شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

وقتی پنجه های عقاب فلج می شود


وقتی پنجه های عقاب فلج می شود
در۴ نوامبر ۱۹۷۹ (۱۳ آبان ۱۳۵۸) مدتی بعد از انقلاب اسلامی ایران که به سرنگون شدن شاه که یکی از متحدان امریکا در منطقه بود انجامید گروهی از دانشجویان ایرانی به سفارت امریکا در تهران حمله کرده و کارکنان و محافظان سفارت را که جمعا ۵۲ نفر می شدند به گروگان گرفتند. بعد از ۶ ماه تلاش دیپلماتیک برای آزادسازی گروگان ها دو کشور روابط سیاسی خود را در ۸ آوریل۱۹۸۰ (۱۹اردیبهشت ۱۳۵۹) قطع کردند. در همین زمان نیروهای ویژه امریکایی در وضعیت آماده باش قرار گرفتند و برنامه ریزی و تمرینات برای اجرای یک عملیات آزادسازی شروع شد.
● نقشه عملیات
در ابتدا بهترین روش در نظر نیروهای ویژه وارد شدن به ایران از طریق کامیون ها و به وسیله مرز زمینی ترکیه بود ولی این روش به دلایل سیاسی و ریسک تلفات سنگین کنار گذاشته شد. سپس موضوع عملیات از طریق هوا مطرح شد. در دسامبر ۱۹۷۹ گروهی از نیروهای ویژه انتخاب شده و تحت تمرینات مخصوص قرار گرفتند. این تمرینات تا مارس ۱۹۸۰ به طول انجامید. در تاریخ ۱۶ آوریل ۱۹۸۰ (۲۷فروردین ۱۳۵۹) انجام عملیات تایید شد و دستور شروع آن داده شد. بین روزهای ۱۹ تا۲۳ آوریل (۳۰ فروردین تا ۲ اردیبهشت ۵۹) نیروهای عمل کننده به جنوب غربی آسیا منتقل شدند. این نیروها تمرینات خود را در پایگاهی در مصر گذرانده بودند.
نیروهای شرکت کننده در ماموریت از هر ۴ نیروی مسلح امریکا انتخاب شده بودند. ۸ فروند بالگردRH-۵۳D مین روب از نیروی دریایی با خدمه از نیروی تفنگدار دریایی ۱۲ فروند هواپیما از نیروی هوایی ۳ فروند ۴-,۱۳۰E ۳فروند MC-۱۳۰E-۳ ۳فروند AC-۱۳۰ و دو فروندC-۱۴۱ و کماندوهای نیز از ارتش آمریکا انتخاب شده بودند. تعدادی از رابطین نیز قبل از شروع عملیات به تهران فرستاده شده بودند. ناوهای هواپیمابر USS Nimitz (CVN۶۸) و (USS cORAL sea (CV۴۳)نیز در دریای عمان حاضر بودند و آمادگی پشتیبانی هوایی عملیات را با A-۷E / F-۱۴A-A-۶Eهای خود داشتند.
کلیات نقشه خیلی ساده بود. نیروهای عمل کننده شب قبل از حمله وارد ایران می شدند. به نحوی خود را به تهران می رساندند و تا شب حمله، مخفی می شدند.
حمله را انجام می دادند و سپس از ایران خارج می شدند. ولی جزییات نقشه کمی پیچیده تر به نظر می رسید. در شب اول عملیات ۳ فروند MC-۱۳۰E وارد ایران می شدند و در نقطه ای نزدیک شهر طبس فرود می آمدند. این ۳ فروند حامل نیروهای دلتا،فرماندهان عملیات ،مترجمین و رانندگان کامیون ها بودند. ۳ فروند MC-۱۳۰E به دنبال هواپیماهای قبلی روانه می شدند و خود را برای سوخت رسانی به بالگردها در محل فرود آماده می کردند. زمانی که بالگردها سوخت گیری کردند نیروهای دلتا را سوار کرده و عازم منطقه ای در نزدیکی تهران می شدند تا در آن جا با رابطینی که ازقبل در ایران حضور داشتند دیدار کرده و در مکان امنی پنهان شوند. بالگردها نیز به مکان امنی در همان نزدیکی رفته و تا زمان فراخوانده شدن توسط نیروهای ویژه در آن جا مخفی می شدند.
در شب بعد مجدداMC-۱۳۰E و EC-۱۳۰Eها به ایران پرواز می کردند. منتها این بار حامل تعدادی کماندو و هدف آنها فرودگاه منظریه می باشد. کماندوها به فرودگاه حمله و آن جا را تصرف می کردند تا دو فروند C-۱۴۱ پیش بینی شده برای تخلیه گروگان ها و نیروهای دلتا بتوانند فرود بیایند. ۳ فروند AC-۱۳۰E نیز به منظور پشتیبانی و پوشش کماندوهایی که به فرودگاه منظریه حمله می کردند وارد عمل می شدند. همزمان با حمله گروه دوم کماندوها به فرودگاه منظریه نیروهای دلتا به محل سفارت حمله می کردند. گروگان ها را نجات داده و با کامیون ها به سمت استادیوم امجدیه (شهید شیرودی) حرکت می کردند. بالگردهای RH-۵۳۰ در این مکان منتظر آنها بودند. کماندوها و گروگان ها سوار بر بالگردها شده و به سمت فرودگاه منظریه حرکت می کردند و با دو فروند C-۱۴۱ از ایران خارج می شدند و راهی پایگاهی در عربستان سعودی می شدند. البته چون بالگردها را نمی توانستند از ایران خارج کنند قبل از ترک ایران آنها را منهدم می کردند.
همان طور که می بینید طرح عملیات به خوبی برنامه ریزی شده بود ولی تقدیر خداوند چیز دیگری بود و به شکست افتضاح آمیز نیروهای آمریکایی انجامید.
● بالگردها
▪ چرا بالگرد RH-۵۳D برای این عملیات انتخاب شد؟
بالگرد RH-۵۳D نمونه ویژه ضد مین RH-۵۳ سیکورسکی می باشد. نیروی دریایی آمریکا اولین فروند از ۳۰ فروند سفارشی خود را در سال ۱۹۷۳ تحویل گرفت تا آن را با نمونه های قدیمی RH-۳A جایگزین کند. تصادفا تنها مشتری دیگر این بالگرد نیروی دریایی ایران با ۶ فروند سفارش بود. در ابتدا انتخاب نوع مشخصی از این بالگرد برای شرکت در عملیات مشکل بود ولی همه بر سر شرکت این بالگرد در عملیات توافق داشتند. این بالگرد به خاطر ظرفیت زیاد حمل نفرات و حمل بار مورد توجه بود. در حالت کاملا بارگیری شده قادر به حمل ۳۰ نفر و در حدود ۴۲۰۰۰ پوند بار (در حدود ۱۵ تن) و رسیدن به سرعت ۱۶۰نات بود. نوع RH-۵۳D به مخازن سوخت اضافی مجهز بود از این رو توانایی حمل مسافت بیشتری را نسبت به نمونه اصلی خود یعنی CH-۵۳ داشت.
یک سال قبل از این جریان یک فروند RH-۵۳D اسکادران HM-۱۲ نیروی دریایی آمریکا پرواز بدون وقفه ای را از پایگاهی در ویرجینیا به پایگاهی در کالیفرنیا انجام داد. این پرواز حدودا ۱۸ ساعت و نیم طول کشید و بالگرد بیش از ۲۰۷۷ ناتیکال مایل را طی کرده بود. در طول مسیر بالگرد از یک فروند HC-۱۳۰ دفاع ملی هوایی آمریکا سوخت گیری می کرد. این پرواز که قابلیت های RH-۵۳D را در پرواز های طولانی مدت به خوبی نشان می داد توسط ستوان رادنی دیویس انجام شده بود. در اکتبر ۱۹۷۹ اسکادران HM-۱۶ نیروی دریایی آمریکا در یک رزمایش مشترک نظامی با کانادا شرکت داشت. در این رزمایش هدف اصلی این اسکادران پاک سازی یک آبراه استراتژیک از مین ها بود. ۴ روز بعد از پایان رزمایش به این اسکادران دستور داده شد تا در اسرع وقت خود را به اقیانوس هند برسانند. طی ۳۴ ساعت تمام پرسنل و تجهیزات از ویرجینیا به ناو هواپیمابر نیمیتز منتقل شدند. جایی که RH-۵۳Dهای آنها با رنگ قهوه ای پوشانده شده بود تا هم در صحرا استتار شوند و هم این که شبیه به بالگردهای نیروی هوایی ایران به نظر برسند. افراد اسکادران ۸ فروند بالگرد را برای عملیات آماده کردند و پس از ۱۹۳ روز حضور مستمر بر روی دریا به خانه بازگشتند.
● شروع عملیات
در بعد از ظهر ۲۷ آوریل ۱۹۸۰ ۶ فروند C-۱۳۰ از پایگاهی در عمان برخاسته و راهی منطقه ای در نزدیکی طبس شدند که با کد Desert۱ شناخته می شد. همزمان ۸ل بالگرد هم از روی ناو نیمیتز برخاسته و عازم همان مکان شدند.
● اولین مشکلات
یک ماه قبل از شروع عملیات یک متخصص نیروی هوایی آمریکا منطقه ای را برای فرود هواپیماها آماده کرده و اطراف آن را به چراغ های راهنمای فرود مجهز کرده بود. همچنین یک هواپیمای جاسوسی CIA در پروازی در آن منطقه امواج راداری را در ارتفاع ۳۰۰۰ پایی ردیابی کرده بود. با این وجود به خلبانان بالگردها دستور داده شده بود که زیر ارتفاع ۲۰۰ پایی پرواز کنند تا از شناخته شدن توسط رادار جلوگیری کنند. این محدودیت ارتفاع باعث شد تا بالگردها دچار توفان شن بشوند. این توفان باعث شد تا دو بالگرد دچار نقص فنی شده و از ادامه عملیات بازبمانند. یکی از بالگردهای سالم بازگشت تا خدمه دو بالگرد معیوب را سوار کند که با این کار عملا ۲۰ دقیقه از برنامه عقب افتاد. اکنون عملیات با ۶ فروند بالگرد که حداقل مورد نیاز برای اجرای عملیات بود بایست ادامه می یافت. اولین گروه ۳ فروندی از بالگرد ها ۱ ساعت دیرتر از برنامه به Desert۱ رسیدند درحالی که گروه دوم نیز با ۱۵ دقیقه تاخیر به محل فرود رسیدند. بعد از استقرار بالگردها معلوم شد که یکی از آنها سیستم هیدرولیک خود را از دست داده و از آن جایی که ادامه ماموریت با ۵ فروند امکان پذیر نبود ماموریت لغو شد و بالگردها برای بازگشت به پایگاه مشغول سوخت گیری از EC-۱۳۰Eها شدند. مشکل دیگری نیز وجود داشت. یک اتوبوس با ۴۰ مسافر که از جاده ای در آن نزدیکی عبور می کردند راننده و مسافرین تا لحظه ای که نیروهای آمریکایی ایران را ترک کردند به عنوان گروگان دستگیر شده بودند.
● حادثه اصلی
درحالی که بالگردها وهواپیماها خود را برای بازگشت آماده می کردند اتفاقی باعث شد که شرایط بدتر از قبل شود. یک فروند بالگرد که سوخت گیری کرده بود تیک آف کرد تا جای خود را به بالگرد دیگری بدهد که به دلیل توفان شن و عدم دید کافی به یک فروند MC-۱۳۰E برخورد کرد. هر دو بالگرد به تلی از آتش بدل گردیدند و باعث کشته شدن ۸ نفر و مجروح گردیدن ی۴ یا۵ نفر دیگر شدند.
▪ کشته شدگان عبارت بودند از:
ـ کاپیتان هارولد لوییس فرمانده MC-۱۳۰E
ـ کاپیتان لین مکینتاش خلبان MC-۱۳۰E
ـ کاپیتان ریچارد بیک خدمه MC-۱۳۰E
ـ کاپیتان چارلز مک میلیان خدمهMC-۱۳۰E
ـ سروان جویل مایو مهندس پرواز MC-۱۳۰E
ـ ستوان روی جانسون خدمه RH-۵۳D
ـ ستوان جان هاروی خدمه RH-۵۳D
ـ جورج هلمز خدمه RH-۵۳D
به خاطر هرج و مرج پیش آمده پس از برخورد دو بالگرد نیروهای امریکایی سعی در تخلیه منطقه در اسرع وقت داشتند. از این رو ۵ فروند بالگرد باقیمانده را سالم رها کرده و حتی مدارک و اسناد محرمانه موجود در آنها را نیز از بین نبردند. همین اسناد باعث شد که اکثر رابطین این عملیات که از قبل در تهران به سر می بردند دستگیر شوند.
● بررسی عملیات
پس از بازگشت افتضاح آمیز (بخوانید فرار) نیروها یک کمیسیون ۶ نفره مامور بررسی دلایل شکست شد. یکی از موضوعاتی که کمیسیون به آن انتقاداتی وارد کرد انتخاب خدمه پروازی کم تجربه از نیروی تفنگداران دریایی برای خلبانی بالگردهای RH-۵۳D نیروی دریایی بود. به گفته این کمیسیون این خلبان تجربه کمی در پروازهای دور از پایگاه و طولانی مدت داشته بودند همچنین در سوخت گیری از C-۱۳۰ هم تبحر کافی نداشتند و این درحالی بود که صدها خلبان با تجربه H-۵۳ در نیروی هوایی و نیروی دریایی وجود داشت. موضوع دیگر تعداد بالگردها بود. به عقیده کمیسیون حداقل ۱۰ یا ۱۲ بالگرد باید از ناو نیمیتز پرواز می کردند تا وجود ۶ فروند الزامی برای اتمام عملیات تضمین می شد. همچنین کمیسیون معتقد بود اگر از روش سوخت گیری در هوا استفاده شده بود شاید نتایج بهتری بوجود می آمد. کما این که اگر از این روش استفاده می شد دیگر نیازی به فرود هواپیماها و بالگردها در نقطه Desert۱ برای سوخت رسانی به بالگردها وجود نداشت.
بالگرد ها: بالگرد با رجیستر ۱۵۸۷۶۱ در برخورد با MC-۱۳۰E با رجیستر ۶۲ ۱۸۰۹-نابود شد.
۵فروند بالگرد RH-۵۳D در منطقه Desert۱ رها شدند.
۱۵۸۶۸۶-۱۵۸۷۴۴-۱۵۸۷۸۰-۱۵۸۷۵۸-۱۵۸۷۵۳ رجیستر این بالگردها عبارت بود از:
▪ ذکر چند نکته ضروری است:
۱) نباید نقش مقدرات الهی را دراین حادثه فراموش کنیم. این یکی از الطاف خفیه الهی بود که طعم چنین شکستی را به طراحان این نقشه چشاند. الحمدلله
۲) طراحان عملیات فکر می کرده اند که نیروی هوایی ما با خروج مستشاران آمریکایی کاملا فلج شده و به راحتی می توانند ۸ فروند بالگرد عظیم الجثه RH-۵۳D و بالغ بر ۱۰ فروند هواپیمای ترابری C-۱۳۰ و C-۱۴۱ را به راحتی در آسمان تهران پرواز دهند و کسی هم مزاحم کارشان نشود. ولی حتی اگر ماموریت به دلیل توفان شن شکست نخورده بود اولا کار آزادسازی گروگان ها کار راحتی نبود و مسلما از دو طرف تلفات سنگینی می گرفت وثانیا تیزپروازان نیروی هوایی ما مسلما اجازه خروج از فضای هوایی کشورمان را به هیچ کدام از این هواگردها نمی دادند.
▪ چند نکته دیگر در مورد هواگردهای حاضر در عملیات:
AC-۱۳۰نمونه ای از هواپیمای ترابری هرکولس است که جهت پشتیبانی از نیروی پیاده به ۴ عدد مسلسل سنگین در سمت چپ بدنه مجهز شده است. پس از شکست این عملیات بود که نیاز به هواگردی که دارای مشخصات بالگرد و هواپیما باشد احساس شد. از این رو طرح V-۲۲ یک سال بعد از واقعه طبس شروع شد.
تهیه و تنظیم : حسن مقدم فر
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید