پس از توجیه اقتصادی حل مساله اخلاقی آن باید به ‌این سوال اساسی پاسخ داد كه آیا راه حل این مشكل مسالهء آموزش است؟
چه بسا با یك جابه‌جایی از یك پست شغلی به كار دیگر كه نیاز كم‌تری به تكنولوژی دارد می‌توان مساله را حل كرد حال اگر فراوانی و اهمیت مساله به حدی بود كه آموزش كاركنان را ضروری می‌كرد باید از طـریـق كـارگاه‌ها و كلاس‌ها و... درصدد حل این مشكل بر آمد. این كارگاه‌ها و كلاس‌ها جزو دوره‌های خاص است زیرا بیش از آن‌كه مانند بسیاری از دوره‌های آموزشی دارای هدف آموزش مهارت و علم خاصی باشد بیش‌تر با هدف تغییر در نگرش و عواطف افراد نسبت به تكنولوژی برگزار می‌شوند.
برخی از اصولی كه باید در طراحی این دوره‌های آموزشی مورد توجه قرار داد شامل موارد زیر است:
▪ از آن‌جا كه ارثی بودن ترس و اضطراب از كامپیوتر چندان معقول نـیست بنابراین ریشهء بسیاری از نگرش‌های منفی در شكست‌ها و تجارب ناموفق افراد در به كارگیری تكنولوژی است و به اصطلاح تجارب ناموفق افراد منجر به احساسات منفی آن‌ها می‌شود. براین اساس بیش‌تر از این‌كه بر آموزش مهارت‌ها تاكید شود بــایـد محیـط و فضـای آمـوزشـی امكاناتی را فراهم آورد كه زمینهء موفقیت فرد را افزایش دهد.
▪ بـاید نكاتی در آموزش آن‌ها لحاظ شود كه جالب توجه باشد و توجه فرد را برانگیزاند تا گام اول تغییر در نگرش یعنی جلب توجه برداشته شود. برای تحقق این امر می‌توان از داستان و مطالب جالب و پـرشـور بـرای شروع مباحث و... استفاده كرد.
▪ لازم اســــت آمــــوزش‌هـــا و مـوضـوعـات آمـوزشی را علاوه بر محیط‌های شغلی به مسایل روزمره زندگی افراد مربوط كرد به عنوان مثال از كاربرد‌های تكنولوژی در خانه و آموزش فرزندان استفاده شود.
▪ از طریق یادگیری مشاهده‌ای استفاده موفقیت‌آمیز همكاران و افراد همسطح فرد به نمایش گذاشته شود تا اعتماد به نفس آن‌ها افزایش یابد.
▪ شخص را از اهمیت به كارگیری تكنولوژی خاص در محیط كاری‌اش آگاه كرد تا بر میزان انگیزه و سطح تلاش او افزوده شود.
▪ در انـتخــاب مــوضــوع‌هـا و روش‌های آموزش افراد مشاركت داده شوند و در آموزش مهارت‌ها از آن‌ها كمك گرفته شود.
▪ طـراحـی محیط‌های یادگیری غیررسمی‌ و آموزش‌های غیرمستقیم تـوسـط همكـاران فراموش نشود. تحقیقات نشان داده است كه بیش از ۸۰ درصــد یــادگـیــری افــراد در مـحیـط‌هـای شغلـی و بـه صورت غیررسمی ‌است.
▪ آموزش را نباید فشرده كرد زیرا افـرادی كه نسبت به یك موضوع خاص نگرش منفی دارند از آن‌جا كه انگیزهء كافی ندارند; آموزش فشرده و طولانی‌مدت را خسته‌كننده می‌دانند.
در پایان باید توجه داشت برای افرادی كه سطح نگرش آن‌ها به سطح تـكنوفوبیا رسیده است مداخلات روانشناسی و مشاوره‌ای ضروری اســت و آمـوزش سیستمـاتیـك و طراحی شده به عنوان راه حل جانبی و پس از پایان مداخلات مشاوره‌ای اثرگذار خواهد بود.
پی‌نوشت‌ها:
- -Anxiety Rating Scale۱
Computer
-Heinssen۲
-Computer Attitude Scale۳
-Loyd & Gressard۴
محمد علی رستمی‌نژاد‌
مدرس تكنولوژی آموزشی
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید