یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

فرهنگ و دانشگاه


فرهنگ و دانشگاه
برای فرهنگ تعاریف مختلفی ذکر گردیده است. به طور خلاصه فرهنگ، مایه های فکری و ارزشی یک جامعه است که اساس کنش های انسانی قرار
می گیرد و شامل باورها، شناخت ها، رفتارها، گرایش ها و کردارها است. در سال های اخیر فرهنگ بیش از پیش مورد توجه اندیشمندان و متفکران قرار گرفته است به طوری که بسیاری از مباحث جاری در کشور، چه در حوزه اقتصاد یا سیاست ، با رنگی فرهنگی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. بخش فرهنگ از یک سو تحت تاثیر تحولات بیرونی(مثل رشد اقتصادی یا توسعه اجتماعی) و از سوی دیگر به دلیل دگرگونیهای درونی آن (مثل افزایش تعداد تولید کنندگان و مصرف کنندگان و یا تفکیک اجتماعی درون فرهنگ و...) وضعیت متفاوتی پیدا کرده است. بر این مجموعه باید گسترش ارتباطات را نیز افزود که مفهوم مرزهای فرهنگی را دگرگون می کند. چنین تحولاتی، فرهنگ را به صورتی روز افزون بسط می دهد و از درون همین گسترش است که جامعه و دست اندرکاران فرهنگی با مسائل و گسل های تازه ای در بخش فرهنگ مواجه می گردند که اگر به درستی مدیریت نشود، سرمنشا نابسامانی ها و تعارضات جدیدی خواهد بود که این، هوشیاری و ابتکار هر چه بیشتر مدیران و سیاستگذاران فرهنگی جامعه را طلب می کند.
بی شک بالاترین و والاترین عنصری که درموجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. آنچه انسان را از سایر موجودات متمایز می کند، فرهنگ است. چرا که فرهنگ حاصل اندیشه است و بدون اندیشه انسان نمی تواند درمرتبه انسانیت باقی بماند و خود به خود پایین تر از آن قرار می گیرد. در ادبیات ما فرهنگ به معنای تعلیم و تربیت، دانش و ادب، بزرگی و عظمت ، بزرگواری، فضیلت و پارسایی ، حکمت و هنر اخلاقی و دینی و عقل و خرد و... آمده است.
فرهنگ مقوله ای متکثر و منتشر است و مستقیما با باورها و اعتقادات فرد و جامعه ارتباط دارد و در میان اقشار مختلف جامعه به شکلهای متفاوت تظاهر بیرونی می یابد و چنانکه
جامعه شناسان می گویند از عوامل مختلف دینی، قومی، اقلیمی ، تاریخی، سیاسی و... متاثر است. هم فرد و هم جامعه، به هر حال و به فراخور موقعیت، نیازمند تغذیه فرهنگی است ارتقای عمومی سطح سواد و آگاهی در جامعه این نیاز را افزایش می دهد. از جمله آفتهای فرهنگی، سطحی نگری ، ظاهر بینی و ساده انگاری در تحلیل و اکتفا به لایه های بیرونی است. فرهنگ دارای مولفه های گوناگون شبکه ای و در هم تنیده ای است که خود موجب ایجاد رابطه های به هم پیچیده در بین عناصر و مخاطبان می شود. اگر به فرهنگ به عنوان بزرگترین یاور در تسلط بر دشواری های موجود نگریسته شود، بدون شک نمی توان نقش آموزش را در ترویج و ارتقای فرهنگ نادیده انگاشت. ماتیو آرنولد از روشنفکران اهل ادب انگلیس در قرن نوزده میلادی مدعی بود که آموزش فرآیند انسان سازی است و هدف آن منطبق با هدف فرهنگ یعنی جستجوی کمال. او به درستی درک کرده بود که برنامه آموزش همگانی بنیاد پیشرفت فرهنگی و اقتصادی هر کشوری است. آموزش با انسانی کردن جامعه و از بین بردن علاقه به ابتذال، می تواند یاریگر رشد فرهنگی یک جامعه باشد.
دانشگاه به جهات متعددی نقش فرهنگ سازی را به عهده دارد که این فرهنگ سازی نه به معنای دگرگونی فرهنگ موجود یا خلق فرهنگ جدید بلکه به معنای تمرکز بر ارزیابی فرهنگ های دیگر وانتخاب و معرفی وجوه هماهنگ آنها با ساختار فرهنگ بومی است. از این رهگذر نهاد دانشگاه می تواند با ابزار آموزش به نقد فرهنگی و اجتماعی همت گمارد. دانشگاه با پرورش دادن انسان های توانا و فرهیخته و آموزش نخبگان و برگزیدگان یک جامعه، یکی از مهمترین نهادهای آموزشی در توسعه فرهنگی است. با مقدمات بالا می توان به این نکته اذعان نمود که دانشگاه آزاد اسلامی در ربع قرن فعالیت خود با آموزش بخش وسیعی از نخبگان علمی و فرهنگی و ارتقای شاخص های آموزشی، نقشی بی بدیل در محقق ساختن هدف فرهنگ که همانا کمال و سیطره یافتن آن می باشد، ایفا نموده است. ضمن این که این دانشگاه می تواند با ایجاد زمینه های نقد و بررسی فراگیرتر فرهنگ ملی و مواجهه شجاعانه علمی با مولفه های فرهنگ های دیگر بر غنای فرهنگی جامعه افزوده و شناختی روشن از امکانات و محدودیت ها فراهم آورد. با توجه به بهبود چشمگیر استانداردهای آموزشی و دیگر مولفه ها در سال های اخیر، این هدف دور از دسترس نخواهد بود.

نویسنده : فریبرز لطفی
منبع : روزنامه مردم‌سالاری


همچنین مشاهده کنید