سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

ظهور بابیه


ظهور بابیه
از جمله مهمترین وقایع عصر محمدشاه قاجار، ظهور فرقه بابیه و ماجراهای مربوط به علی محمد باب و پیروان او بود. برای درك ریشه های ظهور این فرقه لازم است تاریخچه مختصری از شیوه پیدایش فرق اسلامی و انشعاب های آنها را مرور كنیم. «پس از رحلت حضرت رسول اكرم بر سر جانشینی آن حضرت اختلافی میان مسلمانان رخ داد. به عقیده اهل سنت و جماعت، خلیفه مشروع و جانشینی پیغمبر كسی است كه در سایه و به اجماع امت برای احراز مقام خلافت انتخاب شده باشد- گرچه پس از خلفای راشدین در زمان خلفای اموی و عباسی این مقام از صورت اجماع درآمد و در افراد این دو خانواده موروثی شد.
عقیده شیعه در باب جانشین حضرت رسول اكرم به كلی برخلاف عقیده اهل سنت و جماعت است. به عقیده شیعیان اجماع امت در تعیین جانشین پیغمبر شرط نیست و جانشین پیغمبر، امام است و امام باید از اعقاب رسول اكرم و منصوص از جانب پیغمبر یا امام سابق باشد و امام واجب الاطاعه است و شناختن امام عصر و بیعت با وی از اهم تكالیف شیعه می باشد و اهل تشیع معتقدند كه «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میته الجاهلیه.»
ایرانیان پس از ظهور اسلام در مورد مذهب نیز طریقه شیعه را كه متناسب با طبع ایرانیان بود بر عقیده سنت و جماعت ترجیح دادند و به تدریج شیعه رواج یافت و در زمان سلاطین صفوی مذهب رسمی ایران گردید... در طول زمان در مذهب شیعه نیز عقاید مختلفی پیدا شد و فرق مختلفی به وجود آمد. بعضی ائمه را فقط معصوم می دانند، بعضی دیگر درباره ائمه راه غلو رفته آنان را واجد بعضی از صفات خدایی یا مظهر الهی می دانند و این طایفه را غلاه می نامند. غلاه نیز به چندین فرقه منشعب می شود كه در جزئیات با هم اختلافاتی دارند، ولی به قول شهرستانی در «ملل و نحل»... از چهار طریقه آتی تجاوز نمی كنند: تناسخ، تشبیه یا حلول، رجعت و بدأ.
شیخیه، یعنی پیروان شیخ احمد احسائی را باید از معتقدین به بدأ دانست. میرزا علی محمد و رقیب او حاجی [محمد] كریمخان قاجار كرمانی... هر دو از طرفداران شیخیه بودند. برای پی بردن به اصل و ریشه طریقه بابیه، باید اصول و عقاید شیخیه را كه در چهار ركن خلاصه می شود مطالعه نمود.» («تاریخ سیاسی و دیپلوماسی ایران»، علی اكبر بینا)
● جانشینی
به نوشته بینا، مهمترین اعتقادات شیخیه چنین صورتبندی می شود: علی ابن ابی طالب و سایر امامان شیعه دارای صفات الهی و مظاهر خداوند هستند. پس از غیبت امام دوازدهم، در هر عصری لازم است واسطه ای میان او و مردم وجود داشته باشد تا آنها را هدایت كند؛ این شخص در عقیده شیخیه «شیعه كامل» یا «ركن رابع» نامیده می شود. معاد جسمانی هم وجود ندارد.
بدیهی است در ابتدا شیخ احمد احسائی (پدیدآورنده فرقه شیخیه) در نظر پیروانش «شیعه كامل» و واسطه فیض بوده است. اما پس از مرگ او دو تن از شاگردانش به نام های حاجی سید كاظم رشتی و حاج محمدكریمخان كرمانی بر سر جانشینی او به رقابت برخاستند و به این ترتیب فرقه شیخیه به دو شاخه شیخی و كریمخانی منشعب شد. حاجی سید كاظم رشتی تا سال ۱۲۵۹ه.ق. زنده بود. با مرگ او بار دیگر مدعیانی از میان شاگردانش برای جانشینی او و ریاست فرقه شیخیه پیدا شد كه مهمترین آنها سیدعلی محمد باب بود.
● باب
«سید علی محمد باب... مردی از تاجرزادگان شیراز بود و پدرش میرزا رضای بزاز نام داشت و اعمامش تجارت می كردند و در بدایت حال به تحصیل علوم فارسیه پرداخته از مقدمات عربیت بهره ای نداشت.» آشنایی او با حاجی سیدكاظم در سفر زیارتی به عتبات حاصل شد و همانجا در زمره شاگردان حاجی در آمد. پس از مرگ حاجی، چنانكه گفتیم، سیدمحمدعلی در شیراز مدعی جانشینی او شد، اما به جای «شیعه كامل» یا «ركن رابع» خود را «باب» نامید كه از نظر مفهوم و محتوا تفاوتی با الفاظ سابق نداشت. مدتی بعد عده ای از پیروان حاجی سیدكاظم در مسجد كوفه گرد آمدند و قول و قرار گذاشتند كه هر یك در جستجوی جانشینی شایسته برای استادشان به سویی از عالم اسلام سفر كنند. قرارشان چنان بود كه هركس جانشین استاد را یافت، دیگران را خبر كند. گویا نخستین كس از ایشان كه به شیراز رسید و سیدعلی محمد باب را ملاقات كرد، ملاحسین بشرویه ای بود كه سایرین را خبر كرد و به پیروی از باب فراخواند.به این ترتیب به تدریج پیروانی پرشمار گرد سیدعلی محمد گرد آمدند و فرقه بابیه پدید آمد. سیدعلی محمد جملاتی به زبان عربی به زبان می آورد و آنها را شبیه آیات قرآن می دانست. توانایی «نزول» این جملات از نظر او كرامتی بود. مجموعه این جملات در كتابی به نام «بیان» گرد آمده است كه البته زبان عربی به كار رفته در آن را سست و پرغلط می دانند.نوع برخورد حكومت قاجاریه با این فرقه، دستگیری و اعدام باب، شورش های پی درپی بابیان، اقدام ناموفق عده ای از آنها به ترور ناصرالدین شاه قاجار و قتل عام خونین ایشان در تهران از حوادث مهم دوران سلطنت قاجاریه است كه در آینده به آن خواهیم پرداخت.
امید پارسانژاد