دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

اشغال سیاسی جایگزین اشغال نظامی


اشغال سیاسی جایگزین اشغال نظامی
در ۵ آذر سال گذشته، سران کاخ سفید پیشنهادی را با مقامات ارشد دولت عراق در میان گذاشتند که برمبنای آن مسئولان نظامی- امنیتی آمریکا کار تهیه و تدوین توافقنامه ای بلند مدت میان آمریکا و عراق را در دستور کار قرارخواهند داد.
دو هفته پس از پیشنهاد مقامات آمریکایی، اعضای سازمان ملل متحد، قطعنامه ۱۷۹۰ را به تصویب رساندند که براساس آن، سال ۲۰۰۸، آخرین سال حضور نیروهای آمریکایی در عراق خواهد بود. پس از تصویب این قطعنامه ، دولت عراق با ارسال نامه ای به شورای امنیت اعلام کرد به زودی توافقنامه امنیتی بلندمدتی میان روسای جمهور عراق و آمریکا به امضا خواهد رسید که بر اساس آن چارچوب همکاری های امنیتی دو کشور مشخص خواهد شد.
در اسفند ماه نیز، جان نگرو پونته، مرد شماره یک سازمان اطلاعات آمریکا عازم منطقه الخضراء شد تا پیش نویس و چارچوب این معاهده را مشخص سازد. چند روز پس از سفر پونته، رایس به صورت غیرمنتظره وارد بغداد شد تا در بدو ورود اعلام نماید هدف از این سفر، تهیه توافقنامه ای است که به اقدامات آمریکا در عراق جهت برقراری امنیت دو کشور مشروعیت خواهد بخشید. این قرارداد در ۱۰ تیر سال جاری رسما به امضای روسای جمهور دو کشور خواهد رسید.
● مهمترین محورهای توافقنامه همکاری
برمبنای اظهارات برخی مقامات آمریکایی و عراقی، این توافقنامه در سه بخش سیاسی، اقتصادی و امنیتی تنظیم شده است.
در بخش سیاسی، آمریکائیان تاکید کرده اند به قانون اساسی عراق احترام گذاشته و از دولت قانونی برای اجرای طرح آشتی ملی و مقابله با هرگونه انقلاب یا کودتای نظامی حمایت خواهند کرد.
درمحور اقتصادی این توافقنامه، بر لغو بدهی های عراق و پیشرفت اقتصاد این کشور از طریق فعال سازی معاهده بین المللی شرم الشیخ و تشویق شرکت های خارجی برای سرمایه گذاری در عراق تاکید شده است.
همچنین در محور امنیتی توافقنامه مذکور، بر حمایت آمریکا از دولت عراق در برابر خطرات خارجی و داخلی و همکاری برای تقویت نیروهای نظامی عراق و آموزش و تسلیح آنها تاکید شده است.
اما در روزهای اخیر اخبار و گزارش های مستندی انتشار یافته است که نشان می دهد مفاد توافقنامه همکاری عراق و آمریکا، فراتر از آن چیزی است که در سطح رسانه ها و محافل بین المللی مطرح است. برخی اعضای دولت نوری المالکی و نمایندگان پارلمان عراق، مفاد پیش نویس توافقنامه ای که در ۲۷ اسفند سال گذشته به امضای مقامات دو کشور عراق و آمریکا رسیده را افشا کرده اند که مخاطرات امنیتی جدی برای مردم عراق و کشورهای همسایه دارد. براساس این پیش نویس به آمریکایی ها اجازه داده می شود:
الف) بدون محدودیت زمانی و مکانی درعراق عملیات نظامی انجام دهند.
ب) نیروهای آمریکا و ائتلاف (نیروهای انگلیسی) هر زمان که نیاز باشد (به دلایل امنیتی) می توانند افراد مظنون را بازداشت کنند.
ج) هیچ گونه محدودیتی برای حضور نیروهای آمریکایی در عراق وجود نخواهد داشت.
د) افرد نظامی و غیرنظامی وابسته به آمریکا مجبور نیستند در دادگاه های عراق حاضر شوند (معاهده کاپیتولاسیون)
ه) نیروهای آمریکایی حق دارند متهمان و محکومان در دادگاه های عراق را در بازداشتگاه های خود نگاه دارند.
و) آمریکا می تواند ۱۴ پایگاه نظامی را در عراق ایجاد کند.
ز) وزارتخانه های دفاع، کشور و اطلاعات عراق زیرنظر مقامات آمریکایی فعالیت خواهند کرد.
ح) نیروهای آمریکایی بر خرید، تسلیح و آموزش ارتش و پلیس عراق نظارت خواهند داشت.
ط) براساس این توافقنامه، عراق جزیی از جامعه بین الملل و تابع تصمیمات آن در مورد خاورمیانه خواهد بود (به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی)
ی) این معاهده تا زمانی که نیروهای امنیتی و نظامی عراق به قدرت کافی برسند و اوضاع امنیتی عراق تثبیت شود و خطری از سوی کشورهای همسایه متوجه عراق نباشد و مجالی هم برای فعالیت و مانور گروه های تروریستی در این کشور وجود نداشته باشد، به صورت رسمی معتبر و لازم الاجرا برای طرفین خواهد بود.
● واکنش ها به امضای پیش نویس
پس از انتشار مفاد محرمانه توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا، کاندولیزا رایس در پاسخ به انتقادهای مطرح شده از سوی افراد و جریان های سیاسی عراق و کشورهای عربی گفت:« انتقادکنندگان باید ملاحظات آمریکا را که در عراق متحمل هزینه های هنگفت و تلفات زیاد شده است را در نظر بگیرند.»
نکته قابل تامل در این میان آن است که برخی مقامات کاخ سفید همچون «دیوید ساترفیلد» هماهنگ کننده ارشد وزارت خارجه آمریکا، این روزها مدعی شده اند که این توافقنامه امنیتی، نیازمند تایید کنگره نبوده و برای رئیس جمهور آینده لازم الاجراء است. به نظر می رسد آمریکائیان سعی دارند به هر نحو ممکن از رسانه ای شدن محتوای این توافقنامه ولو به قیمت نادیده گرفته شدن قانون اساسی این کشور که هر گونه توافقنامه امنیتی میان آمریکا و شکور دیگر را منوط به تایید کنگره داشته، پرهیز نمایند.
از سوی دگیر امضای پیش نویس این توافقنامه میان نوری المالکی نخست وزیر عراق و جرج بوش رئیس جمهور ایلات متحده، اعتراض های گسترده ای را متوجه رفتارهای اخیر نوری المالکی کرده است. منتقدین معتقدند در ماههای اخیر نوری المالکی تبدیل به ابزاری برای اجرای سیاست های آمریکا در عراق شده است. درگیر شدن ارتش عراق با جیش المهدی در ۸ استان این کشور به ویژه استاه بصره که تحت فشار مسئولان آمریکایی انجام شد، ضمن آنکه به آرزوی دیرینه امریکا و برخی کشور های منطقه در به راه اندازی جنگ «شیعه با شیعه» جامه عمل پوشاند، موجبات تضعیف بنیان دولت شیعی را در عراق فراهم آورد. همچنین تاسیس گروههای مشابه آنچه آمریکا تحت عنوان «شوراهای بیداری» با مسلح کردن اهل سنت عراق تاسیس کرد، توسط نوری المالکی در میان شیعیان عراقی با همان عنوان «شوراهای بیداری» باعث شده است که اختلاف میان شیعیان به صورت جدی تری در عراق ظهور و بروز پیدا نماید.
● واکنش به سکوت ایران
امضای پیش نویس توافقنامه همکاری امنیتی عراق و آمریکا با واکنش ها و مخالفت های گسترده ای در میان مسئولان و جریان های سیاسی عراق همراه بوده است.
هیات علمای مسلمین که بزرگترین فراکسیون علمای اهل سنت عراق است با این معاهده مخالفت و آن را مجوزی برای تداوم و اشغال عراق نامیده است.
«فلاح شنشل» نماینده جریان صدر نیز تاکید کرده که این معاهده به معنای اشغال عراق است. ما با این معاهده مخالفیم چرا که این معاهده زمانی را برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق مشخص نمی کند. این معاهده عراق را از اشغال نظامی خارج می کند اما آن را مورد اشغال غیر نظامی آمریکا قرار می دهد.
اما نکته قابل تامل در این میان آن است که برخی رسانه های بعثی در روزهای اخیر ضمن مخالفت با این توافقنامه، اظهار داشته اند هدف شیعیان از امضای چنین معاهداتی رسمیت بخشیدن به حکومتشان از طریق ارتباط با جامعه بین المللی است. این رسانه ها تاکید دارند تنها کسانی که از این معاهده سود می برند، شیعیان هستند. این رسانه ها سپس برای اثبات مدعای خود به این نکته اشاره کرده اند که ایران تاکنون هیچ سخنی بر ضد این معاهده نداشته و این نشان می دهد که شیعیان عراق از آن سود می برند.
● مشروعیت بخشی به اقدامات آمریکا
در مدت پنج سالی که از اشغال عراق از سوی آمریکا می گذرد حدود ۲۳ نشست داخلی، منطقه ای و بین المللی همچون نشست اردن، استانبول، شرم الشیخ، بغداد و کویت درباره راههای ایجاد ثابت سیاسی و امنیتی و خروج آبرومندانه و پیروزمندانه آمریکا از باتلاق عراق برگزار شده است که هیچ یک نتوانسته است گریزگاهی برای مقامات کاخ سفید باشد.
آمریکاییان در تلاش هستند ضمن کاهش نیروهای نظامی خود در عراق که در مدت ۵ سال گذشته تبدیل به یک هدف کانونی برای نیروهای ضد اشغالگری بوده اند، حاکمیت و سلطه خود را نیز بر دولت و منابع اقتصادی عراق حفظ و تحکیم نمایند. اظهارات و رفتار مقامات کاخ سفید هم نشان می أهد علیرغم مخالفت های گسترده افکار عمومی داخلی و خارج آمریکا با حضور نظامیان این کشور در عراق، آنان دو محور؛
الف) خروج پیروزمندانه، ب- حفظ و تامین منافع آمریکا را به صورت توأمان مدنظر دارند و چنانچه احساس نمایند این خروج می تواند منافع حیاتی آمریکا را در منطقه با چالش ها و مخاطرات اساسی مواجه نماید، این خروج را به تعویق خواهند انداخت.
در گزارش سوم کراکر- پترائوس به کنگره که در هفته اول اردیبهشت ماه قرائت شد، به صراحت آمده است «حال زمان رفتن از عراق نیست. تصمیم به خروج زود هنگام ارتش ۱۶۰ هزار نفری پنتاگون، مخاطرات جدیدی برای امنیتت و منافع آمریکا و منطقه به بار می آورد.»
متعاقب این گزارش بود که جرج بوش با استناد به نظرات کراکر سفیر آمریکا در بغداد و پترائوس فرمانده ارتش این کشور در عراق، تاکید کرد:«ما آمادگی داریم برای تامین منافع حیاتی آمریکا، تا ۱۰ سال آینده در عراق بمانیم.»
اما این ماندن نیازمند یک مشروعیت بین المللی است. این نکته را مقامات کاخ سفید به خوبی متوجه شده اند، چرا که کاندولیزا رایس در سفر اخیر خود به عراق و چند کشور عربی از جمله کویت که میزبان اجلاس منطقه ای و بین المللی امنیت عراق بود، هدف از سفر خود را «توجیه نقشه سیاسی جدید کاخ سفید برای عراق و کشورهای منطقه» عنوان کرد و تصریح نمود امیدوارم اجلاس کویت ضمانتی برای فرمول جدید آمریکا برای منطقه باشد. فرمولی که برای اقدامات آتی آمریکا مشروعیت آفرین باشد.
در واقع، وجه مشترک خواسته ها و مطالبات آمریکا در نشت های متفاوت درباره عراقف تلاش برای اتصال وضعیت بغرنج و بحرانی در عراق و نتیجه گیری ضرورت تداوم حضور نظامیان آمریکا برای سامان دادن به آن می باشد.
نومحافظه کاران کاخ سفید در واقع درصدد مشروعیت آفرینی برای اشغالگری و ترمیم وجاهت سیاسی و نظامی خود با هدف بهره برداری انتخاباتی در داخل آمریکا و تامین منافع دراز مدت آمریکا می باشند.
● موانع اجرای موافقتنامه امنیتی عراق و آمریکا
توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا که برخی رسانه های غربی از آن با عنوان توافقنامه وضعیت نیروها (SOFA) هم نام می برند، به نوعی تامین کننده منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی است. با هوشیاری ملت و دولت عراق و ابراز مخالفت های صریح کشورهای منطقه به ویژه ایران و تروئیکای کشورهای عربی (عربستان، مصر و سوریه) این توافقنامه نیز می تواند مانند طرح های گذشته کاخ سفید با شکست مواجه شود. جرج دبلیو بوش در طول ۶۳ ماهی که بر کاخ سفید تکیه زده است با تمام امکانات سیاسی، نظامی و مالی بی سابقه ای که در اختیار داشته است، در اجرایی کردن طرح های سیاسی، نظامی و امنیتی خود به ویژه درباره عراق، افغانستان، فلسطین و لبنان با ناکامی مواجه شده است. همچنانکه تجربه نشان می دهد، بعید است در مدت هشت ماه باقیمانده او بتواند طرح های جدید خود را در این مدت با موفقیت عملیاتی نماید.
شرایط حاکم بر عراق از جمله مخالفت صریح اهل سنت، جریان صدر، اکثریت نمایندگان پارلمان عرق به ویژه ائتلاف ۵۵۵ با این توافقنامه و دیدگاه منفی اکثریت قاطع ملت عراق نسبت به اهداف و مقاصد آمریکا و نگاه اشغالگرانه به نیروهای آمریکایی، باعث گردیده تا مقامات واشنگتن با دژ تسخیرناپذیری به نام اراده یک ملت بر ضد اشغالگری مواجه شوند. نگاه منفی ایران، سوریه و برخی کشورهای دیگر منطقه به این توافقنامه، از چالش های اساسی آن خواهد بود. بسیاری از کشورهای عربی معتقدند آمریکا با اشغال عراق و سپردن قدرت به اکثریت شیعه، توازن قدرت را در خاورمیانه به ضرر اعراب به هم زده است، لذا هر گونه توافق با دولت شیعی را به معنای رسمیت بخشیدن به دولت شیعیان و محوریت یافتن آن می دانند.
اگر چه توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا هنوز در مرحله پیش نویس قرار دارد و تا مرحله نهایی شدن و امضای آن (۱۰ مرداد) زمان قابل اعتنایی وجود دارد اما ملت و دولت عراق و تمامی کشورهای منطقه به ویژه جمهوری اسلامی ایران نباید از مخاطرات این توافقنامه غفلت نمایند. آمریکاییان پس از شکست طرح های سخت افزارانه خود، روی به طرح های نرم آورده اند. آنان درصددند ضمن کاستن از هزینه های کمر شکن اقتصادی و نظامی شان در منطقه جای پای خود را به هر قیمت ممکن در منطقه ژئواستراتژیک خاورمیانه مستحکم نمایند.
هفته نامه صبح صادق
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید