جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

درخواست مذاکره با تهران


درخواست مذاکره با تهران
پیروزی قاطع اصولگرایان در هشتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی آخرین تلاشهای کاخ سفید و تروییکای اروپایی جهت ممانعت در تداوم روند رو به رشد سیاسی و بین المللی تهران را بر هم ریخت.بر این اساس غرب امروزه بیش ازهر زمان دیگری خود را در برابر ایران اسلامی ناتوان می بیند.این ناتوانی سبب گرایش شدید کبوترها و بازها آمریکا جهت ایجاد رابطه با ایران شده است....
جمهوریخواهان سنتی و دموکراتها هر دو نسبت به یک نکته باوردارند:لزوم تغییر رفتارهای ایالات متحده آمریکا در خصوص ایران.امروزه سران دو حزب اصلی آمریکا بیش از هر مقطع دیگری در درک و آنالیز رفتارهای خود در قبال تهران عاجز مانده اند.این عجز خود را در موارد متعددی نمایان ساخته است.هفته گذشته زمانی که مادلین آلبرایت وزیر امورخارجه دولت بیل کلینتون سیاست خارجی دولت بوش پسر را به چالش کشید ذهن اکثر مخاطبان او میان دو مولفه سرگردان ماند. یکی “استراتژی انتخاباتی دموکرات‌ها “ و دیگری “گسترش موج مبارزه با دکترین‌های افراطی نومحافظه‌کارانه” اما در این میان کمتر کسی بر روی مولفه “ جابه‌جایی گسل‌های سیاسی در واشنگتن “ تمرکز نمود. نقطه آ‌شکار ساز این جابه‌جایی جدال انتخاباتی سه سناتور ایالات ایلنویز،‌آریزونا و نیویورک جهت تصاحب پست ریاست جمهوری کاخ سفید است.این در حالیست که زیرساختهای سیاسی و استراتژیک آمریکا در حل نوعی دگردیسی آشکار است.
با گذشت نیم قرن از دوران ریاست جمهوری آیزنهاور،امروزه شاهد حضور افراطی ترین نسل جمهوریخواهان در راس معادلات سیاسی واشنگتن هستیم.. اصلی ترین مسائل پیش روی سیاست خارجی آمریکا در دوران اخیر،“معمای ایران”است.معمایی که ذهن سران و استراتژیستهای هردو حزب جمهوریخواه و دموکرات را نسبت به خود مشغول ساخته است.در میان این مشغولیتها و بحثهای نامنظم و پراکنده،کبوترها و بازهای واشنگتن سیگنالهای تازه ای را جهت گفتگو به ایران مخابره نموده اند.مادلین آلبرایت ،وزیر امور خارجه اسبق ایالات متحده آمریکا اخیرا بر لزوم شناسایی ایران قدرتمند از سوی غرب تاکید نموده است.لزوم گفتگو با ایران نیز بارها از سوی جمهوریخواهان سنتی مورد تاکید قرار گرفته است.به گونه ای که در صورت پیروزی هریک از سه نامزد مطرح انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ،”گفتگو با ایران”به عنوان بلافاصله دردستور کار مقامات کاخ سفید قرار خواهد گرفت.حتی افرادی مانند دیوید پترائوس و رایان کراکر نیز نتوانسته اند در گزارشهای خود اهمیت نقش تهران در معادلات سیاسی و استراتژیک خاورمیانه را انکار نمایند.این در حالیست که دیوید پترائوس سپر بلای نومحافظه کاران افراطی در برابر انتقادات زسانه ها و سیاستمداران مخالف بوش محسوب می شود.حال اعتراف پترائوس نسبت به لزوم مذاکره با ایران چه مفهومی جز شکست استراتژیهای بلند مدت و کلان واشنگتن در خاورمیانه دارد؟
از سوی دیگر،برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و اعتماد مجدد مردم به اصولگرایان به صورت خودکار به آنتی تز استراتژی “مهار ایران”تبدیل شد.پیوستگی ملت ایران و جریان اصولگرایی جای هیچ گونه قدرت مانوری را برای بازها و کبوترهای افراطی علیه تهران باقی نخواهد گذاشت.قبل از برگزاری انتخابات اخیر،ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای اروپایی تصور می کردند که جابه جایی قدرت مجلس شورای اسلامی می تواند مقدمه جهت بازگشت تهران به رویکرد رفرمیستی ضربه پذیر دوران اصلاحات باشد.اما با پیروزی اصولگرایان در انتخابات اخیر،سیاست خارجی تهاجمی جمهوری اسلامی ایران درمواجهه با غرب ادامه خواهد یافت.
اگر میان “تفسیر”و”حل “معمای ایران توسط ایالات متحده آمریکا تفکیک قائل شویم،باید اذعان کنیم که کبوترها و بازهادر هر دو مرحله دچار خطاهای فاحشی شده اند.جیمی کارتر، رونالد ریگان،بوش پدر،بیل کلینتون و بوش پسر جملگی “معمای ایران”را از زاویه دکترینها و انگاره‌های ذهنی خاص خود تفسیر نموده اند.زمامداران کاخ سفید اکثر انرژی سیاسی و استراتژیک خود را صرف”نفی واقعیت ایران قدرتمند”نمودند.روشی که پس از سه دهه خبط آن بر همگان مسجل گردیده است.طی ماههای اخیر”لزوم شناسایی ایران قدرتمند”در مقابل نفی آن جایگاه مستحکم تری پیدا نموده است.به عبارت دیگر،ایالات متحده آمریکا ناگزیر است خود را جهت پذیرش قدرت تهران در خاورمیانه آماده نماید.
چندی پیش ،زمانی که گزارش جیمز بیکر و هامیلتون به تازگی منتشر شده بود،برخی مقامات دولت بوش اعلام کردند که واشنگتن باید در صورتی وارد میدان مذاکره با ایران شود که نسبت به تهران دارای برتری و وزن بیشتر باشد.اما امروزه نه تنها این موازنه برقرار نشده است،بلکه تحت تاثیر جابه جایی زیرساختهای سیاسی و تئوریک آمریکا و شکست راهبردی این کشور در عراق ،نیاز آمریکا به ایران نسبت به هر زمان دیگری افزایش پیدا کرده است.یکی از این مقامات،رابرت گیتس وزیر دفاع ایالات متحده آمریکاست.گیتس تصور می کرد که تحت تاثیر فشارهای آمریکا موازنه قدرت به ضرر تهران تغییر خواهد نمود،اما تفاسیر و دیدگاههای وی کاملا بالعکس به وقوع پیوست.
مسلما تازمانی که افراطی گری بازها و دو چهره گی کبوترهای آمریکا توسط عقلای این دو مجموعه مهار نشود،تفسیر ایران قدرتمند و ایجاد ارتباط با آن به هیچ عنوان امکان‌پذیر نخواهد بود.از این رو پازلهای موجود در سیا،پنتاگون و وزارت امور خارجه آمریکا،جهت تطابق آنها با نظرات استراتژیستهای اصلی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه باید هر چه زودتر برهم ریخته شود.حال چه کسی و از چه حزبی بانی این برهم ریختگی خواهد بود؟
در اینجا باید نسبت به نکته ای در خصوص سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا اشاره کرد.نکته ای که درک آن تاثیر زیادی در تجزیه و تحلیل مناسبات آتی واشنگتن و تهران خواهد داشت.اینکه ورود ایالات متحده آمریکا به سال ۲۰۰۹ میلادی مصادف با جابه‌جایی قدرت در راس معادلات سیاسی واشنگتن خواهد بود. اما این جابه‌جایی تنها در روبنای سیاست خارجی آمریکا تعیین کننده خواهد بود . در اینجا حضور باراک اوباما وهیلاری کلینتون دموکرات یا جان‌مک‌کین جمهوریخواه اهمیت چندانی نخواهد داشت .مهم این است که رئیس جمهور بعدی آمریکا محکوم به انتخاب یک گزینه از میان دو گزینه محدود خواهد بود: یکی تداوم تحرکات میلیتاریستی ومداخله‌گرایانه در دو نیمکره غربی و شرقی (البته در قالب دکترینی مغایر با دکترین بوش پسر)ودیگری انزواگرایی نوین در عین تمرکز بر سیاست داخلی و برخورد محتاطانه با نظام بین‌‌‌‌‌الملل. انتخاب هر یک از این گزینه‌ها نیز برای دموکرات‌ها یا جمهوریخواهان عواقب وتبعاتی دربرخواهد داشت. آنچه مسلم است اینکه رئیس جمهوری بعدی ‌آمریکا نمی‌تواند در فاصله‌ای میان این دو یا در قالب گزینه سوم دیگر متضمن‌ بقای کلیت ساختار سیاسی این کشور باشد.هیلاری کلینتون و باراک اوباما به عنوان دو نامزد مطرح حزب دموکرات از اکنون بحث گفتگوها با ایران را در دستور کارخود قرار داده‌اند.در این میان بیشتر جمهوریخواهان سنتی نیز نسبت به لزوم گقتگو با ایران اذعان دارند.پایان دوارن ریاست جمهوری بوش پسر مترادف با پایان دوارن انکار قدرت تهران در سیاست خارجی کاخ سفید خواهد بود.البته لازم به ذکر است که بوش پسر نیز هم اکنون به گونه ای در منگنه و فشار قرار گرفته است که چاره ای جز اذعان به قدرت تهران در معادلات خاورمیانه و جهان ندارد.
سحاب فاطمی
منبع : روزنامه رسالت