دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

دانش‌آموزان و الفبای بهداشت روان


دانش‌آموزان و الفبای بهداشت روان
مشكلات روانی اجتماعی كودكان و نوجوانان تاثیر مستقیم بر یادگیری و فرآیند تحصیل آنها دارد.
رعایت اصول بهداشت روانی در كلاس درس به‌ویژه در سال‌های نخستین آموزش، به رشد و توسعه شیوه‌های تربیتی مناسب كمك می‌كند.
اگر می‌خواهیم مدرسه‌های ما عملكردی رضایت‌بخش و دانش‌آموزانی موفق داشته‌باشند، باید به سلامت جسم و روان آنها به‌طور هم‌زمان توجه كنیم. بسیاری از مشكلات روانی اجتماعی كودكان و نوجوانان تاثیر مستقیم بر یادگیری و فرآیند تحصیل آنها دارد، مشكلاتی كه از دوران كودكی در آنان درونی می‌شود و موجب عملكرد ضعیف آنها در مدرسه و به دنبال آن اعمال تنبیه‌ها برای بدرفتاری و شكست‌های تحصیلی می‌شود.
به عنوان یك مدیر یا آموزگار یا حتی پدر و مادر نیاز داریم كه نقش بهداشت روانی در سلامت محیط مدرسه (به دلیل برقراری روابط اجتماعی عاطفی كودكان و نوجوانان) را مدنظر قرار دهیم تا شاهد پیشرفت‌های تحصیلی دانش‌آموزان در تمام مقاطع باشیم.
● بیان مسـاله
پژوهش‌های بی‌شمار نشان می‌دهد كه از هر پنج دانش‌آموز، یك نفر دچار مشكلات سلامت روانی است و متاسفانه به سبب عدم پیگیری، این‌گونه اختلالات رفتاری تا مقاطع تحصیلی بالاتر و حتی تا هنگام ورود به جامعه، در دانش‌آموزان ماندگار است. هرچند كارشناسان و متخصصان علوم رفتاری تلاش می‌كنند كه اصول بهداشت روانی را در مدارس ابتدایی پایه‌ریزی و اصلاح نمایند، به نظر می‌رسد كه رعایت این اصول و موازین نیاز به آموزش زودهنگام در خانواده دارد.
خانواده اولین نهادی است كه كودك در آن رشد و پرورش می‌یابد و مورد حمایت مادی و معنوی پدر و مادر و سایر اعضای خانواده قرار می‌گیرد. طبیعی است هرچه فشار روانی و از هم‌گسیختگی اعضای خانواده بیش‌تر و عمیق‌تر باشد،‌ نقش مربیان و آموزگاران دوره ابتدایی در ایجاد فضایی آرام و توام با صمیمیت پررنگ‌تر می‌شود.
گذشته از آن، ‌مدرسه مكانی مقدس و استثنایی است كه می‌تواند تأثیرش را در تمام مراحل رشد كودكان و نوجوانان برجای‌‌گذارد. دانش‌آموزان بهترین ساعات روز خود را در مدرسه می‌گذرانند و البته آموزگاران و مربیان مدارس نیز بهترین فرصت‌ها را برای آموزش مفاهیم مختلف (اعم از درسی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی) در اختیار دارند. در این خصوص اگر هدف آموزش، رشد و ارتقای شایستگی‌ها و توانایی‌های كودكان و نوجوانان باشد، باید محیطی سالم و سرشار از ویژگی‌های مثبت انسانی ‌مثل شفقت، نوع‌دوستی، همكاری و... را با آموزش علوم و دروس كلاسیك هم‌زمان سازند.
بدیهی است كه به كارگیری اصول بهداشت روانی در مدرسه كارآسانی نیست و نیاز به همكاری و مشاركت تمام اعضای مدرسه دارد. علاوه بر آن تا زمانی كه مدرسه درصدد تغییر و اصلاح ساختارهای اساسی آموزشی پرورشی خود بر نیاید، پایه‌ریزی و تحكیم اصول بهداشت روانی در مدرسه غیرقابل حصول و دست نیافتنی است. برای اینكه به هدف‌های والای آموزشی دست یابیم همكاری و مشاركت والدین، آموزگاران و مدیریت مدرسه امری ضروری است. در این صورت است كه موفقیت بچه ها در امر تحصیل تضمین می‌شود. زمانی كه كودكان و نوجوانان احساس ارزش و احترام می‌كنند، در حقیقت مهارت‌های تندرست بودن و پرهیز از آسیب‌های احتمالی در آنها رشد می‌كند و می‌توانند به راحتی قوانین و مقررات مدرسه را بپذیرند. مربیان وآموزگاران می‌توانند با ایجاد محیطی عاری از فشارهای روانی ناشی از رقابت‌های كودكان و هیجانات گوناگون، نوآموزان را در جهت پیشرفت تحصیلی تحت كنترل درآورند و مانع از رشد احساسات منفی در آنها شوند. رعایت اصول بهداشت روانی در كلاس درس به‌ویژه در سال‌های نخستین آموزش، به رشد و توسعه شیوه‌های تربیتی مناسب كمك می‌كند. عوامل متعددی در ایجاد فضایی سالم و حمایت‌گر در مدرسه موثرند:
● پرورش حس تعلق و وابستگی گروهی
زمانی كه كودك یا نوجوانی نسبت به مدرسه، كلاس و دوستانش احساس وابستگی می‌كند، در حقیقت خود را با آنها هماهنگ و سازگار كرده و نسبت به آنان (اعم از مدیر، ‌معلمان،‌ كاركنان آموزشی و...) حس اعتماد و اطمینان قلبی پیدا كرده است. دانش‌آموز می‌تواند با این پشتوانه مثبت فكری، مسایل و مشكلات گوناگون خود را بیان كند و از طریق ایجاد روابط سالم بین‌فردی درصدد حل آنها برآید.
مطالعات نشان می‌دهد كه هرچه روابط‌ دانش‌آموزان دوران ابتدایی صمیمی‌تر و دوستانه‌تر باشد، در سال‌های بعدی تحصیل، مشكلات رفتاری كمتری از خود نشان می‌دهند.
داشتن رابطه نزدیك با معلمان سال‌های اول تحصیل، نقش مهم و برجسته‌ای در ایجاد حس تعلق و وابستگی كودك نسبت به مدرسه، محیطی كه چندسال در آن رشد می‌یابد، دارد. هنگامی كه كودك احساس خوب و خوشایندی نسبت به پدر و مادر از یك سو و از سوی دیگر آموزگار و مربی خود دارد، این احساس رضایت و خشنودی را به هر دو طرف منتقل می‌كند.
● پیشرفت و موفقیت در امر تحصیل
تمامی دانش‌آموزان نسبت به پیشرفت‌هایشان در درس‌ها و فعالیت‌های كلاسی كنجكاو و علاقه‌مندند و دوست دارند بدانند كه آیا توانسته‌اند با موفقیت به اهداف‌شان برسند یا خیر. علاقه بچه‌ها ناشی از تمایل آنها به محك‌زدن توانایی‌ها و استعدادهای وجودی‌شان است. آموزگاران و معلمان می‌توانند با تشویق و تقویت انگیزه‌های آنها برای تداوم تلاش‌های‌شان، به آنان كمك كنند تا نسبت به پیشرفت خود در مدرسه و رسیدن به موفقیت‌های تحصیلی علاقه‌مند و كنجكاو باشند. بدین منظور می‌توانند:
▪‌ ابتدا به كودك كمك كنند تا هدفی برای خودش مشخص سازد (مثل مطالعه و خواندن روان‌تر.)
▪ سپس به او یاد بدهند كه چگونه شیوه دست‌یابی به آن هدف را پیدا كند (برای مثال: ۱۰ دقیقه مطالعه، هر شب قبل از خواب.)
▪ وسیله‌ای برای سنجش خود ابداع كند (مثل مطالعه كتابی كه قدری دشوار است.)
▪ مهلت معینی برای رسیدن به هدف نهایی‌اش درنظر بگیرد.
هرچند استفاده از این شیوه قدری زمان می‌برد ولی می‌تواند شیوه حل مساله را به بچه‌ها بیاموزد. هدف از این آموزش آن است كه دانش‌آموز بتواند مشكلی را تشخیص دهد و با در نظر گرفتن نتایج و پیامدهای احتمالی، روش حل مشكل را پیدا كند.
● سازگاری با تغییرات
انجام‌ كارهای روزانه به صورت عادی یكی از نكات مهم آموزش كودكان است. نكته حایز اهمیت این است كه كودك چگونه با تغییرات عادتی خود كنار می‌آید. بعضی از كودكان نسبت به كمترین تغییری واكنش منفی مثل ترس، خشم، اضطراب و.. از خود نشان می دهند، به‌خصوص اگر در گذشته هم شاهد تجارب استرس‌آوری در این زمینه بوده باشند. این بچه‌ها برای اینكه بتوانند خودشان را با تغییرات مختلف در محیط مدرسه سازگار و هماهنگ كنند به كمك آموزگار یا مربی خود احتیاج دارند.
بچه‌ها به این ویژگی مهم و ارزشمند (سازگاری با تغییرات) كه در دوران خردسالی در آنها شكل می‌گیرد و در تمام عمر مورد استفاده آنان واقع می‌شود، احتیاج دارند. ممكن است این تغییرات در محیط خانه روی دهد، مثل تولد نوزاد جدید، بدخوابی، جا به جایی منزل و مدرسه و... در این صورت بهتر است آموزگاران و مربیان توجه والدین را به این موضوع جلب كنند و از آنها بخواهند در صورت ایجاد چنین تغییر و تحولاتی در خانه، به آنها نیز اطلاع دهند. در بسیاری از موارد والدین و مربیان می‌توانند تاثیرات منفی این‌گونه فشارهای روانی و اضطراب‌ها را از راه‌های زیر به حداقل برسانند و به بچه‌ها كمك كنند تا حس ثبات و كنترل بیشتری بر شرایط محیطی‌شان داشته باشند:
▪ آگاه كردن بچه‌ها نسبت به موقعیت جدید
▪ تمركز بر صلاحیت‌ها و شایستگی‌های كودك
▪ تكیه بر شرایط و موضوعاتی كه تغییر نیافته‌اند.
● بالابردن قدرت درك و تشخیص
كودكان و نوجوانان نیاز به پرورش قدرت درك و تشخیص دارند. آنها به تدریج با ارزش‌ها و معیارهای گوناگون جامعه آشنا می‌شوند. در این خصوص آموزگاران و مربیان می‌توانند با آموزش رفتارهای پسندیده در محیط‌های آموزشی، آنها را به رقابت‌های سالم، خویشتن‌داری، كنترل نفس، نوع‌دوستی و وظیفه‌شناسی ترغیب كنند. كمك‌كردن به كودكان و نوجوانان برای شناخت ویژگی‌ها و صفات مثبت ارزشمند انسانی، آنان را به سوی رفتارهای پسندیده و مقبول اجتماعی سوق می‌دهد. پس بهتر است همواره از روان‌شناسان و مشاوران تحصیلی خواست تا فعالیت‌هایی برای دانش‌آموزان طراحی و پیشنهاد كنند كه شناخت و درك آنها را از موقعیت‌های مختلف بالا ببرد و رفتارهای مثبت و سازنده را در آنان پایدار و تثبیت كند.
● تشویق به تصمیم‌گیری
مربیان و آموزگاران لازم است خواست‌ها و انتظارات‌شان را از بچه‌ها به طور مشخص برای آنها بیان كنند. بدین ترتیب دانش‌آموزان به مرور به قابلیت‌ها و توانایی‌هایشان پی می‌برند و برای جلب نظر آموزگار خود در صدد حضور مرتب در كلاس و انجام تكالیف درسی‌شان برمی‌آیند. برنامه‌ریزان آموزشی می‌توانند با ایجاد فرصت‌هایی برای انجام‌فعالیت‌های فوق برنامه ابتكاری، نظر دانش‌آموزان را به رفتارهای اجتماعی پسندیده مثل داشتن ارتباط سالم اجتماعی، مسوولیت‌پذیری فردی و تقویت روحیه تعاون و همكاری جلب كنند، راه‌های جدید تصمیم‌گیری را به روی آنها بگشایند و دید آنان را نسبت به جامعه آینده وسعت بخشند.
● درس‌گرفتن از اشتباهات
یكی از عوامل اساسی موفقیت دانش‌آموزان، همانا توانایی درس گرفتن از اشتباهات گذشته‌شان است. تحقیقات نشان می‌دهد دانش‌آموزانی كه توان بالایی برای مقابله و رویارویی با ناكامی‌ها و شكست‌های تحصیلی دارند، قدرت تجدید‌نظر و نواندیشی بالاتری نسبت به سایر بچه‌ها دارند.
● ارایه راه حل
اگر آموزگاران و مسوولان آموزشی مدارس بتوانند نشانه‌ها و علایم مشكلات بچه‌ها را زود تشخیص دهند و با ارزیابی كلی و درست از موقعیت دانش‌آموز او را به سمت حل مشكلش سوق دهند، موثرترین گام را در جهت موفقیت او برداشته‌اند. مسایل دانش‌آموزان معمولاً از دوره ابتدایی آغاز می‌گردند كه در بعضی موارد به دبیرستان كشیده می‌شوند. پس اگر آموزگاران دوره دبستان نسبت به مشكلات رفتاری روانی بچه‌ها واقف‌تر و مسلط‌تر باشند، سریع‌تر می‌توانند راه حلی برای رفع این مشكلات در بچه‌ها بیابند و اجازه ندهند مشكل ساده‌ای كه می‌تواند طی چند ماه حل شود، تبدیل به یك معضل آموزشی و اخلاقی شود.
● عوامل موثر در ارتقای سلامت روانی دانش‌آموزان
مشاركت‌دادن والدین یا سایر اعضای خانواده در امر برنامه‌ریزی‌های آموزشی، تصمیم‌گیری درباره مسایل بهداشتی مدرسه و روند پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان، در اختیار گذاشتن منابع و ماخذ آموزشی مفید و سازنده برای پیشرفت و ارتقای توانمندی‌های فكری والدین، ایجاد ارتباطی موثر و پویا بین آموزگاران و والدین بچه‌ها، استفاده از نظریات و ایده‌های خلاقانه اولیا در جهت پیشبرد اهداف آموزشی مدرسه، تشكیل كلاس‌های آموزشی تربیتی برای والدین و مراقبان دانش‌آموزان، هماهنگ ساختن امكانات مدرسه با انتظارات و خواسته‌های والدین، تشویق دانش‌آموزان به رعایت نكات ایمنی - بهداشتی در مدرسه، آموزش و تقویت رفتارهای سازنده و مثبت در دانش‌آموزان، هماهنگی بین مدرسه و سایر نهادهایی كه وظیفه سلامت كودكان را به عهده دارند.
‌ الهه صراطی
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید