سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

تحقق تئوری‌های جامعه شناختی


تحقق تئوری‌های جامعه شناختی
این مقاله با استناد بر نظریه ژاک اللول در مبحث شیدایی انسان به تکنولوژی مدرن مختصرا فوایدی چند در مورد خصلت دموکراتیک دنیای مجازی را بررسی کرده، سپس محدودیت‌ها و دل نگرانی‌های مربوط به آینده دنیای مجازی را موشکافی می‌کند. علیرغم محدودیت‌های ناشی از شکاف دیجیتالی و موانع تحمیل شده توسط قدرتمندان، دولت‌ها و شرکت‌های تجارتی ذینفع در خلق، اداره و کنترل دنیای مجازی، این مقاله بر خصلت دموکراتیک دنیای مجازی تاکید کرده و به جامعه فاضله مدنی رسیدن را از طریق مشارکت مردمی در حوزه عمومی‌ها برماسی دنیای مجازی امکان‌پذیر می‏بیند.
● دنیای مجازی دموکراتیک
اگر چه می‌توان برای کلمه دموکراسی با توجه به مفاهیم حقوقی، سیاسی، جامعه‏شناسی و اقتصادی آن تعاریف مختلفی ارائه کرد، در این مقاله از تعریف رندال مارلین استفاده می‌شود که می‌گوید:
تعریف من از دموکراسی شامل یک جریان سیاسی است که در آن مشکلات محروم‏ترین طبقه جامعه به طور همیشگی مورد بحث قرار گرفته و از مشکلاتی که طبقه سهام‏دار ثروتمند در رابطه با ازدیاد منافعشان درگیر هستند مجزا می‌کند چرا که اطلاعات در مورد مشکلات طبقه سهام‏دار ثروتمند مشکلی توسط رسانه‏ها ارائه می‌شود که به نظر می‏رسد مشکلات عمومی جامعه هستند. اینترنت فرصتی را ایجاد کرده است تا این اطلاعات شکل واقعی‏شان ارائه شوند. اینکه ارائه این اطلاعات توسط اینترنت در مدت طولانی منتج به زندگی بهتر برای مردم عادی می‌شود بستگی دارد به عوامل بسیار مختلفی منجمله تمایل به تحقیق عمیق داده‏های اطلاعاتی، گوش دادن به پیام‏ها و دلواپسی‏های گروه‏های مختلف و ارائه سخاوتمندانه خلق مثبت به آنهایی که جزو مخالفان هستند. در مقایسه با رسانه‏های جمعی موجود، بزرگترین مشخصه مثبت دنیای مجازی گسترش دادن آزادی بیان و احساس و توسعه مشارکت مدنی است که شامل جستجوی اطلاعات حقیقی تا ارزش نهادن بر ظرفیت اجتماعی‏گرایی و رای دادن از طریق اینترنت است. دنیای مجازی آزادترین بازار بحث‏های اجتماعی (social discourse) را در هر دو سطح خرد و کلان برقرار می‌کند مصرف‌کنندگان دنیای مجازی می‌توانند به راحتی در این بازار آزاد برای اظهار عقاید، آرزوها و انتقادات خود بازاری (Agora) پیدا کنند و در نتیجه دنیای مجازی را بیک cyber polis مزین شده به بازارهای متعدد و متنوع اطلاعات و تبادل عقاید و آرا تبدیل کنند. علیرغم کوشش بعضی از اداره‌کنندگان دنیای مجازی در مهدوم یا محدود کردن این بازارها، ساخت نامحدود دنیای مجازی ایجاد بازارهای جانشین را به راحتی امکان‏پذیر می‌کند.
صرف حضور در بازارهای اطلاعات دنیای مجازی بدین معنی نیست که عقاید اظهار شده و یا بحث‏های اجتماعی مطرح شده همیشه مفید هستند و یا مصرف‏کنندگان دنیای مجازی قواعد معین اخلاقی را پیروی می‌کنند. اما آنچه مسلم است این است که مصرف‌کنندگان دنیای مجازی در روندی (process) حضور دارند که مشارکت مدنی را ایجاد می‌کند. مقصود از مشارکت مدنی در اینجا تمیز دادن نفع شخصی که به طور کامل قابل درک باشد؛ یعنی قرار دادن منافع شخصی در قبال حقوق دیگران و با هم بودن مجازی در سطوح مختلف است.
در ضمن استفاده‌کنندگان دنیای مجازی، به خاطر خصلت تکنولوژیکی تولید و توزیع پیام مخصوص به این دنیا، خود تبدیل به تولیدکنندگان و توزیع‌کنندگان پیام‏ها شده و در نتیجه اعتماد و حقیقت‏جویی را در دنیای مجازی توسعه می‌دهند، کاری که هیچ یک از رسانه‏های سنتی به تنهایی قادر به انجام آن نیستند. به طور مثال بر اساس گزارشی از مرکز تحقیقات رسانه‏ها در آمریکا پیام‏های تولید شده توسط استفاده‌کنندگان از دنیای مجازی شامل پیام‏های ویدئویی کوتاه (۵۳ درصد)، بازی‌های ویدئویی (۱۳ درصد)، و فیلم‏های سینمایی (۱۱ درصد) بوده است
آنچه که در این ارقام مهم است این است که اکثریت این پیام‏ها در رابطه با تفریحات بوده است.
تنوع در ارائه نظرات، ایده‏ها و انتقادات به توزیع وسیع این پیام‏ها در کانال‏های مختلف چند رسانه‏‌ای، امکان نامحدود خلاقیت پیام‏های متنوع با حضور هیچ و یا کمترین مقررات سانسوری و فعال بودن بازارهای اطلاعاتی در cyber polis، مشارکت مدنی در خلق، توزیع و مصرف پیام‏ها، همگی منتج به اعتماد در ارتباط و تشویق حقیقت جویی شده و راه را برای رسیدن به آنچه (یورگن هابرماس) حوزه عمومی (pubic sphere) و کنش ارتباطی (communicative action) تبیین می‌کند فراهم می‏‌کند. بر اساس تعریف هابرماس، حوزه عمومی جایی است که در آن گفت‌وگو و تعامل در محیطی آزاد و دور از تحمیلات و قوانینی رسمی منتج به شکل‏گیری افکار عمومی می‌شود و شرکت‏کنندگان در این حوزه‏ها، به تعاریفی از علائق عمومی می‌رسند که در مرحله بعدی منتج به عمل می‌شود.
در این رابطه رابرت مک چزنی، معتقد است که در جهان مجازی دست یابی به افراد همفکر برای بحث که منتج به احساس قدرتمندی می‌شود نقبی به سوی دموکراسی می‌زند. مارلین هم معتقد است که دنیای مجازی حداقل از دو طریق باعث افزونی دموکراسی می‌شود. اول با ایجاد فرصت برای بحث و توزیع اطلاعاتی که توسط رسانه‏های اصلی پوشش نمی‏یابند و دوم با تسهیل ارتباط بین مردم و نماینده‏هایشان در حکومت و در رسانه‏ها؛ بنابراین اصل در دموکراتیک بودن جهان مجازی تبادل افکار و تعامل بین ایده‏هاست تا بهترین آنها انتخاب شوند، مورد امتحان قرار بگیرند و به شکل الگوهایی جهت تفاهم انسان‌ها و تفاهم بین ملت‏ها مورد استفاده قرار بگیرند تا سدهایی را که در رسیدن به این حالت ایده‏الی توسط قدرتمندان، دولت‏ها، شرکت‏های تجارتی چند ملیتی و رسانه‏ها ایجاد می‌شود بتوان شکست.
رابرت پاتنم معتقد است که اطلاعات به خودی خود نیاز به یک زمینه اجتماعی دارند تا مفهوم پیدا کنند جامعه‏های مجازی ممکن است که بیشتر تساوی‏گرا باشند تا جامعه‏های واقعی و در نتیجه ارتباط‏های واسطه‌ای در دنیای مجازی قادرند ما را به دنیای اجتماعی مرتبط کنند و "سرمایه عقلانی" ما را برای اطلاعات و تبادل آنها بدون هر نوع هزینه زیاد کنند. به طور مثال یکی از آخرین پدیده‏های ایجاد ارتباط در دنیای مجازی که توسط شرکت Kanera طراحی شده "فضای من" (My Space) را با "زندگی دوم" (Second Life) ترکیب کرده است که در نتیجه مصرف‌کنندگان دنیاز مجازی قادرند ضمن خلق همسان خود (avatar) و زندگی مجازی شامل آپارتمان و شغل، شبکه‌ای اجتماعی هم خلق کرده که در آن اعضای مجازی شبکه با دوستان واقعی‏شان در خارج از دنیای مجازی ارتباط برقرار می‏کنند.
تحقیقات جدید هم نشان می‌دهد که فضای باز و دموکراتیک دنیای مجازی مبادلات اطلاعاتی را تشویق کرده و بنا به گفته دیوید مندیچ اینترنت در موارد امور اجتماعی، ارتباطی و سلامتی مصرف‏کنندگانش تاثیرات مثبت داشته است. به طور مثال جوانانی که در امر مبادله اطلاعات از طریق اینترنت فعالیت می‌کنند در امور اجتماعی هم به شکل چشمگیری شرکت دارند.
مندیچ معتقد است که دنیای مجازی فراهم کننده فرصت‌ها برای تبادل اطلاعاتی است و می‌تواند رسانه‏‌ای ایده‏ال برای مشارکت شهروندان در امور زندگیشان باشد. در مورد کاربرد دنیای مجازی مندیچ مثال جودی ویلیامز (Jody Williams)، برنده جایزه نوبل برای صلح در سال ۱۹۹۷ را می‌زند که چگونه با استفاده از اینترنت ممنوعیت جهانی استفاده از مین زمینی را سازمان داد. مندیچ همچنین به این حقیقت که اینترنت بیش از هر رسانه‌ای اجازه خود انتخابی مطلب به مصرف‏کنندگانش می‌دهد اشاره می‌کند و به خاطر اینکه اینترنت حوزه‌های وسیعی از نیازهای مختلف مصرف‏کنندگانش را ارضا می‌کند آن‌ را آخرین مرحله انفجار رسانه‏ها می‌داند.
فراتر از جنبه مشارکت مدنی دنیای مجازی و از آنجا که نطفه این دنیا در کشورهای توسعه یافته، بالاخص آمریکا، بسته شده است، انگیزه اقتصادی تولید و مصرف هر چه بیشتر پیام‏ها در جهت ارتقای سود تولیدکنندگان پیام‏ها و گردانندگان دنیای مجازی به عنوان موتور پیش برنده این دنیا به سوی بازارهای دموکراتیک شده است. نه تنها رشد، تغییر و گسترش جهان مجازی به خاطر اهداف اقتصادی آن باعث تحولات مثبتی در زمینه‏های آموزشی، علمی، پزشکی و خدماتی در سطح جهان شده است، اینکه استفاده‌کنندگان دنیای مجازی قادر و علاقه‌مند به تولید پیام برای مصرف خود و دیگران شده‏اند نشانه رهایی، گر چه نسبی، از انحصار شرکت‏های تولیدی و تجارتی خصوصی و دولتی تولید کننده پیام است و این خود گام دیگری است به طرف دموکراسی حاکم بر فضای دنیای مجازی.
ظهور پیام‏های مختص جهان مجازی از قبیل ویدئو دیجیتالی غیر حرفه‌ای، پخش پیام‏ها از طریق گیرنده‏های دیجیتالی شخصی (podcast)، عکسبرداری از طریق تلفن همراه، وبلاگ‌ها و فضاهای مشترک مجازی از قبیل "فضای من" (My Space) و کتاب چهره (Face Book)، همگی راه را برای حضور رسانه‏های اجتماعی (social media) باز کرده‏اند و این خود از دیکتاتوری رسانه‏های سنتی و رسمی کاسته است. این تحول در حالی صورت می‌گیرد که یک تحقیق پیمایشی سال ۲۰۰۷ در میان مقامات ارشد شرکت‏های تولید تفریحات در آمریکا و اروپای شمالی نشان داد که در مقایسه با سال قبل خوش‏بینی این مقامات نسبت به اهمیت محتوای پیام‏ها در پیش برد اهداف اقتصادی شرکت‏هایشان افزایش یافته است و اینان ظهور رسانه‏های اجتماعی را در افزایش خوش‌بینی‌شان موثر می‌دانند. در ضمن باید توجه داشت که جوامع و کشورهای مختلف به طور یکسان از دنیای مجازی استفاده نکرده و بنابراین دسترسی مردم به دنیای مجازی و بهره‏مندی از خصلت دموکراتیک آن متاثر از ایدئولوژی‌های سیاسی و مذهبی حکومت‏ها و قدرت اقتصادی مصرف‏کنندگان است ولی در عین محدودیت‏ها، حضور کافی‏نت‏ها (cyber cafe)، تحت کنترل شدید بعضی از دولت‌ها، نشانه‌‌ای از توجه و علاقه مصرف‏کنندگان دنیای مجازی به ارتباط و تبادل پیامی و در نهایت تمرین دموکراسی است. امروزه بسیاری از این کافی‏نت‏ها محلی است برای تماس اجتماعی استفاده‏کنندگان از دنیای مجازی و ایجاد نوعی وحدت میان کسانی که علاقه‌مند به تماس با دیگران و دستیابی به آخرین داده‏های اطلاعاتی، علمی، اخباری و تفریحی هستند. بنابراین کافی‌نت‏ها، هر چند با انگیزه اصلی اقتصادی کسب درآمد درست شده باشند،‏ امروزه به نوعی، اگر چه ناقص،‏ جزو حوزه‏های عمومی هابرماس درآمده‏اند.
● محدودیت‌های دنیای مجازی دموکراتیک
اگر چه "دهکده جهانی" مارشال مک لوهان (McLuhan, ۱۹۶۴)امروزه به یک جهان مجازی و دموکراتیکی ارتباطی تبدیل شده است، ولی هیچ جامعه دموکراتیک خالی از فرازها و نشیب‌ها نیست. پدیده ارتباط دیجیتالی خود موضوعی پیچیده و چالش‌گر است. فراتر از جنبه پیچیده تکنیکی- دیجیتالی دنیای مجازی، در حال حاضر زیربنا و موتور پیش برنده این دنیا اهداف و انگیزه‏های اقتصادی است و این خود معضل و چالش دیگر برای این باور که دنیای مجازی دنیایی است دموکراتیک و بازاری است برای مشارکت مدنی، پیش می‌آورد. در حقیقت شیدایی نسبت به دموکراتیک بودن دنیای مجازی می‌تواند به چاله‏هایی تبدیل شود که اگر با چشم بسته از آن بگذریم به درون چاه‌های وحشت این دنیا سرنگون می‌شویم.
به طور مثال، خصیصه دسترسی نامحدود به اطلاعات گوناگون انسان دیجیتالی دنیای مجازی را چنان دچار سرگیجه می‌کند که این انسان تحت توهم به اینکه در انتخاب و مصرف پیام‏ها اختیار تام دارد در مسیرهایی از پیش انتخاب شده توسط خالقان پیام‏ها می‏افتد بدون آنکه خود تشخیص دهد و به سوی اقیانوسی بی انتها از لینک‏ها (link) در لیست‏های طولانی موتورهای جستجو از قبیل یاهو (Yahoo) و گوگل( Google) رفته که این خود باعث تلف کردن وقت و مشکل انتخاب مفیدترین اطلاعات است. حاصل این تجربه آن چیزی است که اللول از آن بعنوان Disinformation یاد می‌کند و آن‌ را زاده بار سنگین اطلاعاتی می‌داند. استفاده بیش از حد طبیعی اطلاعات به خودی خود موضوع مصرف را مطرح و یک انسان دیجیتالی را به یک انسان مصرفی تبدیل می‌کند. به نظر اللول استفاده بی حد و حساب اطلاعات مصرفی اجباری است همانند کسی که در حاشیه یک شهر بزرگ زندگی می‌کند و ناچار است از اتومبیل برای رفت و آمد به شهر استفاده کند. این نظریه هماهنگ است با نظریه جان کنث گلبرث و دیگر منتقدان بازار مصرف که انسان‌های مصرف‌کننده را برده بازار کالای تبلیغاتی می‌دانند. مصرف آسان و بی‌حد اطلاعات دنیای مجازی هم انسان‌ها را تبدیل به مصرف‏کنندگان بی قدرت و شیدا شده می‌کند. به طور طبیعی وقتی انسان برای حلی یک مشکل با راه‌حل‏های نامحدود روبه‌رو می‌شود قدرت تفکر و انتخاب راه حل صحیح و مفید را از دست می‌دهد و دچار گیچی می‌شود که اللول آنرا ناتوانی فکری یا Impotence می‏خواند.
در ضمن خصلت تعاملی دنیای مجازی مصرف‏کنندگانش را در موارد بسیار تبدیل به خلق‏کنندگان پیام‏های مجازی می‌کند که منتج به ازدیاد و کثرت پیام‏ها شده و یکی شدن پیام دهنده و پیام گیرنده دنیای مجازی در کنار خصیصه Disinformatin به اداره‌کنندگان دنیای مجازی فرصت سوء استفاده از این دنیا را می‌دهد تا آنجا که دنیای مجازی با تکیه بر خصائص دسترسی آسان و غیرانحصاری، سرعت بی سابقه توزیع اطلاعات، چند رسانه‏‌ای بودن‏ و قدرت انتخاب موضوع، خود جانشین پیام‏ها می‌شود و این همان اخطاری است که مک لوهان چهار دهه پیش در مورد تلویزیون و آینده دنیای رسانه‌ای داد. اگر چه خصلت تعاملی بودن دنیای مجازی تا حدی این نظریه مک لوهان در مورد جانشینی رسانه برای پیام را چالش می‌کند، اما برای نسل جوان معاصر که به نسل Time Warner-AOL معروف است و عمر خود را با نشستن جلوی تلویزیون، بازی‌های ویدئویی و متصل بودن به مبصرهای کامپیوتری و صفحات دیجیتالی کوچک تلفن همراه گذرانده و عمل تماشا کردن و چشم و گوش بستن به تصاویر و اصوات دیجیتالی مهمترین دغدغه و عامل گذراندن وقت او شده است. این چیزی است که عملا قدرت انتخاب و نهایتا قدرت تفکر او را مختل کرده و از او یک "تماشاگر" ساخته که بر اساس نظریه گای دبرد مبصر رسانه خود تبدیل به واقعیت شده است. این نظریه هم مورد تائید دیگر منتقدان رسانه‏ها از قبیل نیل پستمن قرار گرفته که در دهه ۱۹۸۰ از خطر قدرت استعاره‏ای و مجازی تلویزیون خبر داد که چگونه مفاهیمی چون آموزش و تربیت، خبر و مذهب را دچار تهدید کرده و در نتیجه همان Disinformation و ناتوانی فکری را به وجود آورد.
امروزه ورود به دنیای مجازی از طریق صفحات کوچک تلفن‏های همراه اجازه می‌دهد تا مصرف‏کنندگان این تکنولوژی پیام‏های پستی مجازی را چک کنند و پاسخ گویند، برای دیگران پیام‏های خطی (text message)، صوتی و تصویری بفرستند، صدای زنگ تلفن همراه را از میان هزاران پیام‏های کوتاه و بلند صوتی انتخاب کنند، آخرین تبلیغ کالا و خدمات را روی صفحه تلفن همراه خود بررسی کنند و در میان لحظات انتظار رسیدن یک پیام تلفنی در صف اتوبوس، در داخل قطار و یا هواپیما و روی نیمکت پارک‏ها اوقات خود را با بازی‌های ویدئویی پر کنند. اما آنچه که در حال تحول است ولی مصر‏ف‏کننده تلفن همراه از آن بی‌خبر است اشباع شدن اوقات گران‌بهای زندگی او با تفریحات و مشغولیت ذهنی به تصاویر متحرک و غیر متحرک و اصوات تفریحی است و نه تعامل اطلاعات مفید که منجر به رفاه زندگی فرد و یا جامعه شود. شرکت بازاریابی Universal McCann در تحقیق سال ۲۰۰۶ خود تحت عنوان "شکاف دیجیتالی جدید: چگونه نسل جدید مصرف‏کنندگان دیجیتالی رسانه‏های ارتباطات را متحول کرده‏اند" به این نتایج رسید که عمومی‏ترین فعالیت‌ها در دنیای مجازی توسط گروه سنی ۴۹-۱۶ را خرید از طریق اینترنت (۸۴ درصد)، بازی‌های اینترنتی (۷۳ درصد)، گوش دادن به رادیوهای اینترنتی (۷۱ درصد)، شرکت در اتاق‏های گفت‌وگو و بردهای پیامی (۶۲ درصد)، و استفاده از موسیقی یا ویدئو زنده از طریق اینترنت (۵۴ درصد) تشکیل می‌داد. بر اساس همین گزارش فقط ۴ درصد استفاده کنندگان دنیای مجازی به کار بلاگ (blog) نویسی مشغول بودند و درمیان انواع بلاگ‏ها، بلاگ‏های خانوادگی و دوستی (۶۱ درصد) خاطرات شخصی (۵۶ درصد)، اخبار (۴۵ درصد)، عکس (۴۳ درصد) و موسیقی (۴۱ درصد) رتبه‌‏های اول تا پنجم را به خود اختصاص دادند. به استثنای بلاگ‏های خبری و بلاگ‏های سیاسی (۳۵ درصد) که رتبه نهم را داشتند، نوع این بلاگ‏ها نشان می‌دهد که تفریحات، قسمت اعظم محتوای آنها را تشکیل داده و در نتیجه استفاده‌کنندگان از بلاگ کمتر به فعالیت‌های ذهنی که بر اساس تفکر باشد مشغول بودند.
ویلسون لائری بلاگ را "صفحات مجازی که به راحتی بتوان خلق کرد و با آخرین اطلاعات و تفسیرهای کوتاه آنها را به صفحات مجازی دیگر حامل اطلاعات و تفسیرها وصل کرد" تعریف می‌کند . بلاگ معمولا به وسیله اشخاص مستقل نوشته شده و تعداد بسیار کمی از این اشخاص برای کارشان هزینه دریافت می‌کنند. بر اساس نظریات جوزف لاسیکا (Lasica, ۲۰۰۳) و ملیسا وال (Wall, ۲۰۰۵) در حالیکه ارزش‌های روزنامه نگاری در دقت، انصاف و بی غرضی آن است، ارزش‌های بلاگ شامل شفافیت، مشارکتی بودن و عقیدتی بودن آن است.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران


همچنین مشاهده کنید