سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

گمانه های عراق شناسایی


گمانه های عراق شناسایی
هرچه موعد آغاز عملیات بزرگ نیروهای ایرانی نزدیک تر می شد، فرماندهان یگان های ادغامی ارتش و سپاه در منطقه غرب دزفول، بر تشکیل جلسات توجیهی مشترک، تأکید بیشتری می ورزیدند.
از آنجا که تیپ ۲۷ محمّد رسول الله(ص) به واسطه ی ادغام با دو تیپ مجزّا از یگان های ارتش - یعنی تیپ ۲ لشکر ۲۱ پیاده حمزه و تیپ ۵۸ عملیاتی تکاور ذوالفقار - مجبور به تفکیک واحدهای تابعه خود و قرار دادن آنها در دو قرارگاه فرعی نصر ۲ و نصر ۵ شده بود، محلّ تشکیل نشست های مشترک فرماندهی تیپ ۲۷ با هریک از فرماندهان دو تیپ ادغامی ارتش در نقطه ای مجزّا واقع شده بود. قرارگاه فرعی نصر ۲ در مقر تیپ ۲ لشکر ۲۱؛ یعنی دهانه ی دهلیز ارتفاعات خرولی مستقر بود و قرارگاه فرعی نصر ۵، بر روی قلّه ی ۳۵۰ شاوریه - محل قرارگاه تاکتیکی تیپ ۲۷ - استقرار یافت.
فرمانده وقت تیپ ۲ لشکر ۲۱ حمزه از نخستین جلسه ی مشترک فرماندهان رده های ستاد و صف قرارگاه فرعی نصر ۲ این گونه روایت می کند:
... روز ۲۲ اسفند سال ۱۳۶۰ فرماندهی تیپ ۲۷ محمّد رسول الله(ص) برادر حاج احمد متوسّلیان به اتفاق سایر فرماندهان - در رده ی گردان - این یگان به محلّ قرارگاه تیپ ۲ آمدند و جلسه ای تشکیل شد. در جریان نشست آن روز، پس از بحث و بررسی به این نتیجه رسیدیم که قرارگاه مشترک ما از نظر امور ستادی مشکلی ندارد، زیرا فرماندهان و ارکان مربوطه ]به هریک از دو تیپ[ برای بررسی هرگونه طرح عملیاتی، جمع می شوند، جلسه ای برگزار می شود، بحث و بررسی مشترک صورت می گیرد و در نهایت، نتیجه ی موضوع با امضاء هر دو فرمانده تیپ به نیروهای تابعه ابلاغ خواهد شد... در اواخر جلسه، از «جعبه ی ش نی» منطقه عملیات که توسط ستوان دوّم وظیفه سعید ناصری۱ با همکاری ستوان دوّم وظیفه کوچه مشکیان در قرارگاه تیپ ما تهیه شده بود، توسّط حضار بازدید به عمل آمد و ضمن ارائه توضیحاتی، به فرماندهی تیپ ۲۷ محمّد رسول الله(ص) پیشنهاد شد در صورتی که علاقمند هستند، نیروهای سه گردان سلمان فارسی، حبیب بن مظاهر و حمزه سیّدالشهدا را برای تمرین مشترک با گردان های معادل ارتشی آنها از تیپ ما، در زمینی که مشابه منطقه ی عملیات آتی تهیه شده بیاورند و این تمرین می تواند حرکت ادغامی؛ به صورت گروهانی باشد... در مورد تمرین مشترک نیروها در شب، با برادر متوسّلیان هماهنگی به عمل آمد و موعد اوّلین تمرین، روز ۲۳ اسفند تعیین شد. در این جلسه عوامل شناسایی واحد اطلاعات تیپ ۲۷ سپاه نیز که مدتی در منطقه حضور داشتند، اطلاعات خوبی را عنوان نمودند که مورد بهره برداری حضّار قرار گرفت. در پایان مقرّر شد برای رسیدگی به سایر موارد، جلسه ی دیگری تشکیل شود تا بحث و بررسی مجدّد پیرامون آنها به عمل آید.۲
محل تشکیل نشست های مشترک فرمانده تیپ ۲۷ محمّد رسول الله(ص) با فرماندهان تیپ ۵۸ تکاور ذوالفقار نیز، قرارگاه فرعی نصر ۵ بر روی ارتفاع ۳۵۰ شاوریه بود.
سیّدمصیّب میرسجّادی؛ فرمانده گردان ابوذر غفاری، درباره ی حال و هوای حاکم بر یکی از این جلسات توجیهی این گونه حکایت می کند:
... جلسات توجیهی ما در قرارگاه فرعی نصر ۵، با جلسات توجیهی ای که الآن برگزار می شوند، زمین تا آسمان فرق داشت؛ میز و صندلی و پروژکتور و دستگاه نمایش اسلاید و کالک های بزرگ و آنتن های خودکاری - مخصوص نشان دادن خطوط و مناطق روی نقشه - و این جور ابزارها را نمی خواست.
اصلاً جلسه های ما در آن قرارگاه، به صورت سرپایی تشکیل می شد. مثلا همین طرح عملیاتی گردان ابوذر و گردان انصار در منطقه شاوریه را در نظر بگیرید. ما نکاتی از قبیل این که محور حرکت گردان های ادغامی از کجاست، این گردان ها باید از کدام نقطه حرکت کنند و در کدام نقطه متوقف بشوند و ... همه اینها را روی ورقه کاغذی که تقریباً به شکل تقویم بود، نوشته بودیم. همین ورقه، در حکم سند ما بود.
برای توجیه کردن مسؤولین گروهان ها، روی زمین می نشستیم و یک سرنیزه یا ترکه خشکیده ای برمی داشتیم و با آن روی خاک خطوطی ترسیم می کردیم و می گفتیم: آقا، باید از اینجا برویم، این مسیر هم به اینجا منتهی می شود و ...
این، سبک و سیاق رایج در جلسات توجیهی ما بود. به یاد دارم که اسماعیل قهرمانی، فرمانده گردان انصار؛ جانشین ایشان، برادر محمود مرادی و بنده که مسؤول گردان ابوذر بودم، همراه بسیاری دیگر از بچّه ها که در محور شاوریه جلسه گذاشته بودیم، داخل مقر، خیلی داغ سرگرم بحث و گفت وگو درباره منطقه هدف و طرح مانور عملیات بودیم و با ترکه و سرنیزه روی زمین نقشه می کشیدیم! وقتی آن یک ورق کوچک کاغذ را که به اصطلاح نقشه اصلی ما بود، دست به دست به هم رد می کردیم، حاج احمد و جناب سرهنگ علی یاری - فرمانده تیپ ذوالفقار ارتش - هم که کنار ما نشسته بودند، به ما نگاه می کردند. فراموش نمی کنم که جناب سرهنگ علی یاری، چطور حیرت زده و با نگاهی متعجب، به آن یک تکه کاغذ ما نگاه می کرد!
شمارش معکوس برای اجرای طرح عملیاتی «کربلا - ۲» در شرایطی آغاز شده بود که سرفرماندهی ارتش عراق، ضمن تجزیه و تحلیل دقیق یورش های ایران در مطلع الفجر و محمّد رسول الله(ص) به سرعت توانست هدف اصلی از اجرای حملات مذکور را کشف کند و جمع بندی نسبتاً دقیقی از منطقه مورد نظر مدافعین میهن اسلامی برای آغاز عملیات بزرگ آتی ایرانیان به عمل آورد.
دشمن پس از ایقان نسبت به این امر که یورش عظیم قوای ایرانی، در منطقه ی تحت اشغال سپاه چهارم ارتش عراق، موسوم به قوای حطین در جبهه های غرب دزفول و شمال شوش خواهد بود، چند تدبیر عمده و محوری را در دستور کار خویش قرار داد:
۱ ) افزایش حجم تعقیب و مراقبت تحرکات گسترده و بی وقفه نیروهای ایرانی در مجاورت خطوط پدافندی یگان های تابع سپاه چهارم، با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای ارایه شده توسط متحدین شرقی و غربی و تشدید روند عکس برداری هوایی به صورت هرروزه از مناطق غرب دزفول و شمال شوش و در نهایت استفاده از اطلاعات فراهم آمده توسط عناصر ستون پنجم(اعم از عوامل گروهک خلق عرب، گروه تروریستی مجاهدین بعث و دیگر وابستگان جبهه ی متحد ضدانقلاب در داخل ایران).
۲ ) تجدید آرایش واحدهای زرهی و مکانیزه ی تابع سپاه چهارم و تقویت خطوط دفاعی آن در مناطق اشغالی غرب دزفول و شمال شوش؛ آزاد کردن یگان های احتیاط جمعی سپاه های ۱، ۲ و ۳ ارتش عراق، مشتمل بر هفت تیپ زرهی، مکانیزه، نیروی مخصوص و واحدهای جیش الشعبی و اعزام آنها به حوزه ی استحفاظی سپاه چهارم؛ استقرار واحدهای کماندویی تابع قوای یرموک (مزدوران اردنی) پیرامون موضع توپخانه ی سپاه چهارم، خاصه در مناطق دچه، واوی و ارتفاعات علی گره زد.
۳ ) اعلام وضعیت فوق العاده و ابلاغ دستور آماده باش سراسری از نوع «ج» (به معنای حداکثر آماده باش) به کلیه ی یگان ها و نیروهای تابع سپاه چهارم نیروی زمینی ارتش عراق.
در یکی از اسناد به دست آمده از سنگرهای قرارگاه تاکتیکی سپاه چهارم دشمن طی نبرد فتح مبین، که عمده ی مفاد آن به موضوع تحلیل تحرکات نیروهای ایرانی در مجاورت خطوط مقدم منطقه تحت اشغال سپاه چهارم اختصاص یافته است، نکات جالب توجهی جلب نظر می کند. سرفرماندهی ارتش عراق، در این سند تحلیلی که در ذیل بخش هایی از آن را درج خواهیم کرد، پیرامون حمله ی قریب الوقوع نیروهای ایرانی و نحوه و نتایج احتمالی آن، چنین گمانه زنی می کند:
بسم الله الرحمن الرحیم
از: سرفرماندهی کل نیروهای مسلّح عراقبه کلی سرّی
به: فرماندهی قوای ح طّین ۳ ]سپاه چهارم[ راز، امانت دوست
▪ موضوع: تحلیل مانورهای دشمن در منطقه ی شوش - دزفول
...الف ) براساس اطلاعات فراوان رسیده درباره ی فعالیت دشمن در مناطق شمالی ]یعنی نبردهای مطلع الفجر و محمّد رسول الله(ص)[ مشخص شده است که دشمن قصد داشته اقدام به یک رشته یورش های محدود، با هدف گمراه ساختن ما از اهداف واقعی حمله ی اصلی خود کند.
ب ) با توجه به تحرکات دشمن در منطقه ی استقرار قوای ح طّین ]سپاه چهارم[ چنین به نظر می رسد که دشمن قصد دور ساختن واحدهای ما از شهرهای دزفول و شوش، با هدف عقب زدن و انهدام هرچه بیشتر این نیروها را دارد.
بر همین اساس، دشمن به زودی اقدام به اجرای عملیات جداسازی واحدهای ما از طریق نفوذ عمقی به خطوط پدافندی ما خواهد کرد. هم از این جهت، مناطقی که در ذیل به آنها اشاره خواهیم داشت، نقشی مهم و اساسی در این زمینه برای دشمن ایفا خواهند کرد و آنان تدابیر اصلی خود را بر این اساس استوار کرده اند:
۱ ) پیشروی به سمت تنگه ی رقابیه، با هدف رسیدن به مواضع تیپ ۳۴ زرهی.
۲ ) اقدام به پیشروی به سمت چنانه.
▪ تأثیرات:
۱ ) تسهیل عملیات دشمن جهت رسیدن به منطقه چنانه، برای قطع خطوط مواصلاتی لشکر ۱ مکانیزه ما و عقب زدن واحدهای ما در منطقه شوش.
۲ ) در صورت توانایی دشمن نسبت به تصرف تنگه رقابیه و عدم توفیق دشمن به پس زدن قوای ما در چنانه، باز هم آنان خواهند توانست مواضع توپخانه ی ما را وادار به عقب نشینی تا منطقه ی »امامیه« ]امامزاده عبّاس[ کنند.
۳ ) اگر نیروهای دشمن بتوانند به چنانه یا دوسلک برسند، خطوط ارتباطی یگان های مهمی از ما قطع خواهد شد. اگر آنان بتوانند تنگه ی رقابیه را تصرف کنند، توپخانه ی آنان جلو خواهد آمد و دشمن این امکان را خواهد یافت تا مناطق زیادی را بکوبد که اثر مستقیم آن، سقوط ]ارتفاعات[ رادار و سایت ها خواهد بود.
● نتیجه گیری:
مجدداً تذکر این نکته لازم به نظر می رسد که حمله های قوای دشمن در منطقه ی شمالی با این هدف صورت گرفته بود که توجه ما را از منطقه دزفول و شوش منحرف سازند؛ لیکن براساس آنچه مشاهده می شود، دشمن قطعاً می خواهد عملیات اصلی خود را در همین مناطق ]غرب دزفول و شمال شوش[ انجام دهد.۴
پانوشت ها:
۱- ستوان دوّم سعید ناصری، افسر تیزهوش و شجاعی بود که در عملیات بزرگ ا لی بیت المقدس به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد. روح اش هماره قرین رحمت الهی باد.
۲- ر.ک. به کتاب: شجاعان نبرد، امیر سرتیپ شاهین راد، بخش ششم، صص ۱۴۸ تا ۱۵۳.
۳- ح طّین؛ نام منطقه ای است در شامات که صلاح الدین ایّوبی مهاجمین صلیبی را در آنجا به سختی شکست داد. صدام که علاوه بر دعوی میراث بری از سعدبن ابی وقاص و سرداری قادسیه، خود را صلاح الدین ثانی هم می دانست، نام نیروهای ح طّین را برای سپاه چهارم نگون بخت اش برگزیده بود.
۴- امید انقلاب، شماره ی ۳۱، شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۶۱. در مأخذ مزبور تصویر این سند اغتنامی نیز، کلیشه شده است.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید