دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

نقش خردگرایی علمی و معنوی در رشد و توسعه جوامع انسانی


نقش خردگرایی علمی و معنوی در رشد و توسعه جوامع انسانی
موهبت ها و فیض و رحمت های الهی از همه سو بر انسان نازل می شود و الطاف و بخشش های ربوبی همه هستی را فرا گرفته است و داده های او به بشریت هرگز محدودیت و تمامی ندارد.
برخی از عطایای الهی به انسان ها از نقش کلیدی و محوری و بنیادی برخوردار می باشند و بود و نبود آنها با بقا و فنای آدمیان پیوند و ارتباط پیدا می کند.
این نوع داده ها و موهبت های الهی به گونه ای هستند که خود باعث تمهید زمینه های ریزش و نزول بسیاری از الطاف و نعمت های خداوند می گردند و به تعبیری دیگر انسان در پرتو بهره وری صحیح و جامع از آنها می تواند به بسیاری از موفقیت ها در عرصه های گوناگون فعالیت های فردی و اجتماعی نائل آید و مراحل رشد و کمال و پیشرفت را یکی پس از دیگری طی نماید.
« عقل » یکی از این داده های کلیدی و بنیادی است که از جانب خداوند متعال به انسان ها بخشیده شده است .
در میان موهبت های الهی نمی توان شریف تر و ثمر دهنده تر از عقل و خرد را نشان کرد و این حقیقتی است که در کلام گهربار حضرت امام موسی بن جعفر(ع ) اینگونه به آن تصریح می شود :
« ما قسم بین العباد افضل من العقل »
« نعمت و موهبتی بهتر از عقل و خرد به انسان داده نشده است . »
۱ ) مهم ترین موضوعی که در نگرش اولیه به این کلام گهربار به صورت استفهام در محیط ذهن راه می یابد این است که چرا گفته نشده که بهترین نعمتی که به انسان داده شده « ایمان » است و یا « اسلام » است و یا « نبوت » و « امامت » است و وجود شریف پیامبراکرم (ص ) و امامان معصوم (ع ) هستند
پاسخ این پرسش روشن است : برای این که ایمان و اسلام و نیز نبوت و امامت و وجود مبارک پیامبر(ص ) و ائمه (ع ) به وسیله عقل و خرد به شناخت و معرفت درمی آیند و به بینش و بصیرت کامل می رسند و سپس تمام آثار آنها در فکر و اندیشه و جان و روح و رفتار و عمل انسان متجلی می شوند و تسری می یابند.
آیا جز این است که اگر خداوند متعال عقل و خرد را در وجود انسان به ودیعه ننهاده بود او هیچ وسیله شناختی نسبت به اسلام و قرآن در اختیار نداشت و نمی توانست به مراتب ایمان به حضرت پروردگار نائل آید و به ضرورت نبوت و امامت و معاد واقف گردد و به بصیرت و تبعیت از پیامبر(ص ) و ائمه (ع ) برسد
فرهنگ اسلامی به دلیل نقش بنیادی و محوری عقل و خرد در اسلام گرایی اصیل و دیانت جامع و خالص است که دین باوری بدون تفکر و تحقیق و آگاهی را فاقد ارزش و اعتبار می داند و دینداری سطحی و قشری یا آمیخته با اکراه و اجبار را نمی پذیرد که چنین دین باوری و دینداری هیچ اثر و ثمری در ایجاد تحول در انسان و پرورش شخصیت او نخواهد داشت و به همین دلیل است که در طول تاریخ همواره اسلام و جوامع مسلمین از وجود دینداران جاهل و سطح اندیش ضربه خورده اند و هنوز می خورند و هم پیامبراکرم (ص ) و امامان معصوم (ع ) و هم فقها و علمای جامع نگر و آزاداندیش از آفات و آسیب های دینداران آلوده به جهل و جمود و تصلب اعلام خطر کرده اند و هشدار داده اند و هنوز این روند تداوم دارد.
۲ ) موضوع دوم این است که عقل و خرد به این دلیل بهترین نعمت و داده الهی به انسان می باشد که بزرگ ترین راهنمای او برای شناخت حق و باطل خیر و شر سعادت و شقاوت صلاح و فساد راه و بیراهه و هدایت و ضلالت می باشد.
چنانچه عقل و خرد با وجود آدمی سرشته نمی شد و در تمام لحظات زندگی و زیست دنیایی و صحنه ها و عرصه های فعالیت های گوناگون حضور نداشت و همراه و یاور انسان نبود چگونه انسان می توانست به شناخت نیکی ها و خوبی ها و ارزش های والا دست یابد و به آثار حیاتبخش آنها پی برد و در نقطه مقابل چسان می توانست بدون عقل و خرد هر باطل و بیراهه و فساد و تباهی و گمراهی را شناخته و از آنها پرهیز نماید
آیا نمی اندیشیم که انسان های فاقد عقل ـ که در فرهنگ عمومی جامعه به اسامی و عناوین « مجنون » و « دیوانه » شناخته می شوند و آنها که کم خطر هستند در محله ها و کوچه ها و خیابان ها آزاد هستند و آنها که خطرناک و آسیب رسان می باشند در مراکز خاصی توسط دولت نگاهداری می شوند ـ چگونه از زندگی سالم و طبیعی محروم می باشند و نمی توانند به شناخت و معرفت لازم دست یابند و مراحل رشد و پیشرفت در ابعاد فکری و فرهنگی و اخلاقی و تربیتی ومادی و اقتصادی را طی نمایند بنابراین به درستی و حقیقت عقل و خرد بالاترین و ارزشمندترین نعمت و عطای الهی به انسان می باشد.
۳ ) موضوع سوم این است که همه علوم و فنون و صنایع و اختراعات و اکتشافات حاصل و ثمره عقل و خرد است و با نقش آفرینی این موهبت و نعمت بزرگ الهی به ظهور و عینیت درمی آیند.
انسان در پرتو خردگرایی و بهره وری از این نیروی شگفت انگیز است که همه مراحل علم آموزی و دانش اندوزی را پشت سرمی گذارد و به نقطه اوج و کمال هر علم می رسد و در پی آن تخصص و کاردانی به دست می آورد و برای جامعه مفید و ثمررسان می شود.
علوم و دانش ها دارای رشته های مختلف از جمله ریاضی نجوم هندسه شیمی فیزیک تاریخ جغرافیا پزشکی جامعه شناسی اخلاق تربیت روان شناسی فلسفه فقه کلام عرفان و سایر رشته ها می باشد و صاحبان تحقیق و پژوهش با طی مراحل مختلف و با کسب تخصص های لازم موجب نضج و شکل گیری اختراعات و اکتشافات گوناگون می شوند و همه این ها توسط عقل و خرد صورت می پذیرد که هم در تحصیل علوم و هم در رسیدن به بینش و ژرف نگری در دانش ها و هم در بهره برداری های بهینه و شایسته از کاوش ها و یافته های علمی حاضر و ناظر و نقش آفرین می باشد و در نهایت جامعه و کشور را به رشد و توسعه در ابعاد فرهنگی و اقتصادی و سیاسی می رساند.
۴ ) موضوع چهارم نقش خردگرایی در حوزه اخلاق و تربیت است که این موضوع نه تنها همچون موضوعاتی که مطرح گردید حائز اهمیت می باشد بلکه به دلیل ارتباطی که با پرورش شخصیت سالم و مفید و سازنده انسان دارد بسیار تامل برانگیزتر است و دقت و مراقبت فزون تری را می طلبد. این اهمیت و مراقبت آنگاه بیشتر چهره می نمایاند که به این واقعیت انکارناپذیر توجه کنیم که انسان نامهذب و ناپرورده ـ که به طور طبیعی فاسد و آلوده به معاصی و نفسانیت های گوناگون فردی و گروهی و سیاسی و اقتصادی می باشد ـ علم و دانش را در مسیر ناصحیح به استفاده و بهره برداری می رساند. زیرا او ناسالم و ناپاک می باشد و علم در نزد چنین کسی همچون تیغ در دست زنگی مست موجب خطر و آسیب رسانی می شود.
کم نبوده اند انسان هایی که در عین داشتن علم و دانش به دلیل آلودگی های نفسانی و اخلاقی نه تنها عامل رشد و پیشرفت و هدایت نشده اند که عامل رکود و سکون و عقب گرد و انحراف و انحطاط شده اند و برخی از آنها از محدوده آسیب رسانی به افراد و گروه های اجتماعی خارج شده و به ایجاد ضرر و آفت و زیان برای یک ملت و کشور پرداخته اند. و در نقطه مقابل انسان های خردگرا و پرورش یافته و متخلق به آداب و روش های اخلاقی عامل سلامت و سعادت افراد جامعه انسانی شده اند.
با توجه به آنچه از نظر گذشت به صراحت درمی یابیم که « عقل » دارای جایگاه رفیع و آثار وسیع می باشد و گستره حضور و نقش آفرینی آن همه صحنه ها و عرصه های حیات فردی اجتماعی سیاسی علمی فرهنگی و اقتصادی می باشد و در تمام میادین و حوزه های کار و تلاش و مدیریت های گوناگون آگاهی بخشی می کند و « راه » می نمایاند.
و نیز درمی یابیم که عقل و خرد در کانون های خانواده مراکز تربیتی و کوشایی های منتهی به پرورش کودکان و نوجوانان مجامع و سازمان های پژوهشی و صنعتی تعاملات و همگرایی ها در حیات جمعی مراکز طرح و برنامه حوزه های بحث و فحص و تضارب اندیشه ها فعالیت های ادبی و هنری و پرورش های اخلاقی نقش آفرین می باشد.
با این وصف عقل و خرد همه جا حاضر است و فعال و راهگشا و هیچ مکان و زمان و زاویه ای از زندگی فردی و جمعی را نمی یابیم که از نظارت و راه نمودن و مقصد نمایاندن و رشد و پویایی و کمال رسانی عقل تهی باشد.
و اینک عمق و ژرفای رهنمود حضرت امام موسی بن جعفر(ع ) نمایانده می شود که فرمود نعمت و موهبتی بهتر و والاتر از عقل و خرد به انسان داده نشده است و اینگونه است که جوامع و کشورها توان و قدرت می یابند تا در پرتو « خردگرایی علمی و معنوی » به « رشد و توسعه » در ابعاد گوناگون نائل آیند و هم به سلامت اخلاقی و معنوی برسند و هم به سعادت مادی و دنیایی در همه جلوه های آن دست یابند.
فرهنگ اسلامی دین باوری بدون تفکر و تعقل و تحقیق را فاقد ارزش و اعتبار می داند و دینداری سطحی و قشری یا آمیخته با اکراه و اجبار را نمی پذیرد
همه علوم و فنون و صنایع و اختراعات و اکتشافات حاصل و ثمره عقل و خرد است و با نقش آفرینی این موهبت بزرگ الهی به ظهور و عینیت درمی آیند
گستره حضور عقل و خرد همه صحنه ها و عرصه های حیات فردی اجتماعی سیاسی اقتصادی و علمی و فرهنگی می باشد و در تمام حوزه های کار و تلاش و مدیریت های گوناگون آگاهی بخشی می کند و « راه » می نمایاند
در طول تاریخ همواره اسلام و جوامع مسلمین از وجود دینداران جاهل و سطح اندیش ضربه خورده اند و هنوز می خورند و هم پیامبراکرم (ص ) و هم امامان معصوم (ع ) و هم فقها و علمای جامع نگر و آزاداندیش از آفات و آسیب های دینداران آلوده به جهل و جمود و تصلب اعلام خطر کرده اند و هشدار داده اند و هنوز این روند تداوم دارد .
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید